۰ نفر

ضرورت اصلاح مدل کسب‌وکاری پرداخت‌های غیر خرد و شاپرک

۲۸ دی ۱۳۹۵، ۱۶:۳۷
کد خبر: 171294
ضرورت اصلاح مدل کسب‌وکاری پرداخت‌های غیر خرد و شاپرک

سال‌هاست که موضوع کیف پول الکترونیکی که در واقع راهی برای پرداخت‌های خرد مردم به صورت غیرنقدی محسوب می‌شود، بحث می‌شود، اما هنوز راه حل جامع و مطابق استانداردهای جهانی در ایران برای این موضوع ارائه نشده است. با مدیرعامل شرکت اتیک در این خصوص به گفتگو نشستیم تا دلایل این مساله را جویا شویم.

وقتی صحبت از کیف‌پول الکترونیک در کشور می‌شود علی‌رغم تلاش ده ساله در این حوزه عملاً خروجی آن نتوانسته است فراتر از بلیت‌های الکترونیکی حوزه حمل‌و‌نقل عمومی برود. چرا این‌گونه بوده؟ آیا زیرساختهای فنی آن فراهم نبوده و یا نهاد تنظیم‌کننده مقررات مانع آن شده است؟

به گزارش اقتصاد آنلاین، محمد نژاد‌صداقت، مدیرعامل شرکت اتیک معتقد است؛ دو دلیل اصلی برای این وضعیت وجود دارد: یکی نظام کارمزد است و دیگری مدل‌کسب‌و‌کاری حوزه پرداخت. وقتی مردم می‌توانند با کارت‌های بدهکار (debit cards) و هدیه بدون هیچ کارمزدی سرویس دریافت کنند لزومی نمی‌بینند به سراغ روشی بروند که در آن پول را از حساب دبیت خود خارج و به کیف پول الکترونیکی واریز کنند و بابت آن کارمزد نیز بپردازند. در مورد سرویس پرداخت خرد یا کیف‌پول معمولاً یک حالت این‌گونه است که فرد پول را از حساب دبیت خارج و به حساب دیگری منتقل می‌کند؛ اینگونه فرد سرویس راحت‌تری را دریافت می‌کند و برای انجام تراکنش نیازی به کشیدن کارت و وارد کردن رمز ندارد. بلکه به‌صورت غیرتماسی و با گرفتن کارت جلوی دستگاه کارت‌خوان می‌تواند سرویس موردنظر خود را دریافت کند. این سرویس زمانی ارزشمند است که هزینه آن برای مشتری نیز مانند هزینه قبلی یا کمتر از آن باشد. این مشکل اصلی بود. اما یک مشکل فرعی کوچک نیز وجود دارد و آن نظام بانکی ماست. مردم پول خود را به بانک ها می‌سپارند و به صورت روزشمار سود آن را دریافت می‌کنند حتی اگر رقم سپرده آن‌ها خیلی ناچیز باشد. از آنجایی که در روش کیف پول الکترونیکی مردم باید پول را از حساب دبیت خود (که به آن‌ها سود هم می‌دهد) خارج کنند و به کیف پول (که قرار نیست سودی عاید آن‌ها کند) منتقل کنند بنابراین نفعی در آن نمی‌بینند و به سراغ آن نمی‌روند.

 این روش برای بانکها نیز مزیتی ندارد تا با صرف هزینه‌های زیاد، کارت‌ها و کل دستگاه‌های کارت‌خوان خود را به ماژول غیرتماسی تجهیز کنند. ضمن اینکه مبالغی که مردم در کیف پول الکترونیکی خود نگهداری می‌کنند چندان برای بانکها قابل توجه نیست. حتی متوسط مبلغ پولی که مردم در کارت‌‌های بلیت الکترونیکی خود نگهداری می‌کنند نیز زیر دو یا سه هزار تومان است. این رقمی نیست که بانک بخواهد روی آن سرمایه‌گذاری کند. زمانی این سرویس‌ها ارزشمند خواهد شد که مردم مبالغ زیادی را در آن‌ها نگهداری کنند و برای اینکه بتوانند راحت، سریع و بدون نیاز به وارد کردن رمز در جاهای مختلفی از آن استفاده کنند، پول خود را به آن منتقل کنند. اگر سقف خریدهای خرد را زیر ۲۰ هزار تومان تعیین می‌کنیم باید دست‌کم موجودی مردم در کارت نیز ۵۰ هزار تومان باشد.

اما مردم برای تسهیل حمل‌و‌نقل خود از این کارت‌ها استفاده می‌کنند…

اغلب در این طرح‏ها از طریق برنامه ‏های آموزشی و اجرای طرح های فرهنگ‏سازی از سوی سازمان‏ها و نهادهای ذیربط استفاده از این نوع کارت‌ها تحمیل می‌شود. یعنی سازمان اتوبوس‌رانی و سازمان حمل‌و‌نقل برای کنترل آمار و جلوگیری از تقلب و دزدی در شبکه‌شان، کارتی را ایجاد کرده‌اند و مردم را برای استفاده از آن به نوعی ترغیب می‏کنند. مردم در صورت استفاده از پول نقد به جای این کارت‌ها باید هزینه بیشتری را هم پرداخت کنند.

چرا پذیرندگان هم رغبتی برای این قبیل روش‌های پرداخت خرد ندارند؟

در حدود ۴ الی ۵ میلیون پایانه فروش در سطح کشور وجود دارد. هر دستگاه کارتخوانی که بخواهد به ماژول غیرتماسی مجهز شود در حدود ۱۵ دلار هرینه دارد. بنابراین سرمایه‌گذاری بسیار سنگینی متوجه بانک‌ها می‌شود. از سوی دیگر تجهیز کردن سامانه‌های بک‌آفیس آن‌ها نیز برای هر بانک دست‌کم ۳ میلیارد تومان هزینه در بردارد. این تجهیز در صورتی برای بانک به‌صرفه می‌شد که هم بتواند کارمزد بگیرد، هم پشت این کارت‌ها حساب‌هایی را قرار دهد بدون اینکه سودی بابت آن‌ها اعطا کند و مردم نیز داخل این کارت‌ها پول نگه دارند. مردم هم زمانی این کار را می‌کنند که بتوانند سرویس بگیرند.

چه مدلی از نظر شما می‌تواند هم نیاز مردم به پرداخت خرد را برطرف کند و هم به شرکت‌ها و بانک‌هایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند انگیزه بدهد؟

ما ابتدا باید مدل کسب‌وکاری پرداخت‌های غیر خرد و شاپرکی خودمان را اصلاح کنیم تا بعد بتوانیم به سراغ پرداخت خرد بیاییم. آن مدل کسب‌و‌کار هم زمانی اصلاح می‌شود که استفاده‌کنندگان از سرویس برای سرویس‌شان کارمزد پرداخت کنند. تحقق این مورد هم به اراده سنگینی نیاز دارد که فعلاً وجود ندارد. ما خودمان هم در حوزه‌ای کار می‌کنیم که فشار برای انجام آن وجود دارد یعنی حوزه حمل‌ونقل. اما در سایر حوزه‌ها کاری نمی‌توانیم بکنیم.

قوانین حوزه پرداخت الکترونیکی تا چه حد می تواند در این موضوع تاثیرگذار باشند؟

قوانینی در این حوزه نداریم. بانک مرکزی پروژه‌های مختلفی را آغاز کرد اما همه آن‌ها به شکست انجامید. اما به نظر من، قوانین گلوگاه این پروژه نیستند. گلوگاه همان نظام مدل کسب‌کاری است. باتوجه به ضریب نفوذ ۹۹ درصدی تلفن همراه در کشور پتانسیل خوبی برای حرکت از سمت کیف پول الکترونیکی یا به سمت کیف پول موبایلی وجود دارد.

چه چالش‌هایی در این خصوص در کشور وجود دارد؟

جیرینگ نمونه خوبی از تلاش برای راه‌اندازی کیف پول الکترونیکی بود اما نتوانست موفق شود و این دلایلی دارد که می‌توان از آن درس گرفت. مانند دلایلی که در مورد کیف پول الکترونیکی گفتم. اما آنچه که در مورد پرداخت موبایلی در حال روی دادن است بسیار متفاوت از آنچه جیرینگ و کیف پول موبایلی می‌گویند است. کیف پول موبایلی بیشتر در صدد است تا از طریق موبایل امکان پرداخت آسان‌تر از پرداخت اینترنتی را بدون نیاز به اتصال به دامنه شاپرک و بدون وارد کردن تمام اطلاعات فراهم کند. اما در پرداخت موبایلی‌ ما کاری می‌کنیم تا صرفا با پین دوم فرآیند پرداخت انجام شود. روند فعلی در ایران این است نه کیف پول موبایلی. تامین‌کنندگان این حوزه نیز برای بخش‌های پرکاربردی هم‌چون کافه بازار و خریدهای درون برنامه‌ای به دنبال راهی برای تسهیل پرداخت‌های اینترنتی هستند نه کیف پول موبایلی. ما نیز در ماناپی خیلی به دنبال پرداخت موبایلی نیستیم. هرچند ما هم به دنبال یافتن روشی برای ارائه سرویس و پرداخت اینترنتی ساده‌تر هستیم. اما بیشتر محل درآمد این قبیل سرویس‌ها از فروش شارژ اپراتورهای موبایل است.