این موضوع نشان از آن دارد که صدا و سیما، دیگر یگانه رسانه کشور نیست و یقینا قدرتمندترین آنها هم نیست. اما مساله باعث نشده که این رسانه از سیاستهای جانبدارانه خود دست بردارد و در مواجهه با دولت منتخب، روش منصفانه تری را در پیش بگیرد. در این میان، قطع سخنرانی رئیسجمهور از شبکه خبر، خیل انتقادات را روانه جام جم کرد. از سوی دیگر، حامیان دولت مدتهاست که به رئیس دولت یادآوری میکنند که ضعف تیم اطلاعرسانی دولت و در مقابل، قدرت رسانهای مخالفان دولت، بازی را به ضرر دولت، تمام میکند! این در حالی است که دولت وقعی به انتقادات موافقان خود نیز ندارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، تمامی این موضوعات، بهانهای شد تا به سراغ «مصطفی ایزدی» از مدیران سابق صدا و سیما و فعال سیاسی و رسانهای برویم و این مسائل را با او در میان بگذاریم. پاسخهای مصطفی ایزدی به پرسشها را در ادامه میخوانید.
موضوع قطع ناگهانی سخنرانی رئیسجمهور بعد از کنایه آقای روحانی به رئیس دولت سابق، باعث شده این روزها انتقادات بسیاری متوجه عملکرد صداوسیما شود. فکر میکنید صدا و سیما چه بهانهای برای این اقدام دارد؟
اولا، هنوز صداوسیما در این رابطه موضعگیری نکرده است تا ببینیم بهانهای فنی یا نظیر این برای قطع سخنان رئیسجمهور داشته یا خیر. چرا که معمولا در چنین مواقعی و زمانی که مطبوعات چنین حجمی از انتقادات را علیه قطع سخنرانی رئیسجمهور به صدا و سیما وارد کردهاند، پاسخی در قالب یک بیانیه داده میشود. اما با توجه به تجربیات خود، میتوانم بگویم که این امکان وجود ندارد که مشکل فنی، دلیل قطع سخنرانی آقای روحانی بوده باشد. صدا و سیما به دلیل آنتنهای متعددی که دارد، اگر یکی از آنها دچار مشکل شود، میتواند از آنتن جایگزین استفاده کند. خصوصا که بلافاصله میتوانند مشکل فنی را رفع کرده و ادامه برنامه را پخش کنند. ثانیا، صدا وسیما نمیتواند از نظر محدودیت زمانی بهانهای داشته باشد. به این جهت که آنها در جریان هستند که رئیسجمهور معمولا چه مدت زمانی سخنرانی میکند. سخنرانیهای آقای روحانی هم معمولا بلند نیست. در هر همایشی هم که برگزار میشود، صدا وسیما بر اساس کنداکتور آن همایش و زمانی که به سخنرانی رئیسجمهور اختصاص داده شده، برنامهریزی میکند. چرا که تیمی از صدا و سیما در چنین همایشهایی حضور فعال دارد. به همین جهت، علی القاعده در کنداکتور پخش صدا وسیما، وقت مناسب برای سخنرانی رئیسجمهور در نظر گرفته شده است. به همین دلایل، بهانه مشکل فنی یا کمبود وقت برای قطع سخنرانی رئیسجمهور پذیرفتنی نیست. ثالثا، آقایانی که در صدا وسیما مدیریت دارند، اصولگرا هستند. در میان اصولگرایان بر سر حمایت یا عدم حمایت از محمود احمدینژاد اختلاف است. قطع سخنرانی رئیسجمهور بعد از کنایهای که به رئیس دولتهای نهم و دهم زد، نشان میدهد که آنها طرفدار احمدینژاد هستند. حتی اصولگرایان معتدل هم از این اقدام صدا وسیما ناراحت میشوند. آقای مجید آخوندی که به تازگی به معاونت سیاسی سازمان بازگشته، از همان دست مدیرانی است که به شیوه عزت ا... ضرغامی عمل میکند و از حامیان احمدینژاد بود. من این طور استنباط میکنم که با بازگشت آقای آخوندی و نزدیک شدن به انتخابات، آنها دیدگاههای جناحی خود را نیز به تصویر خواهند کشید. از سوی دیگر، در تعاریفی که از جناح بندیهای سیاسی وجود دارد، میتوان گفت که آقای روحانی هم یک اصولگراست. اما آقای روحانی شخصیتی معتدل است که دامنه فکری بازی دارد و از نیروهای توانمند جناحهای مختلف استفاده میکند. اما مدیران احمدینژادی صدا و سیما نشان دادند که با اصولگرایان معتدل هم مراوردهای نخواهند داشت.
اما قطع سخنرانی رئیسجمهور در مقام شخص دوم کشور، نوعی توهین محسوب میشود که جدای از برخورد با نیروهای غیرهمفکر است!
تردیدی نیست که ریاستجمهوری شأن بالایی دارد. تفاوتی ندارد که چه کسی رئیسجمهور است. اما رسانهها و به ویژه صدا و سیما باید شأن و شئون این مقام را رعایت کنند. آقای سرافراز بهانه میآورد که سازمان، بودجه و امکانات ندارد. اما آقای علیعسکری که مرتبا در جلسات هیات دولت حضور دارد، با اعضای دولت دوستی دارد و چشم در چشم رئیسجمهور و اعضای کابینه دارد، با آقای سرافراز متفاوت است. این نشان میدهد که تیم آقای ضرغامی در صدا و سیما احیا شده و خود را برای انتخابات آماده میکنند.
وقتی آقای علیعسکری به ریاست سازمان رسید، قول داد که روابط خوبی با دولت داشته باشد. با این حساب، آقای روحانی میتواند امیدوار باشد که صدا و سیما دستاوردهای دولتش را به صورت منصفانه نشان دهد؟
بعضی از مدیران، وقتی مسئولیتی را میپذیرند، ادعاهایی میکنند و به قولی، وعدههایی میدهند. آقای علیعسکری هم از این قاعده مستثنا نیست. موضوع این است که بخشی از مدیران زیر مجموعه رئیس سازمان، از او حرف شنوی ندارند. هر معاونتی در صدا و سیما از باندی که از او حمایت میکند، دستور میگیرد و به این ترتیب، رئیس صدا و سیما را به سمتی میفرستند که تنها مربوط به حوزه اجرایی باشد و درگیر موضوعاتی نظیر تامین بودجه شود تا در جزئیات رفتار و عملکرد معاونتها و شبکهها دخالت نکند. خصوصا آقای علیعسکری که روی توسعه و درآمد سازمان تمرکز کرده و اساسا هم او را به عنوان چهرهای فرهنگی و صاحب فکر، نظیر آقای علی لاریجانی نمیشناسیم. نکته بعدی این است که وقتی رئیس سازمان وعده بیطرفی میدهد و میگوید که قصد دارد عملکرد دولت را به صورت شفاف بررسی کند، این پیام را به منتقدان دولت میفرستد که آنها هر حرفی درباره دولت دارند، شفاف در صدا و سیما بگویند. اساسا هم نمیتوان به قول چنین مدیرانی تکیه کرد. چرا که نمیتوانیم آنها را وفادار به دولت بدانیم. به این دلیل که مجموعه پیچیدگیهای درون سازمانی به نحوی است که اگر کسی هم بخواهد به قولی که داده عمل کند، نمیتواند! لذا بعید است که آقای روحانی هم از این موضوع بیاطلاع باشد و امیدوار باشد که صدا و سیما، نقد بیطرفانهای از عملکرد دولت داشته باشند. اگر قصد چنین کاری را داشتند، باید سخنان آقای رئیسجمهور را پخش میکردند که درباره گرفتاریهای دولت صحبت میکرد اما سخنرانی قطع شد.
یعنی آقای علیعسکری در مقام رئیس سازمان، آنقدر قدرت ندارد که از مدیران خود بازخواست کند که چرا سخنرانی رئیسجمهور را قطع کردند؟!
رئیس سازمان در همه جلسات سیاسی و خبری شرکت نمیکند و دستور هم نمیدهد. معاونان رئیس هم هر کدام مسئولیتهای خاصی را دارند. ممکن است یک یا چند نفر از این معاونان، تصمیم بگیرند که سخنرانی رئیسجمهور قطع شود. اما اگر رئیس سازمان هم بازخواست کند، آنها توجیهاتی میآورند و اقدام خود را تایید میکنند. جناحهای تندرو و حتی برخی از منتقدان میانهروی دولت هم سرسختانه ایستادهاند تا اجازه ندهند که دولت موفق شود. اما آنها در تحلیل خود اشتباه میکنند. چرا که نمیدانند مردم نسبت به دولت و صدا و سیما چه دیدگاهی دارند. اگر میدانستند، قطعا در سیاستهای صدا و سیما تجدیدنظر میکردند.
با این حساب دولت نمیتواند امیدی به صدا و سیما داشته باشد.
اساسا امید چندانی هم وجود ندارد. وقتی سخنرانی رئیسجمهور قطع شد، شما چه توقعی دارید که در مواجهه با وزرا این بیطرفی اعمال شود! شخصا امیدی به صدا و سیما ندارم و گمان هم نمیکنم که روحانی امیدی به صدا و سیما داشته باشد.
چند روز پیش، رئیس صدا و سیما، مجید آخوندی را به سمت ریاست ستاد انتخابات سال ۹۶ منصوب کرد. با رفتارهایی که از صدا و سیما سراغ داریم، فکر میکنید که صدا و سیما چه روشی را در مواجهه با دولت در پیش خواهد گرفت؟
معمولا چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری چنین ستادی در صدا و سیما تشکیل میشود تا تمهیداتی را برای چگونگی برگزاری انتخابات بیندیشند. اما درجریان انتخابات، صدا و سیما دیدگاههای خود را اعمال میکند. دیدگاه دفاع از دولت و رئیسجمهور، باید جایی در سیاستهای صدا و سیما داشته باشد. اگر دولت بر مواضع خود نسبت به صدا و سیما ایستادگی کند، ممکن است در زمان برنامههای انتخاباتی بتواند امتیازی از سازمان بگیرد اما اگر به این فکر کند که صدا و سیما اهمیتی ندارد، ممکن است دولت این فرصت را از دست بدهد. درست است که صدا و سیما در سالهای اخیر با معضل ریزش مخاطب مواجه بوده اما هنوز هم اندک تاثیری دارد. ممکن است که نتواند دیدگاههای خود را به طور کامل بر جامعه تحمیل کند اما تلاش خود را در این مسیر به کار خواهد بست. ممکن است برنامهسازیهای جذابی را پیگیری کنند تا دیدگاههای خود را در آنها اعمال کنند. یقین بدانید پیکرهای که امروز میبینیم، اصولگرا و در برخی موارد دلواپس هستند و میکوشند تا آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی نرسد. با وجود همه تاکیدات شرعی و اخلاقی مبنی بر بیطرفی صدا و سیما، این سازمان باید پاسخگو باشد.
دولت برای اینکه دستاوردهای خود را به مردم نشان دهد، باید از چه مسیری با مردم ارتباط برقرار کند؟
در حال حاضر، صدا و سیما یکی از رسانههایی است که در مجموعه رسانههای کشور وجود دارد. امروز، تاثیر صدا و سیما نسبت به سایر رسانههای نوظهور بسیار کمتر است. مشکل حوزه ریاستجمهوری این است که تیم رسانهای قدرتمندی ندارد. دولت باید با بهرهگیری از نیروهای خبره در حوزه رسانه و اطلاعرسانی، تیمی را بسازد که در یک اتاق فکر، به این بیندیشند که دستاوردهای دولت را چگونه در سیستم اطلاعرسانی کشور وارد کنند و به دست مردم برسانند. همین امروز شما با گشتی در شبکههای اجتماعی به راحتی متوجه میشوید که مخالفان دولت، در فضای مجازی دست بالا را دارند. دولت باید دست به چنین اقداماتی بزند. به جای اینکه آقای روحانی شخصا در تلویزیون حضور پیدا کند و به مردم گزارش دهد، تیم رسانهای میتواند بسیار بهتر جای خالی صداوسیما را پر کند. در چند ماه باقی مانده تا انتخابات، دولت باید این تیم را فعال کند تا فضای منفی علیه دولت را کاملا قبضه کند.
ضعف تیم اطلاعرسانی دولت، موضوعی است که بارها حامیان دولت بدان اشاره کردهاند، اما ظاهرا دولت عزمی برای تغییر در این حوزه ندارد. علت این امر را چه میدانید؟
متاسفانه دولت به تاثیر رسانه و تبلیغات توجه کافی ندارد. به عنوان نمونه، رئیس دولت مدتی پیش اعلام کرد که به خودکفایی در تولید گندم رسیده است. اما شخص وزیر جهاد کشاورزی اصلا حاضر نیست که تیمی رسانهای داشته باشد و اقدامات و دستاوردهای خود را منعکس کند. این در حالی است که رئیسجمهور دست به چنین کاری میزند و شخصا این خبر را اعلام میکند. شخص آقای حجتی، وزیر جهاد کشاورزی، اهل حضور در رسانهها و ارائه گزارش به مردم نیست. این وضعیت در سایر وزارتخانهها هم جاری و ساری است. وزارتخانههای کار، ارتباطات و آموزش و پرورش هم همین خط مشی را دنبال میکنند. وزرای دولت، حاضر به ارائه گزارش عملکرد و دفاع از دولت نیستند. البته وزیر بهداشت، روابط عمومی خوبی دارد و شخص وزیر هم مرتبا در سفر به سر میبرد و با رسانهها ارتباط دارد. اما به طور کلی، دولت و وزارتخانهها توجه ندارند که چه کارهایی از دست رسانهها و به ویژه رسانههای مجازی ساخته است! این موضوعی است که مخالفان دولت به خوبی فهمیدهاند و با تمام قوا در حوزه رسانهای کار میکنند و به صورت سیستماتیک، دولت را مورد حمله و هجمه قرار میدهند. کانالهای ضد دولتی در تلگرام، لحظه به لحظه علیه دولت خبر منتشر میکنند. جالب است که در این میان، رسانههای مستقل، اصلاحطلب و حامی دولت، به خوبی حملات مخالفان دولت را پوشش میدهند. در این میان، اگر رئیسجمهور سخنی بگوید، رسانههای مخالف دولت، مثل صدا و سیما، تنها بخش کوچکی از آن را پوشش میدهند. امروز در جنگ و تقابل رسانههای چپ و راست، مخالفان دولت پیروز میدان هستند. البته آنها هزینههای زیادی میکنند که میتوانند چنین فعالیتی داشته باشند.
ظاهرا خیال دولت راحت است که در انتخابات سال آینده پیروز میشود.
قاعدتا همین طور است. اگر آسوده خاطر نبود، در میان این حجم از انتقاد حامیان دولت از تیم رسانهای، اقدامی انجام میداد. دولت خیال میکند که چون مردم در سال ۹۲ به آن رای دادند، سال ۹۶ هم همین کار را خواهند کرد. شما به موضوع فیشهای حقوقی نگاه کنید. اگر دلواپسان ده پروژه مانند فیشهای حقوقی نجومی تا انتخابات داشته باشند، کمردولت خواهد شکست! تودههای مردم، از بحث فیشهای حقوقی نجومی تاثیر میپذیرند. دولت باید آگاه باشد که ضعف رسانهای میتواند در انتخابات سال ۹۶ به ضررش تمام شود.