x
۳۰ / ارديبهشت / ۱۴۰۳ ۱۱:۳۰
اکونومیست تحلیل کرد؛

شی جین‌پینگ نسبت به پوتین چالش جدی‌تری برای غرب است

شی جین‌پینگ نسبت به پوتین چالش جدی‌تری برای غرب است

راهبرد چین نسبت به غرب تاکنون راهی بین جنگ و صلح بوده است. اما غرب چگونه می‌تواند هم چین را حفظ کند و هم از قدرت این کشور برای تضعیف جبهه غرب جلوگیری کند؟

کد خبر: ۸۴۲۷۰۶
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین، دو سال پس از اینکه شی جین پینگ شراکت «بدون محدودیت» با ولادیمیر پوتین را اعلام کرد، و در حالی که این دو مجدداً در 16 و 17 می در پکن ملاقات کردند، جهان به دقت معنای رویکرد چین در عمل را زیر نظر دارد.
شرکت‌های چینی با فروش اقلام مورد نیاز روسیه برای ساخت سلاح، جنگ آقای پوتین در اوکراین را پشتیبانی می‌کنند. گارد ساحلی چین برای کشتی‌ها در دریای جنوبی چین قلدری می‌کند و ادعاهای ارضی خود را اجرا می‌کند. و جاسوسان چین ظاهراً در بریتانیا و جاهای دیگر مداخله می‌کنند.

چالش آقای شی برای جهان غرب ظریف‌تر از چالشی است که توسط پوتین مطرح شده است. با این حال هنوز یک مشکل جدی است. او به چین اجازه می‌دهد هر طور که می‌خواهد عمل کند. حمایت این کشور از کشورهای ضدغربی به منظور سرپیچی و تفرقه افکنی در غرب و در عین حال اجتناب از درگیری مستقیم است. «فشار منطقه خاکستری» چین در دریای جنوبی این کشور در حد جنگ نیست، اما هدف آن تضعیف دشمنان است. چین فکر می‌کند این تاکتیک‌ها را می‌توان بدون نیاز به درگیری مستقیم ادامه داد. سوال هر کشوری که از قوانین جهانی حمایت می‌کند این است که تا کجا باید به آقای شی آزادی عمل داد؟

وقتی صحبت از روسیه می‌شود، پای چین هم متعاقبا به میان می‌آید. شی جین‌پینگ درخواست‌های غرب مبنی بر کم‌رنگ کردن حمایت خود از پوتین را نادیده می‌گیرد و روسیه را شریکی ضروری در کارزار خود برای برچیدن نظم تحت رهبری آمریکا می‌داند. دو کشور روابط نظامی و تجاری خود را تعمیق بخشیده‌اند. آمریکا نیز به نوبه خود تحریم‌ها را تشدید کرده و در سایر زمینه‌ها بر چین تعرفه وضع کرده است. بیشترین نگرانی قطعات و ماشین آلات چینی است که به سمت سازندگان تسلیحات روسی جریان می‌یابد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است که روسیه بدون حمایت چین برای ادامه جنگ اوکراین به مشکل می‌خورد. آقای شی می‌گوید که چین نه شرکت کننده در بحران است و نه یکی از طرفین آن. اما یک جنگ طولانی که اتحاد غرب را آزمایش می‌کند به نفع اوست.

در آن سوی دنیا، خطر شروع جنگی از سوی چین است که آمریکا و متحدانش را نگران می‌کند. دریای جنوبی چین بزرگتر از دریای مدیترانه است، اما عبور از آن بدون مواجهه با کشتی‌های گارد ساحلی چین که اقدامات خطرناکی انجام می‌دهند، به طور فزاینده‌ای دشوار است. در نزدیکی دو گروه مورد مناقشه، نگهبانان چینی به طور معمول کشتی‌های فیلیپینی را منفجر می‌کنند. در بخش جنوبی‌تر، کشتی‌های چینی کشتی‌های مالزیایی را که به دنبال نفت و گاز در منطقه اقتصادی انحصاری مالزی هستند، آزار می‌دهند، منطقه‌ای که چین آن را متعلق به خود می‌نامد.

معاهده دفاعی فیلیپین با آمریکا، ایجاد دردسر توسط چین را به نبرد ابرقدرت‌ها تبدیل می‌کند. خطرات تایوان که در حال آماده شدن برای سوگند خوردن لای چینگته به عنوان رئیس جمهور جدید خود در 20 مه است به همان اندازه زیاد است. چین به طور فزاینده‌ای طوری عمل می‌کند که گویی مرزهای هوایی و دریایی جزیره وجود ندارد. آمریکا و متحدانش برای بدترین سناریو آماده شده‌اند: حمله چین به تایوان. اما در حال حاضر خطر بزرگتر در منطقه خاکستری نهفته است، جایی که اقدامات چین به احتمال زیاد تشدید شود.

بر اساس یک طرح کلی، اقدامات چین در اروپا، آسیا و جاهای دیگر اغلب بین جنگ و صلح قرار دارد. یک پاسخ قهرآمیز به نظر می‌رسد یک واکنش بیش از حد باشد. با این حال، اگر غرب دست روی دست بگذارد و هیچ کاری انجام ندهد هم به معنای واگذاری روزافزون دستاوردها به چین است. بنابراین اولین وظیفه برای کشورهای غربی این است که آینده ناشی از اقدامات چین را به تصویر بکشند: نگاهی اجمالی به نظم جهانی که رهبران چین به دنبال آن هستند، که در آن هیچ کشوری نه اهمیت می‌دهد و نه جرات آن را دارد که قدرت‌ها را به چالش بکشد. اینگونه اطلاعات می‌تواند افکار عمومی را تغییر دهد. نظرسنجی‌ها در برخی از کشورهایی که هدف قلدری چین هستند، حاکی از افزایش بی اعتمادی است.

همه اینها کار دوم را آسان‌تر می‌کند. آمریکا باید در کنار متحدان خود بایستد، نه به عنوان یک اقدام خیرخواهانه، بلکه به این دلیل که آنها دارایی ابرقدرتانه‌ای هستند که چین فاقد آن است. تلاش‌های بی‌وقفه چین و روسیه برای ایجاد تفرقه در اتحادها، از ناتو گرفته تا شبکه دفاعی آمریکا در آسیا، قابل تمجید است.

در نهایت، غرب باید از این واقعیت استفاده کند که کشور آقای شی در ثبات سهم دارد. رهبر چین قصد ندارد آقای پوتین را رها کند. اما بر خلاف دوست روسی خود، او از هرج و مرج سودی نمی‌برد. آقای بلینکن چین را به خاطر متقاعد کردن روسیه به عدم استفاده از سلاح هسته‌ای در اوکراین تحسین کرده است. چین نیز سلاح‌های مرگباری به روسیه ارائه نکرده است. در واقع محدودیت‌هایی برای روابط آنها وجود دارد، همانطور که خطوطی وجود دارد که به نظر می‌رسد چین تمایلی به عبور از آنها در دریای جنوبی چین ندارد. رویاهای ساده‌لوحانه تغییر چین در گذشته نهفته است: جهان بینی هر کشور برای خودش بسیار واضح است. اما رویکرد محاسباتی آقای شی به جهان نیز یک فرصت است. با کاهش سرعت اقتصاد چین، این کشور علاقه‌مند به اجتناب از گسست کامل با غرب است. بهترین راه برای تعدیل پرخاشگری آقای شی و قلدری در منطقه خاکستری این است که غربی‌ها نشان دهند این کار با هزینه‌هایی همراه خواهد بود.

ارسال نظرات
x