تقویت ارزش پول ملی با رونق تولید
بانک مرکزی باید تمام تلاش خود را در این موضوع بگذارد که ارزش پول ملی را حفظ کند و این امر زمانی انجام میپذیرد که تولید افزایش یابد. مدتی است که نوسانات نرخ دلار از تب و تاب افتاده است.
به گزارش اقتصادآنلاین، امراله امینی در تعادل نوشت: بانک مرکزی باید تمام تلاش خود را در این موضوع بگذارد که ارزش پول ملی را حفظ کند و این امر زمانی انجام میپذیرد که تولید افزایش یابد. مدتی است که نوسانات نرخ دلار از تب و تاب افتاده است. به نظر میرسد متغیرهای بیرونی و درونی اقتصاد ایران تا حد زیادی بر بازارها تاثیر گذاشته است. هرچند حال همه بازارها از جمله بورس در روزهای اخیر خوب نبوده و اعتراضاتی را در پیش داشته اما اوضاع در دیگر بازارها از جمله بازار ارز و بازار طلا به نسبت بهتر بوده است. طبق اعلام بانک مرکزی رشد پول در آذرماه متوقف شد و این نشانه کاهش انتظارات تورمی است.
در کنار این اقدامات دیگری برای مدیریت پولی اقتصاد کشور آغاز شد. از جمله اینکه بانک مرکزی برای کنترل بهتر متغیرهای پولی، از دیماه برای رشد ترازنامه بانکها سقف معین قرار داد. اما هنوز پاشنه آشیل اقتصاد ایران پابرجا است؛ تورم که یکی از دلایل آن کمبود کالاها است. کمبود کالا در یک اقتصاد از دو راه تامین میشود که یکی از آن واردات و دیگری تولید داخلی است. متاسفانه اقتصاد ایران در هر دو جنبه دارای مشکلات جانبی است. واردات ما با ارز ترجیحی نقاط ضعفی دارد که مهمترین آن نبود نظارت دقیق بر هزینهکرد ارز دولتی تخصیص داده شده برای کالاهای اساسی است که گاهی به مصارف دیگر میرسد. از سوی دیگر، در بخش تولید، رقابتپذیری بسیاری از شرکتها به پایینترین حد خود رسیده است. شرکتهایی که رشد سهام آنها در بورس توقعات بالایی را ایجاد کرد اما نتوانستند به موقع خود را با جریان مثبتی که بورس در آغاز سال ایجاد کرد، همراه سازند و تراز کیفی و کمی محصولات خود را بالا ببرند. به عقیده کارشناسان، شرکتهای ما هنوز نتوانستهاند وارد «فضای تولید» شوند. فضایی که برای حرکت در مسیر آن، پیششرطهایی همچون «رفع واقعی موانع تولید»، «بهبود محیط کسبوکار»، «مبارزه با فساد»، «امنیت سرمایهگذاری»، «اجرا و نظارت دقیق بر قوانین حوزه تولید و تجارت»، «ایجاد فضای رقابتی و غیررانتی»، «اصلاح سیاستهای بانکی»، «ثبات در قوانین»، «حمایت از تولید صادرات محور» و «گسترش بازارهای هدف» دارد. لوازمی که نه همه آن، اما یک سر آن به نظام بانکی و پایههای آن به سیاستهای حاکمیتی قوای سهگانه باز میگردد. برای کنترل تورم مجموعهای از تنظیمگری، محدودیتها و نظمهایی را باید بانک مرکزی در پیش بگیرد که یک سری از این موارد بسیار مهم است و برخی دیگر اهمیت کمتری دارد، یکی از مواردی که بسیار مهم است کنترل نقدینگی، آن هم از سوی بانکها است. به این صورت که بانکها باید ضوابط خود را رعایت کرده و بر اساس ترازنامه مصوب عمل کنند و به اصطلاح خلق پولی نداشته باشند و بدهیهای خود را به بانک مرکزی بتوانند در موعد مشخص پرداخت کنند .در این شرایط این بانکها هستند که باید به وظایف ذاتی خود عمل کنند، وظایف ذاتی بانکها این است که در حوزههایی که تعیین شده، عمل کنند و مهمترین کار آنها این است که به سمت و سوی حمایت از تولیدکننده حرکت کنند و بیشترین دغدغه آنان اعطای تسهیلات به بخش تولید باشد؛ چرا که اگر تولیدکنندگان رشد کنند، بانکها نیز به رشد حقیقی دست مییابند و سود واقعی کسب میکنند. چنین اقداماتی در نظام بانکی در کاهش تورم موثر است اما یک سری اقدامات دیگری نیز وجود دارد که برای تحقق آن، بانک مرکزی باید حتما آن استقلالی که نیاز دارد، داشته باشد. به این صورت که به هیج وجه اجازه ندهد دولت کسری بودجه خود را از راه استقراض و چاپ پول تامین کند و باید در مقابل این فشارها ایستادگی کند. بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه دولت نباید زیر بار فشارها برود، خلق پول و استقراض دولت از بانک مرکزی مشکلآفرین میشود. همچنین بانک مرکزی باید تمام تلاش خود را در این موضوع بگذارد که ارزش پول ملی را حفظ کند و این امر زمانی انجام میپذیرد که تولید افزایش یابد و تورم وجود نداشته باشد.اکنون جامعه ما بیشتر از هر چیز به فضایی نیاز دارد که در اصطلاح به آن فضای تولید گفته میشود. تجربهای که بسیاری از کشورها داشتهاند و موفق بودهاند.