پورابراهیمی: بسیاری از مشکلات کشور به هیچ مذاکرهای ارتباط ندارد
رییس کیمسیون اقتصادی مجلس گفت: دولتهای ما اساسا به دنبال روشهای ساده برای اداره کشور بودند، لذا نگاه به بیرون دارند چون تصور آنها این است که اگر رفتند داخل مذاکرات همه مشکلات حل میشود فارغ از اینکه بسیاری از این مشکلات به هیچ مذاکرهای ارتباط ندارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در برنامه «بدون توقف» که از شبکه سه سیما پخش شد، در پاسخ به این سؤال که «چرا چشم امیدمان برای حل معضلات اقتصادی فقط به خارج است» گفت: فروش نفت و درآمدهای نفتی و آوردن آنها در بودجه کشور کمترین هزینه را برای دولتها دارد، یعنی دولت از ثروت خدادادی برمیدارد و میفروشد، اینکه هنر نیست، اینکه چرا دولتها سراغ روشهای جایگزین نمیروند چون راه سختی است، وقتی شما موضوع اصلاح ساختار اقتصادی کشور را در دستور کار قرار میدهید، اجزای دولت برای این اصلاح باید تلاش کنند اما دولتهای ما اساسا به دنبال روشهای ساده برای اداره کشور بودند، لذا نگاه به بیرون دارند چون تصور آنها این است که اگر رفتند داخل مذاکرات همه مشکلات حل میشود فارغ از اینکه بسیاری از این مشکلات به هیچ مذاکرهای ارتباط ندارد.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه اصلاح ساختار، زحمت کشیدن است، تلاش شبانهروزی داشتن است، اگر کسی به این اعتقاد نداشته باشد اصلا دنبالش نمیرود برای همین هم هست چشم به مذاکرات میدوزند، فلان حزب در انتخابات آمریکا پیروز شد بسیاری در ایران دوباره شروع کردن به هورا کشیدن که میرویم مذاکرات را شروع میکنیم، من میگویم این آدرس غلط دادن است، ما باید روی پای خودمان بایستیم، اگر این توانمندی را در داخل ایجاد کردیم حزبهای آنها باید سرتعظیم در مقابل ما فرود بیاوردند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سؤال که «جایگاه پیمانها و ارتباط با کشورهای همسایه در اقتصاد ما کجاست» یادآور شد: پیمانهای پولی یک ظرفیت خوب برای کشور ماست، ما با بعضی کشورها ارتباط خوب و نزدیکی داریم، بخش عمدهای از تجارت ما با حدود 10 تا 15 کشور دنیاست، مذاکراتی هم در خصوص پیمانهای پولی دوجانبه نوشته و پیشنویسهای آن آماده شده، بخشی از آن به روشهای خاصی در حال انجام است و ما نمیخواهیم فعلا خیلی در مورد آن اطلاعرسانی کنیم، شاید در این شرایط برای اجرایی کردن برخی مفاد آنها با محدودیت مواجه باشیم ولی این موضوع در دستور کار بوده و انتظار ما از دولت این بوده که این قراردادها مجدانه با طرفهایی که با ما نه تنها شریک تجاری بلکه شریک سیاسی هم هستند به صورت کامل عملیاتی شود البته بخشی از آنها با محدودیتهایی مواجه است و برخی با عدم تصمیمات دقیق بانک مرکزی مواجه شده، اما کلیت آن مورد توافق است که قطعا این هم میتواند کمک کند که ما ظرفیتهای درونی خود را تقویت کنیم.
پورابراهیمی در پاسخ به این سؤال که «چطور شما از طرفی میگوئید توزیع پول موجب بالا رفتن نقدینگی میشود و از طرفی به دنبال یارانه معیشتی هستید» اظهار کرد: در تصمیمات اقتصادی میتوان کار را به شکلی پیش برد که هم به هدف برسیم و هم هزینههای ناشی از آن را به حداقل برسانیم، یعنی ما اگر با یارانهای که پرداخت میکنیم بتوانیم قدرت خرید را در قالب کارت اعتباری به مردم بدهیم عملا امکان اینکه این حجم نقدینگی که التهاب ایجاد میکند و اثر تورمی دارد از طریق روشهای دیگری که در ساختارهای اقتصادی تعریف شده تأمین شود وجود خواهد داشت، آن روشها یکی میتواند ما به التفاوت کارت اعتباری باشد، میتواند مبنایش این باشد که به جای اینکه اثر تورمی در جامعه ایجاد کنیم، قدرت خرید را به مردم بازگردانیم. من شخصا با توزیع پول در جامعه مخالفم، اما میگویم ما باید قدرت خرید را با مدلهایی که در اقتصاد دیده شده و در دنیا هم تجربه شده افزایش دهیم به شکلی که اثر تورمی نداشته باشد.
وی همچنین در خصوص روشهای توانمندسازی اقتصادی توضیح داد: ما اثرگذاری تحریم را نفی نمیکنیم، اما اگر توانمندسازی اتفاق بیفتد اثر تحریم هم حذف میشود، در این مسیر اولین اولویت اصلاح ساختار اقتصادی است که باید آن را معیار قرار دهیم، البته اگر کسی به اینها اعتقاد داشته باشد میتواند دنبال آنها رفته و آنها را اصلاح کند، همانطور که در زمان جنگ تحمیلی جرقههای خودباوری و اقتدار زده شود و از دوران دفاع مقدس این ادبیات شکل گرفت که اگر کشوری بخواهد میتواند قوی شود، چرا آمریکا جرأت نمیکند به ما حمله نظامی کند چون میداند که قوی هستیم، این قوی شدن مدل دارد، این اقتدار در حوزه نظامی در حوزه اقتصاد هم میتواند تعریف شود. مثلا ما در همین چند سال اخیر به شرکتهای دانشبنیان بهای بیشتری دادیم، یعنی رفتیم سراغ خلق ثروت از طریق دانش، چیزی که چند دهه قبل غربیها سراغ آن رفتند، دیگر گذشت دورانی که بگوئیم میخواهیم با فروش نفت کشور را اداره کنیم، امروز در دنیا خلق ثروت از طریق دانش است و معنا و تعریف شرکت دانشبنیان نیز همین است.
پورابراهیمی در ادامه تصریح کرد: شرکتهای کوچک و بزرگ دانشبنیان را ببینید که چطور برای کشور ارز آوری دارند، حوزه اقتصاد دانشبنیان یکی از مظاهر اقتدار است، الان چند میلیارد دلار در سال ما میتوانیم با این شرکتها قرارداد ببندیم که بروند با روش علمی تولید انجام دهند که ما نیازی به واردات نداشته باشیم. نمونهاش در همین سالهای اخیر اتفاق افتاده، بزرگترین ابرپروژه بعد از انقلاب پروژه انتقال آب خلیج فارس به استانهای مرکزی بود، در بازدید از این پروژه مهندسان به من گفتند که در آغاز پروژه ما این تجهیزات را از خارج وارد میکردیم اما بعد از تحریم رفتیم آن مجموعه از قطعات را برداشتیم با بچههای دانشگاه صنعتی شریف و یک مجموعه دیگر قرارداد بستیم و آن قطعات را برای ما ساختند، مسؤل این پروژه در مراسم افتتاح پروژه گفت که من به جرأت میگویم که در خط دوم پروژه هیچ نیازی به وارد کردن قطعات و تجهیزات نداریم، اثر تحریم این است، اینجا شرکت دانشبنیان میشود مظهر اقتصاد ما.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس همچنین عنوان کرد: یا مجموعههای بزرگی در حوزه صنعت و معدن هستند که از سال گذشته 70 تا 80 درصد قراردهای آنها عملیاتی شده و محصولاتشان از مدل آزمایشگاهی درآمده و تجاریسازی شده، اگر میخواهیم توانمند شویم باید به اینها بها دهیم، در این شرایط اگر کسی رفت دنبال واردات و رانتهای آن به جمهوری اسلامی خیانت کرده است. از نمونههای دیگر برای توانمندسازی تعادل تراز بودجه کشور برای اولینبار و آخرینبار است، چرا همیشه کسری بودجه داریم؟ یک اصلاح ساختار بودجه میتواند مشکل را حل کند، اگر طرح جامع نظام مالیاتی به درستی در کشور اجرا شود و جلوی فرار مالیاتی گرفته شود این امر محقق خواهد شد، فرار مالیاتی یعنی کسی که فعال هست اما هیچ شناسهای ندارد و از تور مالیاتی فرار میکند، این درآمد مالیاتی میتواند به راحتی جایگزین درآمدهای نفتی شود.
عضو شورای پول و اعتبار در پایان تصریح کرد: نظر ما این است که مالیات نسبت به کارمندان و بنگاههای اقتصادی باید کاهش پیدا کند و به جای آن از کسانی که به عنوان شخص حقیقی در اقتصاد کشور بدون هویت اقتصادی فعالیت میکنند مالیات گرفته شود، اگر طرح نظام جامع مالیاتی شده بود بسیاری از این مشکلات حل میشد، اما افرادی که لابی دارند میروند به کانونهای مختلف فشار میآورند که این نظام شفافیت اقتصادی و تراکنشهای بانکی عملیاتی نشود که دولت باید جلوی این اقدامات بایستد. یا مثلا مالیات بر عایدی در همه جای دنیا انجام میشود هم پایه درآمدی است و هم جلوی نوسانات را میگیرد، افراد محدودی در کشور هستند که منابع فراوانی در اختیارشان است و به محض اینکه میبینند علائم نوسانات ارزی وجود دارد یک دفعه حمله میکنند به سمت بازارهای مختلف، در دنیا برای جلوگیری از این اقدامات ابزار قانونی تعریف میکنند که مثلا اگر فردی به قصد سود به سمت بازار خودرو رفت باید مالیات بدهد.