
سهم نزدیک به صفر ایران از جذب سرمایه خارجی در حوزه فناوری/ ایران چقدر آماده جذب سرمایهگذاری خارجی است؟

درحالیکه تحریمها، تورم و بیثباتی سیاسی چهرهای تیره از اقتصاد ایران ترسیم کردهاند، نگاهی دقیقتر به ظرفیتهای حوزه فناوری نشان میدهد که هنوز روزنههایی روشن برای جذب سرمایهگذاری خارجی وجود دارد. اما آیا زیرساختهای اقتصادی و حقوقی کشور برای میزبانی از این موج سرمایهگذاری آمادهاند؟
اقتصادآنلاین، مهرین نظری: واژه سرمایهگذاری در فضای رسمی ایران همیشه پررنگ بوده، اما وقتی پای فناوری وسط میآید، این واژه با واقعیتی تلخ گره میخورد: نبود نقشه راه، خلأ امنیت حقوقی و فرار سیستماتیک سرمایه. درحالیکه دنیا در حال حرکت بهسوی اکوسیستمهای نوآورانه است، ایران همچنان درگیر مجادله با مفهوم اولیه سرمایهگذاری خارجی است.
گزارش سال ۲۰۲۳ انجمن سرمایهگذاران خطرپذیر (NVCA) نشان میدهد تنها در آمریکا بالغ بر ۳۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در حوزه فناوری صورت گرفته، درحالیکه سهم ایران از این جریان بینالمللی تقریباً صفر بوده است.
با اینحال، اگر از نگاه تعصبآلود فاصله بگیریم، ایران در برخی حوزههای فناوری توانایی چشمگیری برای جذب سرمایهگذاری خارجی دارد. فینتک، سلامت دیجیتال، کلینتک و زیرساختهای ابری از جمله بخشهایی هستند که نهتنها در داخل ظرفیت رشد دارند، بلکه از نظر شاخصهای بازگشت سرمایه و بازار هدف، جذابیت بینالمللی بالایی دارند.
کدام بخشهای فناوری ایران توان جذب سرمایهگذاری دارند؟
تحلیل دادههای سالانه انجمن VC ایران و گزارشهای منتشرشده از معاونت علمی ریاستجمهوری نشان میدهد که چهار حوزه اصلی در فناوری، بالاترین پتانسیل جذب سرمایهگذاری خارجی را دارند. نخستین حوزه، فینتک است؛ در کشوری با نظام بانکی سنتی و ناکارآمد، راهحلهای مبتنی بر فناوری مالی بهویژه در زمینه کیف پولهای دیجیتال، سیستمهای پرداخت هوشمند و اعتبارسنجی مبتنی بر هوش مصنوعی، ظرفیت بالایی برای سرمایهگذاری ایجاد کردهاند.
حوزه دوم، حوزه سلامت دیجیتال قرار دارد که با توجه به جمعیت در حال پیر شدن، زیرساخت فرسوده درمانی و نیاز فزاینده به خدمات پزشکی از راه دور، میتواند بستر مناسبی برای ورود سرمایه باشد.
سومین حوزه، فناوریهای پاک یا همان کلینتک است که در بحرانهای محیطزیستی ایران مانند کمآبی و آلودگی هوا، نهتنها یک نیاز بلکه به فرصتی استراتژیک برای جذب سرمایه خارجی تبدیل شده است؛ پروژههایی مانند تصفیه هوشمند آب یا سیستمهای خورشیدی هوشمند از جمله مصادیق این حوزهاند.
در نهایت، حوزه زیرساختهای ابری و هوش مصنوعی نیز بهعنوان موتور پردازشی آینده اقتصاد دیجیتال، یکی از اصلیترین مقاصد سرمایهگذاری بینالمللی در ایران به شمار میرود.
ایران در کجای این معادله قرار دارد؟
طبق آمار منتشرشده از انجمن جهانی سرمایهگذاری خطرپذیر (Global VC Association)، در سال ۲۰۲۴ مجموع سرمایهگذاری جهانی در بخش فناوری به عدد خیرهکننده ۶۸۵ میلیارد دلار رسید. سهم منطقه خاورمیانه از این رقم حدود ۳.۲ درصد بوده که بیشتر آن به امارات و عربستان تعلق دارد. ایران، با وجود ظرفیت بالای انسانی و علمی، در این گزارش بهعنوان «بازار غیرقابل پیشبینی» معرفی شده است؛ عبارتی که بیشتر از هرچیز به نبود قوانین پایدار و ریسک بالای خروج سرمایه اشاره دارد.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری خارجی در فناوری نهفقط پول بلکه زیرساخت، دانش فنی و بازار بینالمللی را نیز با خود به همراه میآورد. تجربه کشورهای درحالتوسعه نشان میدهد که فناوری میتواند نقطه اتصال به اقتصاد جهانی باشد، بهشرطی که بستر حقوقی و سیاسی آن فراهم باشد.
سرمایهگذاری خارجی در فناوری، فرصت یا خیال؟
نقد جدی به وضعیت فعلی آن است که سرمایهگذاری در فناوری هنوز بهصورت استراتژیک در سیاستهای اقتصادی ایران تعریف نشده است. تلاشهای پراکندهای از سوی سازمانهای وابسته به دولت دیده شده، اما بیشتر در قالب همایش و تفاهمنامه باقی ماندهاند. بهعنوان نمونه، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۷۰ هیئت تجاری از کشورهای مختلف به ایران سفر کردند و ۱۲ نشست فناورانه مشترک برگزار شد. اما آمار نهایی سرمایهگذاری واقعی کمتر از ۲۵ میلیون دلار بود؛ عددی که در مقایسه با ترکیه یا مصر، تقریباً صفر محسوب میشود.
در همین سال، سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات در عربستان از مرز ۱.۸ میلیارد دلار گذشت که عمدتاً در زمینه هوش مصنوعی، سلامت دیجیتال و فینتک انجام شد. ایران با وجود ظرفیتهای مشابه، به دلیل نبود سازوکارهای حمایتی، همچنان در مرحله مذاکره باقی مانده است.
آیا راهی برای باز کردن قفل سرمایهگذاری در فناوری وجود دارد؟
در میان پیشنهادهایی که برای برونرفت از بنبست فعلی سرمایهگذاری در فناوری مطرح شده، چند مسیر مشخصتر از بقیه قابل بررسی است. نخست، اصلاح جدی در قوانین ورود و خروج سرمایه است؛ قوانینی که باید مانند مدلهای موفقی همچون سنگاپور، ثبات و شفافیت را به سرمایهگذار خارجی ارائه دهند.
دوم، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی دیجیتال که با ارائه معافیتهای مالیاتی، مزیتهای صادراتی و تضمین حقوق مالکیت فکری، بتوانند اکوسیستم فناوری را از فضای پرریسک اقتصادی کشور جدا کنند.
سوم، راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با ایرانیان خارج از کشور که علاقهمند به بازگشت سرمایه خود به بازار ایران هستند و میتوانند نقش پل ارتباطی میان فناوری داخلی و سرمایه جهانی را ایفا کنند؛ و در نهایت، بازتعریف رابطه نهادهای نظارتی و امنیتی با فعالان حوزه فناوری، که در بسیاری موارد بهجای نقش تسهیلگر، مانعی بر سر راه نوآوری و سرمایهگذاری ایجاد کردهاند.
پنجرهای باز، اما با قفلهای چندلایه
فرصتهای سرمایهگذاری در حوزه فناوری ایران انکارناپذیر است. جمعیت جوان، بازار مصرف بکر، زیرساختهای آموزشی و توان علمی بالا، چهار مؤلفهای هستند که کمتر کشوری همزمان از آن برخوردار است. اما آنچه تاکنون باعث بیاعتمادی سرمایهگذاران خارجی شده، نه نبود فرصت، بلکه فقدان اطمینان است. تا زمانی که این اطمینان در سطح حقوقی، سیاسی و اقتصادی بازسازی نشود، فناوری در ایران همچنان در حصار بومیسازی باقی میماند و سرمایهگذاری بهجای آنکه یک ابزار رشد باشد، به رؤیایی دور از دسترس تبدیل خواهد شد.