ماجرای زندگی پیرترین زن ایرانی
چند روزی میشود که نام معصومه صانعی طرقی معروف به «ننه علی» به عنوان پیرترین مادر ایرانی که در ۱۲۶ سالگی به دلیل کهولت سن درگذشت؛ بر سر زبانها افتاده است. او که دوران قاجار و پهلوی را دیده و روزهای انقلاب و برقراری نظام جمهوری اسلامی را گذرانده بود، اینک در میان ما نیست، اما یاد و خاطره مهربانیها، دلسوزیها و ایثارش همواره ماندگار است؛ این جملات را بزرگترین نوهاش برای ما میگوید.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، این مادر بسیار مهربان و زحمتکش، از اهالی روستای طرق از توابع شهرستان کوهسرخ در خراسان رضوی بود که تا وقتی سرپا بود، تمامی کارهای شخصیاش را، همچون دوران طفولیت که دوشادوش پدرش بود، خودش انجام میداد. او حتی همچون گذشته امور کشاورزی، باغ میوهاش را خودش انجام میداده و از کسی کمک نمیگرفت.
پیرترین مادر ایران در سال ۱۲۷۷ هجری شمسی در روستای طرق و در یک خانواده کمجمعیت به دنیا آمد. خانواده او که از بزرگان منطقه بودند برخلاف خانوادههای پرجمعیت قدیمی، کمجمعیت بودند و معصومه، یک خواهر بیشتر نداشت و تمامی دوران زندگیاش را در روستای خوش آب و هوای طرق که طبیعتی زیبا و بکر دارد و از جمله روستاهای هدف گردشگری در شهرستان کوهسرخ به شمار میرود، زندگی میکرد و به باغداری مشغول بود.
برای واکاوی زندگی این مادر، به سراغ جلال روحی نوه بزرگش رفتیم، او که به داشتن چنین مادربزرگی افتخار میکند، گفت: مادربزرگم تا ۵ سال قبل که به دلیل کهولت سن دیگر نمیتوانست کاری انجام دهد تمامی کارهایش را به تنهایی و در روستای طرق انجام میداد.
وی با بیان اینکه پدر بزرگم سال ۱۳۷۵ فوت کرده است، افزود: خانه مادربزرگم در روستا، خانهای قدیمی و سنتی با حال و هوای روستایی بود و او هیچ علاقهای به خانههای مدرن و امروزی نداشت.
راز طول عمر پیرترین مادر ایران
جلال با اشاره به اینکه وضعیت روحی مادر بزرگم خیلی خوب بود که آبیاری باغ و هرس درختان را به تنهایی انجام میداد، در پاسخ به این سؤال که رمز سلامتی مادربزرگتان را در چه میدانید؟ گفت: تغذیه سالم و فعالیت بدنی مفید و زندگی با کمترین تنش و استرس راز طول عمر مادربزرگم بود.
وی خاطرنشان کرد: حتی برای خودم جالب بود که مادر بزرگم با این سن و سال تمام کارهایش را خودش انجام میدهد، او بارها برایم تعریف کرده بود که وقتی کم سن و سال بوده و برق و آب لولهکشی در روستا نبوده خودش با مشکهایی که داشتند چراغی در دست، بیهیچ ترس و هراسی از چشمه آب میآورده است.
او که پدرش از سال ۱۳۴۰ به اصفهان مهاجرت کرده است و اکنون در این استان سکونت دارد، افزود: مادر بزرگم تغذیه خاصی داشت به طوری که همیشه سیب میخورد، او سیبهای درختان باغش را جمعآوری میکرد و آنهایی که سالم بودند را برای مصرف نگه میداشت.
وی همچنین اظهار کرد: تمامی آنچه مصرف میشد از جمله نان، شیر، پنیر، ماست، شیره انگور همه محصولات خودشان بود که تولید میکردند و همیشه با کشمش، هسته زردآلو، گردو، قیسی، جوزقندی و... از فرزندان و نوهها و نتیجهها پذیرایی میکرد و تنقلات سالم در خانه مادر بزرگ همیشه وجود داشت.
مادر بزرگم یک تاریخ معاصر بود
نوه بزرگ معصومه صانعی طرقی ادامه داد: مادر بزرگ من یک تاریخ معاصر بود، چون دوران مظفرالدین شاه، احمدشاه، محمدعلی شاه، رضاشاه و محمدرضا شاه و دوران انقلاب اسلامی را زیسته و درک کرده و خود فصلی از تاریخ بود.
وی با بیان اینکه مادر بزرگم ۷ فرزند دختر و پسر، ۳۰ نوه،۴۳ نتیجه و ۷ نبیره داشت، اظهار کرد: من نوه اول مادربزرگ هستم.
روحی با اشاره به اینکه شش ماه قبل که به دیدن مادربزرگ آمده بودم هوش و حواس ایشان بسیار خوب بود، گفت: اگرچه برخی آزمایشهای من مشکلاتی دارد، اما آزمایشهای مادر بزرگم در این سن به مراتب بسیار بهتر از من بود.
وی ادامه داد: وقتی از مادر بزرگ در خصوص گذشته میپرسیدم از جنگ جهانی اول و دوم، قحطی، بیماری و گرسنگی تعریف میکرد، حتی برخی اسناد و بنچاق و دست خطها و مُهرهای بسیار قدیمی و آفتاب و لگنها و کوزههای قدیمی بسیار ارزشمندی داشت.
وی گفت: بارها از زبان ایشان این بیت شعر را شنیده بودم که میخواندند «روی دریا خز نشیند قعر دریا گوهر است» در واقع پند و اندرزهای بسیاری به ما میداد و شعرهای بسیار زیبایی ننه علی برای نوههایش میخواند.
نوه ننه علی افزود: تا زمانی که مادربزرگم در روستا زندگی میکرد شرایط روحی و جسمی بسیار بهتری داشت، اما در این چند ماه اخیر فقط آنهایی را که به مادر بزرگ بسیار نزدیک بودند میشناخت و من که دورتر بودم کامل نمیشناخت.
وی با اشاره به اینکه مادر بزرگ سه دختر و چهار پسر داشت، گفت: به جز پدر من علی که فرزند ارشد ایشان و از افسران ارتش بوده و مسئولیتهای مهمی در دوران دفاع مقدس داشت و مادرم باقی همه بحمدالله در قید حیات هستند.
او در ادامه با بیان اینکه متأسفانه به دلیل کهولت سن مادر بزرگ را پنج سال آخر عمر برای درمان به مشهد برده بودیم، گفت: هر چند پدر من به عنوان فرزند بزرگ مادر بزرگم فوت کرده، اما طی این مدت باقی پسران و دختران به بهترین نحو ممکن از مادر بزرگ نگهداری کردند.
جلال با اشاره به اینکه به جز دو دختر که هنوز در روستای طرق هستند، یکی از فرزندان ایشان در نیشابور و باقی در مشهد هستند، عنوان کرد: فصل تابستان که هوا گرمتر بود مادر بزرگ را به روستا و فصل زمستان نیز به مشهد میبردند.
وی گفت: فصل زمستان روستای طرق شهرستان کوهسرخ بسیار سرد و تا مدتها کوههای منطقه برخلاف سایر مناطق همچنان برف دارد.
امیدوارم جوانان امروزی به خوبی احترام پدر و مادرشان را داشته باشند
او که همیشه فرزندانش را به روستای طرق در کوهسرخ میآورد تا فراموش نکنند اصالتشان از کجاست و به روستایی بودن خودش افتخار میکند، افزود: امیدوارم جوانان امروزی به خوبی احترام پدر و مادرشان را داشته باشند و از آنها به بهترین نحو نگهداری کنند.
ننه علی که هفتم مهرماه ۱۲۷۷ چشم به جهان گشود پس از ۱۲۶ سال عمر با برکت، روز دوشنبه ۱۶ بهمنماه ۱۴۰۲ به دلیل کهولت سن در مشهد فوت کرد و چشم از جهان فروبست.
بنا به وصیتش ننه علی روز سهشنبه ۱۷ بهمنماه در زادگاهش روستای طرق از توابع شهرستان کوهسرخ به خاک سپرده شد.