کاهش جمعیت چین چه معنایی برای آینده این کشور دارد؟
چین در سال ۲۰۲۳ جایگاه خود را به عنوان پرجمعیتترین کشور جهان به هند از دست داد. این یعنی اقتصاد چین ممکن است برای پیشی گرفتن از ایالات متحده نیاز به تلاش وسیعتری داشته باشد، به خصوص که پیش بینی میشود جمعیت ایالات متحده به رشد خود ادامه دهد. بسیاری از زوجها به دلیل نگرانیهای مالی احساس میکنند که فقط میتوانند یک فرزند داشته باشند، اگر اصلاً تمایل داشته باشند که فرزندی به دنیا آورند. دولت مرکزی سعی میکند این بار را از دوش والدین بردارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، لطفا بچههای بیشتری داشته باشید! این پیام چین برای زوجها پس از دههها محدود کردن بیشتر خانوادهها به یک فرزند است. اما چرا این چرخش روی داده است؟ به ای دلیل که زاد و ولد در حال حاضر برای هفت سال متوالی کاهش یافته است که منجر به کاهش جمعیت در دو سال گذشته شده است. حتی قبل از کاهش کلی تاریخی، جمعیت در سن کار برای سالها در حال کاهش بود و پیشبینیها حاکی از آن است که ۳۰ درصد از جمعیت تا سال ۲۰۳۴، ۶۰ سال یا بیشتر خواهند داشت. ناگفته نماند که ممکن است افراد توانمند کافی برای مراقبت از همه آن سالمندان وجود نداشته باشد.
چین در سال ۲۰۲۳ جایگاه خود را به عنوان پرجمعیتترین کشور جهان به هند از دست داده است و نتیجه این است که اقتصاد چین ممکن است برای پیشی گرفتن از ایالات متحده نیاز به تلاش بیشتری داشته باشد، به خصوص که پیشبینی میشود جمعیت ایالات متحده به رشد خود ادامه دهد.
۱. چه تدابیری اتخاذ شده است؟
بالاترین نهاد تصمیمگیر چین، دفتر سیاسی حزب کمونیست، پنج سال پس از تغییر سیاست تکفرزندیاش و اجازه دادن به زنان برای داشتن دو فرزند، در سال ۲۰۲۱ تصمیم گرفت به همه زوجها اجازه دهد تا صاحب فرزند سوم شوند. تغییر اجازه دادن به داشتن دو کودک در ابتدا کارساز بود: تعداد نوزادان در سال ۲۰۱۶ ۱۷.۹ میلیون نفر بود که نسبت به سال قبل بیش از ۱ میلیون نفر افزایش داشت. با این حال، تولدها هر سال پس از آن کاهش یافت و به ۹.۰۲ میلیون نفر در سال ۲۰۲۳ رسید که کمترین میزان از زمان تأسیس جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹ است. برخی از مناطق شروع به ارائه مشوقهایی برای بچهدار شدن زوجها کردهاند، از تمدید مرخصی والدین گرفته تا ارائه یارانه و ارائه وام برای نوزاد.
۲. جمعیت چین چقدر کاهش یافته است؟
بر اساس دادههای منتشر شده توسط اداره ملی آمار، کاهش زاد و ولد و افزایش مرگ و میر منجر به این شد که در سال ۲۰۲۳ در مقایسه با سال ۲۰۲۲، بیش از ۲ میلیون چینی کمتر در سرزمین اصلی چین زندگی کنند. این کاهش در سال ۲۰۲۲ بیش از دو برابر شد، زمانی که جمعیت چین برای اولین بار از سال ۱۹۶۱ یعنی آخرین سال قحطی بزرگ در زمان رهبر سابق مائو تسه تونگ، کاهش یافت. مرگ و میرها در سال ۲۰۲۳ به ۱۱.۱ میلیون نفر رسید که تقریباً ۷۰۰۰۰۰ بیشتر از سال قبل است. این اداره مرگها را بر اساس علت تقسیم نمیکند، اما مرگومیرهای مرتبط با کووید احتمالاً پس از پایان ناگهانی محدودیتهای همهگیر شدید توسط مقامات در دسامبر ۲۰۲۲، که منجر به انفجار عفونتها شد، در افزایش آن نقش داشته است. در سال ۲۰۲۳، سهم جمعیت در سن کار -سنین ۱۵ تا ۵۹ سال- کمی بالاتر از ۶۱ درصد بود که نسبت به بیش از ۷۰ درصد یک دهه قبل کاهش داشت. نرخ باروری یا میانگین تعداد تولدهای مادام العمر به ازای هر زن، در سال ۲۰۲۰ به ۱.۳ کاهش یافت که بسیار کمتر از ۲.۱ مورد نیاز برای یک جمعیت ثابت، بدون احتساب مهاجرت است. علاوه بر این، به نظر میرسد در سالهای اخیر مهاجرت خارجی چینیها افزایش یافته است که این اتفاق نیز باعث کاهش جمعیت میشود.
۳. کاهش جمعیت چه تاثیری دارد؟
اگر کاهش تعداد افراد در سن کار منجر به کاهش تعداد افرادی شود که واقعاً کار میکنند، ممکن است هزینه نیروی کار در چین افزایش یابد و به قیمت کالاهای تولیدی اضافه شود. از آنجایی که افراد کمتری تشکیل خانواده می دهند، احتمالاً تقاضای بلندمدت برای خانهها نیز تحت تأثیر قرار میگیرد که بر تقاضا برای کالاهایی مانند سنگ آهن تأثیر میگذارد. دولت همچنین ممکن است در پرداخت هزینههای سیستم بازنشستگی ملی خود با کمبود بودجه مشکل داشته باشد. همه اینها می تواند پتانسیل رشد بلندمدت اقتصاد را کاهش دهد مگر اینکه سیاستهای دولت برای ترویج بچهدار شدن موثر واقع شود. ممکن است اثرات موجی در خارج از کشور وجود داشته باشد. برای مثال، تعداد کمتر کودکان ممکن است تعداد دانشآموزان چینی را که به دنبال تحصیل در ایالات متحده، استرالیا و جاهای دیگر هستند، کاهش دهد. علیرغم پایان دادن به سیاست تک فرزندی توسط دولت، بازگشت این کاهش دشوار خواهد بود. ترجیح سنتی برای پسران باعث شد برخی از خانوادههای چینی جنینهای دختر را سقط کنند. در برخی استانها تعداد نوزادان پسر بیشتر از دختر است. نسبت جنسیتی برای تولد در سالهای اخیر در حدود ۱۰۵ تثبیت شده است، اما یک نتیجه اکنون این است که تعداد زنان در سنین باروری کمتر است.
۴. سیاست تک فرزندی از کجا آمده است؟
پس از ایجاد جمهوری خلق و پایان جنگ داخلی، دولت دهها هزار «پزشک پابرهنه» را برای ارائه خدمات بهداشتی به مناطق فقیر و روستایی آموزش داد. نرخ مرگ و میر به شدت کاهش یافت و نرخ رشد جمعیت از ۱۶ در هزار در سال ۱۹۴۹ به ۲۵ در هزار فقط پنج سال بعد رسید. این امر اولین تلاشها را برای تشویق تنظیم خانواده در سال ۱۹۵۳ را جرقه زد. در دهه ۱۹۷۰، چین با کمبود غذا و مسکن مواجه بود. در سال ۱۹۷۹، رهبر آن، دنگ شیائوپینگ، تصمیم گرفت اکثر زوجها را فقط به یک فرزند محدود کند. (برای کشاورزان روستایی، اقلیتهای قومی و موقعیتهای خاص، مانند زمانی که فرزند اول معلول بود، استثناهایی وجود داشت.) طبق گفته دیدهبان حقوق بشر، برای اجرای آن، زنان برای سقط جنین تحت فشار قرار گرفتند. کودکانی که خارج از طرح دولتی متولد میشدند، اجازه نداشتند هوکو خود را داشته باشند. هوکو یک ثبت نام دولتی است که برای دسترسی به برخی مزایا لازم است.
۵. راه حلهای ممکن چیست؟
تغییر در سن بازنشستگی ممکن است برخی از مشکلات را برطرف کند. این کشور برای بیش از چهار دهه، حتی با افزایش امید به زندگی، آن را در ۶۰ برای مردان و ۵۵ برای زنان یقه سفید نگه داشته است. بحث دوباره در مورد افزایش سن وجود دارد، اما مانند سایر کشورها، چنین اقدامی بسیار نامحبوب خواهد بود و زمانی که یک دهه پیش مورد توجه قرار گرفت با واکنشهای منفی روبرو شد. نگرانیهای زمانی و مالی به این معناست که بسیاری از زوجها احساس میکنند که فقط میتوانند یک فرزند داشته باشند، اگر اصلاً تمایل داشته باشند که فرزندی به دنیا آورند. دولت مرکزی سعی کرده این بار را از دوش والدین بردارد، از جمله با از بین بردن صنعت تدریس خصوصی انتفاعی بعد از مدرسه برای کاهش هزینههای آموزش. همچنین دستورالعملی برای کاهش سقط جنین و در عین حال حمایت بیشتر از زنان برای تربیت کودکان صادر کرد. با این حال، اگر تجربه کشورهای توسعهیافته مانند ژاپن یا کرهجنوبی راهنما باشد، حتی با اقداماتی مانند یارانهها، مراقبت رایگان از کودکان و کمکهای سخاوتمندانه مرخصی والدین، افزایش شدید نرخ زاد و ولد اگر نگوییم غیر ممکن، بسیار دشوار است.