چرا اسرائیل با حاکمیت حماس و فتح در غزه مخالف است؟ / نتانیاهو علیه حاکمیت مشروع فلسطینی
در حالی ارتش اسرائیل تجاوز زمینی به مناطق جنوبی نوار غزه را شدت بخشیده است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی از آینده سیاسی غزه بدون حماس و فتح سخن میگوید. وی مدعی شده است که دیگر تلآویو اشتباه «اسلو» را تکرار نخواهد کرد و اجازه نخواهد داد تا دامنه حاکمیت تشکیلات خودگردان تا باریکه غزه گسترش یابد. با این حال صحبتهای مقامات اسرائیلی در خصوص بازسازی نوار غزه و لزوم شکل گیری نیروی سیاسی جدید برای اداره امور مدنی این منطقه نشاندهنده برنامه ریزی تلآویو برای به حاشیه راندن و تضعیف نیروهای سنتی فلسطینی یعنی «حماس» و «فتح» است.
اقتصاد آنلاین-محمد بیات؛ با عقبنشینی آریل شارون در سپتامبر ۲۰۰۵ از باریکه غزه، حاکمیت این منطقه فلسطینینشین همواره در اختیار گروههای فلسطین، بهویژه جنبش مقاومت اسلامی فلسطین موسوم به حماس بوده است. پس از فرار تاریخی صهیونیستها از این منطقه تاکنون، بارهای گروههای مقاومت همچون حماس و جبش جهاد اسلامی وارد نبرد مسلحانه با اسرائیل شده و به نوعی «بازدارندگی» پایدار در برابر اشغالگران دست پیدا کرده بودند. عملیات طوفان الاقصی در عمق خاک سرزمینهای اشغالی سبب شد تا «موازنه» میان مقاومت فلسطین و اسرائیل برهم خورده و طرفین به دنبال ایجاد «نظم جدید» در شرایط «پسا هفتم اکتبر» باشند. در دوران جدید کابینه اضطرار ملی اسرائیل قصد دارد تا علاوه بر کنار گذاشتن حماس از آینده سیاسی غزه، اجازه ندهد تا هیچ گروه فلسطینی دیگری کنترل غزه را در دست بگیرد. بسیار از رسانهها و کارشناسان غربی معتقدند تلآویو برای فردای پایان جنگ با حماس، هنوز برنامه مشخصی ندارد و نمیداند که به وسیله چه گروه و سازوکار جدیدی میتواند باریکه غزه را اداره کند. با توجه به این ادعا در ادامه این یادداشت به این سوال پاسخ دهیم که چرا اسرائیل با حاکمیت گروههای فلسطینی در نوار غزه مخالف است؟
مخالفت نتانیاهو به حاکمیت مجدد تشکیلات خودگردان فلسطین بر نوار غزه
پس از وتو قطعنامه پیشنهادی امارات در نشست فوری شورای امنیت سازمان ملل توسط آمریکا، بنیامین نتانیاهو ضمن تشکر از دولت بایدن، اشاره کوتاهی به وضعیت سیاسی غزه پس از پایان جنگ کرد و از اختلاف واشنگتن- تلآویو بر سر بازگشت گروههای فلسطینی به این منطقه پرده برداشت. روز سهشنبه دوازدهم دسامبر، «بی بی» با لحنی تهدید آمیز اعلام کرد که اسرائیل دیگر اشتباه «اسلو» را مرتکب نخواهد شد و پس از کنار گذاشته شدن حماس، اجازه واگذاری اداره این منطقه به تشکیلات خودگردان فلسطین تحت رهبری محمود عباس را نخواهد داد. نکته جالب توجه آن است که نخست وزیر رژیم در حالی تشکیلات خودگردان فلسطین را به عنوان «حامی» و «تأمین کننده مالی» تروریسم معرفی میکند که اکثر کشورهای اسلامی و دولتهای غربی «فتح» را به عنوان نماینده قانونی ملت فلسطین به رسمیت میشناسند و معتقدند هرگونه اقدام در جهت اجرایی شدن ایده دو دولت باید از طریق این گروه حاکم بر رام الله دنبال شود. به نظر میرسد جریان راست- مذهبی در اسرائیل قصد دارد تا با تغییر ماهیت سیاسی- امنیتی غزه، آبروی از دست رفته رژیم در عملیات طوفان الاقصی را بازیابی و جلوی قدرتگیری مجدد جریان چپ- میانه را در سپهر سیاسی اسرائیل بگیرند. علاوه بر این صهیونیستها قصد دارند تا از طریق غیرنظامی کردن غزه این پیام را به محور مقاومت ارسال کنند که هرگونه اقدام نظامی علیه امنیت اسرائیل با واکنش تند تلآویو پاسخ داده خواهد شد.
برنامهریزی اسرائیل برای کنترل امور امنیتی غزه پس از پایان جنگ
در میان سناریوهای مطرح شده از سوی رسانهها و کارشناسان مسائل خاورمیانه در خصوص آینده حاکمیت سیاسی در غزه، چهار سناریو «بقای حماس»، «بازگشت فتح به غزه»، «ایجاد نظام مدنی مورد حمایت حماس» و «ایجاد حاکمیت مشترک عربی» به شکل مشخص به حضور گروههای فلسطینی در آینده سیاسی غزه اشاره دارد. نکته قابل ذکر آن است که این چهار سناریو از شانس بیشتری در مقابل سناریو «اشغال کامل» یا «حاکمیت نیروهای بین المللی» برخوردار است. با وجود تخریب گسترده زیرساختها و کوچ اجباری بخشی از مردم شمال غزه به مناطق جنوبی، به نظر نمیرسد بار دیگر شاهد تکرار وقایع تلخی همچون «النکبت» و کوچ اجباری مردم غزه به سمت صحرای سینا باشیم. با فرض صحت این «فکت» تلآویو امکان حضور «بلند مدت» در غزه را نخواهد داشت زیرا با مقاومت مردم بومی مواجه شده و باید تلفات انسانی- مالی بسیار شدیدی را تحمل کند.
تخریب گسترده مناطق مسکونی و زیرساخت حیاتی در غزه سبب شده است تا مذاکره و رایزنیهای سیاسی برای بازسازی این منطقه از نخستین روزهای جنگ در جریان باشد. براساس برآوردهای صورت گرفته توسط ناظران بینالمللی هزینه بازسازی غزه بیش از ۵۰ میلیارد دلار خواهد بود. نتانیاهو در جریان نشست کمیته روابط خارجی و امنیت کنست اعلام کرد که پس از جنگ پادشاهی عربی سعودی و امارات هزینه بازسازی غزه را پرداخت خواهند کرد. نکته جالب توجه آن است که نام قطر یا ترکیه در میان اعضای فعال در روند بازسازی به چشم نمی خورد. به نظر میرسد اسرائیل قصد دارد تا با استفاده از اختلافات سنتی میان محور اخوانی و بلوک محافظهکار سنی، روند تضعیف جنبش حماس را دنبال کند. اشاره به حضور کشورهای عربی در روند بازسازی غزه نشان دهنده چراغ سبز «بی بی» برای تعامل با کشورهای عربی و احتمالاً بازگشت حاکمیت به طرف فلسطینی است. در چنین شرایطی سوال راهبردی این یادداشت آن است که اگر نتانیاهو با حاکمیت حماس و فتح مخالف است، پس تلآویو کدام طرف فلسطینی را به عنوان حاکم آینده غزه خواهد پذیرفت؟
عربستان و امارات برای پرداخت هزینههای بازسازی غزه اعلام آمادگی کردند
با رمزگشایی از صحبتهای مقامات سیاسی و فرماندهان نظامی اسرائیل چند نکته مهم به چشم میخورد. نخست آنکه کابینه نتانیاهو تصمیم دارد پس از تکمیل فرآینده اشغال غزه، روندپاکسازی و خلع سلاح منطقه را آغاز کند. این اقدام مقدمهای برای کنترل کامل شینبت، موساد و ارتش اسرائیل بر امور نوار غزه و حرکت کامیونهای در امتداد گذرگاه رفح خواهد بود. دومین برنامه صهیونیستها برای فردای اتمام جنگ بهره برداری از شرایط اقتصادی دوران بازسازی غزه است. سرازیر شدن سرمایه کشورهای حاشیه خلیج فارس در این منطقه علاوه بر بازسازی غزه، میتواند بخشی از هزینههای عملیات نظامی اسرائیل در این منطقه را نیز جبران کند. سومین ایده تلآویو پس از کنار گذاشتن حماس از اریکه قدرت، روی کارآمدن حاکمیت مدنی در نوار غزه است. این سازوکار ظاهراً فلسطینی هیچ تعهد یا علاقهای به نابودی اسرائیل یا بازپسگیری زمینهای اشغالی نخواهد داشت و تنها به مسائل اداری، اقتصادی و آمورشی در غزه خواهد پرداخت.