x
۲۸ / بهمن / ۱۳۹۳ ۱۹:۰۱
بیکاران، همچنان سرکارند!

کلاهبرداری یک پیمانکار از باربران چرخی بازار

کارگران بارکش بازار بزرگ تهران اکثرا روی چرخ دستی‌های‌شان بیکار نشسته‌اند و به گفته آنها درآمدشان نسبت به سال گذشته نصف شده و هزینه‌های‌شان چند برابر افزایش پیدا کرده است؛ این کارگران علاوه بر سختی‌ کار کارگری از برخورد مأموران شهرداری انتقاد می‌کنند.

کد خبر: ۷۵۷۲۷
آرین موتور

وزیر کار اخیرا طرحی را برای افزایش تعداد شاغلان رونمایی کرده تا معضل بیکاری که یکی از مهمترین شعارهای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بود، را به شکلی برطرف کند.

با گذشت نزدیک 2 سال از عمر دولت یازدهم نه تنها تعداد شاغلان افزایش پیدا نکرده، بلکه بسیاری از کارگاه‌های تولیدی و بنگاه‌های اقتصادی با خطر ورشکستگی مواجه شده و با تعدیل نیرو مواجه هستند و یا با ظرفیت 30 تا 40درصدی کار می‌کنند. در این خصوص گزارش‌های متعددی با محوریت مشکلات کارگران و تولید‌کنندگان صنایع و مشاغل مختلف منتشر شده اما تنها اقدام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رونمایی از طرح افزایش اشتغال از طریق بنگاه‌های کوچک زودبازده است. این طرح که در دولت احمدی‌نژاد هم به شکلی گسترده و با بودجه‌ای سنگین اجرایی شده بود، موفق نبود و در دولت فعلی هم ظاهرا برنامه‌ریزی جدیدی برای کنترل افزایش تعداد بیکاران وجود ندارد. واردات کالای قاچاق و بی‌رویه به داخل کشور یکی از مهم‌ترین معظلات و مشکلاتی است که فرصت‌های شغلی بسیاری را رایگان در اختیار خارجی‌ها قرار داده است و بسیاری از کارگاه‌ها به دلیل ورود کالاهای مشابه تولید داخل در شرایط بحرانی علاوه بر عدم سیاست‌های صحیح در راستای ایجاد اشتغال در آستانه تعطیلی قرار گرفته‌اند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس، متأسفانه در این شرایط بسیاری از تولیدکنندگان کارگاه‌های کوچک بزرگ به دنبال فروش دستگاه‌های تولیدی و ابزار خود هستند، تا به جای تولید پول خود را در بانک‌ها یا سودهای بالا و معاف از مالیات سپرده‌گذاری کنند. در این شرایط دیگر نه تولیدکننده‌ای به دلیل مشکلات تورم، واردات و مالیات دست و پنجه نرم خواهد کرد و نه کارگری بر سر کار خواهد بود! برای بررسی مشکلات کارگران بارکش مستقر در بازار بزرگ که جامعه‌ای حدود 5 هزار نفری را شامل می‌شوند، گزارش میدانی تهیه شده است، در ادامه می‌خوانید؛ مهمترین مشکلات این کارگران نبود امنیت شغلی، برخوردهای سلیقه‌ای مأموران شهرداری، بیمه تأمین اجتماعی، دستمزد عادلانه و سختی‌های آب و هوایی از جمله زمستان و تابستان عنوان شده است. * درآمد ماهانه 700 هزار تومان با خانواده 3 نفره/ 5 ماه از زندگی مشترکمان می‌گذرد، پس‌انداز نداشته‌ام پس از عزیمت به بازار بزرگ تهران از راهروی پرجمعیت و شلوغ متروی 15 خرداد وارد خیابان اصلی می‌شویم تا با کارگران بارکش که اکثرا روی چرخ‌دستی خود و یا جدول‌های کنار خیابان نشسته‌اند، صحبتی داشته باشیم. از کنار مغازه قدیمی رضا آشی که 153 سال در همین شغل فعالیت می‌کند، عبور کرده و به یکی از کارگرانی که روی چرخ خود نشسته است، احوال پرسی می‌کنیم؛ این کارگر که خود را معرفی نمی‌کند، حدود 25 ساله به نظر می‌رسد و درباره وضعیت کاری خود این طور روایت می‌کند: 5 ماه از مراسم عروسی‌ام می‌گذرد و شب‌ها خسته به خانه برمی‌گردم، در این شرایط ماهانه 100 هزار تومان در خانه‌ای که 6 میلیون و 500 هزار تومان پول پیش پرداخت کرده‌ام، اجاره خانه می دهم، روزانه 6 هزار تومان کرایه از زیباشهر به خیابان 15 خرداد هزینه می‌کنم. هر روز از ساعت 6:30 صبح به سمت تهران راه می‌افتم تا حوالی 8:30 یا 9 صبح به بازار 15 خرداد برسم. وی در پاسخ به سؤال ما که می‌پرسیم که ماهانه چقدر درآمد دارد، می‌گوید: سال گذشته درآمدمان بهتر بود و معمولا شب عید روزانه 150 هزار تومان کار می‌کردیم، اما امسال وضعیت اصلا خوب نیست و روزانه اگر 30 هزار تومان کار کنیم، واقعا برنده‌ایم. در این بازار بالای 5 هزار نفر بارکش چرخی کار می‌کند و هر روز هم به تعدادشان افزوده می‌شود. همزمان که با این کارگر جوان صحبت می‌کنیم، سایر کارگران هم به سمت ما آمده و در جریان صحبت‌ها قرار می‌گیرند؛ در همین زمان یکی از کارگران می‌گوید به شرطی مصاحبه می‌کنم که نامم منتشر نشود. وی که خود را 33 ساله معرفی می‌کند، با لهجه لرستانی می‌گوید: «خدا وکیلی 900 کیلومتر از زن و بچه و خانه دور شده‌ایم و تهران هم با کارگران بارکش رفتار خوبی نمی‌کند؛ 5 هکتار کشت دیم گندم در شهرستان دارم که به علت نبود آب وسط سال رها کردم و برای کارگری به تهران آمدم. برای اینکه با چرخ کار کنیم باید ضامن معتبر، جواز کسب و حدود200 هزار تومان هم به شهرداری پول بدهیم و بعد از 4 ماه یک پلاک و یک لباس مخصوص زرد رنگ به ما بدهند. *انتقال چرخ باربری به پارکینگ شهرداری مأموران شهرداری رفتار خوبی با ما ندارند و در برخورد با کارگران بارکش از الفاظ ناسزا استفاده می‌کنند و هر بار چند نفر از کارگران و بارکشان گرفتار این مأموران شده و چرخ دستی‌شان به پارکینگ منتقل می‌شود. برای اینکه چرخ‌دستی از پارکینگ آزاد شود، باید 10 تا 15 هزار تومان به ازای هر شب هزینه بپردازیم؛ مسئله هزینه‌ها از یک طرف و برخورد ناشایست مأموران شهرداری هم از طرف دیگر ما را بسیار تحت فشار قرار می‌دهد. هر کارگر بارکش با این چرخ‌دستی 4 تا 5 نفر را خرجی می‌دهد. روز گذشته یک پسربچه 8 یا 9 ساله را دیدم که از وضعیت آن گریه‌ام گرفت. این پسربچه کلوچه می‌فروخت و در دلم می‌گفتم که این بچه باید الان در ناز و نعمت باشد و برای تحصیل به مدرسه برود. اما شرایط کار و درآمدها به جایی رسیده که پسربچه باید نان‌آور خانه باشد؛ واقعا تأسف‌بار است. این کارگر بارکش در این هوای سرد در حالی که از وضعیت درآمدش انتقاد می‌کند می‌گوید: برای دستفروشی هم 200 هزار تومان ملزومات خریدم، اما مأموران شهرداری هر روز به بهانه ساماندهی، برای اینکه دستفروشی کنیم، پول زور می‌گیرند. این کار را رها کردم و باز هم برای تأمین مخارج زندگی با چرخ دستی کار می‌کنم. وی درباره نحوه دریافت مجوز برای کار در بازار می‌گوید ابتدا 100 هزار تومان و ماهانه هم 22 هزار تومان برای دادن مجوز از ما پول می‌گیرند، اما فقط این مورد کافی نیست بلکه برای مجوز بارکشی با چرخ و دادن پلاک باید با یکی از کسبه صحبت کرده و به عنوان ضامن به پیمانکار شهرداری معرفی کنیم. این کارگر با اشاره به اینکه معلوم نیست کارگران با این وضعیت حقوق و دستمزد چطور زندگی می‌کنند، می گوید هفته گذشته 100 هزار تومان برای خانواده‌ام پول فرستادم، اما آیا یک هفته 100 هزار تومان می‌تواند هزینه یک خانواده 4 نفره را تأمین کند. در تهران یک اتاق 9 متری 4 نفره اجاره کرده‌ایم و برای همین اتاق 9 متری ماهانه هر کدام 50 هزار تومان کرایه می‌دهیم. این اتاق 9 متری فقط یک سرویس بهداشتی دارد اما حمام و دیگر امکانات در آن وجود ندارد. وی در ادامه می‌گوید: حمام عمومی به صورت 2 بار در هفته مراجعه می‌کنیم و توان اینکه یک خانه بزرگتر با امکانات مختلف کرایه کنیم وجود ندارد. این کارگر در پاسخ به این سؤال که برای حمام که در هفته 2 بار می‌روید، چقدر هزینه می‌کنید، می‌گوید: آب خالی 5 هزار تومان و با صابون یا شامپو 7 هزار تومان باید پول بدهیم. این کارگر در حالی که همچنان تا نیمه‌های ظهر روز دوشنبه بیکار است، در پاسخ به این سؤال که آیا وزیر کار را می‌شناسد، این طور پاسخ می‌دهد: نه نمی‌شناسم و معمولا برای تأمین خواسته‌های کارگران فقط شعار می‌دهند. * پرداخت اجرت بارکشان به صورت توافقی اکثر کارگران بارکش بازار بزرگ را اهالی لر، کرد و ترک و برخی هم کارگران افغانی تشکیل می‌شود. یکی از کارگران ترک‌زبانی که در این خیابان با چند تکه چوب آتش درست کرده، در حالی که در این هوای سرد خود را گرم می‌کند، می‌گوید: از مشکین‌شهر آمده‌ام و زمین‌های کشاورزی‌ام را به خاطر اینکه آبیاری نمی‌کنند، رها کرده و الان بار حمل می‌کنم. علی استانی در این باره اینطور روایت می‌کند روزی 30 تا 40 هزار تومان کار می‌کنم و اگر خیلی اوضاع کار خوب باشد، به 50 هزار تومان هم می‌رسد: 2 تا بچه کوچک دارم و معمولا کمتر از حداقل‌های زندگی برایشان خرج می‌کنم. علی اسکندری هم خود را 56 ساله و دارای 5 فرزند از اهالی مشکین‌شهر معرفی می‌کند و می‌گوید 15 سال تهران هستم، اما ای کاش در همان شهرستان امکانات بیمه تأمین اجتماعی و ملزومات زندگی وجود داشت و همان‌جا زندگی می‌کردم. الان کار به جایی رسیده که در یک خانواده به برنامه سرپرست خانواده باید بچه‌ها هم کار کنند؛ در اینجا هم بسیاری از باربران چرخی توسط مأموران شهرداری اذیت می‌شوند و هیچ امکاناتی هم برایشان وجود ندارد. * ماجرای کلاهبرداری سنگین یک پیمانکار شهرداری و سفته‌هایی که برنگشت کارگران بارکش منطقه به طور دسته جمعی درباره موضوعی صحبت می‌کنند که توجه‌مان را به خود جلب کرده است. این کارگران می‌گویند، برای دریافت مجوز بارکشی با چرخ به شهرداری مراجعه کرده و مبالغ زیادی به همراه سفته‌های 5 میلیون تومانی به شهرداری دادیم، اما بعد از مدتی اعلام کردند که پیمانکار قبلی شهرداری فرار کرده و باید مجددا پول به حساب شهرداری واریز کنیم. الان نزدیک به 5 هزار کارگر بارکش مشغول فعالیت هستند و برای اینکه مشکلاتمان را به نیروی انتظامی منتقل کنیم، به طور دسته‌جمعی نامه‌ای به کلانتری منطقه نوشتیم و همه کارگران چرخی امضا کردند، اما کلانتری اعلام کرد که این موضوع به ما ارتباطی ندارد و با شهرداری توافق کنید. مأموران شهرداری هم برخورد درستی با ما ندارند و اخیرا هم پول‌های زیادی از کارگران گرفتند و معلوم نیست سفته‌هایی که بابت ضمانت به پیمانکار قبلی شهرداری دادیم کجاست و اکنون اعلام می‌کنند که برای دریافت مجوز باید با پیمانکار جدید شهرداری صحبت کنیم. نمی‌دانیم به کجا باید شکایت کنیم. اکثر کارگران بیسواد هستند و پیمانکاران از این وضعیت نهایت سوء استفاده را می‌کنند. یکی دیگر از کارگران به نام حجت رستمی که خود را 30 ساله معرفی می کند درباره وضعیت کار خود می گوید یک چرخ دستی داشتم و ماموران شهردای به زور آن را به پارکینگ منتقل کردند، اما باگذشت 3 ماه معلوم نیست چرخ دستی به کجا منتقل شده است. برخی می گویند ماموران شهرداری آن را می فروشند و با پارکینگ‌ها تحویل نمی‌دهند؛ شخصا به ناحیه 1 فردوسی، ناحیه 2 توپخانه و ناحیه 11 مراجعه کردم، اما خبری از چرخ دستی من نبود. وی می‌گوید خودرویی که چرخ دستی مرا به پارکینگ منتقل کرد، اکنون از این محل عبور کرد و هر چه به دنبال آن دویدم نتوانستم با آنها صحبت کنم؛ مجددا 250 هزار تومان برای خرید یک چرخ پول پرداخت کردم و برای دریافت مجدد پلاک باید به شهردای پول بپردازم . * کارگر بار کش 15 ساله افغانی به جای پدر کار می‌کند بر اساس این گزارش برای تکمیل صحبت های کارگران راهی بازار کفش فروشان می‌شویم که چند کارگر در حال حمل بار هستند، در حالی که بیش از 10 چرخ در این محوطه به صورت بیکار در انتظار سفارش کار نشسته‌اند. در طرف دیگر این محوطه 2 کارگر که ظاهراً ایرانی هم نیستند، به صورت ایستاده در انتظار کار بوده و تا نیمه‌‌های ظهر به گفته خودشان باری جابجا نکرده‌اند یکی از این کارگران افغانی خود را عزیز محمدی، 15 ساله معرفی می‌کند و می‌گوید 9 سال است که به ایران آمده‌ایم و پدرم از همان ابتدا در این بازار بارکش بوده است. هم اکنون پدرم از ناحیه پا مجروح شده و من به جای ایشان به بازار می‌آیم؛ در زمان‌هایی که پدرم به بازار می‌آید، من در ساختمان‌ها بنایی می‌کنم. وی می‌گوید: چند روزی با چرخ دستی پدرم به بازار آمدم و روزانه بین 30 تا 50 هزار تومان درآمد دارم. یکی از کارگران به سمت ما آمده و می‌گوید هر سال روزی 100 هزار تومان بار جابجا می‌کردیم، اما امسال وضعیت کار بسیار سخت شده و کمتر کار می‌کنیم. وی خود را رضا علیزاده که حدوداً 30 سال دارد معرفی کرده و درباره وضعیت کار خود می‌گوید، ماموران شهرداری چرخ‌های مردم را می‌گیرند و با الفاظ توهین‌آمیز با کارگران برخورد می‌کنند. ما می‌توانیم با کم خوردن و امکانات پایین زندگی کنیم اما تحمل رفتارهای ماموران شهرداری را نداریم؛ ماهانه 22 هزار تومان اجاره می‌دهیم و تنها کاری که برای ما کرده‌اند، یک لباس زرد رنگ به همراه یک پلاک داده‌اند که این لباس را 70 هزار تومان به ما می‌فروشند. وی می‌گوید: چند بار به شهرداری برای سفته‌ها و ضمانت‌نامه‌ها مراجعه کردم، اما اعلام کردند که پیمانکار قبلی رفته و باید به پیمانکار جدید برای ساماندهی مدارک بدهم. علیزاده در پاسخ به این سوال که آیا وزیر کار را می‌شناسد و این که چه انتظاراتی از او دارد؟ می‌گوید وزیر کار را نمی‌شناسم اما تنها انتظاری که از او داریم این است که وضعیت اشتغال و کار مملکت را ساماندهی کند؛ مردم یا اکثرا بیکار هستند و یا این که با درآمد پایین برای کارفرمایان کار می‌کنند. وی می‌گوید: می‌دانم که کاری نمی‌کنند

نوبیتکس
ارسال نظرات
x