نگاهی دیگر به جو بایدن: او همان رییسجمهوری است که ترقیخواهان منتظر آن بودند
با نزدیک شدن ترامپ، بایدن ممکن است کاخ سفید را از دست بدهد، اما دوره ریاست جمهوری او شاهد دستاوردهای متحولکنندهای بوده است
اقتصادآنلاین - آرش نصیری؛ نکته غمانگیز راجع به جو بایدن این است که مردم سن بالا، ضعفهای ناشی از پیری و اعداد رو به پایین نظرسنجیها راجع به او را میبینند و مسئله مهمتری را نادیده میگیرند مبنی بر اینکه دوران ریاست جمهوری او بسیار پربار و حتی تحولآفرین بوده است. در کمتر از سه سال، او رکوردی را ثبت کرد که میتواند ترقیخواهان ایالات متحده، از جمله آنهایی که در جبهه چپ افراطی هستند را متحد کند، و مدلی اقتصادی را ابداع کرد که میتواند الهام بخش احزاب سوسیال دموکرات در سراسر جهان، از جمله در بریتانیا، باشد.
اما سیاست و دولت دو امر متفاوتند و این خبر خوبی بایدن نیست: برای انتخاب مجدد به چیزی بیش از سابقه حکمرانی خوب نیاز است. در واقع مردم رأی خود را کمتر بر مبنای قضاوت در مورد گذشته و بیشتر بر مبنای برنامهها و امید به آینده به صندوق میاندازند. بر اساس نظرسنجی این هفته،۷۶ درصد آمریکاییها از این میترسند که بایدن، که در پایان دوره دوم ریاست جمهوری ۸۶ ساله میشود، برای ریاست جمهوری خیلی پیر است. این واقعیت را کنار بگذاریم که رقیب احتمالی او در نوامبر ۲۰۲۴، دونالد ترامپ، تنها سه سال جوانتر است. ترامپ خوشنقش و سرزنده است و توانایی ابراز خود را دارد در حالی که بایدن هیچ یک از این ویژگیها را ندارد. و این واقعیت ساده بر کل نحوه دیده شدن دولت بایدن تأثیر منفی میگذارد.
چالش پیش روی دموکراتها استفاده از ۱۴ ماه باقی مانده تا انتخابات است، تا ویژگیهای منفی و مخرب ترامپ و خطری که ریاست جمهوری دوم او برای ایالات متحده و جهان به همراه خواهد داشت را به خوبی منعکس کنند و جنبههای مثبت آنچه میتوان «بایدنیسم» نامید را برجسته کنند. خوشبختانه، این مورد کار سختی نیست.
در واقع بایدن انتخاب شد تا اوضاع را تحت کنترل در آورد، و رهبری باشد که یک تسکین موقتی برای چهار سال طوفانی دونالد ترامپ باشد، اما این انتظار را آنطور که باید براورده نکرده است. او هرگز به اندازه اوباما در انظار عمومی و سخنرانیها خوشنقش و درخشان نیست، اوبامایی که هرگز گاف نمیداد و از اوضاع جسمانی مناسبی برخوردار بود. با این حال بایدن میتواند ادعا کند که به دستاوردهای بسیار بیشتری دست یافته است.
در صدر فهرست دستاوردهای او مشخصاً چیزی است که توجه زیادی را برنمیانگیزد، اما اهمیت زیادی دارد: قانون کاهش تورم (IRA) که سال گذشته تصویب شد. این قانون به ظاهر تکنوکراتیک در واقع به دو هدف تاریخی دست مییابد. اولاً، روزی را که ایالات متحده از سوختهای فسیلی رها میشود، تسریع میکند. در واقع گذار به انرژی پاک نه تنها از نظر اخلاقی هم برای صنعت و هم برای مصرفکنندگان گزینه برتر است، بلکه از نظر مالی هم برترین گزینه است.
دولت بایدن این کار را از طریق انبوهی از معافیتهای مالیاتی، یارانهها و مشوقها انجام میدهد که همگی برای تشویق تولید توربینهای بادی، پنلهای خورشیدی، فناوری رو به رشد باتری، نیروگاههای زمین گرمایی و موارد مشابه طراحی شدهاند. دولت همچنین اعتبارات مالیاتی را ارائه میدهد که حتی مصرف کنندگان طبقه متوسط آمریکایی که بیشتر از سوختن سیاره زمین نگران کیفهای پول خود هستند نیز نتوانند در مقابل خرید این ماشینها مقاومت کنند.
هزینه براورد شده ۳۸۶ میلیارد دلاری بسیار زیاد است، اما این محدودیتی برای میزان مخارجی که بایدن متعهد به انجام آنها شده نیست. برعکس، اگر تقاضا برای پنلهای خورشیدی یا ونهای الکتریکی وجود داشته باشد، قانون بایدن دولت آمریکا را موظف میکند که به هزینههای خود ادامه دهد. براوردی توسط Credit Suisse انجام شده است که بر مبنای آن این رقم میتواند به ۸۰۰ میلیارد دلار برسد که به نوبه خود ۱.۷ تریلیون دلار از هزینههای بخش خصوصی برای فناوری سبز را آزاد میکند. جای تعجب نیست که همه، از فعالان محیط زیست گرفته تا گلدمن ساکس، از این اقدام به عنوان یک «برگ برنده» در مبارزه برای مقابله با وضعیت اضطراری آب و هوا استقبال کردند.
اما هدف دوم قانون تقریباً به همان اندازه قابل توجه است. بایدن اصرار داشت که این افزایش تولید سبز در داخل ایالات متحده اتفاق بیفتد و در نتیجه شهرهای کوچک و بزرگ صنعتی را که از دهه ۱۹۸۰ در حال افول هستند، احیا کند. این کارخانههای ایالات متحده هستند که یارانهها را برای ساخت این فناوری پاک دریافت میکنند، در کنار بستهای عظیم از هزینههای زیرساختی برای بازگرداندن مشاغل به کارگرانی که مدتهاست از کار افتاده بودند.
قانون کاهش تورم محور اصلی سیاستهای اقتصادی دولت بایدن است، رویکردی که اصول دموکراتیک را که در سالهای بیل کلینتون کنار گذاشته شده بود، ظاهراً برای همیشه احیا میکند: سیاستهای صنعتی قدیمی با محوریت یک دولت فعال که سرمایهگذاری عمومی جدی در تولید انجام میدهد، به تجدید قوای شرکتها میپردازد و کارگران عضو اتحادیه را تشویق میکند. (بایدن میگوید: «وقتی اتحادیهها پیروز شوند، آمریکاییها در سراسر جهان پیروز میشوند.») این یکی از دلایلی است که اتحادیه کارگری AFL-CIO، ضمن تکرار اظهارات گلدمن ساکس، از این اقدام بهعنوان «برگ برنده» برای کارگران استقبال میکند.
فرانکلین فوئر در کتاب جدید و درخشان خود در خصوص ریاست جمهوری بایدن با نام «آخرین سیاستمدار» مسیر تصویب این قانون و تأثیرات آن را به خوبی شرح میدهد. او توضیح میدهد که چگونه بایدن، که از قبل دستانش با همهگیری کووید و عواقب شورش 6 ژانویه پر بود، صرفاً به این راضی نبود که یک مدیر موقت و تسکین دهنده بحران باشد. فوئر این هفته بیان داشت که: «در عوض او تصمیم گرفت تا کشور را از طریق برخی از بزرگترین لایحههای هزینهای که تاکنون پیشنهاد شده است متحول کند.»
نتیجه این است که بایدن «پارادایم» زندگی اقتصادی ایالات متحده را به گونهای تغییر داده است که «به مدت یک نسل» بر آمریکاییها تأثیر بگذارد. فوئر میگوید در حالی که اوباما و کلینتون روابط محترمانهای با بازارها داشتند، بایدن «اجماع نئولیبرالی» را که از دوران رونالد ریگان به وجود آمده بود، معکوس کرد. او شرکتها را تنها نمیگذارد. و در مشکلات آنها سهیم میشود، و با جلوگیری از انحصارات غیررسمی، سیاستهای «ضد تراست» را که مدتها رها شده بود، احیا میکند. (بایدن تأکید میکند که: «سرمایهداری بدون رقابت، سرمایهداری نیست.استثمار است.» فوئر میافزاید: «همانند ریگان، بایدن در حال تغییر مسیر اقتصادی کشور است. در واقع ماهیتاً او تحولگراترین رییس جمهوری پس از ریگان است.»
در سطح بینالمللی، این تغییر چندان چشمگیر نیست، اما دولت بایدن به خاطر ایجاد ثبات پس از هرج و مرج و دیکتاتوری سالهای ترامپ و بهویژه ایجاد و حفظ یک اتحاد غربی در حمایت از اوکراین که از خود در برابر امپریالیسم روسیه دفاع میکند، دارای اعتبار است. دیگران رفتار او با چین را تحسین میکنند: قوی، بدون عبور از مرزهایی که خطر یک جنگ سرد را تقویت کند.
البته در کارنامه بایدن چیزهای بیشتر از این هم وجود دارد. تورم در سطح اروپا نیست، اما آمریکاییها هزینه قیمتهای بالاتر را احساس میکنند. بسیاری از مردم دو تابستان پیش، زمانی که تصاویری از عقبنشینی آشفته و پر هرج و مرج ایالات متحده از افغانستان را دیدند، اعتمادشان به رییس جمهوری متزلزل شد. فعالان حوزه تغییرات اقلیمی هم نمیتوانند موافقت او با پروژه حفاری نفت در آلاسکا را ببخشند. نظرسنجیها راجع به بایدن به یک حقیقت تلخ در مورد سیاست اشاره میکند: اینکه سیاست میتواند چقدر بیرحم باشد. مهم نیست که سابقه او چقدر قوی است، بایدن پیرتر و متزلزلتر از ترامپ به نظر میرسد و کمتر سرگرم کننده است. و اینها ممکن است دلایل کافی برای شکست او باشند.