اشتباه اکثر والدین امروزی در تربیت فرزند پسر
اشتباهات رایجی وجود دارند که اغلب والدین بدون اینکه بدانند در تربیت فرزندان خود مرتکب آنها میشوند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، این اشتباهات والدین نقش مهمی در شکلگیری شخصیت کودکان دارند و شاید امکانِ داشتن آیندهای خوب را از آنها بگیرند.
البته میتوانیم با درس گرفتن از اشتباهات کسانی که مرتکب آنها شدهاند، زمینهساز پرورش بچههایی باشیم که درک بهتر و مناسبتری از واقعیت های زندگی پیدا میکنند.
در ادامه با ما همراه باشید تا با جزئیات ۳ اشتباهی که والدین در ارتباط با فرزندانشان مرتکب میشوند و راهکارهایی برای برطرف کردن آنها آشنا شوید.
اشتباهات والدین که باعث لوس شدن و پرخاشگری در کودکان میشود:
۱. والدین همهچیز را برای بچهها فراهم میکنند و از آنها هیچ انتظاری ندارند
به نظرتان چه تعدادی از والدین فکر میکنند بچههایشان را لوس بار آوردهاند؟
اگر کمی صادقانه و بیتعارف صحبت کنیم مطمئنا تعداد قابلتوجهی از پدر و مادرها چنین نظری خواهند داشت.
مثلا براساس نظرسنجیهای انجامشده در میان والدین آمریکایی، چیزی حدود دوسوم آنها چنین احساسی به کودکانشان داشتند.
مسئله اینجا است که در بیشتر خانههای ما روال معمول به این صورت است که بزرگترها کار میکنند و تقریبا تمام بارِ تهیهٔ مایحتاج روزانه به دوش آنها است؛ در سوی دیگر بچهها فقط مصرفکنندهاند.
نتیجهٔ این روال چیست؟ کودکانی خودبین و بیملاحظه؛ مثل اینکه دختر نوجوانی در جواب به درخواست مادرش برای کمک به او در تدارک شام، بگوید: «آماده کردن شام وظیفهٔ مادر خانه است.»
اولین اشتباه رایجی که والدین در ارتباط با فرزندان خود مرتکب میشوند – آماده بودن همه چیز برای فرزندان
راهکارها
اگر شما هم با چنین جوابهایی مواجه میشوید، ناامید نباشید! امکان تغییر این رویه وجود دارد.
یکی از راهکارهای مناسب این است که از همان سنین پایین وظایفی برای بچهها درنظر بگیریم؛ البته وظایفی که متناسب با سنشان باشد.
قرار نیست بهازای کاری که میکنند، دستمزد بگیرند؛ هدف این است که کمکحال دیگر افراد خانواده باشند.
به این صورت، بچهها یاد میگیرند که باید به فکر دیگران هم باشند. بزرگتر که بشوند، این عادت به بیرون از خانه هم کشیده میشود: برای زندگی مردم کوچه و بازار هم اهمیت قائل میشوند و دیگر فقط به فکر خودشان نخواهند بود.
بچهها باید آگاه شوند که در پیشبرد اهداف خانواده نقش دارند. آنها باید احساس کنند که کمکهایشان اثربخش است.
بحث دیگری که اینجا مطرح میشود پول توجیبی است.
سه قوطی یا ظرف قلکمانند جداگانه برای کودک درنظر بگیرید: یکی از آنها برای پس انداز، یکی برای خرج کردن، و آخری برای بخشش به دیگران باشد.
به این صورت میتوانیم از همان دوران کودکی، بچههایی سخاوتمند بار بیاوریم. به بچهها کمک کنید کار خیّرانهای پیدا کنند که واقعا برایشان اهمیت داشته باشد.
فرضا اگر دوستشان وضعیت مالی مناسبی ندارد، میتوانند گاهبهگاه به او کمک کنند یا اسباببازی یا هدیهای برایش بخرند.
۲. والدین فقط دوست بچهها هستند و در نشان دادن رفتار مقتدرانه ضعف دارند
بیشتر والدین چندان تمایلی به نشان دادن سختگیری در قبال بچهها ندارند. آنان ترجیح میدهند با بچهها رفتاری دوستانه داشته باشند و با آنها مهربان باشند و رویکرد مقتدرانه را نمیپسندند.
«نه گفتن» به بچهها برای آنان دشوار است و اگر بخواهند گاهی کودک را مجاب کنند که از آنها حرفشنوی داشته باشند، به مشکل برمیخورند.
در سوی مقابل، والدینی قرار میگیرند که درک بهتری از تربیت کودک پیدا کردهاند. آنها بهخوبی میدانند که دستکم تا زمانی که بچهها به جایی برسند، صاحباختیار هستند. بچهها هم ملزم هستند از آنها حرفشنوی داشته باشند و به آنها احترام بگذارند.
انواع رفتارهای والدین در خانه
بیشتر از نیمقرن صرف مطالعه و تحقیق دربارۀ رفتار والدین در قبال کودکان و تربیت آنها شده است. براساس این مطالعات، رفتار والدین در خانه به سه دسته تقسیم شده است:
الف. رفتار مستبدانه
شاخصههای این رفتار عبارتاند از: هرچه والدین میگویند بیچونوچرا باید پذیرفته شود؛ والدین محبت چندانی به کودکان ابراز نمیکنند؛ رفتار والدین چندان معقول و منطقی نیست.
ب. آسان گرفتن بیشازاندازه
شاخصههای این رفتار عبارتاند از: والدین عشق و محبت زیادی به بچهها دارند، اما چندان مقتدر نیستند؛ زمام امور بهدست بچههاست.
ج. رفتار مقتدرانه و معقول
شاخصههای این رفتار عبارتاند از: والدین، با اعتماد به نفس خود، سعی بر مدیریت و کنترل رفتار بچهها دارند؛ قوانین و قواعد وضعشده از سوی والدین برای بچهها ارزش است و از والدین حرفشنوی دارند؛ والدین مهربان و بامحبت هستند و بهشکل منطقی و معقول، دلیل انتظاراتشان از بچهها را به آنها توضیح میدهند؛ اگر بچهها دیدگاهشان را محترمانه مطرح کنند، گوشِ شنوای آنها خواهند بود.
بچههای والدین دستهٔ سوم، در مقایسه با دو دستهٔ دیگر، بچههایی بااعتمادبهنفستر، شایستهتر و با مسئولیت پذیری بیشتری خواهند بود.
۳. والدین نمیتوانند ارزشهای خودشان را در خانه حاکم کنند و شخصیت بچهها بیشتر با تأثیر از محیط بیرون شکل میگیرد
مهمترین عامل در شکلگیری شخصیت انسان، فرهنگ است. اگر بخواهیم کودکانمان مهربان، مؤدب و باشخصیت باشند، نمیتوانیم به فرهنگسازی جوامع امروزی تکیه کنیم.
شبکههای مجازی، دیدگاههای مادیگرایانه و تأکید بیشازاندازه بر مسائل جنسی از جمله شاخصههای فعالیتهای مثلا فرهنگی (!) دنیای امروز ماست.
اگر از بچهها غافل شویم، در معرض این پیامهای منفی قرار میگیرند و الگوهای نامناسبی پیدا میکنند.
همین الگوها نقشی بنیادین در شکلگیری ارزشها و شخصیت آنها بازی دارند. در نتیجه، والدین به پسزمینه میروند و در تربیت کودک نقش فرعی پیدا میکنند.
واقعیت دنیا نسبت به ادوار گذشته بسیار متفاوت شده است. غافل شدن از بچهها میتواند بیش از آنچه فکر میکنیم، در شکلگیری شخصیتشان اثر منفی داشته باشد.
ما مسئولیتِ آوردن انسانی دیگر به این دنیا را پذیرفتهایم؛ پس باید هوشیار و گوشبهزنگ باشیم تا بچهها بتوانند در آینده برای خودشان و دنیا مفید و تأثیرگذار باشند.