دلیل درگیری های اوکراین چیست؟
ولادیمیر پوتین، پس از دستور دادن به نیروهای روسیه در دو منطقه جدایی طلب طرفدار این کشور در شرق اوکراین و به رسمیت شناختن آنها به عنوان کشورهای مستقل، بار دیگر در مرکز صحنه قرار گرفت.
اقتصاد آنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش سیانبیسی، مقامات و تحلیلگران غربی ادعای پوتین مبنی بر اینکه نیروهای روسی اعزامی به منطقه به عنوان «حافظان صلح» عمل خواهند کرد، به تمسخر گرفته و اعلام کردهاند که این اقدام اخیر میتواند مقدمهای برای تهاجمی بزرگتر به اوکراین باشد.
تحلیلگران سیاسی پیشبینی کردهاند که روسیه میتواند برای مدتی چنین اقدامی را انجام دهد و درگیری در دونباس بین جدایی طلبان تحت حمایت روسیه و نیروهای اوکراین مساله جدیدی نیست.
سیانبیسی در گزارشی به آنچه در شرق اوکراین میگذرد و دلایل اهمیت آن پرداخته است:
چرا شرق اوکراین؟
در حالی که نگرانیهایی از درگیری نظامی احتمالی در شرق اوکراین وجود دارد، این منطقه در واقع محل جنگ نیابتی میان اوکراین و روسیه برای مدتی بوده است.
بلافاصله پس از الحاق کریمه به روسیه از اوکراین در سال ۲۰۱۴، جدایی طلبان طرفدار روسیه دو جمهوری را در بخش شرقی این کشور اعلام کردند: جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک؛ مسالهای که باعث تعجب دولت اوکراین شد.
از همان زمان درگیریهایی در منطقه معروف به دونباس میان نیروهای اوکراین و جدایی طلبان ادامه یافته است.
آلمان و فرانسه سعی کردهاند در میانجیگری برای توافقهای صلح میان روسیه و اوکراین، موسوم به «توافقنامههای مینسک» میانجیگری کنند و اگرچه جنگ در دونباس با دورههایی از آتش بس همراه بوده است، اوکراین و روسیه هر دو یکدیگر را به نقض مفاد قراردادها متهم کرده و درگیریها از سر گرفته شده است.
درگیریهای مسلحانه در دونباس که اغلب از آنها به عنوان «جنگ» توصیف میشود، هزینههای انسانی بالایی به همراه داشته و گمان میرود ۱۳ تا ۱۴ هزار نفر در این میان کشته شده باشند. با توجه به ماهیت جنگ داخلی، دستیابی به شمارش دقیق تعداد کشته شدگان هنوز دشوار است.
روز سه شنبه سوم اسفند ماه پوتین به خبرنگاران اعلام کرد که «توافقنامههای مینسک مدتها قبل از به رسمیت شناختن جمهوریهای مردمی روز دوشنبه مرده بود» و بار دیگر کییف را مسئول شکست آنها دانست.
روسیه چه میکند؟
روسیه اغلب حمایت خود را از جدایی طلبان شرق اوکراین رد کرده، اما متهم به تامین تجهیزات نظامی برای شورشیان در تلاش برای تضعیف دولت، حاکمیت و ثبات سیاسی اوکراین است.
پس از تهاجم و الحاق کریمه که موجب تحریمهای بینالمللی علیه روسیه شد، مقامات غربی نگران بودند که هدف نهایی پوتین حمله به بخشهای بیشتری از کشور و استقرار یک رژیم طرفدار روسیه در کییف باشد.
روسیه بارها طرح خود را برای حمله انکار کرده است اما تجمع اخیر بیش از ۱۰۰ هزار نیرو در امتداد مرز با اوکراین و سربازان بیشتری که در مرزهای متحد آن یعنی بلاروس برای مانورهای نظامی مستقر هستند، تنها به تقویت نگرانیها مبنی بر قریب الوقوع بودن تهاجم تمام عیار روسیه کمک کرده است.
به رسمیت شناختن جمهوریهای خودخوانده در شرق اوکراین توسط روسیه در روز دوشنبه مهر رسمی به حمایت مسکو از شورشیان آن منطقه میزند، اما این کشور قبلا با ارائه پاسپورت و شهروندی روسی به ساکنان ا ین مناطقه تلاش کرده است تا منطقه را تبدیل به بخشی از خاک «روسیه» کند.
تحلیلگران سیاسی این اقدام را در سال ۲۰۱۹ پیشروی بدبینانهای برای تهاجم میدانستند،چرا که اگر روسیه راه تهاجم را انتخاب میکرد، میتوانست ادعا کند که این کار را فقط برای «حفاظت» از شهروندانش در برابر اوکراین انجام میدهد. رسانه دولتی روسیه در روزهای اخیر بر فرار ساکنان دونباس از منطقه متمرکز شده و ادعا میکند این شرایط به دلیل گلوله باران ارتش اوکراین ایجاد شده است.
پوتین با اشاره به اینکه روسیه این استراتژی را دنبال میکند، دستور دادن به نیروهای نظامی در شرق اوکراین را در روز سه شنبه توجیه و اعلام کرد که به رسمیت شناختن «جمهوریها» توسط مسکو «دقیقا به دلیل این واقعیت است که رهبری اوکراین علنا اعلام کرده بود که آنها به مفاد توافقهای مینسک پایبند نیستند.»
پوتین در ادامه این پرسش را مطرح کرد که «دیگر چه چیزی برای انتظار وجود دارد؟» علاوه بر این، زمانی که از پوتین پرسیده شد که آیا روسیه فقط مرزهای جمهوریهای خودخوانده را به رسمیت میشناسد یا فراتر از آن و شامل مناطق بزرگتر دونتسک و لوهانسک را دنبال میکند، پوتین تاکید کرد که این مساله در اولویت نیست.
وی افزود: با توجه به مرزهایی که ما این جمهوریها را در داخل آنها به رسمیت میشناسیم، در به رسمیت شناختن آنها اقدام کردیم. به این معنی که اسناد اساسی آنها از جمله قانون اساسی را به رسمیت شناختیم و قانون اساسی مرزهای آنها را در مناطق دونتسک و لوهانسک در زمانی که آنها بخشی از اوکراین بودند، مشخص میکند.
پوتین چه میخواهد؟
اساسا، نبر بر سر اوکراین نبردی برای نفوذ و قدرت است. دولت اوکراین که اکنون تحت ریاست جمهوری ولادیمیری زلنسکی رییسجمهوری این کشور است، در سالهای اخیر به سمت غرب چرخش داشته و در آرزوی پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو و دور شدن از مدار روسیه پس از شوروی است.
در همین حال، پوتین انحلال اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان یک فاجعه تقبیح کرد و به دلیل حاکمیت ۲۲ ساله خود در روسیه، به دنبال بازسازی پایگاه قدرت و حوزه نفوذ روسیه بر کشورهای شوروی سابق از جمله بلاروس، گرجستان و اوکراین است – چیزی شبیه به جواهری در تاج اتحاد جماهیر شوروی و یک دولت حائل طبیعی در برابر اروپا.
پوتین اغلب از وحدت تاریخی روسیه و اوکراین تمجید کرده و روز دوشنبه نیز با دستور ورود نیروها به دونباس این موضوع را بار دیگر تکرار کرد.
انحراف اوکراین به سمت غرب مسکو را خشمگین کرده است، چرا که روسیه نمیخواهد ناتو یا اتحادیه اروپا را به سمت شرق گسترش دهد تا اوکراین هم به آن بپیوندد، این در حالی است که هیچ چشم انداز قریب الوقوعی برای عضویت اوکراین در هیچ یک از این دو سازمان وجود ندارد.
در ماه دسامبر، روسیه خواستار تضمین حقوقی شد که اوکراین هرگز به عضویت ناتو درنخواهد آمد، اما این درخواستها رد شد. تحلیلگران گفتهاند پوتین میدانست که این درخواستها رد خواهد شد، اما پس از آن میتوانست اعلام کند که نگرانیهای امنیتی روسیه نادیده گرفته شده و این را از طریق رسانههایی به مردم روسیه فروخت که بیشتر آنها طرفدار پوتین هستند، چرا که یا تحت کنترل دولت هستند و یا به نوعی با دولت ارتباط دارند.
به این ترتیب، جای تعجب نیست که رسانههای دولتی روسیه بارها اوکراین و غرب را به دلیل تشدید تنشها در منطقه دونباس سرزنش کرده و هر دو را به انتشار اطلاعات نادرست و نادیده گرفتن خواستههای امنیتی روسیه متهم کردهاند.
اقدامات اخیر روسیه با محکومیت بینالمللی مواجه شده به طوری که ایالات متحده، اتحادیه اروپا، ژاپن، استرالیا و بریتانیا تحریمهای جدیدی علیه روسیه اعلام کردند، اگرچه این کشور قبلا به دلیل الحاق کریمه، مداخله آمریکا در انتخابات ۲۰۱۶، حملات سایبری و موارد دیگر، تحت تحریم بوده است.
جنگ همه جانبه خیالی؟
ناظران نزدیک پوتین بر این باورند که روسیه در این هفته انتظار تحریمهای بیشتری داشت و مسکو در مورد اوکراین برنامه بزرگتری در سر دارد.
تیموتی اش، استراتژیست ارشد بازارهای نوظهور در مدیریت دارایی بلوبی، در یادداشتی تحقیقاتی روز سه شنبه نوشت: پوتین در اینجا به دلیل اعتراف به چیزی که همه به آن آگاه هستند، تحریم میشود، این مساله که او نیروهایی در دونتسک و لوهانسک دارد و عملا کنترل آنها را در دست دارد.
«من آنچه را که پوتین از به رسمیت شناختن لوهانسک و دونتسک به دست میآورد، نمیدانم. او باید هزینه حمایت از ۳.۵ میلیون جمعیت عموما فقیر را تقبل کند. او بر تاثیر تحریمها آگاه است. از توافق مینسک ۲ خارج میشود، بنابراین از طرح خود برای راه حل فدرال برای اوکراین به عنوان وسیلهای برای توقف حرکت غربی آن دست میکشد و در سطح بینالمللی به عنوان چهرهای منفی در نظر گرفته میشود که به قلمرو کشورهای دیگر وارد میشود.»
«در واقع این تنها در این صورت منطقی است که این شروعی بزرگتر باشد و همه اینها تلاشی برای تحریک اوکراینیها و غرب به برخی واکنشهای متقابل غیرمنطقی باشد و آنچه که من فکر میکنم واقعا در اینجا اتفاق میافتد این است که او در حال ایجاد پروندهای برای جنگ همه جانبه با اوکراین با جمعیت روسیه است.
ماریو بیکارسکی تحلیلگر روسیه در واحد اطلاعات اکونومیست در این باره میگوید: اقدامات اخیر روسیه برای اعمال فشار حداکثری بر اوکراین، جلب توجه غرب، باز کردن درهای گفتوگو و تلاش برای وادار کردن به توافقی برای جلوگیری از پیوستن اوکراین به ناتو طراحی شده است.
وی خاطرنشان کرد: مسکو هنوز میتواند منتظر بماند تا ببیند آیا جایی برای سازش با اتحاد نظامی وجود دارد یا خیر؟
او در یادداشتی که روز سه شنبه منتشر شد، تاکید میکند: روسیه با به رسمیت شناختن جمهوری دونتسک و لوهانسک به غرب نشان داد که در مورد جلوگیری از تلاشهای اوکراین برای پیوستن به ناتو که روسیه آن را یک تهدید وجودی میداند، جدی است.
بر این اساس آخرین تحرکات روسیه از کتاب بازی قبلی کریمه کپی شده و از الگوی آشنای درگیریهای دیگر، از جمله در گرجستان پیروی میکند. سوال کلیدی این است که آیا روسیه در اینجا متوقف میشود و ایا بحران به اوج خود رسیده و یا همچنان میتواند تشدید شود.