روش فعلی مقابله با کرونا باید تغییر کند
نشریه اکونومیست در مطلب سرمقاله خود با عنوان «۱۰میلیون دلیل برای واکسیناسیون تمام جهان» بر ضرورت تغییر رویه کنونی واکسیناسیون تاکید میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ از نگاه نویسندگان، اگرچه آمارها عنوان میکنند حدود ۳میلیون نفر بر اثر کرونا جان خود را از دست دادهاند، اما بررسی دقیقتر حاکی از آن است که حداقل ۱۰ میلیون نفر، بر اثر کرونا فوت کردهاند. بنابراین با توجه به این آمار، ۱۰میلیون دلیل وجود دارد که باید کشورهای کمتر توسعهیافته و فقیر نیز سریعتر به واکسن دسترسی پیدا کنند.
درحالیکه انگلستان برای هر فرد به میزان ۹ دز و کانادا به میزان ۱۳ دز واکسن سفارش دادهاند و در حال تزریق واکسن به نوجوانان خود هستند، بسیاری از کشورها واکسن لازم برای سالمندان و کارکنان بخش سلامت را ندارند. این گزارش پیشنهاد میدهد که برای تسریع واکسیناسیون فرامرزی، علاوهبر کمک به پیشبرد واکسیناسیون از طریق کوواکس، زنجیرههای تولید واکسن را در کشورهای در حال توسعه بهبود دهند. این موضوع مخصوصا در کشورهای جنوب شرق آسیا که جمعیت بالاتری دارند، از اهمیت بالاتری برخوردار است.
هفتهنامه «اکونومیست» این هفته برآورد خود از میزان مرگ و میر واقعی ناشی از ویروس کرونا را منتشر کرد؛ این تخمین نه تنها داستان واقعی همهگیری را حکایت میکند بلکه حاوی هشداری فوری نیز است؛ در صورتی که واکسن به کشورهای فقیرتر نرسد این خطر وجود دارد که صحنههای تراژیک این روزهای هند در نقاط دیگر جهان نیز تکرار شود و میلیونها نفر دیگر جان خود را از دست بدهند.
این گزارش با استفاده از دادههای شناخته شده از 121 متغیر و میزان مرگ و میر ثبت شده، الگویی از همبستگیها ایجاد کرده که خلأهای موجود در اعداد را پر کرده است. این مدل نشان میدهد همهگیری کرونا تاکنون 1/ 7 تا 7/ 12 میلیون نفر در جهان را از بین برده است. برآورد اصلی مدل این است که 10 میلیون نفر در جهان از بین رفتهاند؛ که در صورت نبود کرونا حالا زنده بودند. این برآورد از مرگ و میر بالا بیش از سه برابر آمار رسمی است که در هر حال مبنای بیشتر آمارهای این بیماری شامل نرخ مرگ و میر و مقایسههای بین کشوری است.
مهمترین نکته در برآورد اکونومیست این است که کووید-19 از آنچه تصور میشود برای کشورهای فقیرتر سختتر بوده است. آمارهای رسمی نشان میدهند همهگیری کرونا دارای موجهای پیاپی بوده و آمریکا و اروپا به شدت تحتتاثیر این امواج قرار گرفتهاند. از سوی دیگر، گرچه اثرات کووید برای آمریکای جنوبی ویرانکننده بوده، اما برای سایر کشورهای در حال توسعه آثار سوء کمتری داشته است.
نرخ مرگ و میر در برخی کشورهای ثروتمند بسیار بالا بوده ولی تلفات 7/ 6 میلیون نفری که هیچ کسی آن را محاسبه نکرده در کشورهای کمتر توسعهیافته یا با درآمد متوسط اتفاق افتاده است. در رومانی مرگ و میر واقعی حدود دو برابر آماری است که به طور رسمی اعلام شده است. در مصر نیز آمار واقعی تا 13 برابر آمار رسمی است؛ در حالی که در آمریکا این اختلاف 1/ 7 درصد است.
ارقام اکونومیست حاکی از آن است که برحسب مرگ و میر به عنوان سهمی از جمعیت، همهگیری در پرو 5/ 2 برابر بدتر از هند است. همچنین بیماری در پاکستان و نپال نیز در حال گسترش است؛ گونههای بیماری با سرعت بیشتری منتشر میشوند و به علت رشد نمایی، سیستمهای درمانی را به شدت تحتتاثیر قرار میدهند و سردخانهها را از جنازه انباشته میکنند.
حال صرفا یکسال بعد از کشف واکسن کرونا مردم میتوانند در مقابل این بیماری مهلک و مرگبار محافظت شوند و صدها میلیون نفر از آن بهرهمند شدهاند. با این وجود در کوتاهمدت واکسنها فاصله میان فقیر و غنی را بیشتر میکنند؛ کشورهای ثروتمند سریعا در حال واکسیناسیون شهروندان خود هستند در حالی که در کشورهای فقیرتر بیشتر مردم شانسی نخواهند داشت و برای ماهها یا سالها در برابر ویروس محافظت نشده باقی خواهند ماند.
عرضه واکسن در حال افزایش است؛ طبق دادههای شرکت تحقیقاتی آرتفینیتی شرکتهای تولیدکننده 7/ 1 میلیارد دز واکسن تولید کردهاند که 700 میلیون دز بیشتر از پایان ماه مارس و 10 برابر بیش از ماه ژانویه است. قبل از همهگیری، ظرفیت تولید واکسن در جهان به سختی 5/ 3 میلیارد دز در سال بود. در حالی که آخرین برآوردها گویای آن هستند که تولید کل واکسن در سال 2021 حدود 11 میلیارد دز خواهد بود. برخی از فعالان این صنعت نیز پیشبینی مازاد تولید در سال 2022 را دارند.
با این وجود اینکه جهان در کوشش برای تزریق سریعتر واکسن به افراد بیشتر است امری صحیح است؛ جو بایدن مساله برداشته شدن مالکیت معنوی بر واکسنهای کووید-19 را مطرح کرده است. بسیاری از کارشناسان این استدلال را مطرح میکنند که به دلیل محدود بودن ظرفیت تولید برخی شرکتهای تولید واکسن، در صورتی که مالکان رازهای فرمول تولید خود را با دیگران تقسیم کنند میلیونها دز دیگر از واکسن موجود خواهد شد، از جمله در کشورهایی که در آخر صف قرار گرفتهاند. قوانین تجارت بینالمللی اجازه برداشته شدن مالکیت معنوی را میدهد؛ اگر در میانه یک همهگیری هولناک مورد استفاده قرار نگیرند، پس چه زمانی به درد میخورند؟
برداشته شدن مالکیت معنوی نمیتواند برای کمبود واکسن در سال 2021 کاری انجام دهد؛ رئیس سازمان تجارت جهانی هشدار داده ممکن است تا ماه دسامبر رای صادر نشود. حتی در صورتی که انتقال تکنولوژی از امروز آغاز شود حدود شش ماه زمان خواهد برد؛ اگر فرض کنیم انتقال تکنولوژی سریعتر باشد، تولیدکنندگان باتجربه واکسن در دسترس نخواهند بود و تولیدکنندگان نمیتوانند از تامینکنندگانی که همین حالا هم لیست درخواستهایشان بیش از اندازه پر شده مواد اولیه تامین کنند؛ تولید واکسن فایزر نیازمند 280 نهاده از تامینکنندگانی است که در 19 کشور جهان فعالیت میکنند و هیچ شرکتی نمیتواند با عجله آن را بازسازی کند. در هر حال بهنظر نمیرسد تولیدکنندگان واکسن تکنولوژی خود را احتکار کرده باشند؛ آنها 214 موافقتنامه انتقال تکنولوژی منعقد کردهاند که رقم بیسابقهای محسوب میشود.
اگر بایدن واقعا میخواهد تغییری ایجاد کند میتواند همین حالا از طریق کوواکس این کار را انجام دهد. کشورهای ثروتمند به علت اینکه نمیدانند کدام واکسن اثر میکند سفارشهای زیادی ثبت کردهاند؛ انگلستان برای هر فرد بالغ بیش از 9 دز و کانادا بیش از 13 دز واکسن سفارش دادهاند.
این واکسنها به فوریت در سایر نقاط موردنیازند. این اشتباه است که نوجوانان - که ریسک مرگ آنها در اثر کووید-19 بسیار اندک است - قبل از سالمندان و کارکنان بخش سلامت در کشورهای فقیر واکسینه شوند. جهان ثروتمند نباید دزهای تقویتی را برای پوشش چندباره جمعیت به امید اینکه ممکن است نیاز باشد، روی هم انباشته کند. به علاوه کشورها میتوانند زنجیرههای عرضه را بهبود دهند؛ شرکت هندی Serum Institute تلاش کرده بخشهایی چون فیلترها را از آمریکا تامین کند چراکه قانون مصوب تولیدات دفاعی DPA که تامینکنندگان را در موقعیت جنگی قرار میدهد در صادرات اختلال ایجاد کرده است.
بایدن باید به جای صدور مجوز یکباره انتقال تکنولوژی، روی اصلاح این قانون برای تامین واکسن کل جهان تمرکز کند. همچنین اشاره به این نکته نیز حائز اهمیت است که در برخی کشورهای فقیرتر به علت تردید و سازمانهای متزلزل، واکسنها بدون استفاده باقی ماندهاند. مدل اکونومیست پیشگویانه نیست ولی گویای آن است که برخی از نقاط جهان به طور خاص آسیبپذیر هستند؛ یک نمونه از این کشورهای آسیبپذیر، کشورهای جنوب شرقی آسیا هستند که جمعیتی بالغ بر 650 میلیون نفر دارند اما از آثار سوء این موضوع توانستهاند رهایی پیدا کنند.