کمبود تقاضا؛ مشکل فعلی بورس
در حالی که تصمیمات سیاستگذاران بورسی بر کنترل عرضهها در بازار متمرکز شده است، برخی کارشناسان معتقدند مسیری که سازمان بورس و شورایعالی بورس در پیش گرفته است نه تنها دردی از بازار دوا نمیکند بلکه حتی به بیراهه میرود و ممکن است شرایط را دشوارتر از گذشته کند.
او با تاکید بر اینکه به هیچ فرآیند اقتصادی نباید یکسویه نگاه کرد، توضیح میدهد: بازار سرمایه و بورس به خصوص در ایران بهطور ذاتی همواره به دلیل محدودیتهایی که در آن وجود داشته؛ از جمله حجم مبنا، محدوده نوسان قیمت و امثالهم؛ نیاز به انرژیهای جانبی داشته است. همین تصمیماتی که هر از گاهی مسوولان اقتصادی یا شورای عالی بورس یا سازمان بورس میگیرند جزو این دسته از انرژیها است که باعث میشود بازار بهصورت ذاتی تعادل خودش را به به دست نیاورد.
آقابزرگی با بیان اینکه «مشکل اساسی بازار ما به دو، سه موردی برمیگردد که هر سه مورد عینا بحث تقاضا در بازار است نه عرضه» میگوید: محدود کردن عرضه و کاهش محدوده نوسان قیمت به نام نوسان نامتقارن از ۱۰ درصد به ۸ درصد عوامل بازدارندهای است که مجددا تقاضا را کمتر میکند. کما اینکه اکنون حجم معاملات را ملاحظه کنید و حتی پیشبینی میکنم در آینده نزدیک حجم معاملات روندش نزولیتر هم شود.
او در توضیح دلیل این اتفاق نیز میگوید: یکی از دلایل این است که مسوولان اقتصادی تصمیمات باثبات در ارتباط با وضعیت اقتصادی و بازار سرمایه نمیگیرند.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه میکند: متوسط P/ E بازار ما به دلیل افزایشهای پیدرپی در سال ۹۹ به سطحی رسید که آن تقاضایی که ما دربارهاش بحث میکنیم تمایل دارد در سطح پایینتر خرید کند. محدود کردن این متقاضیان به قیمتهایی که در دسترس آنها نباشد نیز این تقاضا را محدود میکند.
آقابزرگی به سیگنالهایی که اخیرا درباره کاهش قیمت دلار داده شده نیز اشاره میکند و میگوید: وقتی مسوولان ما به وضوح پیامهایی مبنی بر اینکه دلار تا ۱۵ هزار تومان پایین میآید میدهند، قیمتها بر اساس این چشمانداز پیشبینی میشود. بهرغم اینکه اکنون شاهد روند افزایشی قیمت دلار هستیم.
او با بیان اینکه «این سه مورد از تصمیمات نابجای مسوولان اقتصادی و در نهایت بالا بودن P/ E عواملی است که تقاضا را برای خرید کم میکند»اظهار میکند: کسانی که در بازار فعال بوده یا در حال معامله کردن یا در حال شناسایی سود و نقد کردن هستند امیدوارند که شاید در قیمت پایینتر بتوانند خرید کنند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وضعیت بازار بعد از اعمال دامنه محدودیت نامتقارن میگوید: شرایط فعلی سبب کاهش محسوس نقدشوندگی بازار سهام شده است. زمانی که برای عرضهکننده موانعی ایجاد شود، خود به خود تقاضاکننده هم انگیزه لازم را برای ورود به بازار از دست میدهد.
آقابزرگی با اظهار اینکه «بازار اصلاحات را تا حدودی مناسب انجام داده است» یادآور میشود: با زور و تغییر زیرساختها در مقطع نامناسب نمیتوان بازار را متعادل کرد. تغییر زیرساختها باید در زمان ثبات بازار باشد. در شرایط ملتهب این تغییرات میتواند آثار منفی بیشتری نشان دهد. تجربه هم این را ثابت کرده است.
مشکل بازار نه عرضه است، نه تقاضا
ولید هلالات اما مشکل بازار را نه در سمت عرضه و نه سمت تقاضا میبیند. او توضیح میدهد: آنچه امروز در بازار میبینیم نمود اقتصاد ما نیست بلکه نمود سیاست ماست و تحولات سیاسی هم بسیار گسترده است. از یک سو اصولگرایان تندرو بر روی این موضوع مانور میدهند که حضور بازرسان آژانس بینالمللی در اسفند ماه تعلیق خواهد شد و طرفهای مقابل هم فعلا حداقل خبر موثقی نمیدهند. در این طرف هم کسانی که خوشبین هستند خبرهایی از منابع آگاه میدهند که مثلا قرار است فروش نفت ایران آزاد شود و از مشوقها و توافقهای پشتپرده خبر میدهند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه «این زد و خورد باعث میشود هیچ کس نتواند از تصمیم خود مطمئن باشد» میافزاید: بالطبع کسانی که دست به خرید سهام میزنند استرس دارند که کار درستی کردند یا نه و کسانی هم که نقد هستند و سهام نخریدند نگران تکرار دوران ترامپ هستند و میترسند شرایط به دوران ترامپ برگردد، دلار گران شود و بازارهای موازی تکان بخورد و بازار سهام هم حرکت کند.
هلالات اضافه میکند: تقابل اینها در تابلو هم دیده میشود اما نکتهای که وجود دارد این است که الان دوره گذار بازار است و باید به آن زمان داد. اکنون تنها مولفهای که بازار به آن نیاز دارد زمان است. در این میان حقوقیها، سازمان و شرکت بورس و همچنین فرابورس میتوانند کمک کنند تا فضا متعادل شود تا این دوره بگذرد. بعد از این دوره قطعیتها بیشتر میشود و میتوان در فضای تحلیلی گفت بازار در چه شرایطی قرار دارد. او با یادآوری تصمیم اعمال دامنه نوسان نامتقارن میگوید: سازمان بورس تلاش میکند که هیجان منفی بازار را بگیرد چون بازار خیلی افت کرده است. همانطور که میدانیم در یک سال اخیر تعداد زیادی سهامدار جدیدالورود در بازار داشتیم که آمده بودند سود کنند ولی الان در ضرر سنگین هستند. آستانه تحمل و تابآوری آنها به اتمام رسیده است و سیاستگذاران بورسی چنین تصمیماتی میگیرند تا از هیجان منفی بازار کم کنند.
هلالات تاکید میکند اکنون فضای بازار سرمایه به دلیل حضور سیاسیون اقتصادی نیست و نمیتوان از طریق مولفههای اقتصادی این بازار را دنبال کرد.
لزوم افزایش عمق بازار
فرهاد رمضان نیز بر این باور است زمانی میتوان انتظار داشت که بازار عرضه و تقاضای منطقی داشته باشد که عمق بازار بیشتر شود. به گفته او اکنون بازار مانند اقیانوسی است با عمق بسیار کم. باید عمق بازار را بیشتر کرد تا تلاطمات چند فعال حقیقی و حقوقی نتواند بازار را به زیر بکشد. این کارشناس بازار سرمایه میگوید: وضعیت بازار ایجاب میکند که مسوولان در یکسری قوانین و دستورالعملهایی که در دورههای قبل بازار وضع شده بازنگری کنند؛ یعنی یا آنها را اصلاح کنند یا حذف.
او با تاکید بر اینکه «برخی دستورالعملها و آییننامهها دستوپاگیر است» اضافه میکند: برخی از این دستورالعملها و آییننامههای دستوپاگیر میتواند از سمت تقاضا روی بازار اثر منفی بگذارد و بخشی روی قسمت عرضه.
رمضان با بیان اینکه «اکنون رگولاتوری و چابکی بازار از آن گرفته شده است» میگوید: یکی از موانعی که بر سر راه چابکی بازار وجود دارد موضوع افزایش سرمایه برخی از شرکتهاست. در ابتدای سال ۹۹ مسوول وقت بورس تاکید داشتند که زمان افزایش سرمایه را کوتاه میکنیم. این اتفاق باید هرچه سریعتر بیفتد. این زمان را باید منطقی کنند و به آن سرعت دهند. چون یکی از سازوکارهای تشکیل بازار پس از عرضههای اولیه، افزایش سرمایه است چرا که افزایش سرمایه یکی از بخشهای بازار است که چه سهامدار حقیقی و چه حقوقی به آن علاقهمند است.
او تاکید دارد که افزایش سرمایه منطقی و درست میتواند قیمت سهم را به خوبی کاهش دهد فارغ از اینکه ارزش ذاتی بازار را کاهش دهد.
رمضان با بیان اینکه «اکنون بازار از سمت عرضه و تقاضا دارای ابهام است» میافزاید: دیدیم روزهایی بازار با افزایش عرضه مواجه بوده و یک روزهایی هم با افزایش تقاضا! در این میان برخی از سهمها هستند که اثر روانی بر کلیات بازار میگذارند. یعنی وجود صف فروش برای یک سهام بانکی و استمرار آن صف اثر روانی روی بازار میگذارد و کل بازار را با چالش مواجه میکند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید میکند: باید همدلی و همافزایی در بازار ایجاد شود. از همه مهمتر قوانین و مقررات در بازار برای دورانی است که شاخص خیلی پایینتر و حجم بازار خیلی کمتر بود و بازار ما رشدهای بالای ۲ میلیون را ندیده بود اما حالا که این اتفاق افتاده و خیلی از شاخصهای اقتصادی بازار مثل قیمت ارز و شرکتهای فعال در بورس و کدهای فعال در بورس تغییر کرده، باید در دستورالعملها و آییننامههای قبلی بازنگری شوند.
رمضان با بیان اینکه «این بازنگری میتواند به بازار کمک کند» میگوید: نباید دنبال این باشیم که سمت عرضه یا تقاضا را تقویت کنیم، بازار تلاقی عرضه و تقاضا است. اگر اجازه دهیم بازار خودش، خودش را پیدا کند خیلی کمککننده خواهد بود.
او به تصمیم جدید اشاره میکند و میگوید: همین دامنه نوسان نامتقارن به عنوان یک مسکن کار خوبی بود ولی در جاهایی میطلبد که دامنه را باز بگذاریم.
رمضان با بیان اینکه «تعدد دستورالعملهای خلقالساعه به بازار آسیب میرساند» میگوید: بازار مثل بیماری است که احتیاج دارد احیا شود، پس از آن میتواند از سر جا بلند شود و الان بهترین اقدام، آن است که اجازه دهیم عرضه و تقاضای واقعی خود را پیدا کنند. راه حل آن هم بازنگری دستورالعملها و آییننامههای گذشته است. افزایش سرمایه شرکتها هم بسیار مهم است و سازمان باید آن را نیز سرعت دهد.
این کارشناس بازار سرمایه در پایان تاکید میکند: زمانی میتوانیم بازاری با عرضه و تقاضای منطقی داشته باشیم که عمق بازار بیشتر شود. الان بازار اقیانوسی است با عمق کم. باید عمق را بیشتر کرد تا تلاطمات چند فعال حقیقی و حقوقی بازار را به زیر نکشد و با افزایش فراز و فرود شاخص مواجه نکند.