معیارهایی برای مقایسه مدلهای پایش نظامهای علم، فناوری و نوآوی
بررسی و مقایسه مدلهای مختلف ارزیابی نظامهای علم، فناوری و نوآوری میتواند نقش بسزایی در طراحی هر چه بهتر یک مدل کارآمد ملی برای سنجش وضعیت علم و فناوری در کشور ایفا کند.
چنین اقدامی، علاوه بر استفاده از تجارب کشورهای مختلف و پرهیز از آزمون و خطاهای مکرر منجر به تسریع روند طراحی مدل ملی مذکور میشود. با این حال، مواردی مانند تعدد و تکثر مدلهای پایش وضعیت علم و فناوری و مضامین به کار رفته در آنها (مضامینی مانند اقتصاد، نوآوری، نیروی کار، آموزش، فناوری و یادگیری)، جمعبندی و بهرهبرداری از این مدلها را با دشواریهای بسیاری مواجه ساخته است. در همین رابطه، در سال 1393 و پس از واگذاری پروژه پایش وضعیت علم و فناوری کشور به پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف و به منظور استفاده از تجارب کشورها و سازمانهای مختلف در این زمینه، تبیین چارچوب و شاخصهایی برای مقایسه و دستهبندی انواع مدلهای ارزیابی نظامهای علم، فناوری و نوآوری در دستور کار این نهاد قرار گرفت. در همین زمینه، شش معیار 1) جامعیت، 2) پیادهسازی، 3) سادگی، 4) مقایسهپذیری، 5) اهداف و 6) کارکردها برای مقایسه و طبقهبندی مدلهای مذکور پیشنهاد شد که در ادامه به تشریح هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
1- پوشش (جامعیت)
در شکل حدی، مدلهای پایش نظامهای علم و فناوری، یا در جهت حل مسائل اجتماعی و سیاستی خاص با محدوده پوشش تخصصی (مانند وضعیت علم و فناوری در حوزه سلامت، انرژی و ...) به کار گرفته میشوند و یا در پی بررسی وضعیت کلی علم و فناوری یک شور (در جامعترین حالت آن) هستند. در همین رابطه، از جمله مدلهای دارای پوشش محدود و خاص میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1) مدل سامپات (2011): این مدل صرفا به بررسی وضعیت علم و فناوری در حوزه سلامت میپردازد.
2) مدل آرکو (آرچیبوگی و کوکو، 2004): این مدل تنها بر روی مساله توانمندی فناورانه تمرکز داشته و مسائلی مانند علم و نوآوری و حتی دیگر ابعاد فناوری مانند صادرات و واردات را در نظر نمیگیرد.
3) راهنمای نیروی انسانی نوآوری کانبرا (سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، 1995): این مدل صرفا جنبه نیروی انسانی نظام علم و فناوری را مد نظر قرار داده و به مباحثی مانند صادرات، تولید محصولات با فناوری پیشرفته و محیط کسب و کار نمیپردازد.
2- مقایسهپذیری
مقایسهپذیری را میتوان مهمترین معیار برای طبقهبندی مدلهای پایش نظامهای علم و فناوری بر شمرد. به طور کلی، منظور از مدل پایشی مقایسهپذیر، مدلی است که شاخصهای جزئی و کلان و همچنین مولفههای اصلی آن با تعداد قابل توجهی از مدلهای پایش شناخته در زمینه علم، فناوری و نوآوری قابل مقایسه باشد. در همین زمینه میتوان به چارچوب علم، فناوری و نوآوری کشور کره جنوبی (این و همکاران، 2016) به عنوان یکی از مدلهای مقایسهپذیر اشاره کرد. این چارچوب از مولفههای اصلی پر تکرار در مدلهای دیگر (مولفههایی مانند محیط فرهنگی، زیرساخت، فعالتهای R&D و منابع انسانی) تشکیل شده است و شاخصهای آن از قبیل تعداد پژوهشگران، میزان ثبت اختراع، تعداد مقالات، هزینه R&D و صادرات محصولات با فناوری پیشرفته نیز از جمله شاخصهای پوشش داده شده در دیگر مدلهای مطرح جهانی هستند.
3- پیادهسازی
به طور کلی، معیار پیادهسازی به منظور بررسی و پاسخگویی به سه سوال زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
1) آیا مدل مورد بررسی صرفا از مولفههای انتزاعی تشکیل شده یا شاخصهای خاصی برای آن تعریف شده و توسعه یافته است؟
2) آیا دادههای مربوط به شاخصها، در دسترس هستند یا خیر؟
3) آیا این دادهها به صورت دورهای استخراج شده و به شکل منظم منتشر میشوند یا خیر؟
از این جهت، مدلهای پایش دارای مولفههای اندازهگیری نشده و شاخصهای تعریف نشده که دادههای شاخص آنها نیز به صورت دورهای و منظم منتشر نمیشود، از مطلوبیت بسیار پایینی برخوردارند.
4- سادگی
معیار سادگی در پی بررسی این مساله است که کدام یک از مدلها در عین اینکه شاخصها و روابط ضروری را در خود جای دادهاند، دارای منطق ساده و روانی نیز هستند. لازم به ذکر است که در اینجا، معیار سادگی به منطق کلی مدل اشاره دارد و نه شاخصهای آن. به طور کلی، منظور از مدلهای پایشی ساده، آن دسته از مدلها هستند که دارای طراحی قابل فهم و تعداد شاخصها و مولفههای نسبتا اندکی هستند و همچنین از گنجاندن پیوندهای علی و همبستگی میان شاخصهای پایه یا مولفههای کلانتر خودداری میکنند. از جمله مشهورترین مدلهای پایش ساده میتوان به مدل شاخص جهانی نوآوری (GII)، چارچوب اقتصاد دانشبنیان بانک جهانی، مدل پایش علم، فناوری و نوآوری ایالات متحده و مدل توانمندی فناورانه آرکو اشاره کرد. این در حالی است که مدلهایی مانند گزارش انجمن ملی علوم ایالات متحده و دیاگرام شماتیک نظام ملی نوآوری آنکتاد در زمره مدلهای پیچیده جای میگیرند.
5- اهداف
به طور کلی، اهداف انواع مدلهای پایش نظامهای علم، فناوری و نوآوری به شش دسته 1) بهبود تحقیق و توسعه، 2) توسعه فناوری، 3) توسعه نوآوری، 4) توسعه علم، فناوری، نوآوری و تحقیقات، 5) توسعه اقتصادی و صنعتی و 6) توسعه منابع انسانی تقسیم میشود.
6- کارکردها
کارکرد انواع مدلهای پایش را میتوان به هشت بخش کلی تقسیم نمود که عبارتند از: 1)منابع انسانی، نیروی کار و آموزش، 2) بنگاهها و بخش خصوصی، کارآفرینی و صنعت، 3) نهادها، 4) زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و زیرساختهای فیزیکی، 5) محیطهای آموزش، کار، تجارت، حقوقی، مالکیت فکری و کسب و کار، 6) خروجیهای علمی، بازار، صادرات و تجارت، 7) فعالیتها و منابع تحقیق و توسعه و 8) هزینهکردها و تامین مالی نظام علم، فناوری و نوآوری.
* رئیس پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف