پایان ۱۹روز فرار شوهر اسیدپاش
متهم وقتی دید دادگاه حکم جدایی او از همسرش را صادر کرده تصمیم هولناکی گرفت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، وقتی حکم طلاق به مرد ابلاغ و او متوجه شد که همسرش دیگر نمیخواهد با وی زندگی کند نقشه اسیدپاشی کشید.
این اسیدپاشی صبح هجدهم شهریورماه حوالی خیابان پیروزی تهران رخ داد. آن روز زنی 33ساله که لیسانس حقوق داشت از خانهاش خارج شد تا به محل کارش برود اما هنوز مسافت زیادی طی نکرده بود که ناگهان مردی جوان از پشت ماشینها بیرون پرید و به روی وی اسید پاشید. زن با کمک مردم و اورژانس به بیمارستان انتقال یافت و در تحقیق از وی مشخص شد که عامل اسیدپاشی کسی نیست جز شوهر او. زن جوان که اسید، صورت، دست و بدنش را سوزانده بود روی تخت بیمارستان به مأموران گفت: شوهرم در دام اعتیاد گرفتار شده بود و با من بدرفتاری میکرد. به همین دلیل راهی دادگاه خانواده شدم و درخواست طلاق دادم. همسرم وقتی متوجه این مسئله شد، شروع کرد به فحاشی و تهدید. تا اینکه بالاخره تهدیدهایش را عملی کرد و با اسیدپاشی از من انتقام گرفت.
کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تحقیقات برای یافتن شوهر اسیدپاش را آغاز کردند و او را که در یک آشپزخانه حوالی ازگل بهعنوان آشپز مشغول بهکار شده بود، عصر یکشنبه ششم مهرماه بازداشت کردند. این مرد دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در بازجوییها به اسیدپاشی با انگیزه انتقامجویی اقرار کرد.
گفتوگو با متهم
چرا تصمیم گرفتی از همسرت انتقام بگیری؟
چند وقت قبل به من گفت مهریهاش را میبخشد و در ازای آن از من خواست تا حق طلاق را به او بدهم. به من اطمینان داد که طلاق نمیگیرد و فقط دلش میخواهد حق طلاق با او باشد نه من. چون خیلی دوستش داشتم قبول کردم. او 114سکه مهریهاش را بخشید و من حق طلاق را به وی دادم. همین تصمیم اشتباهم کار دستم داد چرا که او به من کلک زد و فریبم داد. چند وقتی که گذشت حکم طلاق به من ابلاغ شد. او بیآنکه به من بگوید راهی دادگاه خانواده شده و درخواست طلاق داده بود.
میخواستی به زور مجبورش کنی که با تو زندگی کند؟
بله. چون دوستش داشتم.
اختلافاتتان بر سر چه بود؟
او دیگر علاقهای به من نداشت. رفتارهایش این اواخر مشکوک بود. مدام سرش در گوشیاش بود و انگار نه انگار که من شوهرش هستم. کمکم اختلافاتمان بهخاطر بیتوجهیهای او شروع شد. همسرم دیگر علاقهای به من نداشت و این مرا آزار میداد.
فکر نمیکنی که اینها توهمات خودت است؟ چون همسرت گفته که تو اعتیاد به موادمخدر داری و برسر همین مسئله با هم اختلاف داشتید؟
من تریاک میکشیدم اما 2سالی میشود که ترک کردهام. بروید از همسرم بپرسید که آیا من در خانه او را اذیت میکردم یا کتکش میزدم؟ اصلا اینطور نبود من عاشق او بودم و هستم. اما اگر گفته من کتکش میزدم و اذیتش میکردم واقعا دیگر حرفی ندارم و باید سکوت کنم.
چند سال از ازدواجتان میگذرد؟
حدود 8سال.
چطور با او آشنا شدی؟
من ساکن یکی از شهرستانهای شمال شرقی ایران بودم و همسرم هم در روستا زندگی میکرد. زمانی که کنکور در رشته حقوق قبول شد پدرش برای او خانهای خرید. در همان شهری که من زندگی میکردم. از قضا خانهای را خرید که متعلق به پدر من بود و همین موضوع باعث آشنایی ما شد.
چه شد که سر از پایتخت درآوردید؟
2 سال بعد از ازدواجمان به پیشنهاد همسرم به تهران آمدیم. میگفت زندگی در تهران جای پیشرفت دارد. من هم قبول کردم. چون درس خوانده بود و میخواست سرکار برود. به همین دلیل مصالح فروشیام را فروختم و راهی تهران شدیم. در پایتخت خانهای خریدم و در یک رستوران بهعنوان آشپزمشغول بهکار شدم. در این سالها هرچه همسرم میخواست انجام میدادم. او نمیتوانست بچه دار شود و این درحالی بود که مادرم نوه میخواست. مدام میگفت با زن دیگری ازدواج کن اما من عاشق همسرم بودم و نمیخواستم دل او را بشکنم. اما او من را فریب داد. حق طلاق را از من گرفت، به دادگاه رفت و حتی مرا از خانهای که خودم به نام او خریده بودم بیرون کرد.
جدا از هم زندگی میکردید؟
18ماهی میشد که جدا از هم بودیم. او شکایت کرده و مرا از خانه بیرون انداخته بود. با وجود این امید داشتم که با هم آشتی کنیم. اما او تصمیمش برای جدایی جدی بود. همین چند وقت پیش حکم طلاق به من ابلاغ شد و من دیگر نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم. تصمیم گرفتم هر طور شده از او انتقام بگیرم. روز حادثه هم اسید تهیه کرده و به کمین همسرم نشستم. وقتی از خانه بیرون آمد به سمتش رفتم و روی او اسید پاشیدم. بعد پیاده فرار کردم اما در این مدت بهشدت عذاب وجدان داشتم. حتی به بیمارستان سوانح و سوختگی هم رفتم و جویای احوالش شدم. چند باری هم در فضای مجازی با او چت کردم و گفتم تقصیر خودت بود که مرا به این نقطه رساندی.