x
۲۷ / اسفند / ۱۳۹۶ ۰۹:۴۲

‌گرانی کاغذ، بازار تولیدکنندگان سالنامه را از رونق انداخت

‌گرانی کاغذ، بازار تولیدکنندگان سالنامه را از رونق انداخت

سه ماه از افزایش ناگهانی قیمت کاغذ می‌گذرد. مسئولان وعده داده بودند اگر بار کاغذی که در گمرک است، ترخیص شود، قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند، اما هنوز بعد از گذشتن از آن روزها و ترخیص بارهای گمرکی، بازار کاغذ در آستانه ‌سال نو آرام نگرفته است و به جای بازار شب عید حرف از بی‌رونقی است.

کد خبر: ۲۵۹۲۴۱
آرین موتور

قیمت‌ها بالاتر می‌روند و غیر از واردکنندگان و تولیدکنندگان و چاپخانه‌داران، این روزها فروشندگان هم می‌گویند در آستانه ورشکستگی هستند. «سال که نو شود و حساب‌های جدید دربیاید تازه معلوم می‌شود چقدر کم آوردیم و کدام‌مان ورشکست شدیم. نمی‌دانیم چه می‌شود. پول نیست و مردم به فکر نان و آب هستند، دغدغه‌های مردم بسیار است و دیگر چندان طالب سالنامه نیستند.»

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، روزهای نخست آذر‌ سال‌جاری بود که قیمت کاغذ در بازار داخلی بالا رفت. دلیل افزایش ۲۰‌درصدی نرخ کاغذ از سوی ناظران، توقف ثبت سفارش واردات آن اعلام شد. «سیدحسن میرباقری»، رئیس انجمن واردکنندگان کاغذ مقوا و فرآورده‌های سلولزی هم اعلام کرده بود که دلیل گرانی ۲۰‌درصدی کاغذ و ۱۰‌درصدی مقوا در بازار داخل افزایش قیمت جهانی آن است و نرخ کاغذ که پیش از این تنی ۷۵۰ تا ۸۰۰ دلار در جهان برآورد می‌شد، حالا به ۹۸۰ دلار رسیده و طبیعی است این کالا در بازار داخل گران شود، چراکه کاغذ در بازار ایران هم بیشتر وارداتی است تا این‌که تولیدی باشد.»

کسبه بازار کاغذفروش‌ها کاغذ را کیلویی، رولی و تنی می‌فروشند آنها که از روز نخست در جریان افزایش قیمت‌ها هستند، می‌گویند: «٨‌سال پیش هم یک روز قیمت کاغذ ناگهانی بالا رفت و روی همان قیمت‌ هم ماند.» به گفته کسبه تا سه ماه پیش یعنی قبل از آن‌که قیمت‌ها تغییر کند هر برگ کاغذ تحریر که برای تولید سالنامه‌ها هم استفاده می‌شد، حدود ٧٨ تومان بود، اما طی چند هفته این نرخ به هر برگ ١٣٠ تومان رسید و حالا بعد از سه ماه حدود قیمت این کاغذ روی ٩٠ تا ١١٠ تومان ثابت شده است. درواقع افزایش قیمت اولیه ٤٠‌درصد بود که طی دوماه کاهش پیدا کرد و از اوایل اسفند با افزایش ٢٠‌درصدی ثابت ماند.

احمد، یکی از فروشندگان سالنامه در خیابان ظهیرالاسلام می‌گوید: «امسال خیلی کمتر از پارسال کار چاپ کردیم، خود ما پارسال یک‌میلیون سررسید فروختیم، اما امسال ٦٠٠ جلد بیشتر تولید نکردیم که هنوز یک‌سوم آن را هم نفروخته‌ایم. امسال ما سررسید را ١٠‌هزار و ٥٠٠ تومان می‌خریم، ١١‌هزار تومان می‌فروشیم تا جایی که توانستیم سودها را شکسته‌ایم تا حداقل اصل پول‌مان برگردد. همه می‌آیند تماشا، قیمت‌ها را که می‌بینند نمی‌خرند، کارهایی که از نظر جلد و کاغذ مرغوب‌ترند هم قیمتشان نسبت به ‌سال قبل افزایش زیادی داشته، مثلا کار ١٠تومانی پارسال را الان باید ١٩ تومان بفروشیم. البته اگر بخرند. مردم هم حق دارند، نقدینگی نیست، پول و رونق اقتصادی که نباشد، یکی‌یکی مشاغل مختلف ضرر می‌بینند و دودش به چشم همه صنوف می‌رود.»

او هنوز هزینه‌های خرید و فروش‌هایش را هم درنیاورده، با این‌که مدام لبخند می‌زند، اما روی حرف‌هایش سایه‌ای از نگرانی است: «باور کنید می‌ترسم حساب‌وکتاب کنم. می‌ترسم کم بیاورم. غیر از جنس‌های مغازه ٥٠٠‌میلیون جنس در انبار دارم که باید آنها را هم بفروشم به شهرستان، تازه شما حساب کنید ٦ نفر هم این‌جا کار می‌کنند و آخر ماه حقوق می‌خواهند.»

این روزها در میدان بهارستان و خیابان ظهیرالاسلام جایی که بورس سالنامه‌فروش‌ها و کاغذفروش‌های تهران است، بیشتر سفارش‌ها به حداقل رسیده‌اند و بازار سفارشات سالنامه مثل سال‌های قبل روی تیراژهای بالا نمی‌چرخد: «نگذار مشتری دست خالی برود. تخفیف بده، بدون پاکت بفروش، برای سفارش‌های زیاد چند عدد سالنامه کوچک رایگان بگذار، بگذار دخل بچرخد.»

آرمان اینها را به شاگرد مغازه‌اش می‌گوید، ١٠‌سال است در این حرفه کار می‌کند و بازار شب عید را می‌شناسد: «امسال بازار از هرسال بدتر است، هرکار می‌کنیم فروشمان تکان چندانی نمی‌خورد، سودهایمان را خیلی پایین آوردیم، باور کنید برای ٥٠٠-٤٠٠ تومان سود روی هر سالنامه می‌آییم سرکار، اما باز هم خبری نیست. قبلا حداقل سفارش‌ سالنامه‌ها روی تیراژ ١٠٠٠جلد بود، اما امسال خیلی‌ها از خیر سفارش دادن گذشتند، آنهایی هم که ماندند، سفارش‌هایشان بسیار محدود و حساب‌شده بود، در حد١٠٠ یا٢٠٠ سالنامه.»

نه فقط آرمان که بیشتر مغازه‌داران گله از کم بودن سفارش‌ها دارند، سفارش‌های کم‌تیراژی که آنها را نگران کرده و اصلا نمی‌دانند همین سالنامه‌های تولیدشده تا ماه‌های اولیه ‌سال فروش می‌روند یا نه؟ چرا که اگر سالنامه‌ها در یک بازه زمانی تا بعد از‌ سال فروش نروند، بعد از آن عملا کالایی سوخته به شمار می‌آیند و باید به دستِ دست‌فروشان و کاغذ خمیرکن‌ها برسند.

تعیین قیمت هر سررسید در بورس کاغذفروش‌ها به نرخ کاغذ، چاپ، نوع جلد، طراحی و اندازه آن بستگی دارد، آن‌طور که می‌گویند سررسیدهای جیبی به‌طور متوسط از ٢٥٠٠ تومان شروع و بسته به قطع چاپ و جلد و ویژگی‌‌‌‌‌های دیگر این قیمت تا ٣٠‌هزار تومان برای هر عدد هم می‌رسد.

کسبه خیابان بهارستان و ظهیرالاسلام همه این مشکلات را مرتبط با افزایش ناگهانی قیمت کاغذ می‌بینند. تعدادی از بهارستانی‌ها این گرانی را در انحصار چهار، پنج‌ تاجر سرشناس می‌دانند؛ تجاری که از کره، چین و اندونزی کاغذ وارد می‌کنند و آن را به‌دست بنکداران می‌رسانند. برخی از کسبه معتقدند همه قیمت‌ها دست آنهاست و حتی در چنین وقت‌هایی دست به احتکار می‌زنند تا انواع کاغذها از انبارهای دیگر تخلیه و کاملا نایاب شود تا بعد خودشان چندین برابر قیمت واقعی آن را وارد بازار کنند. اما تعدادی دیگر هم معتقدند عمده‌ترین دلیل گرانی کاغذ «حذف ارز مبادله‌ای برای کاغذ وارداتی» است. البته علاوه‌بر افزایش نرخ ارز، عامل دیگر از نگاه آنها شرایطی است که برای تولید‌کنندگان داخلی به سختی پیش رفته تا جایی که به دلیل زیان‌ده بودن تولید خود را بشدت کاهش داده و محدود کرده‌اند.

کاغذهای داخلی به دست ما نمی‌رسد

مجتبی یکی از مغازه‌دار‌های کاغذفروشی عمده می‌گوید: «اتفاقا بازار فروش ما برعکس دیگر کاسب‌ها خوب است، چون وقتی کاغذ گران می‌شود، تولیدکنندگان هم از ترس نوسان قیمت در روزهای بعد سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است نیازشان را تأمین کنند، اما مسأله این‌جاست که برخلاف گفته مسئولان ما تولید داخلی نداریم یا اگر هم تولید داخلی باشد، به صورت محدود است و در اختیار ما قرار نمی‌گیرد، درنهایت ما مجبور به واردات کاغذ و عرضه آن با قیمت‌های کاذب هستیم.»

همان‌طور که مجتبی می‌گوید بازار کاغذ داخلی اوضاع مناسبی ندارد، پیش از این «غلامرضا شجاع»، نماینده تشکل‌های صنعت چاپ استان‌های کشور هم از خالی بودن بازار تولید کاغذ در داخل گفته بود: «حدود ٣٥‌درصد کاغذ روزنامه در داخل کشور تولید می‌شود، ولی معمولا با کمبود کاغذ روزنامه مواجه هستیم، اما در زمینه کاغذ چاپ و تحریر توانمندی تولیدی کمتر از ١٠‌درصد داریم و مقدار کاغذ کمی که تولید می‌شود، برای چاپ کارهای تک‌رنگ مثل کتاب‌های درسی است و شرکت کاغذ مازندران هم که ‌سال گذشته، تولید محدودی داشت با تعطیلی یکی از خط‌های تولید، عملا هیچ تولیدی در حوزه کاغذ چاپ و تحریر ندارد و غیر از این‌که کیفیت آن با کاغذهای قابل استفاده یکسان نیست، تولید آن هم بسیار محدود شده و می‌توان گفت تولید قابل توجهی ندارد.»

رئیس انجمن واردکنندگان کاغذ هم درباره این‌که از ابتدای سال‌جاری میلادی قیمت خمیر کاغذ در حدود ٢٥‌درصد افزایش یافته است، گفت: «همین افزایش قیمت در بازارهای جهانی در بازار داخلی نیز اثر گذاشته است. تا پیش از بازگشایی مدارس بازار کاغذ ایران در رکود به سر می‌برد، ولی با بازشدن مدارس و رشد تقاضا برای کتب کمک درسی و همچنین چاپ سررسید و تقویم برای ‌سال نو به یکباره میزان تقاضا در این بازار افزایش پیدا می‌کند.»

سال گذشته «ابوالفضل روغنی‌گلپایگانی»، رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای کشور اعلام کرد ایران در مجموع به ٢میلیون تن کاغذ نیاز دارد. در این بین ۳۵۰‌هزار تن کاغذ تحریر، ۱۰۰‌هزار تن کاغذ روزنامه و ۷۰۰‌هزار تن کاغذ بسته‌بندی مورد نیاز است. یکی از خواسته‌های کسبه در بازار واردات کاغذ به اندازه مصرف بازار است، چراکه تولیدکنندگان کاغذ از عدم‌حمایت تعرفه‌ای و مشکلات مربوط به تأمین نقدینگی گلایه دارند. هرچند در فروردین‌ماه ‌سال‌جاری رئیس‌جمهوری در بازدید از کارخانه تولید کاغذ در بهشهر از خودکفایی ایران در تولید کاغذ گفت، اما هیچ‌گاه هماهنگی لازم بین دستگاه‌های دولتی در دولت یازدهم و در ادامه دولت دوازدهم برای حمایت تعرفه‌ای ‌از تولیدکنندگان کاغذ شکل نگرفته است.

شیفت‌های خالی چاپخانه‌ها

همراه با نوسانات قیمت کاغذ بازار دیگر شغل‌های وابسته به آن هم دچار تغییرات ناگهانی شد. چاپخانه‌هایی که سفارش سالنامه گرفته بودند، باید کار را تحویل می‌دانند و مجبور به تهیه کاغذ با قیمت‌های نامتعارف شدند. چاپخانه‌داران می‌گویند حدود ٧٥‌درصد کار چاپ وابسته به کاغذ است و وقتی سالنامه‌ها برای فروش کم‌اند، یعنی چاپخانه‌ها کم‌کارتر شدند و تولیدکنندگان مجبور به گرفتن حداقل سود برای چرخش بازار هستند.

این روزها گران‌ترین کاغذ بازار، کاغذ گلاسه ایندر بورد است با کیلویی ٦هزار تومان و ارزان‌ترین کاغذ، کاغذ تحریر با حدود قیمت ٩٠ تا ١١٠ تومان که در بعضی روزها تا ١٣٠ تومان هم معامله می‌شود.

«رضا عمرانی»، مدیر داخلی یکی از چاپخانه‌های بزرگ تهران از وضع این روزهای چاپخانه‌ها و اوضاع شیفت‌های کاری خالی، بعد از گرانی کاغذ می‌گوید: «بیشتر مجلات، ماه‌نامه‌ها و... تیراژها و دوره انتشارها را پایین آوردند. دو هفته‌نامه‌ها، ماهنامه شدند، ماهنامه‌ها با تاخیری ١٠ روزه چاپ شدند و بسیاری از روزنامه‌ها صفحات‌شان را کم کردند، معمولا هر چند وقت یک‌بار قیمت کاغذ تغییر می‌کرد، اما الان چندسالی بود که چنین افزایشی نداشتیم. مثلا اوایل سال، یک رول کاغذ کاهی ٢٢٠٠ تومان بود که این اواخر به ٣٥٠٠ تومان رسید. این روزها در مجموعه ما گردش ماشین‌ها و چرخش کار به یک‌سوم قبل رسیده است. قبلا بچه‌های ما دو شیفت ١٢ ساعته، تمام وقت کار می‌کردند، اما الان که شب عید است، نهایتا دو شیفت ٦ یا ٨ ساعته می‌آیند و تازه حجم کار هم مثل قبل نیست. ما سال‌های قبل ترازهایمان به چند برابر حالت عادی می‌رسید و معلوم بود بازار شب عید است و ورد زبان‌ها این بود که چاپخانه شب عید هستیم، اما حالا تا نیمه نخست اسفند هم بازار پررونقی نداریم.»

او می‌گوید امسال به دلیل صرف‌نظر از چاپ سالنامه بانک‌های دولتی و به دنبال آن کاهش دیگر سفارش‌ها ضرری برابر با یک‌میلیارد و ٢٠٠هزار تومان داشته‌اند؛ «سال‌های قبل چاپخانه خودمان حدود ٢میلیاردو٢٠٠ تومان از سالنامه‌ها درآمد داشت که امسال این رقم به ٨٠٠‌میلیون رسیده است، چراکه علاوه‌بر بی‌رونقی بازار سفارش بسیاری از بانک‌ها یا حذف شد یا به حداقل رسید.»

هدایای هدفمند پایان سال

فارغ از ضررهای وارد شده به کاسبان و تولیدکنندگان برخی از نهادها و شرکت‌ها چند سالی است تصمیم گرفتند هدایا و یادبودهای آخر سال را هدفمندتر از سالنامه سال‌های قبل به مشتریان یا کارمندهایشان ارایه دهند، به‌طور مثال با وقوع زلزله کرمانشاه قرار بر آن شد تا بانک‌های دولتی هزینه سررسیدهایشان را برای بازسازی‌های این شهر پرداخت کنند که علاوه بر آن بخشی از بانک‌های خصوصی نیز همین تصمیم را اجرایی کردند، همین‌طور گروه‌های مختلف مردم‌نهاد هم با هدف کمک به ساخت مجدد، خرید کانکس و بهبود شرایط برای زلزله‌زدگان کرمانشاه از مردم خواستند تا هزینه‌های سالنامه را به عناوین مختلف به دست مردم کرمانشاه برسانند، مثلا گروه‌هایی راه‌اندازی شد که عواید خرید کتاب به جای سالنامه به دست آنها برسد یا به جای خرید سالنامه، هزینه‌‎ها به حساب معتبری واریز شود. بعضی شرکت‌های خصوصی آمبولانس خریدند، بعضی دیگر به جای سالنامه اپلیکیشن‌های تقویم طراحی کردند که علاوه بر تقویم، نقاط گردشگری کشور را هم معرفی می‌کند و... اما در این میان فقط بانک‌ها نبودند که جایگزینی برای سالنامه در نظر گرفتند، بلکه بعضی از نشرها هم پیشتاز شدند و پیش از این‌که متضرر شوند با ارزیابی بازار تصمیم گرفتند به جای سالنامه طرح‌های ویژه‌ای برای خرید کتاب به جای سالنامه برگزار کنند. طرحی که از پارسال بین شهروندان فرهنگ‌سازی شد و بسیاری از افراد به جای سالنامه کتاب هدیه دادند تا خود را به نام «حامی فرهنگ کتاب و کتابخوانی» هم معرفی کنند.

با تغییرات بازار و هدفمند کردن هدایای آخر ‌سال شرایط برای کسانی که این برنامه‌ریزی را در پیش گرفتند، بهتر شد و حتی تواستند گام مثبتی در جهت حفاظت از محیط‌زیست و همین‌طور بالا بردن فرهنگ کتابخوانی ایجاد کنند، اما کارشناسان معتقدند آنهایی که هنوز سرمایه‌گذاری‌هایشان محدود به سالنامه‌هاست دیگر برایشان مقرون به صرفه نیست. «حسن پاداشی»، عضو هیأت‌مدیره یکی از دفاتر تولید سالنامه در این‌باره می‌گوید: «معمولا آخر ‌سال همکاران قیمت‌های سررسیدها را کاهش می‌دهند تا سررسیدهایشان به فروش برسند، اما این نوع فروش، بازدهی که انتظار می‌رود را برای تولید‌کننده ندارد. سال‌های گذشته تولیدکنندگان کمتر بودند و حرفه‌ای‌تر، ولی حالا دفترسازها هم وارد این حوزه شده‌اند، البته هستند صحاف‌هایی هم که برای درآمد بیشتر وارد بازار سررسید شده‌اند. بسیاری از دفترسازها هم جلد سالنامه‌ها را بسیار پایین‌تر از قیمت اصلی به فروش می‌رسانند و همین دلیلی برای کاهش بازدهی دیگر تولیدکنندگان سررسید است.»

از طرفی دیگر شروع هر سال، طراح‌ها و برنامه‌نویس‌ها هم دست به کار می‌شوند و اپلیکیشن‌های تقویم و برنامه‌ریزی روزانه را راهی بازار می‌کنند، نرم‌افزارهایی که خیلی‎ها آن را به سالنامه‌های کاغذی ترجیح می‌دهند، بسیاری از این آپ‌ها رایگان و تعدادی دیگر هم با هزینه‌های یک‌سوم سالنامه‌های کاغذی در اختیار مردم قرار می‌گیرد. به علاوه این‌که افراد نرم‌افزارها را مرتب، برنامه‌ریزی‌شده و دقیق می‌دانند، درواقع این نرم‌افزارها قابلیت یادآوری، تنظیم ساعت، مشخص کردن روزهای خاص و.... را دارند که در سالنامه‌های کاغذی وظیفه این برنامه‌ریزی و به خاطر ماندن‌ها با خود افراد است، در نتیجه با نصب این اپلیکیشن‌ها بسیاری از مشتریان سالنامه‌های کاغذی از چرخه خرید حذف می‌شوند و ترجیح می‌دهند کارهای روزانه‌شان را منظم‌تر یادداشت کنند و حتی بدون آن‌که دفتری را با خود جابه‌جا کنند، همیشه در تلفن‌همراه یا رایانه شخصی‌شان به برنامه‌ها و اهداف‌شان دسترسی داشته باشند. درست همان کاری که تا چند‌ سال پیش با سالنامه‌ها انجام می‌شد و برنامه‌ها روی کاغذ می‌آمد، حالا برای گروهی به صورت دیجیتالی انجام می‌شود. آن‌طور که مردم از اپ‌ها و نرم‌افزارها استقبال می‌کنند و از ویژگی‌های آنها هم رضایت دارند، می‌توان گفت که با افزایش تعداد این نرم‌افزارها و قابلیت‌های جدید آنها هم می‌توانند یکی از عوامل کاهش تقاضا در بازار سالنامه‌ها باشند.

با همه این شرایط پاساژها و مغازه‌های بهارستان امسال هم مثل سال‌های قبل به کارشان ادامه می‌دهند، اما این‌که این‌بار چه سودی در انتظار آنهاست را سفارشات روزهای باقی مانده تا آخر ‌سال مشخص می‌کند. روزهایی که می‌گویند: «کاش ورشکسته نشویم.» هرچقدر کم اما باز هم سفارش می‌گیرند تا شرایط بازار تکانی بخورد، شاگرد مغازه‌ها هم کاغذ روی دوششان می‌اندازند و سالنامه‌ها را روی هم می‌چینند به این امید که‌ سال بعد هم سر کار بمانند. آنهایی هم که زودتر وارد بازار هدیه و یادبودهای جایگزین برای آخر‌ سال شدند، این روزها حال بهتری دارند و تلاش می‌کنند مشتری‌ها را به سوی هدایای هدفمند ببرند. یادبودهایی که شاید درختی برایشان قطع نشده باشد و تا‌ سال دیگر در قفسه‌ها خاک نخورند یا پس از گذشتن تاریخ انقضای‌شان خمیر نشوند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x