![پیشنهاد جنجالی دانمارکیها: خرید کالیفرنیا در ازای گرینلند! پیشنهاد جنجالی دانمارکیها: خرید کالیفرنیا در ازای گرینلند!](/files/fa/news/1403/11/22/8143276_224.jpg)
خدمات، رمز پیروزی در جنگ تجاری/ چرا خدمات عامل کلیدی رقابت اقتصادی آمریکا و چین است؟
![خدمات، رمز پیروزی در جنگ تجاری/ چرا خدمات عامل کلیدی رقابت اقتصادی آمریکا و چین است؟ خدمات، رمز پیروزی در جنگ تجاری/ چرا خدمات عامل کلیدی رقابت اقتصادی آمریکا و چین است؟](/files/fa/news/1403/11/21/8142360_964.jpg)
هیچ شکی نیست که ایالات متحده در رقابت اقتصادی شدیدی با جمهوری خلق چین (PRC) قرار دارد. نحوه این رقابت بستگی زیادی به سیاستهایی دارد که دولت ترامپ در چهار سال آینده اتخاذ خواهد کرد، با این حال هنوز فرصتهای زیادی برای یادگیری از تجربیات چهار سال گذشته وجود دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین، اندیشکده آمریکایی «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» در خصوص اعمال تعرفههای تجاری از سوی آمریکا نوشت: مانند دولت ترامپ، دولت بایدن نیز تعرفههای سنگینی بر چین وضع کرد و هر دو دولت این کار را تا حد زیادی برای حمایت از تولید داخلی انجام دادند. در دو هفته اول دولت دوم ترامپ، تعرفههای بیشتری بر کالاهای وارداتی از جمهوری خلق چین اعمال شد.
در حالی که رئیسجمهور ترامپ در دوره اول خود از کسری تجاری دوجانبه شکایت داشت و توافق فاز یک را تبلیغ میکرد که قرار بود این مشکل را اصلاح کند (این اتفاق نیفتاد)، دولت بایدن بر وابستگیهای حیاتی در زنجیرههای تأمین مانند نیمهرساناها، باتریهای خودروهای الکتریکی و مواد معدنی مورد نیاز برای آنها تمرکز کرد. آنچه که از هر دو استراتژی برای رقابت با چین غایب است، تمرکز بر چیزی است که اغلب بهعنوان عامل نادیدهگرفتهشده رقابتپذیری ایالات متحده شناخته میشود: خدمات.
به طور کلی، خدمات حدود ۷۵ درصد از اقتصاد ایالات متحده را تشکیل میدهند و این کشور بازار جهانی خدمات قابل تجارت را در دست دارد. بخش خدمات قابل تجارت، شامل امور مالی، خدمات حقوقی، مراقبتهای بهداشتی و خدمات فناوری پیشرفته، بیشتر از تمام تولیدات صنعتی ایالات متحده را به کار گرفته است. تجارت خدمات در سال ۲۰۲۳، ۷.۹ تریلیون دلار از صادرات جهانی را تشکیل داد که ایالات متحده سهم یک تریلیون دلاری از آن داشت و با تقریبا ۳۰۰ میلیارد دلار مازاد تجاری مواجه بود. در سال ۲۰۲۳، جمهوری خلق چین کسری تجاری خالص بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار در خدمات داشت. همانطور که ریچارد بالدون و دیگران اشاره کردهاند، در حالی که تجارت کالاهای مصرفی از زمان رکود بزرگ به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی جهانی متوقف شده، تجارت خدمات همچنان در حال رشد است. ایالات متحده همچنان یکی از سریعترین صادرکنندگان خدمات در میان کشورهای توسعهیافته است. در عین حال، تحقیقاتی که خودم انجام دادهام نشان میدهد که برخی از بزرگترین و جهانیترین شرکتهای ایالات متحده، تأسیسات تولیدی موجود خود را برای تولید خدمات قابل تجارت مجدداً مورد استفاده قرار دادهاند.
بخش خدمات قابل تجارت نه تنها به دلیل اندازهاش بلکه به دلیل رشد بهرهوریاش برای اقتصاد ایالات متحده اهمیت حیاتی دارد. تقریباً تمام رشد بهرهوری ایالات متحده در دهه گذشته از خدمات آمده است، و صنایع خدمات قابل تجارت نقش برجستهای در این روند ایفا کردهاند. در عین حال، بهرهوری تولیدی ایالات متحده در ۱۵ سال گذشته متوقف شده است. و علیرغم سرمایهگذاریهای عظیم از سوی دولت و بخش خصوصی در چهار سال گذشته، بهرهوری کل عوامل تولید در بخش تولید در دوره دولت بایدن کاهش یافته است. واضح است که هیچ راهی برای قضاوت قطعی در مورد اینکه کدام کشور در رقابت اقتصادی میان ایالات متحده و جمهوری خلق چین برنده است وجود ندارد، اما هیچ شکی نیست که رشد اقتصادی در مرکز این رقابت قرار دارد. بدون رشد خدمات، ایالات متحده در حال سرگردانی خواهد بود.
ممکن است استدلال شود که علیرغم اینکه این بخشها سهم زیادی از درآمد ملی ما را تشکیل میدهند و رشد را هدایت میکنند، آنها هنوز از نظر امنیت اقتصادی اهمیت کمتری دارند زیرا این امر توسط توانایی ما در تولید کالاهای فیزیکی (یعنی تولید) تعیین میشود. حتی اگر این استدلال درست باشد، خدمات قابل تجارت همچنان نقش حیاتی در این بخش از اقتصاد ایفا میکنند. طبق بهترین برآوردهای موجود، بیش از ۳۰ درصد از ارزش صادرات کالاها در واقع خدمات قابل تجارت تعبیهشده است (مثلاً همه چیز از نرمافزار خودرو یا ساعت هوشمند شما گرفته تا خدمات لجستیکی که زنجیرههای تأمین را مدیریت میکنند). به این ترتیب، نوآوریها در صنایع خدماتی ایالات متحده به طور غیرمستقیم به رقابتپذیری تولیدی ایالات متحده کمک میکنند.
علاوه بر این، شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهند خدمات قابل تجارت پیشرفته، مانند نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، میتوانند به طور مستقیم بهرهوری تولیدی را افزایش دهند. در حالی که هنوز منتظریم تا هوش مصنوعی به افزایش بهرهوری کل منجر شود، یک مقاله تحقیقاتی جدید و عالی از آیدان تونر-راجرز، افزایش بهرهوری چشمگیر حاصل از استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود نرخ کشف ترکیبات جدید در علوم مواد را مستند کرده است. تونر-راجرز نشان میدهد که محققان با استفاده از هوش مصنوعی ۴۴ درصد مواد بیشتری کشف کردند که منجر به ۳۹ درصد ثبت اختراعات بیشتر و افزایش ۱۷ درصدی نوآوری محصول شد. اگر این دستاوردها را در سایر صنایع نیز بتوان تکرار کرد، تأثیرات عظیمی برای بهرهوری تولیدی ایالات متحده خواهد داشت و در نتیجه نقش حیاتی در رقابت اقتصادی با جمهوری خلق چین ایفا خواهد کرد.
خدمات پیشرفته در شکل فعلی رقابت ما با جمهوری خلق چین از اهمیت زیادی برخوردار است، اما مهم است که به یاد داشته باشیم که قدرت کنونی ما در این صنایع حاصل سرمایهگذاریهای هوشمندانهای است که ایالات متحده در گذشته انجام داده است. سیستم آموزشی ایالات متحده، سیاست مهاجرتی، رژیمهای نظارتی، سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال و فضای مطلوب سرمایهگذاری همه زمینهساز مزیت رقابتی کنونی ما در این صنایع بوده است.
نیروی کار ماهر و تحصیلکرده به مدت طولانی یکی از عوامل مهم نوآوری در ایالات متحده و منبع مزیت نسبی در صنایع پیشرفته بوده است. به دلیل قوانین GI Bill، قانون آموزش ابتدایی و متوسطه، قانون آموزش دفاع ملی و بسیاری از دیگر سرمایهگذاریهای حیاتی در آموزش، ایالات متحده به مدت طولانی یکی از تحصیلکردهترین جمعیتها را در جهان داشته است، اما کشورهای دیگر از جمله چین در حال رقابت سریع هستند. در چین، متوسط سالهای تحصیل برای کسانی که در سن کار قرار دارند در ۳۰ سال گذشته دو برابر شده است. برای ایالات متحده، این شاخص به کاهش یافته است و در سال ۲۰۲۴، نمرات خواندن کودکان ایالات متحده به پایینترین حد خود رسید. به جای حذف وزارت آموزش و پرورش، همانطور که ترامپ پیشنهاد داده است، دولت باید به گسترش بودجه فدرال برای آموزش ابتدایی و متوسطه و افزایش بودجه تحقیقاتی از طریق دانشگاهها و آزمایشگاههای ملی فکر کند.
در طول تاریخ ایالات متحده، مهاجرت همچنین منبع ضروری استعداد بوده که به نوآوری در ایالات متحده کمک کرده است. در غیاب اصلاحات جامع مهاجرتی، ویزاهای مهارتی موجود نتواستهاند با تقاضا همگام شوند، و این منجر به انجام کمتر تحقیق و توسعه (R&D) در ایالات متحده شده است. تحقیقات بریتا گلنن نشان میدهد که زمانی که شرکتهای ایالات متحده به دلیل کمبود دسترسی به ویزاهای H۱-B محدود میشوند، تحقیق و توسعه خود را به کانادا منتقل میکنند، جایی که میتوانند استعدادهای بیشتری را استخدام کنند. با گسترش تعداد ویزاهای مهارتی و اجازه دادن به کارگران برای اقامت در کشور پس از پایان ویزاهای آموزشی (مانند ویزاهای J)، ایالات متحده میتواند استعداد بیشتری جذب کرده و نوآوری بیشتری را تشویق کند.
اکوسیستم نوآوری ایالات متحده همچنین توسط محیط نظارتی آن تقویت شده است که به کارآفرینان اجازه داده است تا شرکتهای خود را در گاراژ شروع کنند و بسیاری از این شرکتها تبدیل به بزرگترین، سودآورترین و نوآورترین شرکتهای جهان شدند. با این حال، محیط رقابتی که در دهه ۱۹۸۰ وجود داشت با آنچه امروز داریم متفاوت است. در ۴۰ سال گذشته، نرخ تأسیس شرکتهای فناوری پیشرفته جدید تقریباً نصف شده است. با نیمی از استارتاپهای جدید، ایالات متحده ممکن است در سالها و دهههای آینده نیمی از شرکتهای تکشاخ خود را از دست بدهد. افزایش هماهنگی نظارتی با متحدان و شرکا، کاهش موانع نظارتی داخلی برای ورود، حفظ هزینهها با اجتناب از تعرفههای غیرضروری بر ورودیها و گسترش دسترسی به اعتبار برای کارآفرینان میتواند به صنایع خدمات پیشرفته و اقتصاد به طور کلی سود برساند.
تولید و استفاده از خدمات غیرملموس، که در تمام جنبههای زندگی ما تعبیه شدهاند، جبهه حیاتی در رقابت اقتصادی بین ایالات متحده و چین است. مانند سایر جبههها، هیچکدام از طرفین از موفقیت خود اطمینان ندارند و سیاستهایی که در سالهای آینده اتخاذ میکنیم نقش حیاتی در نحوه پیشرفت این رقابت خواهند داشت. تا آنجا که ایالات متحده در حال حاضر از برتری برخوردار است، این برتری نتیجه سیاستهای هوشمندانهای است که در دههها گذشته اتخاذ شده است. اگر میخواهیم این موفقیت ادامه یابد، باید در چهار سال آینده و فراتر از آن، همان نوع سیاستهای بازارمحور، حامی استعداد و حامی نوآوری را در اولویت قرار دهیم. به همان اندازه مهم است که ایالات متحده از اتخاذ سیاستهایی که نوآوری در بخش خدمات را محدود میکنند خودداری کند. تعرفهها، کنترلهای صادراتی، بررسی سرمایهگذاریها و سیاستهای امنیت تحقیقاتی ممکن است برای محافظت از برخی صنایع و جنبههای امنیت ملی ما اهمیت داشته باشند، اما هزینههایی نیز دارند. بسیاری از این هزینهها ممکن است در حال حاضر کوچک به نظر برسند، اما همانطور که مزایای سیاستهای هوشمندانه در طول زمان تجمیع میشود، جریمههای نوآوریهای محقق نشده نیز همینطور خواهند بود. و در پایان، نوآوری نقش تعیینکنندهای در تعیین برنده این رقابت اقتصادی خواهد داشت.
نویسنده: فیلیپ لاک مدیر برنامه اقتصاد و رئیس کرسی تجارت بینالملل در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن، دی.سی