چین برنده تصمیم جدید ترامپ
دونالد ترامپ با اعلام خروج از موافقتنامه پاریس درباره تغییر آب و هوا، عملا آمریکا را در تقابل با همه جهان و ١٩١ کشوری که به آن پیوستهاند، قرار داده است.
او که در جریان مبارزات انتخاباتی گرمایش زمین را فریبی از جانب چین توصیف کرده بود، در سخنرانی خود گفت: «انتخاب شدهام تا مردم پیتزبورگ را نمایندگی کنم نه مردم پاریس را».
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، از سخنان دوپهلو و ناروشن پوتین در این مورد که بگذریم، تقریبا تمامی کشورها و در رأس آنها کشورهای اروپایی و چین بهروشنی با اقدام ترامپ مخالفت کرده و آن را بر عزم خود برای ادامه روند پاریس که پایهای نیرومند در علوم و افکار عمومی جهانی دارد، بیتأثیر دانستند. رهبران فرانسه، آلمان و ایتالیا در اقدامی کمسابقه با صدور بیانیه مشترکی ضمن ابراز تأسف، روند پاریس را بازگشتناپذیر و موافقتنامه را غیرقابلمذاکره خواندند. مرکل در واکنش به اقدامات ترامپ گفت: «اروپا باید سرنوشتش را در دست خود بگیرد و زمان آنکه قاره بتواند روی دیگران حساب کند تا حدودی به سر آمده».
از طرفی، مخالفت ٣٠ ایالت و شمار زیادی از شهرها و شرکتهای بزرگ آمریکایی با اقدام ترامپ و تأکید آنها بر اجرای توافقنامه پاریس، میتواند موقعیت مخالفان ترامپ در سطح بینالمللی را تقویت کند. با توجه به دیگر ابعاد سیاست خارجی ترامپ، تردیدهایی که اینک در مورد روابط آمریکا و اروپا پدید آمده، از نظر کیفی با هر دوره دیگری متفاوت است. اگر دیگر کشورها بیاعتنا به اقدامات آمریکا به سیاستهایشان در ارتباط با تغییرات اقلیمی ادامه میدهند، میتوان گفت مبنایی بیسابقه برای انزوای بینالمللی آمریکا به وجود آمده است.
خاصه آنکه اقدام اخیر آمریکا تنها یکی از اقداماتی است که دولت ترامپ از طریق آنها حساب خود را از بقیه جهان و بهویژه متحدان سنتی جدا کرده است. ترامپ همچنین با کاهش ٣٠درصدی بودجه وزارت خارجه و آژانس توسعه بینالمللی آمریکا و نیز اعلام کاهش حقالسهم آمریکا در سازمان ملل از یک سو و پیشنهاد افزایش ٥٤میلیاردی بودجه نظامی از سوی دیگر، نشان داد نسبت به قدرت نرم از جمله دیپلماسی، دیپلماسی عمومی، نظر شهروندان دیگر کشورها و همکاریهای بینالمللی بیاعتناست.
مخالفان ترامپ برآناند که او آمریکا را به بازی حاصل جمع صفر کشانده، امنیت و رفاه آمریکا و دیگر مناطق جهان را در تقابل با هم میبیند، از این طریق صحنه را به سود رقبا ترک کرده و موقعیتی را که آمریکا در ٧٠ سال گذشته از طریق ایجاد شبکهای از ائتلافها و اتحادها ایجاد کرده بود، به خطر انداخته است؛ در نتیجه نیاز احتمالی آمریکا به حمایت دیگران در آینده میتواند بیپاسخ بماند.
سؤال سوزان رایس، مشاور امنیت ملی اوباما، در مقالهای در نیویورکتایمز این است که اگر بحرانی مثلا در دریای چین جنوبی یا یک بیماری واگیردار مثل ابولا یا... رخ دهد، آمریکا چگونه میتواند دوباره متحدان را گرد هم آورد. ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی، نیز به نیویورکتایمز گفت، برخی تصور میکردند که ترامپ جهان را برای مداخلات روسیه امن میکند. ممکن است همینطور باشد. اما قطعا او جهان را برای [گسترش] نفوذ چین امنتر کرده است».
بیشک، سیاست «آمریکا نخست» ترامپ میتواند حامل نطفه انزوای بینالمللی آمریکا باشد. شرایط جدید قطعا موجب میشود تا هم دوستان آمریکا و هم رقبای آن برای پرکردن خلأ و ایجاد نظم جهانی جدیدی متناسب با شرایط جدید تلاش کنند. تقریبا اجماع وجود دارد که در شرایط جدید ضمن اینکه روسیه بسیار منتفع میشود، اما بهترین فرصت نصیب چین شده تا هم در شکلدادن به تجارت بینالمللی و استانداردهای زیستمحیطی و هم سرمایهگذاریهای استراتژیک که بیشترین نفوذ را برای چین فراهم میکند، فعال شود.
نخستوزیر چین که همزمان به برلین و بروکسل سفر کرده بود، در ملاقاتهای خود بر همبستگی با اروپا و افزایش تلاشهای چین برای مقابله با گرمایش زمین تأکید کرد. چین اکنون خلاف آمریکا از «مسئولیت بینالمللی» در زمینه مبارزه با تغییرات اقلیمی سخن میگوید و از این فرصت برای همکاری و مشارکت با اروپا به عنوان جزئی از یک راهبرد ایجاد توازن در برابر آمریکا بهره میبرد. مقامات چین در پرتو سیاستهای ترامپ امیدوارند که همکاریشان با اروپا برای مبارزه با گرمایش زمین بتواند زمینهساز همکاریهای گستردهتر شود. چین با اعلام «ابتکار کمربند و جاده» و نیز طرحی عظیم شبیه طرح مارشال با بودجه یک تریلیون دلار، برای سرمایهگذاریها و پروژههای بینالمللی در آفریقا، آسیا و اروپا بیشک درصدد زدن مُهر خود بر سازمانهای قدیمی تحت نفوذ آمریکا و شکلدهی به تجارت در چارچوب شرایط خود است. این سیاستها قطعا میتواند عوارض ژئوپلیتیک مثلا در دریای جنوب چین و... نیز داشته باشد.