دستپاچگی بیمورد در مواجهه با ترامپ
صبح چهارشنبه اعلام نتایج انتخابات آمریکا، تقریباً همگی ناظران را بهتزده کرد. در حالیکه اکثریت قریب به اتفاق نظرسنجیها پیروزی کلینتون را پیشبینی میکردند، دونالد ترامپ شگفتیساز شد و توانست رقیب پرسابقه و بلندآوازه در سیاستش را شکست دهد.
شوک وارده بسیاری از سیاستمداران و البته بازارهای مالی را به واکنش منفی واداشت. بسیاری از اقتصادهای شرق آسیا که بخش بزرگی از تولید ناخالص ملی شان را صادرات به آمریکا تشکیل میدهد، با توجه به شعارهای آقای ترامپ در خصوص حمایت از صنایع داخلی آمریکا و مخالفت با قراردادهای تجاری بینالمللی، از نتیجه بهدستآمده بیمناک هستند. دولتمردان اروپایی از احتمال جدیت وی در قطع و یا کاهش همکاریهای فیمابین در هراسند. از سوی دیگر، برخی تفسیرگران سیاسی نیز با نگاهی پر از تأسف، بر اتهامات اخلاقی و یا شعارهای راستگرایانه تند و تیز ترامپ انگشت گذاشته و انتخاب وی را نمادی از مرگ اخلاق و آرمانخواهی سیاسی دانستهاند. بسیاری از رسانهها مایلند او را فردی بیهویت در عرصه سیاست، بدون برنامه سیاسی و یا نفرت پراکن و نژادپرست دانستهاند. این قبیل اتهامات علیه او کم و نیستند و این نگاه، حتی به برخی تفسیرگران داخلی هم سرایت کردهاست و آنان نیز در همراهی با بسیاری از تحلیلگران در جهان دچار بهت و یا وحشت شدهاند.
قصد این نوشتار اما، ارزشیابی شخصیت ترامپ و یا راستیآزمایی تمامی اتهامات رسانهای علیه وی نیست و اساساً در تحلیل اثر انتخاب وی بر اقتصاد و منافع ایران، و همچنین در تعیین استراتژی مناسب برای مواجهه با شرایط جدید، مواردی نظیر شخصیت فرد و روابط و مسائل شخصی و ادعاهای رسانهای، مبنای مناسبی نخواهند بود. آنچه در عمل اهمیت ویژه دارد سیاستها و رفتار عملی سران سیاسی میباشد و تحلیل مواجهه جمهوری اسلامی ایران با دونالد ترامپ نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در حسرت کدام محسنات کلینتون آه میکشیم؟
پیش از آنکه مستقیماً نسبت منافع ایران را با ترامپ ارزیابی کنیم باید از تفسیرگران داخلی که از انتخاب ترامپ متأسف و نگران هستند پرسید که انتخاب هیلاری کلینتون چه محاسنی برای ایران دربرداشت که اکنون باید غصهدار برگزیده نشدن وی باشیم؟ هیلاری کلینتون علیرغم برچسب دموکرات و ادعای حمایت از حقوق بشر، دوست و متحد بسیار نزدیک حکام عرب منطقه میباشد و با توجه به حمایتهای مالی گشادهدستانه سران عرب (که کوچکترین اعتنایی هم به حقوق بشر ندارند) وعدههای جدی در خصوص حمایت از آنان و اعمال فشار بر ایران داده بود. همچنین هیلاری کلینتون در مقایسه با رقیبش بسیار به رژیم صهیونیستی نزدیکتر به شمار میرود و اساساً کلینتونها دارای روابط دیرینهای با این رژیم هستند. لذا علیرغم آنکه در بادی امر به نظر میرسد که هیلاری کلینتون در اجرای برجام، مزاحمت کمتری را ایجاد مینمود اما وابستگیهای وی به لابیهای متعدد (عمدتاً ضدایران و کشورهای نزدیک به ایران) وی را به سمت اتخاذ رویکردی تخاصمآمیز و محدودکننده علیه ایران سوق میداد. سخنان بیپروا و تهاجمی هیلاری کلینتون علیه ایران و علیه مسائل مورد درگیری ایران کم نیستند. راهبردهای وی در مسائل منطقه خاورمیانه کاملاً مبتنی بر محدودسازی ایران میبود. این رویکرد در کمترین ارزیابی، میتوانست هزینههای فراوانی برای ایران ایجاد نماید و به درگیری ایران در فهرست بلندبالایی از مشکلات و موضوعات بیانجامد. در حقیقت به طور خلاصه ارزیابی نویسنده این سطور آن است که انتخاب هیلاری کلینتون به سمت ریاست جمهوری آمریکا خطری بود که از بیخ گوش ایران گذشت.
ترامپ کجای کار ایستاده است؟
در همین موارد، تحلیل وضعیت دونالد ترامپ میتواند جالب باشد. در خصوص روابط با اعراب باید توجه کرد که گرچه گفته میشود که دونالد ترامپ از حمایت حزب متبوعش بهرهای نبردهاست اما نمیتوان باور کرد که برپایی یک کمپین عظیم انتخاباتی بدون حمایت حامیان جدی امکانپذیر باشد. بهطور سنتی شرکتها و کارتلهای بزرگ نفتی از کاندیداهای جمهوریخواه حمایت مینمایند. بدیهی است که اقدام عربستان سعودی برای کاهش چشمگیر قیمت نفت به قصد غیراقتصادی نمودن تولید نفت شیل در آمریکا برای این کمپانیها بسیار زیانبار و مایه خشم بودهاست. این موضوع میتواند یکی از مهمترین عوامل نگاه منفی دولت آینده آمریکا به حکام عرب باشد. این امر یک نوع رقابت بین آمریکا و عربستان ایجاد نموده و در حقیقت تضعیف عربستان سعودی کاملاً در جهت منافع حامیان دولت تازه آمریکا خواهد بود. در خصوص رژیم صهیونیستی نیز گرچه ترامپ خود را به عنوان دوست و هم پیمان آن رژیم معرفی نموده است، اما ماهیت عمل گرا و منفعت طلب ترامپ مانع از آن خواهد شد که منافع آمریکا را بر سر حمایت بی چون و چرا از چنین هم پیمانی بگذارد. در مورد مسائل خاورمیانه نیز تمایل ترامپ به عبور بی دردسر و کم هزینه از منازعات این منطقه است؛ چرا که در نظر وی، رقبای منطقه ای ایران، هم پیمانان ارزشمندی به حساب نمی آیند و حتی مسبب و مقصر بسیاری از مشکلات اقتصادی و امنیتی ایالات متحده هستند. مهم ترین مسأله اما برای بسیاری از شهروندان و دولتمردان ایرانی، مسأله برجام است. یکی دو باری در طی مناظرات و خارج از آن، ترامپ به برجام تاخته است؛ اما فراموش نکنیم که ترامپ موضع خود را از پاره کردن برجام به مذاکرات بهتر تعدیل کرد و همین ترامپ کسی بود که در ماجرای خرید هواپیما از غرب، با اصل قضیه مخالفتی نکرد. تنها اعتراض او به این امر بود که چرا شرکت آمریکایی بوئینگ از قافله جا مانده است. لذا از همین نشانه ها می توان نتیجه گرفت که چنین شخصی خطر اساسی برای برجام نخواهد داشت. از یک نظر، انتخاب دونالد ترامپ حتی ممکن است به تقویت برجام بیانجامد. از آنجایی که در ماه ها و سال گذشته علیرغم تصویب و تأیید برجام، شرکت ها و بانک های خارجی از ترس رفتار نامشخص رئیس جمهور بعدی (به ویژه اگر جمهوری خواه و به طور خاص اگر ترامپ باشد) از کار کردن با ایران هراس داشتند و عملاً برجام بر زمین مانده بود، حال با آمدن آقای ترامپ و تعیین تکلیف نوع برخورد او با برجام، وضعیت برای همگان روشن خواه شد و به تدریج با اطمینان بیشتری، همکاری ها و قراردادها با ایران شکل خواهد گرفت.
ناآمادگی دستگاه سیاست خارجی
در این میان، واکنش دولتمردان و دستگاه دیپلماسی ایران، قدری شتاب زده و حتی تهاجمی به نظر می-رسد. هر دو صحبتی که در روز نخست انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آتی آمریکا از رئیس جمهمور و وزیر امور خارجه کشورمان بازتاب یافت تا حدود زیادی اخطارگونه و تهدیدآمیز بود. گرچه به طور سنتی، جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه ارتباطی با امریکا نداشته و سیاست خود را با تغییر دولتها در آمریکا تنظیم نمی کند، اما ارسال چنین "پالس های منفی" در ابتدای کار یک دولت جدید به دور از خرد دیپلماتیک و هوشمندی سیاسی است. بدیهی است که نشان دادن ذوق زدگی از انتخاب یک رئیس جمهور در آمریکا از روش همیشگی جمهوری اسلامی به دور بوده و با شأن ایران مغایر است، اما القای پیام های منفی و پرخاشگرانه در همین ابتدای کار نیز معقول نبوده و محلی از اعراب ندارد.
به نظر می رسد که با توجه به نتایج نظرسنجی ها، دستگاه سیاست خارجی دولت ایران برای مواجهه با خانم کلینتون آماده شده و خود را تجهیز نموده بود. در همین راستا کلیه استراتژی ها بر اساس انتخاب هیلاری کلینتون تنظیم شده بود و حال که برخلاف پیش بینی ها دونالد ترامپ به کاخ سفید راه یافته است دستگاه سیاست خارجی دولت، استراتژی مشخصی نداشته و به نوعی سردرگم است. این در حالی است که دستگاه دیپلماسی ایران دارای نیروها و کارشناسان برجسته و تراز اولی می باشد و در سایه تدبیر و رهنمودهای مقام معظم رهبری توانایی حل و فصل هر مشکلی را دارد؛ همانطور که تا کنون و در برهه های مختلف این توانایی را از خود نشان داده است. همچنین مقام معظم رهبری همواره حمایت قاطع خود را از تیم سیاست خارجی فعلی بیان نموده اند؛ لذا جا دارد که دستگاه سیاست خارجی هر چه سریع تر از سردرگمی و دستپاچگی خارج شده و استراتژی یا استراتژی های مناسب را برای مواجهه با شرایط جدید تدوین نماید و شرایط را با حوصله و طمأنینه که ویژگی همیشگی رفتار جمهوری اسلامی ایران است مدیریت کند تا رقبای موجود نتوانند شرایط فعلی را تبدیل به فرصتی جهت بهرهبرداری خود نمایند.
* کارشناس اقتصادی