رقابت، کلید رشد کسبوکارهای نوپای دیجیتالی
چندی پیش خبر شکایت صداوسیما از وبسایت آپارات، آپارات کودک و سینمای خانگی آپارات به نام فیلیمو را شنیدیم. دلایل این شکایت هم کاملاً شفاف اعلام نشد، اما ظاهراً دعوا برسر مجوزها و حقوق مالکیت فکری بود.
مدیر آپارات هم در نامهای جواب شکایت صداوسیما را داد و اعلام کرد که تمامی فعالیتها قانونی است. این نمونه از کشمکشها در ایران بسیار زیاد اتفاق میافتد. اساساً هر سرویس به صورت خصوصی بعد از مدتی با چنین موانعی روبهرو خواهد شد. سرویس آپارات که با استفاده از نردبانهای پنهان و فرصتهایی مانند فیلترینگ سایت یوتیوب تا به اینجا رسیده، حال وارد این بازی شده است. در این نوشته قصد دارم ریشه این نوع کشمکشها را در ایران بررسی کنم. به طور کلی آینده کسبوکارهایی مانند آپارات و کسبوکارهای نوپا (Startups) خصوصاً در حوزه فناوری اطلاعات، در ایران چگونه هست و چقدر فرصت برای این جنس شرکتها وجود دارد؟
رقابت برای رشد
همه ما انسانها میل به کمال و رشد کردن داریم. همه دوست داریم روز به روز تکمیلتر بشویم و از دیروز خود بهتر باشیم. محرک پنهانی که پشت تمامی این امیال قرار دارد، حتی در رده انسانی، عاملی است به اسم رقابت. ما دوست داریم از هم نوعان خود بهتر باشیم تا بهتر دیده شویم. همین تحلیل در سطح بنگاهی و اقتصادی هم وجود دارد. اساساً رشد در جایی است که رقابت تعریف شده باشد. رقابت به عنوان محرک اصلی اقتصادی در همه جای دنیا به رشد بنگاهها کمک خواهد کرد. بازار انحصاری به رشد نیاز ندارد، به دلیل آنکه نیازی به آن ندارد. بنگاهی که در صنعتی انحصاری فعالیت میکند، همیشه پیشتاز خواهد بود. البته این پیشتازی دلیلی بر بهترین بودن نیست، بلکه به معنی اولین بودن است و معمولاً این اولین بودن خواستههای بنگاهها را ارضاء خواهد کرد. در نتیجه بنگاه با همین شرایط به کار خود ادامه میدهد و مخاطبین بنگاه هم گزینه دیگری نخواهند داشت. نگاهی به صنعت خودروسازی ایران و مقایسه آن با شرکتهای تویوتا و هیوندا و دیگر شرکتها به راحتی این موضوع را باز میکند.
در روزگار ما عمر دولت به پایان رسیده است. یعنی غول انحصاری اقتصاد، اواخر عمر خود را به سر میبرد. به این معنا که بنگاههای دولتی ظرفیتشان به پایان رسیده و دیگر افراد فرصت خودنمایی در این بنگاهها را ندارند. در نتیجه، در اقتصاد فعلی یا باید کسبوکاری نو آفرید (کارآفرینی) یا باید برای کسبوکارهای آفریده شده توسط دیگران فعالیت کرد. همین دلیلی برای ظهور کسبوکارهای نوپا در دنیا و در ایران شد. آپارات، کافه بازار، دیوار و تمامی این شرکتها در همین راستا به وجود آمدهاند. نکته کلیدی درباره کسبوکارهای نوپا، رابطه تنگاتنگ آنها با نوآوری است. حال در این فضای رقابتی بنگاهی موفقتر خواهد بود که نوآورتر باشد و از ابزار تکنولوژیکی خود به بهترین نحو استفاده کند. اما گاهاً نوآوری همیشه دلیلی بر موفق بودن نیست. ممکن است شما در بازار بسیار نوآور باشید و به خوبی از تکنولوژی استفاده کنید، اما نتوانید موفق باشید. درواقع اینجا محیط تعیینکنندهترین عنصر حاضر در مسیر کسبوکارهای نوپا است.
اثر محیطی و اکوسیستم نوآوری
در برخی موارد یک شرکت نوپا تمامی ملزومات نوآوری را پیادهسازی میکند ولی باز به نتیجه نمیرسد. دلیل این شکست را میتوانیم در اثرات محیطی ببینیم. بگذارید با چند مثال توضیح دهیم. یک استاد اقتصاد دانشگاه ممکن است وضعیت مالی بسیار خوبی نداشته باشد اما در طرف مقابل همکلاس همان استاد که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده و به بازار رفته، وضع مالی بسیار عالی داشته باشد. اینجا تفاوت در محیطها میتواند کلید تحلیل ما باشد. کسی که در بازار رشد کرده، همیشه محرک رقابتی بیشتری به او فشار آورده و همیشه محیط او را به سمت نوآوری برای رشد و برای پیشی گرفتن از نظر مالی از همردهها سوق داده است. نکته بعدی اینکه این فرد در محیطی پر از رقیب، از رقیبان خود کسبوکار هم یاد گرفته است. در طرف مقابل، استاد اقتصاد با اینکه تمامی مبانی اقتصادی و پولدار شدن و خلق ثروت را میداند، اما در یک محیط آکادمیک رشد کرده است. در این محیط محرکی برای استفاده از آن دانش برای خلق ثروت وجود نداشته است. درواقع در محیط آکادمیک، موضوع رقابت، موضوع درآمد و خلق ثروت نبوده و درنتیجه دانش استاد اقتصاد به خلق ثروت منجر نشده است. این اثر محیط یا اصطلاحاً «اکوسیستم نوآوری» است.
مثال دیگر افرادی هستند که در یک محیط موفق نیستند و در محیطی دیگر خود را نشان میدهند. به عنوان نمونه آیا پیرِ امیدیار، خالق وبسایت eBay، در محیط رقابتی ایران میتوانست به این مقام برسد؟ یا مریم میرزاخانی که جایزه معادل نوبل ریاضی جهان را دریافت کرد، میتوانست در ایران به این درجه برسد؟ مریم میرزاخانی که دوره لیسانس خود را در همین دانشگاه شریف گذراند و کسی از او خبری نداشت، چگونه بعد از چند سال اینچنین نمایان میشود؟ کلید تمامی این موفقیتها چیزی نیست به غیر از محیط رقابتی و محرکی به نام رقابت برای رشد.
حال شما محیط ایران را در نظر بگیرید. قوانین اقتصادی ایران به شدت دولتی و بروکراتیک است. در این محیط با این قوانین، اقتصاد انحصاری دولتی شکل میگیرد و رقابتپذیری علناً نابود میشود. زمانی که رقابتپذیری وجود نداشته باشد، محیط نوآوری وجود ندارد و درواقع کسبوکارهای جدید فرصتی برای ظهور پیدا نخواهند کرد. این یعنی سقوط کسبوکارهای نوپا و مرگ نوآوری در اقتصاد. زمانی که ساختار اقتصادی کشور انحصاری باشد و رقابت تعریف نشده باشد، صداوسیما میتواند راحت از آپارات شکایت کند و شاید ظرف چند سال آپارات به طور کلی از بین برود! یا مثلا اپلیکیشن اسنپ را در نظر بگیرید. اگر روزی روزگاری، صنف تاکسیرانها جلوی در مجلس تجمع کنند، شهرداری ظرف یک ساعت میتواند تمامی کسبوکار اسنپ را تعطیل کند. اینها همه نشانههایی از عدم وجود محیط مناسب و با ثبات با ساختاری رقاتبی برای شرکتهای نوپا و دانش بنیان است. با این حال، همایشهای استارت آپ ویکند (Startup Weekend)، اقتصاد دانش بنیان و از این جنس موضوعات در کشور فقط در حد ظاهر و شعار باقی خواهند ماند. تا زمانی که اقتصاد رقابتپذیر نداشته باشیم و نوآوری معنی در اقتصاد نداشته باشد، تحقق این شعارها فقط یک رویا است. اولین قدم در راستای اصلاح این ساختار هم اصلاح قوانین کسبوکار و ایجاد بستر و محیط مناسب برای رقابت کسبوکارها است.
*کارشناس فناوری اطلاعات