x
۱۰ / مرداد / ۱۴۰۱ ۱۳:۱۹
تشریح مفاهیم اختصاصی رمزارزها؛

رابطه بلاک چین و ارز دیجیتال چیست؟

رابطه بلاک چین و ارز دیجیتال چیست؟

بلاک چین بدون ارز دیجیتال یک دفتر کل توزیع شده است که پردازش داده‌ های مرتبط با توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT)، طرح‌های زنجیره تامین، متاورس و...از دیگر کاربردهای آن است.

کد خبر: ۶۵۷۶۲۹
آرین موتور

اقتصاد آنلاین - حسین عسکری؛ اگرچه بیت کوین (BTC) شناخته شده ترین کاربرد یک دفتر کل غیرمتمرکز یا بلاک چین است، طیف گسترده ای از کاربردهای دیگر فناوری بلاک چین وجود دارد. به عنوان مثال، فناوری بلاک چین را می توان در خدمات مالی مختلف از جمله حواله، دارایی های دیجیتال و پرداخت های آنلاین مورد استفاده قرار داد زیرا امکان تسویه پرداخت ها را بدون بانک یا واسطه دیگر فراهم می کند.

علاوه بر این، نسل بعدی سیستم‌های تعامل اینترنتی از جمله قراردادهای هوشمند، سیستم‌های احراز شهرت، خدمات عمومی، اینترنت اشیا (IoT) و خدمات امنیتی از جمله برنامه‌های امیدوارکننده فناوری بلاک چین هستند.

بلاک چین بدون ارز دیجیتال به یک دفتر کل توزیع شده اشاره دارد که وضعیت یک پایگاه داده مشترک را در بین کاربران متعدد پیگیری می کند. پایگاه داده می‌تواند شامل تاریخچه تراکنش‌های ارز دیجیتال یا داده‌های رای‌گیری محرمانه مربوط به انتخابات باشد که پس از اضافه شدن نمی‌توان آن‌ها را به‌روزرسانی یا حذف کرد.

بنابراین، فناوری بلاک چین تنها مربوط به ارزهای دیجیتال نیست. با این حال، بلاک چین عمدتاً به ذخیره سازی غیرمتمرکز اطلاعات و اجماع دارایی های دیجیتال خاص می پردازد که می توانند یا نمی توانند ارزهای دیجیتال باشند.

بنابراین، آیا بلاک چین برای هر چیزی قابل استفاده است؟

در حالت ایده‌آل، فناوری بلاک چین این پتانسیل را دارد که جایگزین مدل‌های تجاری شود که برای اعتماد به اشخاص ثالث و سیستم‌های متمرکز متکی هستند. به عنوان مثال، NFT ها ابتدا در اواخر سال 2017 در شبکه اتریوم معرفی شدند و یکی از نوآوری های مبتنی بر بلاک چین و فراتر از ارزهای دیجیتال هستند که بر مالکیت معنوی تأثیر تاکید می کنند. با این حال، قبل از انجام هر گونه سرمایه گذاری، از ریسک ها و بازده های مرتبط با NFT ها آگاه باشید.

آیا بلاک چین برای کار کردن به ارز دیجیتال نیاز دارد؟

فقط بلاک چین عمومی برای عملکرد به ارز دیجیتال نیاز دارد، در حالی که بلاک چین های خصوصی به آن نیاز ندارند.

بلاک چین های عمومی و خصوصی دو دسته اصلی بلاک چین هستند. بلاک چین های عمومی بدون مجوز هستند و به هر کسی اجازه می دهند به شبکه بپیوندند و در بلاک چین شرکت کنند. از سوی دیگر، بلاک‌چین‌های خصوصی فاقد تمرکززدایی هستند و شبکه‌هایی هستند که فقط توسط یک سازمان اداره می‌شوند.

بلاک چین های بدون مجوز مانند بلاکچین بیت کوین به مشارکت کنندگان شبکه پاداش می دهد. این انگیزه، که اغلب در قالب توکن بومی شبکه پاداش داده می‌شود، انگیزه‌ای برای سیستم به‌عنوان یک کل و به‌ویژه به عنوان وسیله‌ای برای دستیابی به اجماع است.

از آنجایی که استخراج بیت کوین مشوق مشارکت کنندگان خود است، در حال حاضر هزاران رایانه درگیر آن هستند. با حذف مشوق های ارزهای دیجیتال، انگیزه اجرای یک گره و مشارکت در مکانیسم اجماع کاهش می‌یابد که خطر سرقت رمزارز را افزایش می‌دهد.

نمونه های بلاک چین خصوصی عبارتند از هایپر لجر Hyperledger و کوردا Corda. بنیاد لینوکس پروژه هایپر لجر را ایجاد کرد که از بلاک چین های خصوصی برای ایجاد دفتر کل توزیع شده برای پشتیبانی از تراکنش های تجاری محرمانه استفاده می کند. یکی دیگر از پروژه های بلاک چین مجاز توسعه یافته توسط کوردا R3  نام دارد و برای شرکت هایی در نظر گرفته شده است که می خواهند شبکه های توزیع شده قابل همکاری را با تراکنش های خصوصی توسعه دهند.

 برای این بلاکچین ها الزامی وجود ندارد که برای قدرت بخشیدن و ایجاد انگیزه در اعضای شبکه ارز دیجیتال داشته باشند، زیرا شرکت های متمرکز این بلاک چین های خصوصی را مدیریت می کنند.

آیا می توانید بدون خرید ارزهای دیجیتال روی بلاک چین سرمایه گذاری کنید؟

هیچ راه مستقیمی برای سرمایه گذاری در بلاک چین وجود ندارد. با این حال، سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌های مبتنی بر بلاک چین یکی از راه‌هایی است که از طریق آن می‌توانید بلاک چین را فراتر از سرمایه‌گذاری‌های ارزهای دیجیتال کشف کنید.

صنعت بلاک چین فرصت‌های زیادی را ارائه می‌کند زیرا کاربران و سازمان‌ها می‌خواهند رویه‌های شرکتی را ساده‌سازی کنند، تراکنش‌ها را سرعت بخشند، امنیت و شفافیت را بهبود بخشند و از بلاک چین به عنوان یک سرویس (BaaS) استفاده کنند.

خدمت Baas نوعی سرویس ابری است که در آن برنامه نویسان تمام جنبه‌های پشت صحنه سایت و یا اپلیکیشن موبایلی خود را برون سپاری می‌نمایند تا به این ترتیب به شکل ویژه‌ای بر برنامه نویسی و رسیدگی به قسمت سمت مشتری و یا همان frontend تمرکز نمایند.

 شما می‌توانید در شرکت‌هایی که خدمات BaaS مانند IBM یا مایکروسافت را برای درک فناوری بلاک چین ارائه می‌دهند، سرمایه‌گذاری کرد.

علاوه بر این، می‌توانید سهام شرکتی را خریداری کنید که در حال توسعه راه‌حل‌های بلاک چین است تا در معرض فناوری‌های دفتر کل توزیع‌شده قرار بگیرد، بدون اینکه سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال انجام دهید.

زنجیره تامین یکی از حوزه هایی است که بلاک چین در آن تاثیر قابل توجهی دارد.

 برای مثال، می‌توانید یک محصول را به مزرعه‌ای که در آن رشد کرده است، با سابقه عمومی غیرقابل تغییر در هر تراکنش ردیابی کنید.

 ساخت، حمل و نقل و تحویل اقلام بازیافتی جمع کننده زباله به یک مرکز بازیافت یا ایستگاه، همگی با یک دفتر کل قابل پیگیری است. می توان در شرکت هایی که در این زمینه ها کار می کنند سرمایه گذاری کرد.

با این حال، چه به طور مستقیم یا غیرمستقیم در استارت آپ های مبتنی بر بلاک چین سرمایه گذاری کنید، از خطراتی مانند اشکالات فنی، هارد فورک یا خطاهای انسانی در امان نیستید. پس هرگز بیش از توان مالی خود در این موارد ریسک نکنید.

آیا قراردادهای هوشمند بدون بلاک چین می توانند وجود داشته باشند؟

فناوری بلاک چین برای عملکرد قراردادهای هوشمند ضروری است زیرا امکان انجام و اجرای توافقات خودکار بدون دخالت شخص ثالث را فراهم می کند.

مشابه قراردادهای هوشمند، سیستم‌های پایگاه داده می‌توانند دارای اجزای خوداجرایی مانند راه‌اندازها و رویه‌های ذخیره‌شده باشند.

 با این حال، آنها نمی توانند تغییر ناپذیری را اعمال کنند زیرا هر کسی که حقوق سرپرست دارد می تواند هر تراکنش را خنثی کند، گزارش تراکنش ها و غیره را پاک کندو طوری به نظر برسد که هرگز اتفاق نیفتاده است.

در نتیجه، بلاک چین همیشه برای قراردادهای هوشمندی که باید ایمن و ضد دستکاری باشند مورد نیاز خواهد بود.

 متأسفانه، بیت کوین، محبوب ترین ارز دیجیتال از فناوری قراردادهای هوشمند پشتیبانی نمیکند.

بدون بلاک چین، هیچ فناوری معاصر دیگری امکان استفاده گسترده از قراردادهای هوشمند را فراهم نمی کند. با این وجود، قراردادهای هوشمند برای فراخوانی داده‌های خارج از زنجیره که در زمان‌های از پیش تعیین‌شده به دفتر کل توزیع‌شده ارسال می‌شوند، به اوراکل‌های زنجیره بلوکی نیاز دارند. اوراکل ها راه ساده ای برای دسترسی به منابع خارج از زنجیره ارائه می دهد، اما انجام این کار مستلزم آن است که طرفین قراردادی با یک طرف جدید منعقد کنند که ممکن است مزیت های تمرکززدایی، قراردادهای هوشمند را تضعیف کند.

علاوه بر این، اوراکل ها یک نقطه ضعف احتمالی ایجاد می کنند.

 به عنوان مثال، اوراکل ممکن است با نقص سیستم مواجه شود و نتواند اطلاعات مورد نیاز را توزیع کند، داده های نادرست را ارائه دهد یا عملیات را متوقف کند.

 بنابراین، قبل از پذیرش گسترده تر، قراردادهای هوشمند باید این مشکلات را برطرف کنند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x