روایتی ناتمام از بحران آب در سیستان و بلوچستان
روزی نیست که خبری از بحران آب در سیستان و بلوچستان منتشر نشود. در شبکههای اجتماعی هم میتوان هشتگها را دنبال کرد و به عمق فاجعه پی برد؛ کافی است هشتگهایی همچون «بحران آب در سیستان و بلوچستان» و «بیآبی در سیستان و بلوچستان» را دنبال کنید و انبوه مطالب و عکسها را در این باره ببینید.
البته برای کسی همچون من که اهل و ساکن این استان هستم، قضیه ملموستر است. برای برخی اما تناقضهایی وجود دارد، مثلاً وقتی ویدئویی از سرریز شدن سدی میبینند، میگویند مگر نمیگفتید سیستان و بلوچستان بحران آب دارد؟ پس این را چه میگویید؟ یا وقتی بارندگی، سیل راه میاندازد، خیلیهایتان ممکن است پیش خودتان بگویید پس خدا را شکر، مشکل کم آبی سیستان و بلوچستان حل میشود. در واقع از یک طرف کمبود آب را میبینیم و از طرفی دیگر سرریزشدن سدها و پُر شدن چاهها. حالا پس یک سؤال اساسی مطرح است؛ آیا واقعاً در سیستان وبلوچستان مشکل کمبود آب وجود دارد؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، بیشتر از 50 درصد جمعیت 2 میلیون و 800 هزار نفری سیستان و بلوچستان در روستا زندگی میکنند. براساس آمارهای اعلام شده، 700 هزار نفر از جمعیت روستایی سیستان و بلوچستان شبکه آب ندارند؛ هزار و 261 روستا بهصورت سقایی یعنی با تانکر آبرسانی میشوند و سهمیه هرنفر15 لیتر در شبانه روز است که البته برخی اوقات این میزان هم به آنها تعلق نمیگیرد.شهرستان هیرمند در شمال استان 380 روستا دارد. «دوست محمد» مرکز بخش مرکزی هیرمند با وجود اینکه حالا به شهرستان تبدیل شده اما لوله کشی آب و فاضلاب شهری ندارد.
محمد اربابی کارشناس آب و از اهالی دوست محمد درباره مشکلات آب این شهرستان اینطور میگوید: «لولهکشی این منطقه هنوز هم همان لوله کشی روستایی 30 سال گذشته است و ما مشکلات زیادی داریم. در طول شبانه روز قطعی آب زیاد داریم و موقع طوفان هم مشکلاتمان بیشتر میشود. لوله کشی آب و فاضلاب شهری سال 88 برای شهرهای منطقه سیستان تصویب و اجرا شده اما برای شهرستان هیرمند هنوز هیچ کاری نکردهاند. بیشتر از 40 روستای هیرمند مشکل آب دارند و 50 درصد روستاها هم اصلاً آب ندارند و با 5 تانکر آبرسانی میشوند. روستاییان میگویند از ماه مبارک رمضان تا حالا آب آشامیدنی آنها قطع است و هر سه روز یک بار تانکر برایشان آب میآورد که کافی نیست.» شاید شما فکر کنید اوضاع در مرکز استان بهتر باشد اما زاهدان هم بشدت با مشکل آب مواجه است. بنابر گزارشهای مردمی، زاهدان روزانه با افت فشار و قطعی آب مواجه است و در طول شبانه روز فقط چند ساعت آب دارند. روابط عمومی شرکت آب استان هم این مسأله را تأیید و اعلام میکند که حدود 60 درصد مشترکین زاهدان با افت فشار یا قطع جریان آب مواجه هستند. این درحالی است که در کلانشهر زاهدان 250هزار مشترک از آب لبشور بهرهمند هستند.
احتمالاً اسم «هوتگ» به گوشتان خورده است. هوتگ گودالی است که آب باران در آن جمع میشود و انسان و حیوانات بهطور مشترک از آن استفاده میکنند. بسیاری از مردم روستایی در جنوب استان سیستان و بلوچستان به همین هوتگها وابستهاند. خرداد ماه امسال سه دختربچه در یکی از روستاهای بخش «پلان» چابهار برای برداشت آب در همین هوتگها غرق شدند. حوا دختربچه 10ساله که به همراه خانواده برای برداشتن آب بهرودخانه رفته بود، مورد تهاجم و حمله گاندو قرار گرفت و دستش را از دست داد. چند روز بعد از حمله به حوا، یک پسربچه دیگر هم از سوی گاندوها آسیب دید که خوشبختانه به نقص عضو ختم نشد. علیرضای 11 ساله به اندازه حوا خوش شانس نبود. علیرضا سه سال پیش مورد حمله گاندو قرار گرفت و جانش را از دست داد. او هم برای برداشتن آب رفته بود. در چند سال اخیر حدود 20 کودک در جنوب سیستان و بلوچستان بر اثر غرق شدن در هوتگها و همچنین حمله گاندوها جان خود را از دست دادهاند. این آمار فاجعه بار است. یک سال پس از قربانی شدن علیرضا، شرکت کشتیرانی هزینه تصفیه خانه آب در «آزاتی کشاری» را تقبل کرد. تصفیه خانه افتتاح شد و به بهرهبرداری رسید اما تا امروز درِ آن قفل و بلااستفاده است و هیچ ارگان و سازمانی مسئولیت تصفیه خانه را بر عهده نگرفته و باید پرسید پس چرا برای پروژه تصفیه خانه، چندصد میلیون هزینه و نیمه تمام رها شد؟ بنا به گفته یکی از مهندسین پروژه اگر فقط یک بار استخر تصفیه خانه آبگیری شود میتواند تا یکسال آب روستاهای منطقه را تأمین کند.
شنیدن نام سد «پیشین»، داغ دل روستاییان منطقه را تازه میکند. این سد که در 9 کیلومتری جنوب غربی پیشین و در نزدیکی مرز پاکستان قرار دارد، 175 میلیون متر مکعب ظرفیت دارد و از جمله اهداف ساخت آن، تأمین آب کشاورزی و آشامیدنی قید شده است. مسأله اینجاست که 25 سال از افتتاح سد پیشین میگذرد ولی روستاهای پایین دست تشنه یک قطره آب هستند.
بلوچزاده دهیار روستای کشاری، همان روستایی که کودکان در آن قربانی برداشت آب شدهاند، در این باره میگوید: «منطقه پایین دست سدپیشین بالغ بر سه هزار نفر جمعیت دارد اما آبرسانی سیار روستاییان مرتب انجام نمیشود و آبرسانی از طریق خط لوله هم با مشکل مواجه است و به همین دلیل مردم لب رودخانه میروند تا بخشی از آب مورد نیاز خود برای آشامیدن و شست و شو را از آب رودخانه تأمین کنند. به ما گفتهاند آب سد پیشین برای شرب مناسب نیست، پس با وجود این چه کار باید بکنیم؟!»
سد «زیردان» هم در شهرستان قصرقند در جنوب بلوچستان واقع شده و یکی از مهمترین سدهای منطقه بلوچستان است. این سد 207 میلیون متر مکعب ظرفیت دارد. شبکه سد زیردان در سال 90 برای آبرسانی و شبکهدار کردن 100هزار نفر جمعیت روستایی بیآب در پایین دستش به بهرهبرداری رسیده اما با گذشت 8 سال شبکه آبرسانی آن هنوز تکمیل نشده است. بنا بر برآوردهای وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای سد زیردان به تنهایی21 درصد شاخص آبرسانی منطقه بلوچستان را میتواند افزایش دهد. شرکت آبفا روستایی میگوید برای بهرهبرداری سد زیردان 170 میلیارد تومان هزینه شده و بنا به گفته استاندار در اسفندماه سال گذشته، مجتمع آبرسانی سد زیردان تا اردیبهشت 98 به بهرهبهرداری میرسد ولی تا به امروز خبری نیست. در این میان تمامی 438 روستای شهرستان چابهار نیز که تنها پل ارتباطی کشور به آبهای اقیانوسی و آزاد است با 45 تانکر آبرسانی سیار میشود. این درحالی است که آب شیرین دهکده آبی روستای «رمین» میتواند تمامی روستاهای چابهار را آبرسانی کند ولی تاکنون مسئولان آب و فاضلاب استانی برای گرفتن مجوز تضمین خرید آب از آب و فاضلاب کشور موفق نبودهاند. به گفته مدیر شرکت آب شیرین کن دهکده آبی در رمین چابهار، تأسیسات آب شیرین کن این دهکده علاوه بر روستاهای چابهار قادر است به هر نقطهای از استان سیستان و بلوچستان آبرسانی کند.
از سوی دیگر مباحثی مبنی بر انتقال آب از دریای عمان به دیگر استانها مطرح است. این روزها آب و فاضلاب خراسان رضوی برای رفع کمبود آب مشهد از طریق آبهای دریای عمان در چابهار وارد عمل شده تا بیش از 2 هزار کیلومتر انتقال آب از اقیانوس و شیرینسازی آن را عملی کند.
در حالی انتقال آب دریای عمان به استان خراستان مطرح است که چابهار در کنار آبهای آزاد واقع شده اما مردم در این استان و حتی شهر چابهار به آب آشامیدنی دسترسی ندارند. جالب آنکه دو سد بزرگ زیردان و پیشین در جنوب استان سیستان و بلوچستان پُر از آب هستند اما جنوب استان با بحران بیآبی مواجه است و از سوی دیگر چاه نیمههای شمال استان هم پُر از آب است که نه تنها میتواند آب منطقه بلکه حدود 60 الی 70 درصد آب زاهدان را هم تأمین کند. با این حال مردم زاهدان با مشکل آب مواجه هستند. با درنظر گرفتن این موارد میتوان گفت در استان موضوع بحران بیآبی و کمبود آب چندان مطرح نیست بلکه مدیریت آب است که وضعیت آبرسانی را بحرانی کرده است و معلوم نیست چند سقای کوچک دیگر باید قربانی شود تا مشکل حل شود؟