x
۲۹ / اسفند / ۱۴۰۲ ۰۴:۰۰

دلیل خشک شدن هامون هیرمند / افغانستان مقصر است؟!

دلیل خشک شدن هامون هیرمند / افغانستان مقصر است؟!

عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست ایران گفت: برخی از مناطق جهان در برابر اثرات تغییر اقلیم، آسیب‌پذیرتر هستند و منجر به مهاجرت و خشکسالی طولانی‌مدت و در نتیجه مواجهه مردم با خطر قحطی شده است. به طوری که پیش‌بینی‌ها حاکی از افزایش تعداد پناهندگان اقلیمی در سال‌های آتی است.

کد خبر: ۸۳۱۶۲۳
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایلنا، درباره حقابه هیرمند و همچنین لزوم احیای تالاب هیرمند توسط دو کشور ایران و افغانستان اظهار داشت: آب منبع حیاتی است و در کنار اینکه می‌تواند بعنوان پتانسیلی برای ایجاد مناقشات گسترده و چالش‌های ژئوپلیتیکی بزرگ باشد؛ با آگاهی در مورد تغییر اقلیم و تنش‌ها و حکمرانی مناسب این "طلای آبی" پتانسیل تبدیل به عاملی برای صلح و ثبات در منطقه را دارا است. آب‌های فرامرزی، آبخوان‌های زیرزمینی، دریاچه‌ها و حوضه‌های رودخانه‌ای مشترک بین دو یا چند کشور مشترک هستند و حدود ۶۰ درصد از جریان آب شیرین جهان را تشکیل می‌دهند. بر اساس آمار بین المللی منتشر شده بوسیله سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۲، ۱۵۳ کشور حداقل در یکی از ۲۸۶ حوضه رودخانه و دریاچه فرامرزی و ۵۹۲ سیستم سفره‌های زیرزمینی فرامرزی، قلمرو مشترک دارند. پس از توسعه سرزمین‌ها و مرزهای جدید، چالش‌های استفاده از آب‌های فرامرزی آغاز شده است. همچنین فعالیت‌های انسانی انجام‌شده برای افزایش منافع حاصل از رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دشت‌های سیلابی آن‌ها، پتانسیل هزینه‌ها و خسارت‌ها را در زمانی که رودخانه یا تالاب، جریان‌های حدی را تجربه می‌کند، افزایش داده است. این هزینه‌ها و آسیب‌ها به صورت اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی هستند و به دلیل عدم تطابق بین آنچه انسان‌ها انتظار یا تقاضا دارند و آنچه طبیعت عرضه می‌کند، رخ می‌دهند.

وی افزود: فرآیند استفاده و بهره‌برداری از آب‌های فرامرزی بین دو یا چند کشور، انسان را به فکر حقوق آب کشورهای ساحلی و همچنین حقوق اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی آنها انداخته است. امروزه بسیاری از کشورهای جهان قراردادهای دو یا چندجانبه در مورد منابع آب مشترک و منابع آب فرامرزی دارند و در راستای تبدیل پتانسیل مناقشه به پتانسیل همکاری گام برمی‌دارند. همچنین بسیاری از چالش‌های حل‌نشده دیگر در آب‌های فرامرزی وجود دارد که نیازمند دیدگاه‌ها و چارچوب‌های قانونی جدید برای بهبود امنیت و صلح در تمام نقاط جهان در اطراف آب‌های فرامرزی است.

عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست ایران تصریح کرد: همکاری در مدیریت منابع آب مشترک فرامرزی یک عنصر حیاتی در همه اشکال توسعه پایدار است که مزایای آن شامل غلبه بر کمبود آب و حفاظت از تنوع زیستی تا ایجاد اقتصادهای قوی‌تر و تضمین صلح و امنیت می‌شود. با این حال، علیرغم همه پیامدهای مثبت همکاری فرامرزی، این امر همیشه قادر به جلوگیری از تنش بین کشورها نیست و حتی ممکن است تنش بین آنها را تشدید کند. دیپلماسی آب یک مفهوم نوظهور برای پرداختن به ماهیت سیاسی همکاری‌های فرامرزی و پیوند آب با همکاری‌های منطقه‌ای گسترده‌تر، ژئوپلیتیک و سیاست خارجی است. بحث این است که دیپلماسی به عنوان یک فرآیند تثبیت‌شده برای یک کشور جهت برقراری ارتباط و همکاری و همچنین تأثیرگذاری بر دولت‌ها و مردم خارجی در مسیرهای دیپلماسی چندگانه، می‌تواند ابزارهای اضافی را برای مقابله با تنش‌های مرتبط با آب و تسهیل همکاری بین کشورهای دارای منابع آب مشترک فراهم کند. در سطح بین المللی بازیگران اصلی دیپلماسی آب معمولا متشکل از دولت‌های کشورها و سازمان‌های بین‌دولتی مرتبط مانند سازمان حوزه رودخانه هستند که اغلب با بازیگران دیگر در مسیرهای دیپلماسی متعدد همراه هستند.

وی ادامه داد: تالاب‌ها یکی از با ارزش‌ترین اکوسیستم‌های روی کره زمین هستند اگرچه مدت زمان زیادی است که ارزش تالاب‌ها برای حفاظت از ماهی و حیات وحش شناخته شده است، با این حال برخی از مزایای دیگر آنها نیز اخیرا شناسایی شده‌اند. تالاب‌ها به عنوان ذخیره کننده آب در پایین دست عمل می‌کنند. آنها منابع آب را تثبیت می‌کنند و در نتیجه هم سیل و هم خشکسالی را کاهش می‌دهند. مشخص شده است که آنها آب‌های آلوده را پاکسازی، از خطوط ساحلی محافظت و سفره‌های آب زیرزمینی را تغذیه می‌کنند. تالاب‌ها همچنین به دلیل زنجیره غذایی گسترده و تنوع زیستی غنی که از آنها حمایت می‌کنند، با ایجاد زیستگاه‌های منحصر به فرد برای طیف گسترده‌ای از گیاهان و جانوران، نقش مهمی در چشم انداز مناطق مختلف ایفا می‌کنند. تالاب‌ها توسط برخی به عنوان سینک کربن و تثبیت‌کننده‌های اقلیم در مقیاس جهانی نیز توصیف می‌شوند. تالاب‌ها همچنان به عنوان ارزشمندترین بخش‌های منظره طبیعی ما در ارزیابی‌های خدمات اکوسیستمی ذکر می‌شوند و به‌ویژه باتلاق‌های داخلی و دشت‌های سیلابی، به‌طور قابل‌توجهی ارزشمندتر از دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، جنگل‌ها و علفزارها هستند. خدمات اکوسیستم تالاب را می‌توان به روش‌های مختلفی دسته بندی کرد. ارزش‌های تالاب می‌توانند در سه سطح سلسله مراتب بیولوژیکی جمعیت، اکوسیستم و جهانی طبقه‌بندی شوند. ارزش‌های جمعیتی شامل موارد مربوط به جمعیت‌های بوم‌شناختی خاص از جمله فراهم کردن زیستگاه برای حیوانات، پرندگان آبزی و سایر پرندگان شکاری، تولید ماهی و صدف، برداشت چوب و ذغال سنگ نارس و حمایت از گونه‌های در معرض خطر و انقراض می‌شود. ارزش‌های اکوسیستم برای بهبود کیفیت آب، کاهش خسارت طوفان و سیل، تغذیه سفره‌های زیرزمینی و حتی حفظ فرهنگ‌های انسانی نیازمند کل اکوسیستم تالاب است و فقط شامل چند گونه گیاهی، جانوری یا میکروب نمی‌شود. ارزش‌های جهانی شامل حفظ تأثیرات کیفیت آب و هوا در مقیاس بسیار گسترده‌تر از سطح اکوسیستم به ویژه در چرخه‌های منطقه‌ای و جهانی نیتروژن، گوگرد و کربن است.

چرا هامون هیرمند خشک شد؟

فرزانه گفت: کشور ایران و کشور افغانستان دارای یک حوضه آبریز مشترک و یک تالاب بین المللی مشترک هستند که قسمتی از پایین دست این حوضه در ایران و قسمتی از بالادست آن در افغانستان واقع شده و کل این اکوسیستم به تالاب هامون هیرمند، وابسته است. هامون هیرمند حدود  ۴۷۲ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در فاصله ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل واقع است. سطح آن از سایر هامون‌ها بیشتر ولی عمق آن کمتر و به شدت تحت تاثیر نوسانات ورودی آب است. عمق متوسط در زمان پر آبی تقریباً دو متر، در شرایط میان آبی تقریبا یک متر و در کم‌آبی صفر تعیین‌شده است. در سال‌های عادی به‌ویژه از اواخر تابستان تا اوایل زمستان، هامون هیرمند به چندین برکه کوچک و بزرگ کم‌عمق تبدیل‌شده که بزرگ‌ترین آن‌ها در قسمت شمال هامون هیرمند و غرب کوه خواجه واقع شده و سنگل نام دارد. از آنجایی که حیات این دریاچه به رودخانه هیرمند و انشعابات فرعی آن وابسته است، آبگیری آن منوط به نوسانات طبیعی یا مصنوعی  رودخانه هیرمند بوده و قطعا آبگیری‌هایی همچون آبگیری در سد کجکی افغانستان تأثیر زیادی در کاهش آبگیری دریاچه داشته است؛ به‌ویژه در سال‌های اخیر ظرفیت آبی رودخانه هیرمند در بخش ایران کاهش داشته و منجر به خشکی هامون هیرمند شده است.

وی تاکید کرد: منابع آب زیرزمینی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در حوضه آبریز هامون- هیرمند برخوردار است. در حوضه آبریز هامون-هیرمند آبخوان‌های آبرفتی به‌صورت پراکنده و محصور در میان ارتفاعات با گسترش و پتانسیل آبی محدود شکل‌گرفته است. به دلیل فقر نزولات جوی و جریانات سطحی، حجم تغذیه سالانه آبخوان‌ها اندک بوده و در صورت عدم اعمال مدیریت صحیح عرضه و تقاضای آب، صدمات وارد به آن‌ها بیش از سایر نقاط خواهد بود.

خشکی هامون و چالش زندگی در سیستان

این متخصص آب و تغییر اقلیم اظهار داشت: اقدامات و معاهدات صورت گرفته بر روی رود هیرمند در دوره‌های اخیر سبب کاهش انتقال آب از رودخانه مرزی هیرمند به ایران و خشک شدن تالاب‌های هامون در برخی از سال‌ها و تأثیرات منفی بر محیط‌زیست دشت سیستان شده است. با توجه به وابستگی بیشتر روستاییان سیستان به فعالیت‌های زراعی، باغداری، دامداری، صید و شکار و غیره، حل نشدن مسئله حقابه رودخانه هیرمند برای جمهوری اسلامی ایران، منجر به آسیب‌پذیری و تغییرات شرایط محیطی شده است. کاهش نزولات جوی در منطقه سیستان و خشک‌سالی‌های چندین ساله از یک‌سو و از سویی دیگر عدم تخصیص حقابه رودخانه هیرمند از سوی افغان‌ها باعث خشکی کامل تالاب هامون شده است؛ به‌طوری‌که این تالاب، تمامی کارکردهای خود را از دست‌داده است. هم‌زمان با خشکی و نابودی تالاب‌های سه‌گانه هامون (هامون صابری یا صابوری، هامون هیرمند و هامون پوزک) مشکلات بسیاری در سطح منطقه به وجود آمده است؛ به‌طوری‌که گروه‌های مختلف بهره‌بردار ساکن در حاشیه تالاب هامون (کشاورزان، دامداران، صیادان و...)، از منطقه مهاجرت کرده‌اند و همچنین طوفان‌های شن و خاکی که از بستر خشک تالاب‌ها و رودخانه سیستان به وجود می‌آید، باعث شده که بسیاری از مردم منطقه سیستان به انواع بیماری‌های تنفسی و عفونی مبتلا شوند.

وی ادامه داد: حیات و توسعه منطقه سیستان با رودخانه هیرمند و تالاب هامون ارتباط تنگاتنگ دارد؛ بنابراین لزوم آبگیری تالاب هامون و رودخانه هیرمند در منطقه موردنظر، امری حیاتی و ضروری است؛ به‌طوری‌که می‌توان گفت با خشکی تالاب هامون، ادامه حیات برای مردم منطقه سیستان در این ناحیه دچار چالش می‌کند. در کل، عوامل مهمی که باعث از بین رفتن تالاب هامون شده، شامل وابستگی تالاب به رودخانه مرزی هیرمند، بارندگی کم، تبخیر بالا، کم‌عمق بودن تالاب و بادخیز بودن منطقه است.

پیش‌بینی افزایش تعداد پناهندگان اقلیمی در سال‌های آتی

فرزانه در ادامه با بیان اینکه تغییر اقلیم یکی از مسائل تعیین‌کننده عصر اخیر است و در حال حاضر، بر اساس شواهد متعدد، بیش از هر زمان دیگری مشخص‌شده که انسان‌ها در حال تغییر آب‌وهوای کره زمین هستند، اظهار داشت: جو و اقیانوس‌ها گرم شده‌اند که با افزایش سطح دریا، کاهش شدید یخ‌های دریای قطب شمال و سایر تغییرات مرتبط با آب‌وهوا همراه بوده است. تأثیرات تغییراقلیم بر مردم و طبیعت به طور فزاینده‌ای آشکار شده و سیل‌های بی‌سابقه، امواج گرما و آتش‌سوزی‌های جنگلی، میلیاردها خسارت به بار آورده است. زیستگاه‌ها نیز در واکنش به تغییر دما و الگوهای بارش، به سرعت در حال تغییر هستند. انتشار گازهای گلخانه‌ای رو به افزایش است و دهه گذشته (۲۰۱۱-۲۰۲۰) به‌عنوان گرم‌ترین دهه شناخته شده است. دمای زمین نیز به نسبت اواخر دهه ۱۸۰۰ به میزان ۱.۱ درجه سانتی‌گراد افزایش‌یافته است. تصور می‌شود که تغییر اقلیم به معنای گرم‌تر شدن دما است اما فقط به این امر، محدود نمی‌شود. به‌طورکلی، در سیستم زمین، همه‌چیز به هم متصل و تغییر در یک منطقه، ممکن است موجب تأثیر بر سایر مناطق نیز شود. از پیامدهای تغییر اقلیمی‌توان به خشکسالی‌ها و آتش‌سوزی‌های شدید، کمبود آب، افزایش سطح آب دریاها، سیل، ذوب شدن یخ‌های قطبی، طوفان‌های فاجعه‌بار و کاهش تنوع زیستی اشاره کرد. این پدیده می‌تواند بر سلامت و بهداشت، مسکن، ایمنی، غذا و فعالیت انسان هم تأثیر بگذارد. برخی از مناطق جهان در برابر اثرات تغییر اقلیم، آسیب‌پذیرتر هستند و منجر به مهاجرت و خشکسالی طولانی‌مدت و در نتیجه مواجهه مردم با خطر قحطی شده است. به طوری که پیش‌بینی‌ها حاکی از افزایش تعداد پناهندگان اقلیمی در سال‌های آتی است.

خشکسالی در سال ۱۹۹۹ بیش از ۵۰ میلیون نفر ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است

وی تصریح کرد: کشور ایران دارای تنوع اقلیمی است و سه اقلیم خشک و نیمه‌خشک، کوهستانی و خزری در آن وجود دارد. میزان دما در ایران نسبت به ۷۰ سال گذشته، ۱.۵ درجه سانتی‌گراد افزایش یافته است. وضعیت اقلیمی دوره گذشته ایران در مقیاس کلان ملی و بر مبنای داده‌ها و گزارش‌های بین‌المللی معتبر، از سه منظر دما، بارندگی و مخاطرات طبیعی موردبررسی قرار گرفته است. توزیع میانگین دما در ایران در ۸۰ سال اخیر، به سه بازه زمانی سی ساله (۱۹۵۱-۱۹۸۰)، (۱۹۷۱-۲۰۰۰) و (۱۹۹۱-۲۰۲۰) تقسیم می‌شود که بیشترین تغییر در توزیع میانگین دما به سی سال اخیر و بازه ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۰ تعلق دارد. به علاوه تغییر در شدت حوادث برحسب حداکثر دمای روزانه نشان می‌دهد که بیشترین تغییر متعلق به ۲۰ سال اخیر و اوج روند افزایشی متعلق به ۱۰ سال اخیر بوده است. بررسی روندهای ماهانه میانگین دما در هر دهه و مقایسه آن‌ها در ۸۰ سال، ۵۰ سال و ۳۰ سال اخیر نیز نشان‌دهنده روند افزایشی دما است. نتایج بررسی میزان بارندگی در کشور نیز نشان می‌دهد که بازه زمانی ۱۹۵۱- ۱۹۸۰ شامل بیشترین تغییر در توزیع بارندگی بوده است. تغییر در شدت حادثه براساس بارندگی نیز نشان‌دهنده پراکندگی تغییرات در تمامی دهه‌ها است. بررسی آمار مخاطرات طبیعی ناشی از تغییر اقلیم در ۴۰ سال اخیر نشان می‌دهد که سیل و زلزله بیشترین حوادث رخ‌داده هستند و حادثه خشکسالی در سال ۱۹۹۹، بیشترین افراد (بیش از ۵۰ میلیون نفر) را تحت تاثیر قرار داده است.

عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست گفت ایران گفت: کشور افغانستان نیز دارای آب و هوای خشک قاره‌ای با تغییرات دما و بارندگی قابل‌توجه بین فصول است. میزان دما در افغانستان نسبت به ۷۰ سال گذشته، ۱.۸ درجه افزایش یافته است. وضعیت اقلیمی دوره گذشته افغانستان نیز در مقیاس کلان ملی و بر مبنای داده‌ها و گزارش‌های بین‌المللی معتبر، از سه منظر دما، بارندگی و مخاطرات طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. توزیع میانگین دما در افغانستان در ۸۰ سال اخیر، به سه بازه زمانی سی ساله (۱۹۵۱-۱۹۸۰)، (۱۹۷۱-۲۰۰۰) و (۱۹۹۱-۲۰۲۰) تقسیم می‌شود که بیشترین تغییر در توزیع میانگین دما در این کشور نیز همانند ایران به سی سال اخیر و بازه ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۰ تعلق دارد. به علاوه تغییر در شدت حوادث برحسب حداکثر دمای روزانه نشان می‌دهد که بیشترین تغییر متعلق به ۲۰ سال اخیر و اوج روند افزایشی متعلق به ۱۰ سال اخیر بوده است. بررسی روندهای ماهانه میانگین دما در هر دهه و مقایسه آن‌ها در ۸۰ سال، ۵۰ سال و ۳۰ سال اخیر نیز نشان‌دهنده روند رو به افزایش است.

وی افزود: نتایج بررسی میزان بارندگی در کشور نیز نشان می‌دهد که بازه زمانی ۱۹۷۱- ۲۰۰۰ شامل بیشترین تغییر در توزیع بارندگی بوده است. تغییر در شدت حادثه بر اساس بارندگی نیز نشان‌دهنده پراکندگی تغییرات در تمامی دهه‌ها است. بررسی آمار مخاطرات طبیعی ناشی از تغییر اقلیم در افغانستان در ۴۰ سال اخیر نشان می‌دهد که سیل و زلزله بیشترین حوادث رخ‌داده هستند و حادثه خشکسالی در سال ۲۰۱۸، بیشترین افراد (بیش از ۱۳.۵ میلیون نفر) را تحت تاثیر قرار داده است.

فرزانه بیان داشت: برای مقابله با تغییر اقلیم سه استراتژی اساسی سازگاری، کاهش انتشار و مدیریت مخاطرات وجود دارد. سازگاری شامل سازگاری با آب و هوای واقعی یا مورد انتظار آینده است و هدف آن کاهش ریسک‌های ناشی از اثرات مضر تغییرات اقلیم (مانند افزایش سطح آب دریا، رویدادهای شدید آب و هوایی شدید یا ناامنی غذایی) است. کاهش انتشار شامل کاهش جریان گازهای گلخانه‌ای به دام افتاده در اتمسفر از طریق کاهش منابع این گازها (به عنوان مثال، سوزاندن سوخت‌های فسیلی برای برق، گرما، یا حمل‌ونقل) و یا تقویت سینک‌ها است که این گازها را انباشته و ذخیره می‌کنند (مانند اقیانوس‌ها، جنگل‌ها و خاک). مدیریت ریسک حوادث طبیعی یک رویکرد جامع است که شامل شناسایی تهدیدات ناشی از مخاطرات، پردازش و تحلیل این تهدیدات؛ درک آسیب‌پذیری افراد؛ ارزیابی تاب‌آوری و ظرفیت مقابله جوامع؛ توسعه استراتژی برای کاهش ریسک در آینده و ایجاد ظرفیت‌ها و مهارت‌های عملیاتی برای اجرای اقدامات پیشنهادی است.

وی تاکید کرد: اگر به دنبال یک استراتژی جامع، سه‌گانه و سازگار با محیط زیست برای مقابله با تغییر اقلیم باشیم، اولین و مهم‌ترین گزینه تالاب‌ها هستند و حفظ و احیای آنها نه تنها برای حفظ اکوسیستم در شرایط فعلی، حیاتی است بلکه در شرایط آتی نیز که تغییر اقلیم، کل اکوسیستم و کل منطقه و جهان را با شدت بیشتر تهدید می‌کند به عنوان یک عامل بسیار مهم جهت حفظ اکوسیستم و حتی حمایت از انسان ها در نظر گرفته می‌شود بنابراین تالاب هامون هیرمند در صورتی که از دست برود، هر دو کشور ایران و افغانستان با چالش‌های بسیار جدی‌تری مواجه خواهند شد.

این متخصص آب و تغییر اقلیم با اشاره به کارکرد تالاب‌ها در سازگاری، کاهش انتشار و مدیریت مخاطرات گفت: اولین کارکرد تالاب بهبود کیفیت آب است یعنی زمانی که تالاب‌ها، سالم باشند، تنوع گیاعی و جانوری فراوانی دارند و می‌توانند به عنوان سیستم‌های تصفیه عمل کنند و رسوبات، مواد مغذی و آلاینده‌ها را از آب حذف کنند. تالاب‌های سالم می‌توانند به حذف باکتری‌های مضر کمک کنند و در مدیریت آب‌های سطحی حاصل از بارندگی و پساب شهری، نقش مهمی را ایفا کنند. حمایت از تنوع زیستی دیگر کارکرد آن است به این معنا که تالاب‌ها، مخازن غنی از تنوع زیستی هستند. ۴۰ درصد از گونه‌های گیاهی و جانوری جهان در تالاب‌ها زندگی یا تولید مثل می‌کنند. در مجموع حدود ۱۰۰۰۰۰ گونه مختلف جانوری فقط از تالاب‌های آب شیرین جهان شناسایی شده‌اند.

خدمات ۴۷ تریلیون دلاری

وی به اهمیت تنوع زیستی تالاب‌ها اشاره کرد و گفت: پوشش گیاهی باتلاق، آلاینده‌ها را فیلتر می‌کند و آب را قابل شرب می‌کند، معیشت یک میلیارد نفر را تأمین و به تغذیه دنیا کمک می‌کند، پوده‌زارها، ۳۰ درصد کربن زمین را ذخیره می‌کنند، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها به تأمین غذا و دارو می‌پردازند، حرا و صخره‌های مرجانی در زمان طوفان و سونامی، از جوامع ساحلی محافظت می‌کنند، تالاب‌ها سالانه ۴۷ تریلیون دلار، خدمات اکوسیستمی ارائه می‌دهند که بیشتر از جنگل‌ها، بیابان‌ها یا علفزارها است.

یک میلیارد نفر در جهان، به تالاب‌ها وابسته هستند

فرزانه تولید مواد آلی و غذایی و منبع معیشت افراد را دیگر کارکرد تالاب‌ها برشمرد و گفت: برخی از انواع تالاب‌ها به ویژه تالاب‌های مردابی از پرتولیدترین اکوسیستم‌های جهان هستند و حدود ۳.۵ برابر اکوسیستم‌های خشکی، تولید دارند. همچنین بیش از یک میلیارد نفر در جهان، برای امرار معاش به تالاب‌ها وابسته هستند. تالاب‌ها میزبان طیف گسترده‌ای از مشاغل مانند پرورش برنج، صید ماهی، گردشگری و تفریح، حمل‌ونقل، تأمین آب و معیشت سنتی مبتنی بر محصول تالاب هستند که نشان می‌دهد برای زندگی و شکوفایی انسان، ضروری هستند.

محرک اصلی تغییر اقلیم؛ افزایش غلظت گازهای گلخانه‌ای

وی گفت: محرک اصلی تغییر اقلیم در جهان، افزایش غلظت گازهای گلخانه‌ای به ویژه دی‌اکسید کربن است. تالاب‌ها بالاترین نرخ جذب کربن را در زمین نسبت به اکوسیستم‌های دیگر دارند و به عنوان سینک طبیعی کربن عمل می‌کنند. ترسیب کربن به حذف دی‌اکسید کربن از جو و انتقال و تجمع آن در مخزن خاک به عنوان ماده آلی خاک اشاره دارد و یکی از خدمات اکوسیستم نظارتی اصلی است که تالاب‌ها ارائه می‌دهند. نرخ‌های ترسیب کربن در میان انواع مختلف تالاب، تنوع زیادی دارد که بالاترین مقدار برای مرداب‌های آب شیرین است. ترسیب کربن در تالاب‌های آب شیرین یعنی رسوب‌گذاری از ارتفاعات و تولید مواد آلی در محل و پوده‌زارها صورت می‌گیرد که کربن در آن فقط از طریق تولید گیاه در محل ترسیب می‌شود. کربن در تالاب به پنج شکل اصلی کربن آلی ذرات، کربن آلی محلول، کربن زیست‌توده گیاهی، کربن زیست‌توده میکروبی و محصولات نهایی گازی مانند متان و دی‌اکسید کربن وجود دارد. عوامل موثر بر ترسیب کربن در تالاب‌ها شامل در دسترس بودن بستر، دما و اکسیژن، سناریوهای تغییر جهانی و انتقال کربن به بیرون می‌شود.

تغییر اقلیم و  شدت حوادث طبیعی

فرزانه تاکید کرد: تغییر اقلیم و پیامدهای ناشی از آن، موجب افزایش فراوانی و شدت حوادث طبیعی در سراسر جهان شده‌اند. تالاب‌ها می‌توانند به کاهش اثرات این حوادث طبیعی کمک کنند و در برابر مخاطرات طبیعی سیل، خشکسالی، آتش‌سوزی، طوفان‌ها و زمین‌لغزش و فرسایش تاب‌آوری داشته باشند. بعبارت دیگر وقتی‌که تالاب‌ها به طور مناسب، مدیریت شوند، می‌توانند موجب تاب‌آوری جوامع برای آماده‌سازی در برابر حوادث طبیعی و مقابله با آن‌ها شوند که این امر از سه طریق آماده‌سازی/پیشگیری، مقابله و تجدید قوا صورت می‌گیرد.

لزوم جذب اعتبار بین‌المللی

وی اظهار داشت: هر دو کشور ایران و افغانستان از جمله مناطقی هستند که تحت تاثیر گرمایش جهانی و پیامدهای منفی تغییراقلیم قرار گرفته‌اند و راهکار مواجهه با تهدیدات نگران‌کننده‌ای همچون تغییر اقلیم نه تنها حذف حقابه تالاب به بهانه خشکسالی و محدودیت‌های منابع آبی نیست بلکه حفاظت از اکوسیستم بویژه تالاب‌ها بعنوان یک استراتژی سه‌گانه دوستدار محیط زیست و پایدار در مواجهه با پدیده تغییر اقلیم مطرح است. در شرایطی که حمایت‌های بین‌المللی گسترده‌ای در زمینه تغییر اقلیم و بویژه حفاظت و احیا تالاب‌ها و تمرکز بر کارکردهای اکوسیستمی تالاب‌ها وجود دارد، توصیه می‌شود مسئولین و متولیان دو کشور ایران و افغانستان جهت حفاظت از اکوسیستم مشترک با برنامه‌ریزی جامع در این زمینه به دنبال راهکارهای بلندمدت حفظ و احیا تالاب هامون هیرمند بوده و حتی با جذب اعتبارات بین‌المللی گسترده‌ای که در این زمینه همچون اعتبارات صندوق اقلیم سبز وجود دارد؛ بدنبال ارتقا پایدار معیشت جوامع محلی هر دو کشور باشند و حفظ و احیا تالاب هیرمند را در مسیری متفاوت نسبت به مسیر موجود دنبال کرده و این تهدید و پتانسیل مناقشه را به فرصتی جهت توسعه پایدار حوضه آبریز مشترک بین دو کشور تبدیل کنند تا مشکلات و محدودیت‌های منابع آبی در منطقه به عنوان بستر و ظرفیتی برای همکاری‌های آبی و تقویت دیپلماسی و نه تشدید مناقشات و چالش‌های روزافزون تبدیل شود.

نوبیتکس
ارسال نظرات
نظرات شما
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۵:۵۵
دلیل دریاچه ارومیه چیه کدام کشور مقصر است و دها سد که خشک شده نکنه این هاهم از آب هیرمند تغزیه می‌کرد
0
0
mmmmm
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۶:۳۹
ضعف و تقصیرات خود را گردن طالبان بندازید. آب های بلوچستان را مهار می‌کردید.
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۴
افغانستان آب هامون را قطع کرده دولت ایران چرا ۱۵ میلیون افغانی را از ایران اخراج نمیکند وبا آنها مماشات میکند ۱۵ میلیون افغانی در ایران چند برابر دریاچه هامون آب در ایران مصرف میکنند هر افغانی حداقل در شبانه روز اگر یک لیتر آب مصرف کند میشه ۱۵ میلیون لیتر در شبانه روز اگر بر حسب حداقل محاسبه کنیم حضور افغانی ها عرضه را بر مردم ایران تنگ کرده بعد از حضور طالبان در افغانستان تمام خیابانهای شهرهای ایران خصوصا تهران و توابع مملو از بساطی ودست فروشی افغانی است در تهران شهرداری توان جمع کردن اینها را از خیابان ندارد راه مردم را سد کردن و اغلب کارها را از ایرانی ها گرفتن چرا دولت اینها را اخراج نمیکند در حالی که مردم ایران از حضور اینها ناراحت و ناراضی هستن
0
0
	ناشناس ناشناس

اگرتو اقای میگی ۱۵میلیون افغان توایرانه زندگی میکنه مفتی زندگی نمیکنه پول گرفتین واب مصرف میکنه پول میده مفتی کیه مصرف نمیکنه دولت شمام پول بده اب بیگیره مفتی کیه نمیشه اب داد

	محمد محمد

زمانی که سیمان زیاد به افغانستان می‌فرستادند باید به فکر بودید چون میدانستید برای استفاده سد است

	ماهان ماهان

ببینید چقدر ایرانی تو کشور های خارج هستن اوناهم می‌تونه بگه ما ایران فلان مشکل داریم مهاجراش بندازم بیرون تا حالا کی شنیدن تا یه چیزی از دولت افغانستان ببینه قستش از مهاجرانی افغان میگیرن خوب نیست بخدا ماهم انسانیم

	ناشناس ناشناس

مگه ایران گازو نفت رومفتی میدن به کشورها
گازونفت هم از زمین سرچشمه میگیره

ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۱
قطع آب هیرمند به نابودی کامل سیستان منتهی خواهد شد. سیستان آب زیرزمینی پایداری ندارد. منابع غربی دشت سیستان حد فاصل حرمک تا دریاجه هامون که امسال دهها حلفه جاه برای تامین آب زاهدان در ان منطقه حفر گردیده بی کیغیت و با ذخیره محدود و تغذیه بسیار کم هستند. در منطقه سیستان هم منابع آبی بسیار محدود و سطحی هستند. اگر ایران نتواند حق آبه قانونی اش ار طالبان را بگیرید منطقعه حساس و مرزی سیستان از سکنه خالی می شود. انتقال آب از خلیح قارس بسیار پرهزینه و فقط در حد تامین آب شرب منطقی است. خود ایران در بوجود امدن این نقش دارد.
0
0
علی
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۵
سیل آب های بلوچستان را مهار میکردید دها برابر هیرمند آب داشت چرا گردن افغان ها میندازید ضعف های خود را
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۵
واقعا طوری افغانی ها صحبت میکنن انگار ایران ملک پدری انهاست ای کاش مسئولین کمی به فکر مردم بودن و به نظر مردم برای اخراج افغانی ها ارزش قائل بودن
0
0
mohamab966j@gmail.com
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۶
وقتی که خود تون نفتی که برای فروش به افغانستان می‌فرستید بی کیفیت از آبه اونوقت چه توقع دارید که اونا این کارو انجام ندن
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶
الان شده حق آبه کدام حق ما چیزی تو افغانستان با اسم شراکت نداریم
تو ایران خشکسالی است الان سد کرج و دریاچه ارومیه خشک شده نکنه اینم افغانستان مقصر است شمایی که میگید ۱۵ میلیون افغانستانی تو ایران زندگی میکنه این که اشتباه است چون ۴ میلیون خوردیه است از اینام دارن خانوار۱۰۰ میلیون میگیرن مفتی زندگی نمیکنن
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۳
در مورد دریاجه ارومیه هم همین شرورها را میگفتن ولی حالا پر اب شده
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴
گدایان ایران فکر میکنن با رفتن افغانها ملیارد میشن هر حق نوشت همونه شاید هم با این بی کیفیتی تنگ چشمی بد تر شده
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۲
این همه سیلاب های ناشی از بارندگی چرا بجای ذخیره در چاه های عمیق و حوضچه‌های مصنوعی وآب ندها باید به دریا برگشته برگردد؟آیا این نعمت خدادادی نباید با همت دولت های دلسوز وآینده نگر استفاده وبا انجام طرح های بنیادی بجای خرابی ، آبادانی منطقه را فراهم سازد؟
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۷
رود میخ اهنی در سنگ اما حرف در کوش اینا نه
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۳
تا صحبت از اخراج افغانی ها میشه افغانی ها میان کامنت میذارن مفتی که تو ایران زندگی نمی کنن پول میدن
خب اون پول رو از کجا میارن با خودشون از افغانستان پول میارن یا نه اون پول رو با کار کردن تو اقتصاد ایران بدست میارن
افغانی ها سالی حداقل ۲۰ میلیارد دلار خرج روی اقتصاد ایران میذارن تازه طلبکارم هستن
آمریکا با اون اقتصادش بین خودش با مکزیک دیوار کشید گفتن مکزیکی ها نیان خرج رو دست اقتصاد آمریکا میذارن
بعد ما با این وضعیت باید به افغانی ها پناه بدیم کار بدیم درآمد کسب کنه بعد آخرش بیاد بگه پول میدیم
اگه طالبان حق آبه ما رو نده افغانی ها رو باید بیرون کنیم ببینیم طالبان می تونه ده میلیون جمعیت دیگه رو هم سیر نگه داره
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۴
دلیل خشک شدن این همه دریاچه ها و رودخانه ها دیگه هم طالبان است
دو روز باران آمد سیستان را آب برد چرا اون همه آب رو کنترل نکردیم
چرا یه قطره باران میاد شهرها را سیل میبره
چرا ضعف مدیریت و بی مسئولیتی رو گردن دیگران میندازیم
وقتی دستشویی میری باید پول بدی
سرويس بهداشتی بین راهی بدون هیچچچچ نظافتی پول میگیره
چرا ما آب مجانی میخایم
قرار داد مال پنجاه سال پیش بوده
نظام مون رو تغییر دادیم چرا اونا نباید قراردادشان رو تغییر بدن
من سالهاست با چند مهاجر همسایه هستم و میبینم چطور جان می‌کنند برای یه لقمه نان
اگر اتباع در دامداری و کشاورزی نباشد منو تو همدیگر را میخوریم
لطفا کلاه خود را قاضی کنیم
0
0
داریوش
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۹
سلام
داخل ایران بعلت خشک سالی حق آبه دریاچه ارومیه را قطع کردین
حالا بدنبال حق آبه از افغانها هستید
امسال که بارش زیاد شده و سدها مجبور به باز کردن دریچه هایشان شدن مقداری آب در دریاچه ها زیاد شده
0
0
علی
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۴
اگر فعالان بلوچ که مسلح هم هستند وطرف مردم ومنطقه خودشان هستند چرا این سد واب بند را منفجر نمیکنند تا اب مثل سابق به هرمند ومنطقه بلوچستان ایران برسد ومردم منطقه از مضیقه نجات پیدا کنند
0
0
احمد
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۱
بزرگترین علت خشک شدن هامون دریاچه های مصنوعی چاه نیمه است و بس
0
0
ابراهیم
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۸
الان به گفته خود مسولین وزارت کشور چهار پنج میلیون افغانی تو ایران زندگی میکنند که دارند از سوپسید اب برق گاز نان حتی سیفی جات بنزین همه اینا را دولت دارد ازجیب مردمی که تحریمند که نفتشان رانمیتوانند بفروشند تا زه اگر هم بفروشند پولشو نمی تونند بگیرند میخورند این وزیر کشور چه میکنه چرا مثل دولت ماکستان اینا اخراج نمیکنه
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۴
نباید نظرات غیر مسولانه را داد باید دقیق فکر کنید بعدش نظر بدهید ،،،،افغانان مهاجر از آبله دست شون نان و غذا می‌خورند ،،افغانی ها مفت خوری را دوست ندارند ،،،چهل سال آب را تمام خوردین حالا زمانشه که چهل سال تحمل کنید
0
0
ابوالفضل
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۸
سلام
من با افغان جماعت زندگی کردم و بزرگ
ناسپاس ترین قوم ،نمک نشناس ترین قوم همین قوم افغانستان هست اینها انسانهای بی چشم و رویی هستند که انسانیت رو نمیفهمن که اگر از انسانیت می‌فهمیدند بعد اینهمه سال که در ایران بودند و ایران همیشه پشتوانه بوده بر کشور افغانستان حداقل حق آبه سیستان رو میدادن اون چیزی که حق بین المللی بود متاسفانه قوم سیستانی چوب نمک نشناسی همه ملت افغانستان را میخوره البته بی کفایتی حکومت هم هست...
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۳
اگر طالبان نمی‌بود میخواستن گردن کی بندازن التماس تفکر
0
0
ایرانی
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۴
افغانستان سالهاست از حقابه ایران دریغ کرده و گوش شنوایی هم ندارد!!! چرا ایران با وجود خشکسالی و نداشتن آب حتی برای مردم کشور خودش به پانزده میلیون افغانی در خاک ایران اجازه کار و زندگی داده؟؟؟؟ اگر فقط یک افعانی در ایران روزانه ده لیتر آب مصرف نماید روزانه صد و پنجاه میلیون لیتر آب استفاده کرده‌اند!!! توجه کنید این یک رقم بسیار بزرگی است !!!این چه سیاست بغایت اشتباه و مخربی است که مسئولان ایران انجام دادهاند در ایران حدود پانزده‌ میلیون افغانی زندگی میکند. آیا مسئولان ایران دشمن خاک و مردم ایران هستند؟؟؟؟ افغانستان حتی از دادن حقابه ایران سالهاست عمدا سر باز زده!!! ملت ایران خواهان هر چه زودتر تبعه افغانی از کشور هستند
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۱
افغانی ها رو اخراج کنید و تمام کسانی که به آنها کار و خانه مجازات میلیاردی!!! افغانی باعث بیکاری، گرانی مسکن، معتاد کردن مردم ایران و باعث بیشترین جرم و جنایات در ایران هستند. مردم ایران خواهان اخراج این قوم پر آزار و مردم ازار و آدم کش و بی فرهنگ از کشورشون هستند
0
0
اکبر صیام پور
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۰
چه توجیهی پشتوانه است درکشور خودمان ایران استانی که بالای ۳۵ درصدشان دراستان همجوار ساکنند وشاغل مرتب می‌گویند چرا باید آب به همین استانی که درش شاغلیم ومنابع درامدمان است بدهیم بله استانی که یک عده که معلوم نیست ازکجا رای میاورندونماینده اش می‌شوند وضعیف عمل می‌کنند ونهایت کسی به کسی نیست
0
0
عصبانی
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۱
بجای هیرمند رودخانه ای از مهاجرهای افغان روانه ایران شده،دیگه ایرانی کمتر می‌بینیم و همش افغانین
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۱
نمیدانم چراه هرکاری میشه گردنی افغانیها میندازید
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۲۲
مقصر افغانیها وطالبان هستن نابود بشن بدون خشکی دریاچه هامون
0
0
سید
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۵۰
داداشیا هستن اشکال نداره حکومت سرپرست مردمش اینجان‌ اونا هم دارن پول در میارن برای خراسان بزرگ
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۵۰
نمیدونم ای افغانی ها چ سودی برای بعضی ها دارن که اینجوری سنگشون به سینه میزنن
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۶
وقتی میرید زاهدان هندوانه محصولات اب بر میکارید انتظار خشک شدن ندارید
0
0
ا
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۰
تنهاراه این است افغانی ها ازایران بیرون بشن
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۹
حالا که با خوبی و مسالمت آمیز آب نمی دهند بزور باید گرفت
0
0
خوب
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۲
کشور ترکیه هم سد دارع. اب های ایران را قطع می کنه چرا اونجا صداتونو بلند نمی کنید. پشت بام خونت برف ببارد برف مال تو هست یا همسایه است؟ صحبت کردن با مردم عادی کارمنطقی نیست.
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۳:۱۳
جالب وقتی افغانستان سد میزنه اونم یدونه باعث خشک شدن هامون میشه اما برا دریاچه اورمیه پنجاه سد دولت زد مقصر کشاورزا شدن عجیبه
0
0
ناشناس
-
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۳:۵۸
عجب‌این‌افغانی‌ها‌ایران‌هستندولی‌‌به
بنفع‌طالبا‌ن‌حرف‌‌میزنن
0
0
امی
-
۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴
آب و حق آبه/ مهاجرین افغان/ امکانات و فرصتهای ضروری حال و آتی/ ظرفیت ها پیشرو/نگاه سیاسی همه و همه وچیز های دیگر= ناامیدی و فقر و تهدید ها مردم سیستان عوامل قابل برسی و پاسخگوی این مسئله می باشد
0
0
حسینی
-
۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۰
پانزده ملیون نفر از کجا درآمده.....
طبق آمار پنج ملیون مهاجر از اتباع افغانستان در ایران زندگی میکنند...
ده ملیون دیگه از کجا دراومده
0
0
ناشناس
-
۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۹
نون یارانه ای افغانی استفاده میکنه بنزین یارانه ای اب یارانه برق یارانه ای هرچیزی که فکرش کنی وقشته برن کشورقشنگشون تازمانیکه دولت پشت ملت نباشه همینه مادرکشورخودمون غریبه ایم
0
0
سید
-
۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۲
این افغانهای بیسواد رو باید از کشورمون بیرون کنیم.مگر حکومت صفوی رو اینها منقرض نکردند؟محمود افغان اهل کدام خراب شده بود؟حقابه سیستان رو سالهای ساله که ندادند هیچ،با پررویی تمام جواب هم میدن.اوایل انقلاب آمدند،با تمام بدیاشون گفتیم گناه دارن تو مملکتشون جنگه شوروری حمله کرده.جنگ تمام شد بازم موندن.کاش مثل فیلم عمرمختار مرز رو سیم خاردار می‌کشیدیم و مین گذاری می‌کردیم.بعد این پرروها رو بیرون می‌کردیم وبه دولت مسخره شون هم هشدار می‌دادیم که حقابه سیستان رو بده یا سدایی که با سیمان ایرانی ساختی رو با موشک نابود می‌کنیم.بعد ببین چکار می‌کردند.بی کفایتی بسه.به عمل کار برآید به سخنرانی نیست.
0
0
منصور موسی فرد
-
۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۰
درست میگه باید افغانها را از ایران اخراج کرد اینها سربار جامعه ایران هستند و بجز ضرر چیز عاید دولت و مردم ایران نمی شود از خرید نان یارانه ای و مصرف آب و برق گرفته تا اینکه اجاره بهای منزل که اگر افغان ها از ایران اخراج شوند اجاره خانه هم ارزانتر می شود تا اینکه کار از ملت ایران گرفته اند و اگر اقتصادی فکر کنید ماندن افغانها خیلی ضررهای دیگر برای دولت و ملت ایران دارد
0
0
پیمان
-
۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۵
ده میلیون افغان تو ایران زندگی می کنند همانطور که پاکستان داره افغان ها رو اخراج میکنه ایران هم حالا که طالبان هیچ چیزی در این مورد که جلوی آب رو می گیره انجام نمیده حتی حاضر ند آب رو تو کویرهاشون رها کنند ولی سمت ایران نیاید این مهاجرها که خیلی ها شون غیر قانونی وارد کشور شده واز خیلی جنبه ها ی امنیتی و اقتصادی برا کشور ضرر دارن اخراج کنند .
0
0
نادر میر
-
۰۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۳
خشک شدن هامون تقصیر هیچکس نیست جز خود زابلیا وقتی ک افغانستان داست سد رو درست میکرد خود زابلیا سیمان سیستان خودشونو خوشحال بودن ک دارن می‌فروشن به افغانا ولی نمیدونستن ک قراره همون سیمانی ک میدن قراره بشه سدی بروی خودشون پس خود کرده را تدبیر نیست
0
0
ناشناس
-
۰۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۲
تهران و ایران شده بهشت افغانی.......?????? تمام دنیا حرکت به جلو داره . ایران شده محل امن بیسواد ترین ملت دنیا , هیچ کشوری افغانی را نمیده و ِملت خودش گرفتار بیکاری و ...‌.‌ فقط ایران
0
0
x