بعد از نشست شورای حکام آژانس توافق اعلام می شود
مذاکرات وین روزهای پرتلاطمی را سپری میکند. درخواست روسیه از آمریکا مبنی بر دریافت تضمین برای همکاری ایران و روسیه سرو صدای بسیاری ایجاد کرده است. برای بررسی شرایط مذاکرات وین و احتمال توافق، اقتصاد آنلاین با رضا نصری، حقوقدان بین الملل و کارشناس مسائل سیاست خارجی به گفتگو پرداخته است.
اقتصاد آنلاین ـ پرستو بهرامیراد؛ هتل کوبورگ روزهای شلوغی را سپری میکند. همه منتظر اعلام توافق هستند، با این حال هنوز اختلافاتی بر روی میز مذاکرات باقی مانده است.
رضا نصری، حقوقدان بین الملل و کارشناس مسائل سیاست خارجی در مصاحبه با اقتصاد آنلاین به پرسشهایی پیرامون مذاکرات وین پاسخ داد. نصری معتقد است که به فاصله کمی بعد از نشست شورای حکام آژانس در مورد پرونده ایران، موفقیت توافق اعلام خواهد شد.
• درخواست روسیه از آمریکا در دقایق آخر مذاکرات چقدر به جنگ اوکراین مربوط است و چقدر به کارشکنیهایی که ظریف هم در گذشته اشاره کرده بود نزدیک است؟
ظریف یک کارشناس تراز اول بینالمللی در حوزه سیاست خارجی، با بیش از چهل سال تجربه کار عملی در عالیترین سطوح دستگاه دیپلماسی ایران است. اما متاسفانه، چون عدهای در داخل کشور او را صرفاً یک «رقیب سیاسی» تشخیص داده و از این رو کمر همت به تخریبش بسته بودند، اجازه ندادند تحلیلهای کارشناسی و هشدارهای بسیار مهم او در مورد کیفیت روابط ایران و روسیه به صورت جدی در سطح ملی به بحث گذاشته شود تا احیاناً موجب اصلاح و بازنگری در سیاستگذاری کلان کشور در این رابطه شود.
حقیقت این است که رابطه ایران و روسیه یک رابطه حیاتی و بسیار مهمی است؛ اما به یک آچارکِشی اساسی و اِعمال اصلاحات جدی نیاز دارد! روسیه در ظاهر متحد ایران است، اما در ۱۵ سال اخیر در عمل با تمام قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران همراهی کرد؛ در یک بند مقدماتی قطعنامه ۱۹۲۹ به عمد (به ابتکار آقای ریابکوف) عباراتی گنجاند که ایران را در برابر اقدامات احتمالی خصومتآمیز آمریکا به شدت آسیبپذیر میکرد؛ در جریان مذاکرات هستهای در سال ۲۰۱۵ (همانطور که در فایل صوتی ظریف فاش شد) در چندین مورد کارشکنی کرد و با ارائه پیشنهاد رایگیری بر سر تمدید تحریمهای شورای امنیت هر شش ماه یکبار، عملاً قصد داشت ایران را به صورت کامل به خود محتاج و وابسته کند؛ حتی در حوزه همکاریهای نظامی و میدانی نیز مانند یک «متحد» واقعی رفتار نکرد.
حداقل اینکه در این زمینه نیز در برابر حملات نظامی مکرر اسرائیل به مواضع نزدیک به ایران در سوریه «فعالانه» چشمپوشی کرد! امروز نیز در امتداد همین رویکرد به ایران، شاهدیم چگونه در لحظات آخر مذاکرات، وزیر امور خارجه دولت پوتین بحثِ دریافت «تضمین کتبی» برای روسیه را پیش کشیده است.
آن هم نه یک تضمین مربوط به اجرای توافق (آنطور که چین درخواست کرده است) بلکه یک تضمین جامع که در شرایط سیاسی فعلی احتمال دریافت آن قریب به صفر است. در واقع، آقای لاوروف به خوبی میداند نه تنها دریافت چنین تضمینی از منظر حقوقی هیچ ارزشی ندارد، بلکه میداند در فضای متاثر از جنگ اوکراین نیز دولت بایدن به هیچ عنوان قادر به تمکین به چنین خواستهای از جانب مسکو نخواهد بود.
حال پرسش اینجاست چرا در لحظه آخر چنین مطالبهای داشته است؟
حقیقت این است که مسکو به شدت نسبت به نزدیک شدن ایران و غرب حساسیت دارد؛ ایران را از نظر راهبردی و امنیتی وابسته به خود میخواهد؛ و از همکاری ایران و اروپا در حوزه انرژی و گاز نیز بیمناک است. در این راستا، تحقق کامل ظرفیتهای برجام را به سود خود نمیداند. به عبارت دیگر، آقای پوتین برجامی تحت مدیریت خود میخواهد که صرفاً راه همکاریهای محدود میان ایران و روسیه را باز بگذارد، و نه برجامی که موجب ارتقاء جایگاه راهبردی یک ایران مستقل باشد.
به نظر شما اختلافات بر سر چه موضوعاتی است که روز یکشنبه هم بار دیگر سخنگوی کاخ سفید اشاره کرد که اختلافاتی باقی مانده است؟
احتمالاً اختلافات باقیمانده همان اختلافات گذشته بر سر رفع برچشب برخی نهادهایی است که فعلاً در فهرست «سازمان تروریستی خارجی» (FTO) و فهرست «افراد ویژه مشخص شده» (SDN) قرار دارند. اختلاف دیگر احتمالاً بر سر موضوع جنس و نوع تضمینهاست. منتها شدت و غلظت این اختلافات در دور جدید مذاکرات کمتر شده و همین احتمال انعقاد قرارداد را افزایش داده است.
از نظر شما مذاکره مستقیم ایران و آمریکا چقدر محتمل است و در این برهه چه فوایدی دارد؟
به نظرم مذاکره مستقیم ضروری است. اینکه چقدر محتمل است بستگی به این دارد که چقدر نهادهای بالادستی (یعنی شورای عالی امنیت ملی) به این ضرورت در شرایط جدید پی برده باشد. معتقدم با توجه به تحولات اخیر، لازم است آقای امیرعبداللهیان به وین برود و هم با هیأت آمریکایی نشست دوجانبه برگزار کند و هم با هیأت روسی ملاقات داشته باشد. چنین اقدامی این سیگنال را به قدرتهای جهان خواهد داد که سیاست خارجی ایران تابع هیچ کشوری نیست و ایران حاضر و قادر است با تغییر شرایط، سیاستاش را تطبیق دهد.
ضمن اینکه فراموش نکنیم در این روزها، جریان تندرو در واشنگتن قصد دارد توافق وین را دستپخت روسیه معرفی کند تا با راحتی بیشتری در جهت ابطال آن در کنگره گام بردارد. اگر به نوشتهها و سخنرانیهای کارگزاران لابیهای ضد برجام در واشنگتن دقت کنیم، خواهیم دید که از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، توافق وین را توافق «پوتین-بایدن» یا توافق «مذاکره شده توسط روسیه» (Russia negotiated agreement) میخوانند.
ملاقات وزیر امور خارجه ایران و هیات آمریکایی (چنانچه درست برنامهریزی شود) تا حدودی این تصویرسازی را بهم خواهد زد و جریان مدافع برجام را در آمریکا به استدلالهای جدیدی علیه افراطیون مجهز خواهد کرد.
علاوه بر این، چنین ملاقاتی به همه کشورها (از جمله روسیه) این پیام را میدهد که ایران حاضر نیست وزنه خود را ارزان در کفه ترازوی هیچیک از قدرتها قرار دهد؛ و تنها معیار و محرک تصمیمگیری تهران منافعی است که از همکاری با هریک از طرفین احیاناً عایدش خواهد شد. به عبارت دیگر، تحقق چنین ملاقاتی به روسیه این پیام را خواهد داد که ایران با هیچ کشوری عهد اخوت نبسته است و لطمه به منافع ایران برایش هزینه خواهد داشت.
علاوه بر تمام این نکات، باید توجه داشت امروز افکار عمومی ایران نسبت به میزان نفوذ مسکو بر تصمیمات کلان تهران (از جمله در حوزه برجام) بسیار بدبین شده است. این بدبینی نه به نفع نظام و دولت مستقر است و نه در بلندمدت به رابطه ایران و روسیه و تدوین یک سیاست خارجی متوازن کمک خواهد کرد. در نتیجه، دیدار مستقیم میان مقامات ایران و آمریکا میتواند تا حدود زیادی تصویر وابستگی ایران به روسیه را نزد افکار عمومی کشور اصلاح کند و به دولت اجازه دهد با وجهه عزتمندانهتری مذاکرات وین را به سرانجام برساند.
در ایران جریانی وجود دارد که اوج اقتدار و ابتکار در حوزه دیپلماسی را در شیوه نشستن وزیر در برابر همتایان غربی خود و شدت اخم در چهره او میداند! به همین خاطر هم هنوز از قدم زدن ظریف و کری خشمگین است، بی آنکه پیام مستتر در آن را برای سایر قدرتهای جهان درک کرده باشد. معتقدم دولت رئیسی و وزیر محترم امور خارجه آن، نباید معیار و میزان رفتار خود را با تحلیل و جهانبینی این محفل تنظیم کند. مخاطب رئیس دستگاه دیپلماسی ایران استراتژیستهای در کمین نشسته در پایتختهای جهان هستند و لازم است به آنها نشان داده شود که در نظم نوین جهانی، ایران به عنوان یک قدرت مستقل توازنساز (ولو بواسطه ذخایر گاز خود) وارد میدان خواهد شد.
بازگشت اروپاییها به پایتخت هایشان از نظر شما چگونه تحلیل میشود؟ همه منتظر نظر تهران هستند؟
اروپاییها به قصد مشاوره به پایتختهایشان رفتهاند تا برای مواضع نهایی خود تاییدیه بگیرند. این نشان میدهد دو طرف اصلی مذاکرات (یعنی ایران و آمریکا) به توافق بسیار نزدیک شدهاند و اختلافات باقیمانده از نظر اروپا قابل حل است.
با توافقی که آژانس با ایران داشته است که تا خرداد مسائل حل شود، به نظر شما خواست ایران که حل پرونده پادمانی بود حل شده است؟
توافق میان ایران و آژانس پس از طی کردن چند مرحله احیاناً به نتیجه خواهد رسید. مرحله «نهایی» آن خردادماه است. به احتمال زیاد در آن زمان خواسته ایران برآورده خواهد شد. هرچند، اسرائیل در این حدفاصل بی کار نخواهد ماند و قطعاً از تمام ابزار خود بهره خواهد گرفت تا در این فرایند کارشکنی کند. از این رو، لازم است از الان هشدارهای لازم نسبت به نیات اسرائیل به صورت علنی بیان شود تا پیشبرد برنامههایش با موانع بیشتری روبرو شود.
احتمال توافق را چه زمانی می دانید؟
به نظرم به فاصله کمی بعد از نشست شورای حکام آژانس در مورد پرونده ایران موفقیت توافق اعلام خواهد شد.