عصر طلایی اوپک در راه است؟
پس از سالها پمپاژ نفت و گاز بیشتر توسط غولهای انرژی غربی مانند رویالداچشل، بیپی، اکسونموبیل و شورون، حالا این شرکتها در حال تغییر روند تولید انرژی و کاهش هزینههای خود پس از بحران کووید هستند و بهسرعت تولید نفت و گاز خود را کاهش میدهند. البته این به معنای آن نخواهد بود که جهان در آینده نفت کمتری خواهد داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، شرکتهای نفتی دولتی در خاورمیانه، شمال آفریقا و آمریکای لاتین با استفاده از این خلأ بهوجود آمده، تولید خود را افزایش میدهند و بار دیگر عصر پترودلارها به اوج میرسد. در واقع فشار دولتها برای افزایش تولید نفت و گاز به این معناست که احتمالا دههها طول خواهد کشید تا عرضه جهانی سوختهای فسیلی کاهش یابد، مگر اینکه در آینده تقاضا در نتیجه گذار انرژی برای چنین سوختهایی بهشدت کاهش یابد. در چنین وضعیتی ایران باید هرچه سریعتر با رفع تحریمها و جذب سرمایهگذاری و فناوریهای خارجی، برنامه مدونی برای افزایش تولید نفت و گاز تدارک ببیند. افزایش تولید نفت در ایران ضرورتی واقعی در فرصت کوتاهی است که در حالحاضر و نهایتا تا ۲ دهه دیگر امکان افزایش درآمدهای کشور را فراهم میکند.
تغییر موازنه در صنعت نفت
روزنامه نیویورکتایمز میگوید این تغییر عظیم میتواند روند افزایش تولید نفت و گاز داخلی که آمریکا را به صادرکننده خالص نفت، بنزین، گاز طبیعی و سایر فرآوردههای نفتی تبدیل کرده را معکوس کند. امری که بهمعنای وابستگی بیشتر ایالاتمتحده به اوپک، رژیمهای اقتدارگرا و کشورهای دارای بیثباتی سیاسی خواهد بود. بهنظر میرسد بایدن این ایده که ایالاتمتحده در سالهای آینده بیشتر به نفت خارجی متکی خواهد شد را پذیرفته است، به همین دلیل هم دولت او دائما از اوپک و متحدانش میخواهد تا برای کاهش قیمت نفت و بنزین، تولید خود را افزایش دهند؛ در حالی که سیاست بایدن در زمینه تولید نفت در آمریکا، محدودسازی رشد تولید نفت و گاز در زمینها و آبهای فدرال است.
شرکتهای نفتی غربی هم بهشدت تحتفشار سرمایهگذاران و فعالان اقلیمی هستند که خواهان گذار سریع به انرژیهای پاک هستند و در بخش تامین مالی نیز مشکلات عدیدهای دارند. این شرایط فرصت بزرگی برای شرکتهای نفت دولتی ایجاد کرده که تحتفشار چندانی برای کاهش انتشار آلایندهها و گازهای گلخانهای نیستند، هر چند برخی از آنها در بخش انرژیهای تجدیدپذیر هم سرمایهگذاریهای بزرگی میکنند. در واقع، حاکمان در این کشورها اغلب میخواهند از شرکتهای نفتی برای بازپرداخت بدهی، جبران کسریبودجه، تامین مالی برنامههای دولتی و ایجاد اشتغال استفاده کنند.
شرکت آرامکو سعودی که بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است، اعلام کرده که قصد دارد ظرفیت تولید نفت خود را دستکم تا یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد و تا سال ۲۰۳۰ به سطح ۱۳ میلیون بشکه در روز برسد. گفتنی است که آرامکو سرمایهگذاریهای اکتشافی و تولید خود را امسال ۸میلیارد دلار افزایش داده و به ۳۵ میلیارد دلار رسانده است.
امین ناصر، مدیرعامل آرامکو اخیرا به تحلیلگران مالی گفته که آنها از فرصت پیشآمده استفاده خواهند کرد و تلاش میکنند تا از عدمسرمایهگذاری غولهای نفتی غربی نهایت سود را ببرند. اهمیت این دیدگاه آرامکو در آن است که این شرکت نهتنها ذخایر وسیعی در اختیار دارد، بلکه میتواند نفت خود را بسیار ارزانتر از شرکتهای غربی تولید کند، چراکه استخراج نفتخام برای آنها بسیار آسان است، بنابراین حتی اگر تقاضا به دلیل گذار سریع به خودروهای برقی کاهش یابد، آرامکو و شرکتهای نفتی مشابه در خاورمیانه احتمالا میتوانند سالها یا حتی دههها بیشتر از شرکتهای انرژی غربی نفت تولید کنند.
عصر طلایی اوپک در راه است؟
رنه اورتیز، دبیرکل سابق اوپک و وزیر انرژی سابق اکوادور درباره استراتژی شرکتهای نفت دولتی به نیویورکتایمز میگوید: «شرکتهای دولتی راه خود را میروند. آنها به فشارهای سیاسی در سراسر جهان برای کنترل انتشار گازهای گلخانهای اهمیتی نمیدهند.» اورتیز در اینباره به نکته درستی اشاره کرده، چراکه شرکتهای نفت دولتی در کویت، اماراتمتحده عربی، عراق، لیبی، آرژانتین، کلمبیا و برزیل در حال برنامهریزی برای افزایش تولید هستند. کارشناسان معتقدند اگر قیمت نفت و گاز کماکان بالا بماند یا بازهم افزایش پیدا کند، کشورهای تولیدکننده برای افزایش عرضه نفت بیشتر وسوسه خواهند شد.
مایکل لینچ، رئیس دپارتمان تحقیقات استراتژیک انرژی و اقتصاد آمهرست ماساچوست میگوید که سهم ۲۳ کشور عضو اوپکپلاس در بازار جهانی نفت از ۵۵درصد کنونی تا سال ۲۰۴۰ به ۷۵درصد میرسد و عملا سهچهارم نفت جهان را شرکتهای دولتی تولید خواهند کرد.
نیویورکتایمز ضمن هشدار در این رابطه، میگوید که در صورت تحقق این امر بیتردید آمریکا و اتحادیه اروپا در برابر این کشورها و امیال حاکمان آنها بهشدت آسیبپذیر میشوند. همین حالا هم بسیاری از رهبران سیاسی و تحلیلگران معتقدند که پوتین از ذخایر عظیم گاز طبیعی کشورش و وابستگی اروپا به آن تحت عنوان یک چماق استفاده میکند. سایر تولیدکنندگان مانند عراق، لیبی و نیجریه هم غرق در بیثباتی هستند و بسته به اینکه چه کسی در قدرت باشد یا چه کسی به دنبال قبضهکردن قدرت در این کشورهاست، تولید نفت آنها میتواند بهسرعت افزایش یا کاهش یابد.
لینچ میگوید اعتماد بیش از حد غرب به نفت خارجی میتواند برای آنها دردسرساز باشد، چراکه گزینههای سیاستگذاران را در هنگام افزایش قیمت محدود میکند و روسایجمهور دائما باید از اوپک بخواهند که نفت بیشتری تولید کند و این امر اهرم فشاری در دست تولیدکنندگان علیه آمریکا خواهد بود.
برنامه دولتها برای افزایش تولید نفتخام
در حالحاضر تقریبا همه تولیدکنندگان نفت دولتی به دنبال افزایش سریع تولید خود هستند. قطر برای افزایش تولید شرکت قطر انرژی تنها به منابع خود تکیه ندارد و در حال گسترش پروژههای خود در خارج از مرزهای منطقهای است و در چند میدان دریایی آفریقایی سرمایهگذاری کرده است. حتی شرکت ملی گاز رومانی هم یک بلوک تولید گاز دریایی را از اکسونموبیل خریداری کرده است. کارشناسان میگویند همزمان با واگذاری ذخایر آلایندهای مانند ماسههای نفتی کانادا توسط شرکتهای غربی، میتوان انتظار داشت که بازیگران دولتی در این بخش هم ورود کنند. کویت هم ماه گذشته اعلام کرده تا ۵ سال آینده بیش از ۶ میلیارد دلار در بخش اکتشافی سرمایهگذاری میکند تا تولید خود را از ۴/ ۲ میلیون بشکه در روز کنونی به ۴میلیون بشکه در روز برساند.
اماراتمتحده عربی هم که با تولید ۴ میلیون بشکه در روز، از اعضای اصلی اوپک است به نخستین کشور خلیجفارس تبدیل شده که تعهد داده تا سال ۲۰۵۰ انتشار کربن خالص خود را به صفر برساند، اما شرکت ملی نفت ادنوک امارات سال گذشته اعلام کرد که مبلغ عظیمی معادل ۱۲۲ میلیارد دلار در پروژههای جدید نفت و گاز سرمایهگذاری میکند. عراق نیز که دومین تولیدکننده بزرگ اوپک است هم در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای بزرگی برای افزایش تولید نفت انجام داده و میخواهد تا ۲۰۲۷ تولید خود را از ۵ میلیون بشکه در روز کنونی به ۸میلیون بشکه در روز برساند. عراق با وجود آشفتگی سیاسی، کمبود برق و بنادر نامناسب، چندین قرارداد بسیار بزرگ با شرکتهای خارجی منعقد کرده تا به شرکت انرژی دولتی این کشور در توسعه میادین جدید و بهبود تولید از میادین کنونی کمک کنند. حتی در لیبی که سالهاست صنعت نفت تحت درگیری گروههای متخاصم و جنگسالاران آسیب دیده، تولید در حال افزایش است.
در ماههای اخیر تولید نفت این کشور به ۳/ ۱ میلیون بشکه رسیده که بالاترین میزان از زمان جنگ داخلی است و دولت قصد دارد این رقم را در ۶ سال ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز برساند. شرکتهای ملی نفت در برزیل، کلمبیا و آرژانتین نیز در تلاش هستند تا قبل از کاهش تقاضای جهانی نفت در نتیجه کاهش تقاضای کشورهای ثرتمند، برای دولتهای خود نفت و گاز بیشتری تولید کنند و مشکلات درآمدی دولتهایشان را حل کنند.
فرصت افزایش تولید ایران
در چنین شرایطی، نگاهی به وضعیت جهانی صنعت نفت و گاز و برنامههای شرکتهای نفت دولتی در خاورمیانه، بار دیگر ضرورت سرمایهگذاری بیشتر در صنعت نفت ایران را نشان میدهد. فرصت طلایی که برای کشورهایی مانند ایران که هزینه استخراج و بهرهبرداری بسیار پایین است بهوجود آمده، همیشگی نخواهد بود. این فرصت محدود شاید در خوشبینانهترین حالت تا ۲ دهه دیگر در دسترس باشد و پس از آن، کاهش شدید تقاضا خصوصا از سوی کشورهای توسعهیافته کار را حتی برای بازاریابی نفت تولیدی دشوارتر میکند.
ایران نیز باید در کنار همسایگان و رقبای منطقهای مانند عربستانسعودی و اماراتمتحده عربی به دنبال افزایش هرچه بیشتر و سریعتر تولید نفتخام و گاز طبیعی باشد تا از این طریق بتوان درآمدی پایدار و گسترده در زمانی محدود ایجاد کرد. درآمدی که میتواند بسیاری از بحرانها و مشکلات اقتصادی کشور را پوشش دهد و فرصت سرمایهگذاری در منابع جدید انرژی مانند تجدیدپذیرها را افزایش دهد. البته پیششرط تحقق چنین ایدهای در ابتدای امر لغو تحریمهای نفتی علیه ایران است که بیش از جنبه فنی، جنبه سیاسی و دیپلماتیک دارد.
از سوی دیگر، نبود منابع کافی برای سرمایهگذاری در پروژههای جدید یا حفظ سطح تولید در میادین ایرانی که غالبا به نیمه دوم عمر خود رسیدهاند هم چالش مهم دیگری است که به منابعی بسیار عظیم نیاز دارد که بدون حضور سرمایهگذاران بینالمللی تحقق آن عملا ناممکن است.
عدمدسترسی به فناوریهای نوین در صنعت نفت و گاز از دیگر چالشهای ایران در این زمینه است که نیازمند همکاری شرکتهای بینالمللی و فناوریهای آنان در این بخش است. در واقع میتوان گفت که تحریمها بیتردید بزرگترین مانع برای استفاده ایران از این فرصت است، اما حتی با لغو تحریمها هم چالشهای جدی برای افزایش تولید در کشور وجود دارد که گذر از آن نیازمند اراده سیاسی جدی در سطح کلان است.
با این حال، در شرایط کنونی جهان و مختصات موجود بازار انرژی، بیتردید باید به سمت افزایش تولید نفتخام حرکت کرد و از این راه درآمدزایی و تولید ثروت در کشور انجام داد، وگرنه گذر زمان در شرایط کنونی تنها به زیان صنعت نفت و گاز ایران است و رقبای منطقهای بیشترین سود را از تولید اندک نفتخام در ایران خواهند برد.