عرضه بورسی سنگ آهن، پایان قیمت های دستوری در زنجیره فولاد
عرضه محصولات معدنی از جمله سنگآهن در بورس کالا، توانسته راه را برای قیمتگذاری منطقی و اصولی برای این کالای ارزشمند و همچنین تکمیل زنجیره فولاد باز کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از کالا خبر، امیرتقی خان تجریشی کارشناس ارشد بازار سرمایه با بیان اینکه عرضه محصولات معدنی در بورس کالا به رقابتی شدن و کشف قیمت بهینه در کل زنجیره فولاد کمک می کند، معتقد است ورود محصولات معدنی به بورس کالا در کنار عرضه کل زنجیره تولید فولاد، پایانی بر سال ها قیمت های دستوری در حلقه های مختلف زنجیره است. مشروح گفتوگو با تجریشی را میخوانید:
*پیامدهای عرضه بورسی سنگآهن را چگونه ارزیابی میکنید؟
نکته مهم درباره عرضه بورسی سنگآهن و خوراکهای زنجیره فولاد، این است که این محصولات، ذاتاً بین مجتمعی مبادله میشوند به این معنی که عمده کنسانتره تولیدی کشور توسط چند مجتمع بزرگ تولید میشود (البته بخشی از کنسانتره یا سنگآهن توسط مجتمعهای کوچک هم تولید میشوند) ولی خریدار این محصولات چند مجتمع بزرگ فولادی هستند. در این میان هرچقدر در زنجیره فولاد از بالادست به سمت پاییندست حرکت میکنیم، تعداد فعالان و مجتمعهای فعال در این صنعت، رو به ازدیاد میرود. در حال حاضر، با توجه به اینکه خوراک کنسانتره، خوراک گندله و همچنین خوراک آهن اسفنجی اخیراً در بورس عرضه شده، مشاهده میشود در عرضه این کالاها نیز هرقدر از بالادست به سمت پایین حرکت میکنیم، تعداد خریداران زیادتر شده و رقابت جذاب تری نیز روی محصولات انجام شده و قیمت کشف شده به قیمت پایه واقعی نزدیکتر میشود که این مهم را بهویژه در انتهای زنجیره خوراک یعنی آهن اسفنجی بیشتر مشاهده میکنیم. بههرحال حرکت عرضه سنگآهن در بورس کالا، حرکت بسیار منطقی و مناسبی است اما تاکید می شود بالا رفتن تعداد خریداران به کیفیت و کارایی این مکانیزم بخصوص در بخش بالادست زنجیره فولاد کمک زیادی میکند.
مورد دیگری که باید توجه کرد این است که در شرایطی که در بورس کالا خریدار برای محصولات شرکتها پیدا نشد، اجازه صادرات محصول را داشته باشند زیرا وقتی جایگزینی به اسم مجوز صادرات وجود دارد به کارایی کشف قیمت در بورس کالا کمک میکند.
موضوع مورد توجه دیگر، این است که ذات تبادل خوراک در زنجیره فولاد بین مجتمعهای بزرگ است و بههرحال باید این را پذیرفت که عمده کنسانتره و گندله کشور بین مجتمعهای بزرگ معامله میشود (بهویژه در مورد خوراک کنسانتره) و مجتمعها با قراردادهای بلندمدت با یکدیگر همکاری میکنند ولی مبنای این قراردادهای بلندمدت بهتدریج باید به سمت قیمتهای کشفشده در بورس کالا حرکت کند و زمانی این اتفاق میتواند رخ دهد که حجم معاملات در بورس کالا به رقم قابلتوجهی برسد و قیمتهای کشفشده باید مبنای قراردادهای بلندمدت بین مجتمعهای بالادست و پاییندست در زنجیره فولاد شود.
*حاشیه سود مناسب برای سنگآهن، چه کمکی به زنجیره فولاد میکند؟
افزایش حاشیه سود و سودآوری شرکتهای سنگآهن میتواند کمک بزرگی برای رشد سرمایهگذاری در این شرکتها باشد؛ این شرکتها بههرحال برای اکتشاف، تجهیز معادن جدید و همچنین تجهیز زیرساختهای موردنیاز خودشان نیازمند سرمایهگذاریهای بزرگی هستند و درواقع، افزایش سودآوری آنها میتواند منابع لازم برای سرمایهگذاریهای آتی را چه به جهت حفظ ظرفیت فعلی و چه به لحاظ ساخت طرحهای توسعه ای این امکان و ظرفیت را به آنها بدهد.
*قیمتگذاری سنگآهن براساس عرضه و تقاضا، چقدر میتواند به از بین بردن رانت در حلقههای بعدی زنجیره فولاد کمک کند؟
با توجه به اینکه فعالان این زنجیره در بخشهای مختلف آن حضور دارند و بخشی از آنها در بالادست، بخشی در پاییندست و بخشی هم در حلقههای مقصد این زنجیره فعالیت میکنند، همیشه تعیین قیمت انتقالی بین حلقههای این زنجیره یکی از دغدغههای صنعت فولاد در کشور بوده و همیشه این موضوع از دیدگاههای متفاوت تأثیر پذیرفته و عمدتاً، با قدرت چانهزنی تعیین شده است؛ با این تفاسیر عرضه بورسی سنگآهن و سایر محصولات معدنی به همراه حضور کل زنجیره تولید فولاد در بورس کالا میتواند پایانی بر دستوری بودن قیمت انتقالی بین زنجیرههای صنعت فولاد باشد و به سرمایهگذاری و تخصیص بهینه در این صنعت کمک کند.
*با توجه به اینکه اغلب شرکتهای سنگآهنی، بورسی هستند منطقی شدن قیمت این محصولات چقدر به نفع سهامداران این شرکت خواهد بود؟
منطق اقتصادی قیمتگذاری در زنجیره فولاد این است که محصول مابین حلقههای زنجیر منتقل شوند و در هر حلقه، طِی یک فرآیند شفاف و رقابتی قیمت آن مشخص شده و این مورد در تمام محصولات زنجیره رعایت شود و صرفاً به بخشی از زنجیره محدود نباشد؛ اما مکرر مشاهدهشده که قیمت رقابتی در بخشی از زنجیره اتفاق افتاده اما در بخشهای دیگر زنجیره فولاد شاهد قیمتگذاری دستوری بودهایم و این باعث میشود که سودآوری زنجیره صرفاً در بخشهای خاصی از آن انباشته شود و این امر منجر به عدم تخصیص بهینه منابع میشود، زیرا در بخشهایی که سودآوری کمتری وجود داشته باشد، سرمایهگذاری کمتری هم صورت پذیرفته و پس از مدتی، به دلیل کمبود سرمایهگذاری، به مسئله عدم توازن در زنجیره فولاد برخورد کردهایم. با این تفاسیر ورود کل زنجیره تولید فولاد به بورس کالا از جمله سنگ آهنی ها، در روند توسعه شرکت ها و قیمت سهام آن ها نیز اثر مثبتی خواهد داشت.