کاهش نزاع و درگیری خیابانی در روزگار کرونایی
با شیوع و طغیان کرونا همه بخشهای جامعه درگیر مقابله با این بیماری منحوس شدند. آمارها و گزارشها نشان میدهد طی سال گذشته 90547 نفر بر سر نزاع و درگیری در تهران به پزشکی قانونی مراجعه کردند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، براساس اعلام رسمی سازمان پزشکی قانونی استان تهران، تعداد مراجعات به مراکز پزشکی قانونی در 12 ماه سال 98، 99908 بوده است. با یک حساب سرانگشتی درمی یابیم که میزان نزاع و درگیریهای خیابانی در سال 99 که دچار همهگیری کرونا بودیم نسبت به سال 98، 4.8 درصد کاهش داشته است؛ از این تعداد مراجعات 35درصد مربوط به زنان و 65درصد مربوط به مردان بوده است.
در واقع آمار سازمان پزشکی قانونی را میتوان آمار رسمی خشونت در ایران عنوان کرد، هرچند که آمار مذکور فقط میزان مراجعات به پزشکی قاتونی را دربر میگیرد و نزاع و خشونتهایی که منجر به تشکیل پرونده قضایی نگردد، در هیچ آماری گنجانده نمیشود. به هر حال طبق گزارشها آمار نزاع و درگیریهای خیابانی در کل کشور نیز در سال 99 نسبت به سال 98 کاهش 12.8درصد داشته است. همچنین به گفته کارشناسان مشکلات اقتصادی، تراکم جمعیت، فشارهای روانی از جمله عوامل بروز خشونت است.
4.8 درصد کاهش نزاع و درگیری در شرایط کرونایی بسیار ناچیز است
اردشیر گراوند جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره علت کاهش نزاع و درگیریهای شهری میگوید: اولین علت کاهش این آمار که به ذهن خطور میکند، اعمال فاصلهگذاری اجتماعی و محدودیتهای تردد است. همچنین تعطیلی مشاغل، بازارها، پاساژها و کاسته شدن میزان تعاملات مردم نیز میتواند از دیگر عوامل کاهش درگیریها باشد، برای مثال اغلب نزاعهای شهری بر سر جای پارکینگ و مسائلی از این دست است یا اغلب منازعات در اماکن فراغتی رخ میدهد.لذا با وجود محدودیتهای تردد انتظار میرفت شاهد کاهش بیشتری در آمار نزاع و درگیریها باشیم.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: در دوران کرونا حداقل 30درصد کارمندان دولت دورکار شدند و همچنین درصد بالایی از تعاملات اجتماعیمان به دلیل تعطیلی مشاغل و اماکن کاسته شده است. این عجیب است که با درصد زیادی از کاهش تعاملاتمان فقط 4 درصد از درگیریها و نزاعهای شهری کاهش پیدا کرده است، لذا به نظر میرسد شاید فشار روانی که در دوران کرونا بر مردم تحمیل شد، مانع کاهش بیشتر این آمار شده است. این واقعیت انکارناپذیر است که بسیاری از مردم در رنج فشارهای روانی بسر میبرند؛ خیلیها شغلشان را از دست دادهاند و این منجر به خشم در مردم شده است.
رقم سیاه جرم افزایش یافته است
دکتر سلمان کونانی جرمشناس و استادیار دانشگاه درمورد درصد کاهش نزاع و درگیریهای شهری اینگونه میگوید: کلاً کاهش یا افزایش قوس کلی جرم که ما به آن موج جرم میگوییم، در آمار جنایی از زوایای مختلفی قابل بررسی است. بهطور کلی در پاسخ به این سؤال مبنی بر چرایی کاهش یا افزایش نرخ ارتکاب جرم و انحرافات اجتماعی باید گفت مجموعهای از متغیرها در کاهش یا افزایش جرم در فصول مختلف و حتی در ماههای مختلف نقش دارند. بنابراین اگر در دوران کرونا از عدد و رقم صحبت میکنیم و مدعی هستیم نرخ نزاع و درگیری در سال 99 نسبت به سال 98 کاهش یافته است باید توجه کنیم که یکی از عوامل اصلی حتی در کاهش و افزایش یکسری جرایم همین شرایط کرونا بوده است. نباید دلخوش به این باشیم که چون نرخ نزاع و درگیری کاهش داشته پس نرخ کل جرایم کاهش داشتهاند؛ نرخ جرایم متناسب با شرایط آب و هوایی، متأثر از ویژگیهای فردی، جامعهشناختی، قومشناختی و فرهنگی مردم متغیر است، پس برای تحلیل شکلگیری آمار جنایی که نزاع و درگیری نیز زیرمجموعه این آمار است باید به مجموعهای از عوامل توجه کنیم، برای مثال جرایم علیه اموال یا مالی در فصول سرد افزایش پیدا میکند و متقابلاً در فصول گرم که رفت و آمدها و شلوغی اجتماعی در سطح شهر زیاد است، زد و خوردها و درگیریهای بین افراد زیاد میشود و اصولاً جرایم خیابانی نرخ بیشتری را تجربه میکند. افزایش جرایم خیابانی به معنای درگیریهای لفظی و فیزیکی و حتی قتلهای خیابانی و ضرب و جرحهای خیابانی است. بنابراین یکی از تبعات ناخواسته کرونا بهدلیل وجود محدودیتها کاهش جرایم خیابانی بوده است، حتی در سال 99 جرایم مالی مثل سرقت که در فصول سرد معمولاً افزایش پیدا میکند، کاهش محسوسی در پی داشت، اما در کنار اینها جرایم علیه بهداشت و جرایم درمانیمان بسیار افزایش پیدا کرده است، برای مثال جرایم مربوط به ساخت، تولید و عرضه مواد بهداشتی و ضدعفونی یا جرایم مربوط به واردات محصولات بهداشتی افزایش چشمگیری داشتهاند چرا که این محصولات بازار خوبی پیدا کرد و کاسبان بالقوه که از دردمندی مردم و از دردپذیری مردم و از بحرانزدگی جامعه سوءاستفاده میکنند، فرصت جولان یافتند و حتی به ارزشهای اخلاقی هم رحم نکردند، پس یکی دیگر از تبعات منفی کرونا این بود که جرایمی که در گذشته رشد خیلی ناچیزی داشتند چندین برابر بیشتر افزایش پیدا کردند.
او با اشاره به رقم سیاه بزهکاری در جامعه میگوید: ما نباید به این رقم کاهش تکیه کنیم چرا که در بررسی آمار جنایی باید به رقم سیاه بزهکاری و جرم هم توجه داشته باشیم؛ در عصر کرونا مردم ترس و واهمهای دارند از حضور در امکان عمومی مثل دادگاهها یا کلانتری ها؛ چه بسا یکی از دلایل جلوه این کاهش نرخ درگیریها، عقب رفت و عقبنشینی مردم بزه دیدهای باشد که به علت ترس از شرایط بهداشتی جامعه با وجود آنکه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند ترجیح دادند از شکایت صرف نظر کنند و به دادگستری مراجعه نکنند. بنابراین این عدم پیگیری مردم در مفهوم رقم سیاه جرم گنجانده میشود، یعنی جرمی که واقع شده، بزهکار و بزهدیده دارد اما به هر دلیل تعقیب نمیشود یا اگر شکایت صورت گیرد به نتیجه قضایی منتج نمیشود که در مفهوم رقم خاکستری جرم قرار میگیرد. ما باید به این مفاهیم توجه ویژهای داشته باشیم ،اگر به اینها بیتوجه باشیم آمار ما جنبه تبلیغاتی پیدا میکند. معتقدم بخش عمدهای از این کاهش ریشه در افزایش رقم سیاه و خاکستری جرم دارد و این نگرانکننده است چرا که نشاندهنده آن است مردم از ترس کرونا بیمیل بودند تا مسائل قضایی خود را پیگیری کنند. ما باید در چشماندازمان به واقعبینی جنایی و آسیبها و انحرافات جامعه توجه کنیم. واقعیت داوری جنایی به ما اجازه نمیدهد بدون فهم از نرخ سیاه جرم در جامعه به این شرایط دلخوش باشیم که حتماً نرخ درگیریها کاهش پیدا کرده است؛ تأکید میکنم در شرایط عادی جامعه پاسخ به چرایی کاهش یا افزایش جرم بسیار متفاوتتر از شرایط بحرانی حال حاضر است.
نزاع اولین واکنش ناکامی
دکتر مسعود غفاری روانشناس نیز در پاسخ به علت کاهش آمار درگیری و نزاع خیابانی اینگونه میگوید: باور این آمار برای من اندکی دشوار است. نزاع و درگیری ارتباط مستقیم با ناکامی دارد. تحقیقات نشان میدهد بیشترین میزان نزاع و درگیری در زندانها رخ میدهد، چرا که افراد در مکانی، محدود و محصور شدهاند و محدودیت نیز ایجاد ناکامی میکند ،در نتیجه افراد با یکدیگر گلاویز میشوند.
در مجموع در حال حاضر به نظر می رسد به دلیل کرونا آمار درگیریها تظاهر کمتری داشته باشد اما براساس آماری که من دارم از زمانی که مسأله کرونا پیش آمده پرخاشگریهای درون خانواده گسترش پیدا کرده بویژه آنهایی که شغلشان را از دست دادند یا ناچارند در خانه بمانند و این خشمشان متوجه همسر و فرزندانشان میشود.
بنده با اطمینان بالا میگویم بیشتر پرخاشها و خشونت نتیجه ناکامی است.و هرکس که ناکامی را تجربه کرد واکنش اصلیاش پرخاشگری است، چناچه افسردگی نخستین واکنش احساس باخت است؛ هر جا که جمعیت متراکمتر است پرخاشگری افزایش مییابد.