چگونه وقتی همه چیز از کنترل خارج میشود، زندگی را به حالت عادی باز گردانیم؟
داری به این فکر میکنی که چطور زندگی از دست رفته ات رو دوباره به دست بیاری؟ قدم اول این است که شما باید این سوال را از خودتان بپرسید: کنترل چیست و برای شما چه شکلی است؟ آیا این به معنای داشتن تعادل مناسب بین زندگی شخصی و حرفهای شما است و یا بیشتر به معنای داشتن مهارت برای گرفتن تصمیمات سریع است؟
به گزارش اقتصادآنلاین، کنترل به طور متفاوت توسط هر فرد تعریف میشود و برای هر کس متفاوت است، که هر از گاهی ما اجازه میدهیم کنترل از دست ما خارج شود. هنگامی که کنترل زندگیمان از دستمان سر میخورد و دیگر توان درست کردن آن را نداریم، ما دو گزینه داریم: نگه داشتن یا رها کردن کامل آن، که منجر به یک اثر دومینو میشود.
تام را به عنوان مثالی از اثر دومینو در نظر بگیرید:
تام کار بزرگی و خوبی دارد و به طور منظم به باشگاه میرود. او وعدههای غذایی نسبتا متعادلی میخورد و در رژیم غذایی خود سخت گیری میکند و از آنچه در بدنش میگذرد کاملا مطلع است و بدن خودش را میشناسد.
او زن زیبایی دارد که عاشق اوست و همچنین هنر عکاسی را به عنوان سرگرمی انتخاب کرده چون این کار خوشحالش میکند و حس خوبی برایش به ارمغان میآورد. در حال حاضر به تام پروژه سختی در سر کارس محول شده و او را تحت فشار قرار داده است. او ناهارش را پشت میزش صرف میکند و اغلب خیلی تند غذا میخورد.
او محافل اجتماعی مانند سالگرد ازدواجش و دیدار با دوستان، باشگاه و برنامههای دیگرش را کنار گذاشته و به خودش میگوید وقتی کارم تمام شود تمام این ها را جبران خواهم کرد. و تمرکز کامل خود را روی پروژه میگذارد. ماهها بعد تام پروژه خود را به پایان رساند و به خاطر کار سخت خود مورد تحسین قرار گرفت.
اگرچه تام احساس کمال میکند اما احساس میکند که قطع ارتباط کردهاست. دورهمیهایی که او میرفت برنامهریزی کردهاند که بدون او دور هم جمع شوند، او به خاطر بیتوجهی به رژیم غذایی و باشگاه چندین کیلو اضافه وزن دارد و اگرچه شام سالگرد ازدواج را با همسرش جبران کرد همسرش دیگر خیلی مشتاق نبود.
نکته اخلاقی این داستان این است که وقتی ما شروع میکنیم به نادیده گرفتن چیزها و افرادی که برای ما مهم هستند، حتی اگر موقتی باشد، همه چیز بعدا خارج از کنترل ما خواهند شد.
در این زمانها ممکن است متعجب شوید و با خود بگویید حالا چطور زندگی ام را به حالت عادی برگردانم. همچنین در مورد فهمیدن این موضوع اینگونه است که وقتی اجازه دهید یک چیز بلغزد، رها کردن چیزهای دیگر آسانتر خواهد شد و باعث میشود تعادل خود را از دست بدهید.
اگر از این قبیل اتفاقات برایتان افتاد، کارهایی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا به مسیر خود برگردید، عادات بد را از بین ببرید و زندگی سالم و خوبی را برای خود رقم بزنید.
۱. یک حسابرسی کلی از زندگیتان انجام دهید
حسابرسیهای زندگی برای کمک به شما در شروع توجه به حوزههای مختلف زندگی، روابط صمیمی، روابط خانوادگی، سلامت عاطفی، سلامت، امور مالی، معنویت و خلاقیت عالی هستند.
زمانی که میخواهید زندگی خود را به مسیر اصلی برگردانید، بهتر است بدانید در حال حاضر کجا هستید. نسخههای زیادی از حسابرسی زندگی وجود دارند که این موارد راجع به پیدا کردن روشی است که برای شما جواب میدهد.
وقتی همه چیز کم کم از کنترل خارج میشود، معمولا نشانهای ازجهت است که شما باید آن را خودتان چک کنید تا دوباره به مسیر خود برگردید.
گاهی اوقات وقتی که زندگی را در دست میگیرید مشغله ها شروع میشوند.اما ما از چیزهای حیاطی و مهم غافل میشویم که باعث میشود سلامتی و زمان و انرژی خود را در قبال چیزهایی که برای ما آنقدر فایدهای ندارند هدر دهیم.
اولین قدم این است که بررسی کنید که اگر میخواهید یاد بگیرید چگونه زندگی خود را به مسیر اصلی برگردانید، چقدر در این دورههای مهم زندگی شاد بوده اید. افراد موفق کسانی هستند که میتوانند با خودشان در مورد این که کدام قسمت از زندگی آنها به بیشترین کار نیاز دارد، صادق باشند.
۲. اعتماد به نفست رو جمع کن
اعتماد به نفس ریشه در این دارد که شما چگونه در هر روز و در بلند مدت ظاهر میشوید. بیدار شدن چیزی بیش از بیدار شدن و رفتن به سر کار است. در مورد ظاهر شدن منظور بیدار شدن در هر روز از زندگی است.
وقتی همه چیز از کنترل خارج میشود، به این دلیل است که شما فاقد وضوح فیزیکی و ذهنی هستید. اگرچه ممکن است اعتماد به نفس یک عنصر ناملموس به نظر برسد، اما خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنید در دسترس شما قرار دارد.
به این فکر کنید که چه چیزی به شما اعتماد به نفس میدهد و چیزهایی را پیدا کنید که با آن مرتبط هستند. اگر در مورد بدن خود احساس خوبی ندارید، به تناسب اندام متعهد شوید. اگر راجع به دانش و اطلاعات است از کسانی که شما انها را تحسین میکنید و یا با یک مربی صحبت کنید که دوست دارید با او کار کنید.
زمانی که کنترل نحوه ظاهر شدن روزمره خود را در دست بگیرید، کنترل بیشتری در حوزههای دیگر زندگی خود احساس خواهید کرد.
۳. یک پرش مغزی انجام دهید
به طور متوسط ما 50.000 یا 70.000 فکر در روز داریم. اگرچه پیگیری این تفکرات برای ما غیر ممکن است اما هنوز یه لیستی غیر قابل کنترل وجود دارد که از ذهن ما میگذرد که میتواند وقتی که میخواهیم به مسیرمان برگردیم مانع مان شود.
برخی از این افکار باعث الهام و یا هیجان میشوند در حالی که برخی دیگر ممکن است باعث استرس و یا احساس غرق شدن شوند که میتواند زندگی شما را به مسیر اصلی برگرداند.
در نهایت یک لیست طولانی از این تفکرات ظاهر میشود، از جمله کارهایی که باید انجام دهید. کارهای روزانه، ماموریتها، افرادی که باید ببینند، ایدههای پروژه و غیره.
تغیر ذهنیت با کم کردن کمی از آن تفکرات وبلاخره شما فضایی برای تمرکز دارید که میتواند حسابی مفید باشد. دفعه بعد که احساس کردید گیج شدهاید و یا احساس کردید که همه چیز از کنترل خارج شدهاست، ۱۵ تا ۲۵ دقیقه از تغیر ذهنیت و تخلیه آن طول میکشد.
این تمرین قرار نیست ساختاری داشته باشد. در عوض آن را به صورت جریانی آزاد کنید و هر چیزی که به ذهن میرسد را بنویسید. پس از آن میتوانید از طریق یادداشتهای خود شروع به بررسی کنید و آنها را به دستههای مختلف اولویتبندی کنید.
۴. سازماندهی موردهای کوچک
زمانی که احساس میکنید کنترل اتفاقات مهم زندگی خود را در دست ندارید وآن ها را کاملا از دست داده اید، همیشه به یاد داشته باشید چیزهایی وجود دارد که شما را احاطه کردهاند و به معنای واقعی کلمه، بر روی آنها کنترل دارید.
این به معنای کنترل داشتن بر تمیز بودن خانه تان، سازمان دهی کشوها، سالم خوردن، چقدر پول خرج میکنید، چقدر خانواده و دوستان خود را میبینید، چقدر تفریح میکنید و غیره است.
چیزهای کوچک اضافه میشوند و میتوانند به شما کمک کنند احساس کنید که کنترل زندگی خود را به دست دارید و استرس را در طول مسیر کاهش میدهند. اگر میخواهید یاد بگیرید که چطور زندگی خود را به مسیر اصلی برگردانید، این موقعیتی بسیار خوب برای شروع است.
۵. هدف خود را مشخص کنید
تعریف دوباره هدف و یا شناسایی هدف برای شما ریشهای است که باید در درونتان کاشته شود. در واقع، این نکته اصلی ایجاد انگیزه در شماست که باید در نظر بگیرید.
پرداختن به خود آگاهی میتواند به شما کمک کند که هدف خود را شناسایی کنید واین میتواند نکته اصلی برای شما باشد.
حتی در آب و هوای سخت و بد، درختان با وجود این که باد و باران ممکن است چقدر قوی باشند و آنها را نابود کند، محکم ایستادهاند.
زمانی که هدف خود را تعریف میکنید، شما هدف محکمی برای خود را میسازید و بگذارید همان طور که سعی میکنید زندگیتان را به حالت نرمال برگردانید این مسئله یک جور حمایت باشد برایتان.
۶. زمان خود را مدیریت و ارزیابی کنید
مدیریت زمان یک مهارت زندگی است و سالها طول میکشد تا بر آن مسلط شوید. هیچ اشکالی ندارد که بخواهیم در پروژههای متعدد مشارکت کنیم، اما مانند هر چیز دیگری این مورد هم دارای تعدیل و اندازه بخش است.
اگر میخواهید زندگیتان را به مسیر اصلی برگردانید روز خود را ارزیابی کنید و ببینید چه مقدار از زمان و انرژی خود را صرف حوزهها و فعالیتها میکنید.
برای مثال من یک مشتری داشتم که دو شغل داشت. او همیشه خسته بود و خودش را استرس زده میدید چون هیچ وقتی برای خودش نداشت.
فقط یک روز مرخصی داشت و از نظر روحی، احساسی و جسمی داغون میشد. به مدت یک هفته، از او خواسته بودم تا یادداشت کند که او واقعا چقدر وقت صرف انجام فعالیتهای مختلف از جمله کار، تفریح و کار میکند.
بعد از نوشتن آن ما متوجه شدیم که کار او در واقع 75ساعت در هفته و 14 ساعت آن رفت و آمد است او فقط ۵ ساعت در شب میخوابید و کارهای خود را بین کار انجام میداد و تنها یک روز برای گذراندن با خانواده باقی میگذاشت.
قدم بعدی نگاه کردن به زمانی بود که او صرف کرده بود و اینکه آیا داشتن دو شغل ارزش خستگی ذهنی و جسمی را دارد یا نه. بعد از آن مقدار واقعی که برای او میماند را بدست آوردیم.
بعد از اینکه قضیه برایمان روشن شد، از او پرسیدم که آیا نگه داشتن دو تا کار ارزش دارد یا نه. او جواب داد نه. گاهی اوقات کمی شکافتن موضوعات و دیدن این که زمان شما کجا و با چه کسی سپری میشود و آیا با نیازهای شما هم خوانی دارد، کمی طول میکشد.
7. بیش از حد برای خودتان سخت نگیرید
زمانی وجود دارد که احساس میکنید چیزها به نفع ما کنار هم چیده نشدهاند و در این شرایط ما سریع به خودمان فشار میآوریم و سعی میکنیم تا زندگی خود را به سرعت به مسیر اصلی برگردانیم، که میتواند بر سلامت روان ما تاثیر منفی بگذارد و بدتر ما را نابود کند.
اگر چه هیچ راه حلی وجود ندارد که به شما کمک کند یاد بگیرید چطور یک شبه زندگی خود را به مسیر اصلی برگردانید اما درک کنید که این یک سری گامهای کوچک به سمت یک هدف خاص است و در مرحله ی اول نمی توانید خیلی سریع به هدف مورد نظر خود برسید.
روتینها و بیشتر کارها از طریق سازگاری و صبر و شکیبایی ساخته میشوند. اقداماتی که شامل دوباره کاری، ارزیابی مجدد به معنای انجام دوباره یا متفاوت کاری است. بدانید که این فرآیند زمان میبرد و شاید زمان چیزی باشد که شما اول به آن نیاز دارید.
درکی از مطلب کلی:
وقتی به نظر میرسد زندگی خارج از کنترل ما است، نشانهای است برای آهسته کردن و ارزیابی دوباره جایی که ما در زندگی هستیم. اغلب اوقات وقتی همه چیز یکباره شروع به فروریختن میکند، این میتواند نشانه آن باشد که ما تعادلی را که زندگی ما را به هم پیوند میدهد از دست دادهایم و به دست آوردن تعادل یک درس مادام العمر است و با رویدادهای مهم زندگی و در طول زمان تغییر میکند.
دفعه بعد که احساس کردید همه چیز دوباره در حال وقوع است، بدانید که یک فرصت دیگر برای بازسازی و بازگشت به مسیر وجود دارد.روشهای سادهتر برای پیدا کردن تعادل و به دست آوردن زندگی و لذت بردن از زندگی به روشی که اکثر افراد از آن استفاده نمیکنند وجود دارد. اینکه چگونه الهام بگیرید و قوی بمانید وقتی انگیزه خود را از دست میدهید. اینکه بتوانید اطلاعات خوبی بدست بیاورید که در این مواقع کمک به رشد و روح شما باشد.