تا توافق جامع و برد – برد فاصله زیادی داریم

جو بایدن در رقابتهای انتخاباتی وعده داده بود که در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری به برجام بازگردد و پیشبینی میشد که پس از پیروزی او شاهد سنگاندازیهایی از سوی برخی دولتهای منطقه و همچنین خرابکاریهایی از سوی دولت دونالد ترامپ باشیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، تحلیلگران حتی از احتمال اقدام نظامی مستقیم امریکا علیه ایران خبر و هشدار میدادند که رییسجمهور کنونی امریکا باید کنترل شود، اما سرانجام این اسراییل بود که با هدایت عملیات تروریستی، محسن فخریزاده دانشمند هستهای ایران را به شهادت رساند؛ اقدامی که ناظران معتقدند گامی در راستای تضعیف دیپلماسی احتمالی میان ایران و دولت بایدن بود. این روزنامه در گفتوگو با دنیل سرور، استاد دانشگاه و رییس مرکز مدیریت تعارضات بینالمللی و سیاست خارجی امریکا در دانشگاه جان هاپکینز به بررسی سیاست احتمالی دولت بایدن در قبال ایران پرداخته است. دنیل سرور دیپلمات سابق امریکاست که سابقه فعالیت به عنوان مشاور وزیر خارجه ایالات متحده در اوایل دهه 90 میلادی را داراست. او معتقد است زمانبندی ترور دانشمند هستهای ایرانی نشان میدهد که این اتفاق کاملا با تحولات سیاسی در درون ایالات متحده مرتبط است و اسراییلیها میخواستند که شرایط را برای بازگشت جو بایدن، رییسجمهور منتخب امریکا به برجام سخت کنند. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا بر اساس وعدهای که در رقابتهای انتخاباتی سال 2016 به هوادارانش داده بود، سرانجام در 8 مه 2018 از توافق هستهای با ایران خارج شد و کوشید با اتخاذ سیاست فشار حداکثری و اعمال تحریم علیه ایران توافقی بهتر برای امریکا به دست آورد. اکنون در واپسین ماه ریاستجمهوری، به عقیده شما او تا چه اندازه در دستیابی به اهداف خود موفق بوده؟
سیاست فشار حداکثری سیاست موفقی نبود. دولت ترامپ اهداف خود را مشخص کرده بود، اما نتوانست به هیچ کدام از اهداف اصلی این سیاست دست پیدا کند. نتیجه سیاست فشار حداکثری، اتخاذ سیاست مقاومت حداکثری در تهران بود و شرایط امروز نشان میدهد که هیچ پیشرفت قابل مشاهدهای در مسیر دستیابی به توافقی بهتر دیده نمیشود.
ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایران که به نوشته نیویورکتایمز مقامات امریکایی معتقدند از سوی اسراییل مدیریت و برنامهریزی شده، معادلات بینالمللی را تا حدی دچار تغییر کرد و حتی گفته شد که برای تخریب مسیرهای سیاسی و دیپلماتیک حل و فصل مشکلات ایران انجام شده است. به عقیده شما عاملان این ترور، چه اهدافی را دنبال میکردند و با چه انگیزهای اقدام به ترور کردند؟
این ترور اتفاقی ساده نیست که بتوان تنها یک انگیزه و عامل برای آن در نظر گرفت. من تصور میکنم دلایل و انگیزههای زیادی باعث این اتفاق شده است، از جمله اینکه برخی میخواستند برنامه هستهای ایران متوقف شود و از پیشرفت باز بماند. با این حال زمانبندی ترور دانشمند هستهای ایرانی نشان میدهد که این اتفاق کاملا با تحولات سیاسی در درون ایالات متحده مرتبط است. اسراییلیها میخواستند که شرایط را برای بازگشت جو بایدن، رییسجمهور منتخب امریکا به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سخت کنند؛ چراکه به عقیده آنها بازگشت به برجام میتواند منافع اسراییل را به خطر بیندازد. در چنین سناریویی، انتقامگیری ایران از امریکا یا اسراییل میتواند بازگشت واشنگتن به توافق هستهای را سختتر از پیش کند.
شما فشار حداکثری را سیاستی شکست خورده توصیف کردید. با توجه به این موضوع فکر میکنید دولت آینده امریکا تغییر روش جدی را در دستور کار خود قرار دهد و در پی گفتوگو و دیپلماسی باشد یا ایران کماکان باید شاهد تحریم و فشار از سوی امریکا باشد؟
مشخصا میتوان گفت که واشنگتن به سمت دیپلماسی تغییر مسیر خواهد داد و تلاش خواهد کرد از طریق دیپلماتیک راهی برای تفاهم با ایران پیدا کند. در این مسیر احتمالا تحریم همچنان بخشی از ابزارهای مورد استفاده امریکا باقی خواهد ماند و انتظار نمیرود که همه تحریمها برداشته شود. امکان لغو تحریمهای هستهای وجود دارد اما همه تحریمها هستهای نیستند؛ بخشی از تحریمها در ارتباط با مساله تروریسم و همچنین نقض حقوق بشر اعمال شدهاند و تا زمانی که توافقی جامعتر از برنامه جامع اقدام مشترک میان تهران و واشنگتن حاصل نشود، چشماندازی برای لغو این تحریمها وجود ندارد. شاید حتی زمانی که توافقی جامع نیز میان دو کشور حاصل شود، باز هم بخشی از تحریمها به دلیل ماهیتشان لغو نشده باقی بماند.
در امریکا نظرات مختلفی پیرامون مساله ایران وجود دارد. گروهی از کارشناسان معتقدند بایدن باید بدون هیچ پیش شرطی به توافق هستهای بازگردد و این توافق را نقطه آغاز گفتوگو با ایران قرار دهد. گروهی دیگر خلاف این موضوع را میگویند؛ اکونومیست گفته بایدن باید فشار بیاورد و توافقی سختگیرانه با ایران داشته باشد. پیشنهاد شما به دولت جدید امریکا چیست؟
من فکر میکنم در برجام محدودیتهای مناسبی برای برنامه هستهای ایران وجود داشت که این محدودیتها در بازه زمانی اجرای برجام میتوانست برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اثربخش باشد. حالا شرایط کمی متفاوت شده، واشنگتن میخواهد بازه زمانی توافق هستهای گسترش یابد و همچنین بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تاسیسات هستهای و دیگر نقاط مدنظر بازرسان افزایش پیدا کند. از سوی دیگر امریکا خواهان آن است که محدودیتهایی برای ایران در برنامه موشکی و همچنین پشتیبانی از پروکسیها و نیروهای نیابتی در منطقه اعمال شود. پیشنهاد من این است که دولت بایدن از بازگشت به شیوه شکست خورده دولت ترامپ خودداری کند و راه دیپلماسی را برای نیل به این اهداف در پیش گیرد. من نمیدانم که رهبران ایران تصمیم دارند چه سیاستی را در پیش گیرند و آیا آمادهاند پیرامون مسائلی که به آن اشاره شد به گفتوگو با واشنگتن بپردازند یا نه، اما بدون شک اگر قرار باشد عادیسازی در روابط ایران و امریکا اتفاق بیفتد، این عادیسازی بدون گفتوگو پیرامون این مسائل حاصل نمیشود.
این صحبت شما هفته گذشته از سوی وزیر امور خارجه آلمان هم مطرح شد. آیا این منطقی است زمانی که نمیتوانید به مفاد یک توافق محدود پایبند باشید و آن را نقض میکنید، در پی دستیابی به توافقی جامعتر با دامنه تعهدات بیشتر برآیید؟
شاید منطقی نباشد، اما ارزش امتحان کردن را دارد. البته این را هم بگویم تا زمانی که ایالات متحده از توافق هستهای خارج نشد، این توافق کارآمد بود و این امکان وجود داشت که از این توافق به عنوان توافقی موفق در عرصه بینالمللی نام برده شود. اکنون هم اگر امریکا به توافق بازگردد شرایط میتواند تغییر کند.
ایران همواره نشان داده تنها در صورتی حاضر به پیگیری مذاکرات خواهد بود که توافقی برد– برد هدف نهایی مذاکرات باشد. اما گویا میان برد – برد از نگاه ایران و برد – برد از نگاه امریکا تفاوت محسوسی وجود دارد. چه توافقی از نظر شما برد – برد به حساب میآید؟
توافقی از نگاه امریکا برد – برد به حساب میآید که با اجرای آن، به صورت همزمان امنیت امریکا، اسراییل، کشورهای حوزه خلیجفارس و ایران تامین شود. ما اکنون فاصله زیادی تا آن نقطه داریم و دور از انتظار است که در کوتاهمدت مذاکرات در سطحی برگزار شود که قادر به تامین این هدف باشد.
به امنیت اسراییل اشاره کردید. نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل یکی از مخالفان جدی توافق هستهای است. تنها در دوره چهارساله ریاستجمهوری دونالد ترامپ، نخستوزیر اسراییل اقدامات ضد ایرانی زیادی صورت داد. او حملاتی خرابکارانه علیه ایران ترتیب داد، دانشمند هستهای ایران را ترور کرد و خواستار تقابل نظامی مستقیم امریکا با ایران بود. با توجه به این وضعیت، بایدن چه سیاستی را در قبال ایران در پیش خواهد گرفت؟
من دقیقا نمیتوانم پیشبینی کنم که جو بایدن در این زمینه چه خواهد کرد و دولت او چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت اما برخی مسائل به عقیده من روشن است. جو بایدن مطمئنا به امنیت اسراییل متعهد خواهد بود ولی همزمان تلاش خواهد کرد تا با بازگشت به توافق هستهای و مهار کردن عملیاتهای اسراییل علیه ایران توسعه برنامه هستهای ایران را متوقف کرده و راهی برای پیاده کردن سیاستهای خود در منطقه خاورمیانه پیدا کند.
جو بایدن وعده داده است که با آغاز به کار دولت او ایالات متحده در روابط خود با عربستان سعودی تجدیدنظر کند و نگاه جدیتری به مساله حقوق بشر داشته باشد؟ حقوق بشر تا چه اندازه در تعیین سیاستهای دولت آینده امریکا به ویژه سیاستهای دولت بایدن در خاورمیانه اثرگذار خواهد بود؟
بله، به نظر من این طور خواهد بود. اگر بخواهیم در مقایسه با دولت گذشته بسنجیم در دولت بایدن نسبت به دولت ترامپ توجه بسیار بیشتری به مساله حقوق بشر خواهد شد و این توجه شامل کشورهای نظیر عربستان سعودی و حتی خود ایران نیز میشود. برای مثال در مساله عربستان سعودی که به آن اشاره کردید، من میتوانم بگویم که دیگر رقص شمشیر با آنها در کار نخواهد بود و عربستان اجازه نخواهد داشت هر کاری که دوست دارد، انجام دهد. با این حال باید توجه داشته باشید در جوامع تحت حاکمیت رژیمهای خودکامه سطح محدودی از تغییر قابل انتظار است و از همینرو دولت بایدن بر مسائلی خاص و مهم برای تغییر تمرکز خواهد کرد. حدس میزنم در عربستان تمرکز او بیشتر روی مساله زنان باشد و بخواهد شرایط را برای زنانی که به جرم رانندگی یا اعتراض زندانی شدهاند، تغییر دهد. در خصوص ایران احتمالا بایدن در پی آزادسازی شهروندان امریکایی زندانی باشد.