معلولان برای زندگی امکانات میخواهند
معلولیت محدودیت است. معلول به فردی اطلاق میشود که توانایی تعامل با شرایط موجود را نداشته باشد. بر اساس آمار سازمان بهزیستی یک میلیون و ۳۰۰ هزار معلول در کشور وجود دارد که ۲۵ درصد معلولان ذهنی، ۱۱درصد نابینا، ۱۵درصد ناشنوا و ۸۹ درصد دارای اختلالات ذهنی هستند، اما با توجه به غربالگری نابینایی و ناشنوایی شیوع این دو معلولیت بالای ۸۰ درصد کاهش یافته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، معلولیتها به اشکال اکتسابی و انتسابی هستند. در سالهای اخیر به دلیل پیشرفت علم پزشکی حدالامکان جلوی تولد کودک معلول گرفته میشود و با تزریق واکسن از بروز معلولیت در بین کودکان گرفته میشود. مساله امروز جلوگیری از معلولیتهای اکتسابی است. برای مثال با بررسی حوادث کار باید گفت که سالانه بخش قابل توجهی از کارگران به دلیل بیتوجهی به ایمنی در کار معلول میشوند. روزانه بهطور متوسط ۲/۲ نفر در اثر حوادث ناشی از کار روزانه و حداقل شش برابر این رقم بر اثر بیماریهای ناشی از کار در کشور فوت میکنند. این در حالی است که بخش اندکی از کارگران بیمه بوده و از خدمات آن بهرهمند میشوند. همین قضیه بر افزایش معلولیت در جامعه نقش دارد. از سوی دیگر اغلب کارفرمایان نیز به ایمنی در کار توجه ندارند. هرچند این قضیه به دلیل نبود فرهنگ در رعایت و به کارگیری تجهیزات ایمنی است. در دی ۹۶، سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت از فوت بیش از دو هزار نفر به دلیل حوادث ناشی از کار خبر داد و گفت: ۴۰ درصد کارگاهها در کشور ایمنی لازم را ندارند. با بررسی دیگر دلایل بروز معلولیت میتوان به تصادفات رانندگی اشاره کرد. بر اساس آمار سالانه ۱۷ هزار ایرانی در سوانح جادهای فوت میکنند. همچنین ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر نیز به معلولیت در ابعاد ذهنی و جسمی دچار میشوند که خسارات جبران ناپذیری را به کشور و خانوادهها تحمیل میکنند. با بررسی زندگی معلولان باید گفت که دغدغه معیشت، نبود امکانات در اداره فرد معلول، نبود زیرساختهای لازم برای تردد و اشتغال آن و هر یک از این مسائل باعث شده تا معلول و خانواده او به حاشیه رانده شده و نتواند از ظرفیتهای موجود بهرهمند شود.
طاهره اسدی از ناحیه پا معلول است. او 45 ساله رئیس یکی از شعب بانکهای دولتی در تهران است. او در پنج سالگی به دلیل بیماری معلول شده و همین قضیه او را مشکلات متعدد مواجه کرده است. همین مساله او را به یک فرد قوی، با اعتماد به نفس و با انگیزه تبدیل کرده است. این زن جوان با بیان اینکه معلولان در بین افکار عمومی شهروند درجه دو محسوب میشوند، تاکید میکند: با اینکه معلولیت از ناحیه پا نه واگیر دارد و نه برای کسی آسیبزاست، برخی از مردم از همکاری با بنده ممانعت میکردند. برای مثال حتی بر سر مساله ازدواجم هم با اینکه همسرم معلولیت بنده را پذیرفته بود، اما خانواده او سالها طول کشید تا من را بپذیرند. هرچند بنده به عنوان یک معلول تمامی افراد جویای کار در خانواده همسرم را بسر کار بردم. این فرد معلول تاکید میکند: افراد معلول باید بدانند که از گوشه خانه ماندن چیزی عایدشان نمیشود، بلکه باید در جریان قرار بگیرند.
زندگی ادامه دارد
امیر در سن 13 سالگی بر اثر تصادف از ناحیه دو چشم معلول شده است. او با اینکه نابیناست، اما از اغلب افراد بینا در زمینه رایانه بیشتر تخصص دارد. این مرد جوان میگوید: در تمامی دوران منزلم را در حوالی محل کارم انتخاب میکنم تا برای تردد مشکلی نداشته باشم. در این شرایط یک فرد هم مسئولیت رفت و آمد بنده را بر عهده دارد. او میافزاید: وضعیت برای حضور و فعالیت نابینایان در جامعه مهیا نیست. برای مثال اگر بنده از لحاظ خانواده حمایت نمیشدم، نمیتوانستم به این مرحله برسم. باید به این نکته اذعان کرد که در بسیاری از کشورهای پیشرفته برای فرد معلول امکانات فراوان لحاظ میشود، اما در کشور ما تاکنون نحوه خدماترسانیها به این افراد چندان قابل قبول نیست. برای مثال فرد سالمی که در تصادف یا هر اتفاق دیگری معلول میشود، از لحاظ جسمی و روحی با چالشهای فراوان مواجه میشود. در این وضعیت اغلب افراد افسرده شده و سعی میکنند، از جامعه کناره بگیرند.
ناشنوایی معلولیت نیست، اگر پول باشد
هیلا ناشنواست. مادرش میگوید: بعد از گذشت یک ماه از تولدش متوجه شدیم که او ناشنواست. با مراجعه به پزشکان آنها گفتند که برای حل مشکلش باید کاشت حلزون انجام شود، اما هزینه کاشت حلزون گران است. با توجه به اینکه این عمل در سنین دو تا شش سال انجام میشود. به گفته مادر کودک هزینه عمل گران است و هر فردی توانایی پرداخت آن را ندارد.
مبارزه با معلولیت
نگین در تصادف از ناحیه نخاع فلج شده است. او هم اکنون در یکی از آسایشگاههای شهر تهران زندگی میکند. این دختر جوان نقاش ماهری است. قلم مو را به دهان گرفته و با ظرافت و سلیقهای منحصر به فرد به نقاشی میپردازند. به گفته او قبل از معلولیت نقاشی جایگاهی در زندگی او نداشت و هم اکنون فهمیده که از چه قابلیتهایی برخوردار است. این معلولیت جسمی-حرکتی میگوید: بسیاری از معلولان به نان شبشان محتاج هستند و نمیتوانند از پس خرج و مخارج روزانه خود بر بیایند. از سوی دیگر نهادهای مسئول نیز آنطور که باید توانایی پاسخگویی به جامعه معلولان را ندارند. به بیان دیگر نهادهای حمایتی هنوز در مراحل نخست خدماترسانی هستند.
شرایط معیشتی معلولان
مدیر عامل انجمن ندای معلولین ایران درباره نیازهای معلولان در جامعه امروز میگوید: مقوله تورم و گرانیهای اخیرا در کشور مطرح شده است، طبیعتا این مساله روی تجهیزات پزشکی تاثیرگذاشته است. این مساله برای افراد دارای معلولیت به شکل مضاعف اعمال شده و این افراد دچار مشکلات فراوان هستند. محمود کاری میافزاید: برخی از افراد دارای معلولیت دچار زخم بستر یا مبتلا به بیماریهای متعدد نیازمند استفاده از داروهای ویژه هستند. در این وضعیت قیمت داروها گران یا نایاب شده است. او تاکید میکند: برخی از افراد به دلیل نوع معلولیت نیازمند پروتز، دست و پای مصنوعی، سمعک، ویلچر و سایر تجهیزات هستند. در حالی که این وسایل بعد از گذشت یکسال مستهلک میشود. به گفته او انتظار میرود تا سازمانهای حمایتی فکری برای این تجهیزات کنند. برای مثال هماکنون فرد دارای معلولیت که از ویلیچر استفاده میکند، معمولا سالانه مجبور به عوض کردن ویلچر هستند، باید از این افراد حمایت و پشتیبانی شود. مدیر عامل انجمن ندای معلولین ایران تاکید میکند: باید با حمایتهای مناسب بتوان این افراد را به جامعه برگرداند، چون در صورت بیتوجهی مشکلات این افراد چند برابر شده و دیگر توانایی انجام فعالیت روزانه را ندارند. کاری میافزاید: انتظار میرود که تجهیزات مورد نیاز معلولان تامین شود. در حالی که گرانیها موجود و کمبود واردات باعث افزایش مشکلات شده است. این مشکلات نیازمند حمایتهای جدی از سوی دولت دارد. ما به عنوان جامعه مدنی بر این باورهستیم که دولت نباید از افراد دارای معلولیت برای تامین تجهیزات پزشکی هزینه دریافت کند. برای مثال اگر سازمان هلال احمر یک پروتز پای مصنوعی برای یک فرد میسازد، این محصول قابل عرضه در بازار نیست، آن هم به این دلیل که قالبگیری شده و فقط برای نفر مورد نظر ساخته شده است. هرچند وسایلی که از سوی هلال احمر تامین میشود، گران است و در برخی مواقع قیمت آنها از حقوق یکسال یک فرد معلول هم بیشتر است. به گفته او در طول سال میزان معلولیت در کشور ما به دلایل مختلف فراوان است. برای مثال سالانه شاهد تولید معلولیت در زمینههای مختلف در کشور هستیم. هماکنون کموکیف خدماترسانی به معلولان در کشور را نمیتوان مورد بررسی قرار داد. با بررسی اقدامات انجام شده برای معلولان باید دانست که سازمانهای مردم نهاد مداخله کرده تا حقوق معلولان از دستگاههای حمایتی تامین شود تا آنها حقوقشان را بهدست آورند. این فعال حقوق معلولان میافزاید: سازمانهای مردم نهاد فعال در عرصه معلولیت برای احیای حقوق معلولان نمیتوانند به خودشان کمک کنند و تنها اقدامی که میتوانند انجام دهند، مطالبهگری در زیرساختهای جامعه و ایجاد شرایط برای حضور معلولان در جامعه است. کاری میگوید: برای مثال اگر زیرساختهای جامعه و زمینه تردد آنها برای عبور و مرور مناسب باشد، این افراد به سهولت از منزل خارج شده و میتوانند به زندگی عادی خود ادامه میدهند. به گفته او سیستم حملونقل عمومی پاسخگوی معلولان نیست. برای مثال بسیاری از سالمندان، معلولان و... در شهر سرگردان میمانند، چون این افراد نمیتوانند با ناوگان حملونقل شهری تردد داشته باشند و تاکسی نیز این افراد را جابهجا نمیکنند. برای معلولان این مشکلات چندین برابر است. به گفته او انتظار نمیرود که دولت زندگی این افراد را تامین کند، بلکه مقوله حداقل معیشت برای معلولان بیکار که قادر به اشتغال نیستند و کاریابی برایشان دچار است، مطرح میشود. بر اساس ماده 27 قانون حمایت از معلولان به این مساله تاکید شده که دولت حداقل حقوق را باید به معلولانی که درآمد ندارند، پرداخت کند. هماکنون هم که پنج ماه از ابلاغ این قانون میگذرد، هنوز هیچ اقدامی نشده و آیین نامهای حاضر نشده است. امیدواریم دولت در بودجه سال 98 این مقوله را بگنجاند، تا در سال آینده بتوان آن را عملیاتی کرد.