جنایات و مکافات قتلهای ناموسی!
با شنیدن واژه قتل، همواره قتل عمدی در ذهن خطور میکند زیرا آثار این نوع قتل بسیار شدیدتر و پر رنگتر از سایر قتلها(اعم از شبه عمد یا خطای محض) است.
در این راستا شیوه و نحوه قتل، خونبار و تعمدی بودن آن، نقشههای اجرا و افرادی که در آن نقش داشته و با مباشرت، معاونت و مشارکت، باعث اجرای آن میشوند اذهان مردم را به خود جلب و مشغول میکند. اما امروزه نوع دیگری از قتلها با نام قتلهای ناموسی تاثیر بیشتری بر ذهن آحاد افراد جامعه دارد. البته ممکن است بیشتر مردم به قتل رسیدن «دختران و زنان خانواده» را به عنوان قتلهای ناموسی بدانند این درحالی است که در برخی موارد قتلهای ناموسی، مقتول «پسران یا مردان خانواده» هستند. قتلهای ناموسی در زمره قتلها و به عبارتی از مصادیق جنایات عمدی محسوب میشوند. جنایات و قتلهای ناموسی درکشور آمار بالایی داشته و در استانهایی مانند خوزستان یا سیستان و بلوچستان و استانهایی که تعصبات قومیو قبیلهای افراطی دارند بیشتر به چشم میخورد. البته برخورد دستگاه قضایی با این دسته از جرائم نیز بدون اغماض و مماشات بوده درغیر این صورت شاهد آمارهای بالاتری از این جرم خواهیم بود. ناگفته نماند که آمار این دسته از جنایات در کشورهای همسایه بسیار بالا بوده و ترکیه، پاکستان، افغانستان و عراق در جرائم و قتلهایناموسی آمار نگرانکنندهتری نسبت به کشورمان دارند. کاهش این جرم نیز جز با برخورد قوی دستگاه قضایی و تغییر برخی آداب و رسوم قومیو از بین رفتن برخی بدعت ها امکان پذیر نیست. حال باید دید اصولا قتلهای ناموسی به چه معناست؟ آیا این نوع قتلها در زمره قتلهای عمدی محسوب میشوند؟ در این راستا دکتر مهران خوش سلوک، وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه پاسخگوی سوالات ما بودند.
آقای دکتر خوش سلوک قبل از پرداختن به قتلهای ناموسی ابتدا بفرمایید واژه «ناموس» به چه معناست واصولا «ناموس» به چه افرادی اطلاق میشود؟ واژه «ناموس» در فرهنگهای لغت فارسی به معنای آبرو، نیک نامی، قانون و شریعتالهی عصمت، شرفوپاکدامنی است. تعریف دیگری که در جامعه به صورت عرف درآمده است عبارت است از: شرف، عفت، آبرو و محارم انسان چون مادر، خواهر، همسر و کسانی که فرد متعلق به خود پنداشته و در حفظ صیانت و حرمت آنان میکوشد. در کنار دو مفهوم مذکور، واژه «غیرت» نیز خودنمایی کرده و میتوان آن را به «تعصب خردورزانه دینی و اخلاقی نسبت به کشور، خانواده و حیثیت افراد» اطلاق کرد که در قتلهای ناموسی، آثار غیرقابل انکاری دارد و غیرت در میزان غیرمعقول و به شکل افراط گونه، عامل بسیاری از این دسته جنایات محسوب میشود. حال با این پیشزمینه بفرمایید قتلهای ناموسی به چه معناست؟ در تعریف قتلهای ناموسی باید گفت به قتلهایی اطلاق میشود که به دلیل لکهدار شدن حیثیت یا شرف خانوادگی، یکی از اعضای خانواده توسط پدر یا سایر افراد خانواده به قتل رسیده یا فرد متعرض و متجاوز به ناموس، توسط مجنی علیه یا خانواده وی به قتل میرسد. لذا با این تعریف، قتل ناموسی فقط به کشتن دختر، خواهر، مادر یا همسر اطلاق نشده بلکه حتی به قتل رساندن متعدیان و متجاوزان به نوامیس را شامل میشود و نمیتوان صرفا «رفتار جنایی عدهای از زنان و مردان جامعه در کانون خانواده» را «جنایت ناموسی» نامید. تقسیم بندی جنایات و قتل های ناموسی چگونه است؟ این دسته از جنایات را میتوان در دو قالب کلی قتلهای درونخانوادگی و قتلهای برونخانوادگی تقسیمبندی کرد. قتلهای درونخانوادگی شامل به قتل رساندن فرد یا افرادی از اعضای خانواده توسط سایر اعضای خانواده، به تنهایی یا با مشارکت افراد بیگانه است. قتلهای برونخانوادگی نیز با انگیزه انتقامجویی از متعدیان و متجاوزان به نوامیس که از مصادیق جرائم خانوادگی(جرائم اعضای خانواده علیه سایر افراد جامعه) محسوب میشود. قتلهای درونخانوادگی اعم از به قتل رساندن «مادر، خواهر، برادر، دختر، پسر، همسر و پدر توسط افراد خانواده به تنهایی یا با مشارکت اشخاص بیگانه به قصد حذف فیزیکی فرد خاطی» اشکال زیر را شامل میشود: قتل فرزند توسط پدر یا مادر به تنهایی یا با مشارکت یکدیگر یا با مشارکت سایر فرزندان یا اشخاص بیگانه؛ قتل پدر، مادر، برادران و خواهران توسط فرزند یا فرزندان خانواده به تنهایی یا با مشارکت با فرد بیگانه؛ همسرکشی. در برخی از این قتلهای ناموسی عامل جنایت به هیچ عنوان خود را قاتل نمیداند و به نوعی مقتول را مستحق مرگ میداند، قانون با این افراد چگونه برخورد میکند؟ از مهمترین مباحث مطروحه در قتلهای ناموسی درونخانوادگی، مشخصات قتل است. در این نوع از انواع قتل عمد، قاتل خود را معمولا مجرم تلقی نمیکند و انگیزه خود را رساندن مقتول به سزای اعمال زشت و ناپسند وی بیان میکند. از نظر قاتل، فرد مقتول مستحق مرگ بوده تا لکه ننگ از خانواده پاک شود. این جنایت متاسفانه دربرخی قومیتها و قبایل جایز شناخته شده و با وصف جرمانگاری برای قتلهای عمد، بهطور معمول قاتل مورد حمایت اولیایدم قرار میگیرد زیرا 1-عرف محلی یا قومی، این نوع از جنایت را مجاز میشمارد. 2- این قتلها معمولا به دستور برخی بزرگان قبایل و خانوادهها و به دستور ریش سفیدان صورت میگیرد.3-کشته شدن خاطیان خانواده که دارای انحراف اخلاقی بوده یا باعث لکهدار شدن حیثیت خانواده شدهاند با وصف خونبار و فجیعبودن قتل، تاثیر منفی محسوس در خانواده نداشته و وی را مستحق مرگ میدانستهاند. 4-قاتل معمولا فراری نبوده یا بهراحتی خود را معرفی کرده و حتی در برخی موارد خانواده از معرفی قاتل به دستگاه قضایی ممانعت میکند.5-در برخی از این جنایات که با دستور ریش سفید قوم انجام شده است، آمر به دلیل امر شفاهی مورد تعقیب و مجازات قرار نمیگیرد. مهمترین علل قتلهای ناموسی درون خانوادگی چیست؟ از منظر آسیب شناسی این جنایت، مهمترین علل قتلهای ناموسی درون خانوادگی عبارتند از: 1-اعتقادات خشک و سختگیرانه و غیرت افراطی بومیو قبیلهای یا بدعتگونه مذهبی 2-تخلف از آداب و رسوم قومیو قبیلهای 3-طلاق زنان و ازدواج مجدد آنان 4-رابطه خارج از ازدواج دختران و زنان خانواده (رابطه نامشروع) و افشای این روابط و روابط جنسی خارج از عقد ایشان 5-افشای انحراف اخلاقی پسر یا مرد خانواده و برملا شدن روابط جنسی آنان اعم از واقع شدن در طرفین جرم لواط و سایر جرائم جنسی 6-وجود گرایش و تمایلات جنسی زنانه در پسر خانواده و به تبع آن ایجاد انحراف اخلاقی در وی 7-ازدواج اجباری دختران و زنان و عدم تمکین ایشان از همسر خود 8-خیانت زوج یا زوجه به شریک زندگی 9-وجود بیمهری، بیعاطفگی میان زوجین 10-وجود یا ایجاد شک و توهم نسبت به زنان یا دختران خانواده 11-اعتیاد قاتل به مواد مخدر، روانگردان یا الکل و مسلوب الاراده بودن وی در زمان ارتکاب جرم 12-اعتیاد مقتول به مواد مخدر، روانگردان یا الکل که باعث از بین رفتن حیثیت و آبروی خانوادگی شده است. 13-اختلالات شخصیتی یا جسمیقاتل یا مقتول در خانواده 14-مشکلات اقتصادی خانواده اعم از فقر و تنگدستی و بدهی مالی 15-ایجاد روابط عاطفی یا نامشروع زنان و دختران خانواده با افراد بیگانه و طرحریزی قتل مردان در جهت برداشتن موانع ازدواج آنان و سایر عللی که از حوصله بحث خارج است. قتلهای ناموسی درون خانوادگی معمولا در زمره قتلهای «احساسی، فجیع، مرموز یا حتی اتفاقی» قرار داشته و پس از دستگیری قاتل یا قاتلان است که میتوان تعیین کرد در طبقه کدام نوع از انواع قتل قرار دارد. قانون و شرع چه مجازاتی برای قتلهای ناموسی درون خانوادگی تعیین کردهاست؟ قتل عمد در هر شرایطی که باشد جرم محسوب شده و مستوجب مجازات بوده و مرتکبان آن اعم از مباشر یا معاون جرم به مجازات تعیین شده در قانون محکوم میشوند یعنی مباشر قتل به قصاص نفس محکوم شده و معاون آن نیز به حبس محکوم میشود و در حالت کلی قانونگذار فرقی میان مرتکبان این قتل با سایر قتلهای عمد قائل نیست اما شارع در دو مورد قتلهای درون خانوادگی رامستثنا کردهاست. مورد اول هنگامیکه پدر قاتل بوده و فرزند خود را به قتل رسانده است و مورد دوم زمانی است که شوهر، همسر خود را با فرد اجنبی در حال زنا یافته و زانیه یا هر دو را به قتل رسانده است (قتل در فراش). در سایر موارد مجازات مرتکبان این نوع از جنایات تشریع شده و قانون به تعصبات و غیرت نابجا و تحریفاتی که در برخی اقوام و قبایل وارد شده، اهمیت نمیدهد. در مورد این استثناها کمی توضیح میدهید. اولین استثنا قتل فرزند توسط پدر، است که قاتل(پدر) مجازات نشود بلکه قانونگذار با استناد به فقه جزایی، صرفا مجازات قصاص نفس را حذف کرده و در ماده 301 قانون مجازات اسلامیمصوب آورده است: «قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیعلیه نباشد و مجنیعلیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد» اما همین پدر قاتل، علاوه بر پرداخت دیه به وراث، مستند به ماده 612 مجازات حبس تا 10سال محکوم شدهاست. در این ماده آمده است: «هرکس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا 10سال محکوم مینماید». در خصوص استثنای دوم نیز باید کلیه شرایط قتل در فراش تحقق یابد چه در غیر اینصورت مرتکب قتل ولو مدعی قتل در فراش باشد به قصاص نفس محکوم خواهد شد. درماده 630 کتاب تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده مصوب سال 1375 در این خصوص آمده است: «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره باشد فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است». لذا در صورت وجود شرایط خاص است که قانونگذار در قتل در فراش از قصاص قاتل صرفنظر کرده ولی بازهم مستند به ماده 612 از قانون یاد شده مرتکب را به حبس محکوم میکند. با چه شرایطی قتل در فراش اثبات میشود؟ میتوان شرایط قتل در فراش را در موارد ذیل مشاهده کرد: شوهر شخصا همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی ببیند و شنیدهها و حتی شهادت شهود در نزدشوهر، جوازی برای قتل در فراش نخواهد بود. زن و مرد اجنبی در حال زنا باشند و آنچه موجب اثبات جرم زنا میشود محقق شده باشد. برای شوهر این علم حاصل شود که همسرش با اختیار و رضایت خود، مرد بیگانه را در زنا تمکین میکند. در حین زنا و در همان محل قتل را انجام دهد و اگر پس از این عمل مجرمانه و در مکان دیگری جز محل وقوع زنا، مرتکب قتل شود؛ قصاص نفس از وی ساقط نخواهد شد. زن مجبور به زنا نشده و اکراهی در این حادثه وجود نداشته باشد. اگر زوج، همسرش را در شرایط اکراه ولی در حال زنا با مرد اجنبی بیابد، اجازه کشتن همسرش را نداشته و فقط مجاز به قتل متجاوز به عنف است. زوج بتواند شرایط قتل در فراش را ثابت کند زیرا در صورت عدم اثبات شرایط یاد شده ادعای وی مسموع نخواهد بود. چنانچه کلیه شرایط یادشده محقق شده باشد، شوهر با استناد به بند«ث» ماده 302 قانون مجازات اسلامیبه قصاص و دیه محکوم نمیشود ولی در صورت عدم اثبات ادعا، وی با استناد به ماده 303 قانون یادشده به قصاص محکوم خواهد شد. ذکر این مهم ضروری به نظر میرسد که اثبات شرایط قتل در فراش بسیار دشوار است. گاهی اوقات مرد توسط همسر خود (زن)به قتل میرسد بیشترین علل قتل این مردان چیست؟ از مهمترین علل پدیده قتل شوهران توسط همسرانشان میتوان به این موارد اشاره کرد: 1-خیانت زوجه به زوج و ایجاد روابط عاطفی یا جنسی با مرد بیگانه و افشای رابطه نامشروع وی. 2-دادن وعده وعید ازدواج پس از جدایی یا رهایی از شوهر از سوی مرد بیگانه به زن شوهردار. 3-بروز، ایجاد و استمرار اختلافات خانوادگی و زناشویی مابین زوجین و ایجاد تنفر از شوهر به این دلیل یا به دلیل ازدواج اجباری. 4-افشای انحراف اخلاقی شوهر و داشتن روابط نامشروع با زنان دیگر و قتل وی به منظور انتقامجویی، به تنهایی یا با همدستی فرد بیگانه. 5-اعتیاد مضره شوهر به مواد مخدر، روانگردان یا الکل به گونهای که برای خانواده غیرقابل تحمل شده باشد. 6-دستیابی سریع به اموال و میراث زوج به واسطه مرگ وی. آقای دکتر خوش سلوک انگیزه قتلهای برون خانوادگی چیست؟ در خصوص نوع دوم از تقسیمبندی قتلهای ناموسی باید به قتلهای برونخانوادگی با انگیزه انتقامجویی از متعدیان و متجاوزان به نوامیس اشاره کنیم. در این گروه از جنایات عمدی، متعرضان به نوامیس، توسط مجنی علیه یا خانواده وی به قتل میرسند. مصادیقی از این نوع جنایت هم عبارتند از: 1-قتل متجاوزان توسط مجنیعلیه اعم از دختر، زن یا پسر خانواده که مورد تعرض قرار گرفتهاند. 2-قتل مجرم یادشده توسط پدر یا مادر یا سایر فرزندان خانواده پس از کشف و افشای تعرض یا تجاوز به عنف به تنهایی یا با مشارکت یکدیگر یا افراد بیگانه. مشخصات این دسته از جنایات را میتوان به این شرح بیان کرد: 3-ممکن است این جنایات به دستور بزرگ خانواده انجام شود. 4-اینگونه از قتلها به طور معمول بسیار خونبار و با خشونت همراه است. 5-اغلب این قتلها، با برنامهریزی قبلی صورت میگیرد. 6-به دلیل شکایت اولیای دم، خانواده قاتل تلاش در مخفیکردن وی میکند زیرا قتل متجاوز را انتقام خانوادگی یا دفاع از ناموس و عرض خانواده میدانند. در حقیقت خانواده قربانیان تعرض، به جای آنکه مجازات متجاوز را از دستگاه قضا طلب کنند؛ خودسرانه اقدام به انجام جرم جدیدی میکنند و در بیشتر موارد نیز پس از وقوع جرم یا ادعای دفاع مشروع کرده یا سعی میکنند وجود انگیزه شرافتمندانه را در ارتکاب جرم اثبات کنند. قوانین در زمینه قتلهای برون خانوادگی چگونه است؟ اگر عمل مرتکب در مقام دفاع مشروع بوده و منطبق با ماده 156 قانون مجازات اسلامیو تبصرههای آن ماده باشد، عمل وی مورد حمایت قانون قرار گرفته و خون متجاوز هدر خواهد بود. اما اگر شرایط دفاع مشروع تحقق نیابد ولی انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم به اثبات برسد، قانونگذار با استناد به مواد 37 و 38 قانون یاد شده برای وی تخفیف در مجازات درنظرخواهد گرفت در غیر اینصورت مرتکب جنایت، با توجه به نوع جنایت به مجازات قانونی محکوم میشود. در صورت اثبات دفاع مشروط مجازات چگونه است؟ درصورت احراز شرایط دفاع مشروع، مرتکب جنایت از قصاص و پرداخت دیه معاف خواهدشد. اما این دسته از جرائم را در زمره جرائم خانوادگی محسوب کردیم که در حالت کلی میتوان بیان کرد که گاهی به علت عدم وجود دلیل یا از بین رفتن ادله، اعضای خانواده راسا اقدام به برخورد با متعرض به ناموس خود میکنند؛ در برخی دیگر از این جنایات، با وصف وجود ادله، اعضای خانواده برای فروکش کردن آتش کینه و انتقام، دست به اقدام مجرمانه میزنند و در برخی جنایات دیگر، اعضای خانواده به بهانه قتل ناموسی مرتکب جرائمیاز قبیل کلاهبرداری، اخاذی و سرقت شده و سعی میکنند که با اثبات تعرض به نوامیس خود روی سایر جرائم سرپوش بگذارند. با وصف تعاریف مذکور، مرتکب جرم در تقسیمبندیهای اخیر فقط در صورت شرایط مندرج در مواد 156، 37 و 38 قانون مجازات اسلامیمصوب میتواند از مجازات قصاص و دیه معاف شده یا تخفیف مجازات شامل حال وی شود.