جمشید بسم الله، یک چهارپایه و بحران ارزی!
سخنانی که در روز ملی صادرات، خطاب به فعالان و صادرکنندگان گفته شده، نکات بسیار قابل توجهی داشت؛ از جمشید بسمالله که نرخ ارز را با یک چهارپایه به نوسان کشیده تا لحن خطاب به صادرکنندگان برای ارائه ارز حاصل از صادرات و تهدیدات ضمنی. «خوب، بد و زشت نرخ ارز!»؛ این مسأله امروز بحران ارزی کشور است و باید پیش از این برای بحران ارزی چارهاندیشی میشد.
سخنانی که در روز ملی صادرات، خطاب به فعالان و صادرکنندگان گفته شده، نکات بسیار قابل توجهی داشت؛ از جمشید بسمالله که نرخ ارز را با یک چهارپایه به نوسان کشیده تا لحن خطاب به صادرکنندگان برای ارائه ارز حاصل از صادرات و تهدیدات ضمنی. «خوب، بد و زشت نرخ ارز!»؛ این مسأله امروز بحران ارزی کشور است و باید پیش از این برای بحران ارزی چارهاندیشی میشد. بخشی از سخنانی که در روز ملی صادرات خطاب به صادر کنندگان گفته شده، بنا بر این بوده که برای اعتلای این کشور، ارز حاصل از صادرات به گونه منصفانه با رعایت سود صادرکننده به کشور برگردانده شود و دولت نیز در این زمینه تضمینهای لازم میدهد. همچنین گفته شده که: ما نمیخواهیم حتی یک ریال هم کسی آسیب ببیند. نه تقاضای بخشش داریم و نه ایثار، بلکه میخواهیم ارز را به خاطر گشایش در کارها به کشور برگردانیم. آیا شما راضی هستید که کسی به خاطر نداشتن دارو سختی بکشند؟ ما نمیخواهیم حساب و کتاب کرده و چیزی را رصد کنیم، اما خواهان آن هستیم که این دلارها به چرخه اقتصاد کشور بازگردد، نه اینکه در چهارراه استانبول آن را بفروشند. «این استدعای دولت از صادرکنندگان برای ارایه ارز خود به دولت از سر درماندگی نیست، بلکه این درخواست صورت میگیرد تا اگر صادرکنندهای راه را گم کرده است، به راه راست برگردد. این در حالی است که دولت تضمین میکند در بازگشت پول صادرات به کشور اجازه ضرر به صادرکنندگان ندهد؛ البته برخی از صادرکنندگان این درخواست دولت را نپذیرفتهاند که باید خطاب به آنها گفت که نوبت ما نیز میرسد، البته این سخن از باب تهدید نیست». بیگمان این سخنان درخواست کمک است، ولی درخواست کمکی که با گلایه همراه گشته و اشاره شده که این استدعا از روی عجز نیست، بلکه برای هدایت صادرکنندگان به راه راست است. خطاب به صادرکنندگانی که ارز خود را در اختیار دولت نمیگذارند، گفته شده: نوبت ما هم میرسد. پرده اول: نوبت شما گذشته است! متأسفانه اکنون یک نکته فراموش یا از یادآوری آن خودداری میشود و آن اینکه، امروز و بحران ارزی کشور، مسئولان را به صرافت انداخته که صادر کننده ای هم در این کشور و مملکت هست. آیا چندین سال ثابت نگه داشتن نرخ ارز و سرکوب آن برای بهبود روند واردات فراموش شده؟ در همه این سالها که دلارهای نفتی به آسانی به دست دولتها میرسید و وجود ارز صادرات غیر نفتی و یا نبود آن، هیچ محلی از اعراب نداشت، باید به فکر تضمین سود صادر کنندگان میافتادیم نه امروز. در همه این سالها، آنچه تولید داخلی و صادرات را سر پا نگه داشته بود، انرژی ارزان بود که چند صباحی است، هدفمندی یارانهها و حمایتی که از تولید نکردید، این آخرین عصای آنها را نیز شکست. اکنون از صادرکنندگانی که همه این سالها وجودشان گویا علی السویه بود، تقاضا داریم که به سود دولت ارز خود را در اختیار قرار دهند؟ امروز نوبت شما مانند نوبت بسیاری دیگر در مجلس و دیگر ارگانها گذشته است. متأسفانه در کشور باب شده تا هنگامی که مسأله ای به مرحله بحران نرسد، یاد بسیاری مسائل و بسیاری افراد را نمیکنیم. پرده دوم: خوب، بد و زشت نرخ ارز امروز بحران ارزی چهره دوم خود را نشان میدهد که سرکوب نرخ ارز در سالهای گذشته، مانع از بروز آن شده بود. امروز نوسانات پیاپی و روزانه نرخ ارز در بازار آزاد و مرکز مبادلات ارزی بیماری است که دولت و مجلسیان باید به آن بیندیشند. نوسانات پیاپی قدرت تصمیم را از واردات، صادرات و تولید گرفته است. بهای کالاهای مصرفی هر روز تغییر میکند و کسی جلودار این امر نیست. واردات ارز با نرخ پایین میخواهد، تولید ثبات نرخ ارز و صادرات ارز با نرخی بالا. برای کدامیک برنامه داریم؟ مشکل نرخ ارز، نرخ ارز نیست. مشکل آنجایی است که مسئولان نمیدانند باید چه کنند. جواب کدامیک، خوب، بد یا زشت نرخ ارز را بدهند. در نهایت این سردرگمی موجب شده است که راهکاری پیاده شود که نه تنها جواب هیچ کدام را نداده ایم، اکنون خود نیز نمیدانیم با آن چه کنیم و به کجا ختم خواهد شد. این همه نتیجه چندین سال ایجاد مانع برای رشد متناسب نرخ ارز است که درآمد نفتی آن هم با ارقامی بالا این اختیار را به آسانی میداد. پرده سوم: راستی از جمشید بسم الله چه خبر؟ گفته شده، قیمتهای ارزها صوری است و کار رسانههای دشمن و یا شخصی به نام جمشید بسمالله است که میگویند روی چهارپایه میایستد و بهای ارز را تعیین میکند. آیا وضعیت در دولت دهم به این مرز از فاجعه رسیده که با یک چهارپایه میتوان بهای ارز را تعیین کرد؟ آیا جمشید بسم الله به همین آسانی توانسته است برای کشور بحران سازی کند تا ما به همین سادگی نام او را به عنوان اخلالگر ارزی به همگان بگوییم؟ راستی اگر تعیین نرخ ارز با یک چهارپایه و به همین سادگی شدنی است، دیگر سازوکار اتاق مبادلات ارزی با این همه دردسر برای چیست؟ آیا نمیتوان با چند چهار پایه نرخ دلار را به زیر 2000 تومان باز گرداند؟ آیا جمشید بسم الله تازه شناسایی شده یا جزو اخلالگران ارزی است که پیش از این رئیس جمهور محمود احمدی نژاد در مشهد و چند جای دیگر از افشای نام آنها سخن گفته بود؟ سخنان گفته شده در روز ملی صادرات چکیده آن چیزی است که به روشنی میتوان در عملکرد و رویه اخیر مسئولان دید. بحران ارزی کشور زخمهایی را باز کرده که تا کنون کسی به آنها و مداوایشان اهمیت نمیداد. امروز مسئولان با چالشی روبهرو شدهاند که باید هرچه زودتر از آن بگذرند. کمک بهترین هدیه برای حل بحران است؛ اما چه خوب است این وضع ما را یادآوری کند که همیشه کسانی هستند که در مواقع بحران بسیار به کار میآیند.