6 نتیجه بازگشت ایران به بازار جهانی نفت
چه بخواهیم چه نخواهیم منابع نفت خام بخش مهم و اصلی اقتصاد ایران را تشکیل میدهد که سالهاست بدون ارتباط ارگانیک با ساختارهای اقتصاد، تامینکننده اصلی نیازهای مالی دولتهاست.
با اینکه بر کسی پوشیده نیست که وابستگی به درآمدهای نفتی چشم اسفندیار اقتصاد ایران است، آمریکا و کشورهای غربی با انگشت گذاشتن روی این نقطه ضعف اهرم فشاری بر اقتصاد ایران ایجاد کردهاند. دولت روحانی در مقطع کنونی قصد دارد با رفع تحریم از صنعت نفت و گاز ایران موقعیت اقتصادی و هژمونی نفتی و گازی ایران را احیا کند. موضوعی که عمیقا با مذاکرات ایران و کشورهای ١+٥ گره خورده است. ایران با داشتن حدود ١٠ درصد از ذخایر نفت و ١٧درصد کل ذخایر شناختهشده گازی جهان موقعیت ممتازی در میان کشورهای نفتخیز جهان دارد. قرار داشتن منابع انرژی فسیلی ایران در ساحل خلیجفارس و جزیرههای آن و داشتن مالکیت حدود هزار کیلومتر یعنی کل ساحل شمالی خلیجفارس و قرار داشتن بر دروازههای کریدورهای شمالی و جنوبی منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا و آسیای میانه و عبور بیش از ٤٠درصد از منابع نفت و گاز جهان از خلیجفارس، ایران را در قلبهاب انرژی جهان قرار داده و دسترسی آن را به بازارهای جهانی آسان و سهل کرده است.« نمودار شماره یک» موقعیت خاص ایران و قابل دسترسی بودن منابع نفتی این کشور همواره برای قدرتهای نظامی، سیاسی و غولهای نفتی جهان اشتهابرانگیز بوده و شرکتهای نفتی آمریکا که از سالهای ١٩٤٠ از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس یکی از مشتریان نفت ایران بودند با جابهجایی موازنه قدرتهای جهانی در دهههای آغازین قرن بیستم و پس از سرنگونی دولت ملی مصدق عملا برای ربع قرن به یکی از تکیهگاههای اصلی آمریکا در منطقه خاورمیانه مبدل شدند. ایران اگرچه در مقطع انقلاب با ارسال روزانه ٧٠٠هزار بشکه نفت خام، یعنی در حدود ٦/٨درصد از واردات نفت آمریکا، تامینکننده اصلی نیاز نفتی آمریکا محسوب نمیشد، اما کشف و استخراج نفت ایران برای شرکتهای نفتی غربی مانند آموکو، اکسون موبیل و شل که در صنعت نفت ایران ٤٥٧میلیون دلار سرمایهگذاری کرده بودند یکی از بازارهای شیرین و سودآور به شمار میآمد و با وجود سرنگونی حکومت شاه این شرکتهای آمریکایی ترجیح میدادند در صنعت نفت ایران جایگاه خود را حفظ کنند. با اشغال سفارت آمریکا در ایران و تیرگی بیش از پیش رابطه این دو کشور، دولت کارتر به شرکتهای نفتی آمریکایی دستور خروج از بازار نفت ایران و کاهش واردات نفت از ایران را داد. با این همه تا سالهای ١٩٩٠ که تحریمهای تازهای علیه ایران در کنگره آمریکا وضع شد، آمریکا همچنان مقصد حدود ٢٣درصد از نفت ایران بود، بهطوریکه تا سال ١٩٩٤ صادرات نفت ایران به آمریکا نسبت به سال ١٩٧٩ فقط صدهزار بشکه کاهش یافته و به ٦٠٠هزار بشکه در روز رسیده بود. اگرچه در همه سالهای پس از انقلاب روابط ایران با آمریکا روزبهروز تیرهتر میشد ولی با پایان یافتن جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت هاشمیرفسنجانی به نظر میرسید یخهای روابط ایران و غرب درحال آب شدن است. دولت رفسنجانی توانست در سال ١٩٩٥ با بستن یک قرارداد یکمیلیارد دلاری سودآور با شرکت آمریکایی کونکو نظر غربیها را به منابع نفتی ایران جلب کند، اما دولت کلینتون زیر فشار شدید کنگره که تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرده بود ناچار شد از شرکت کونکو بخواهد تا خود را از این قرارداد کنار بکشد، و در نتیجه شرکت فرانسوی توتال بهسرعت جانشین این شرکت آمریکایی شد. سیاست خصمانه آمریکا علیه ایران در سالهای بعد روزبهروز افزایش یافت و واشنگتن با نشانه رفتن صنعت نفت ایران بر دامنه و شدت تحریمها علیه ایران افزود، بهطوریکه در سالهای ٢٠١٢ و ٢٠١٣ که دولت احمدینژاد در ایران بر سرکار بود، تحریمهای آمریکا و اروپا باعث شد که تولید نفت ایران که در سال ١٩٧٩ حدود ٦میلیون بشکه بود به ٥/٢میلیون بشکه برسد و تنها حدود ١/١میلیون بشکه در روز برای تأمین نیاز کشورهایی مانند هند و چین به این مقصدها صادر شود.« نمودار شماره دو» تلاش برای بازگرداندن اقتدار نفتی تولید گاز بهویژه که بزرگترین مخزن گازی ایران یعنی پارسجنوبی با کشور قطر مشترک است موقعیت حادتری نیز یافته است، یعنی درحالیکه قطر شریک ایران در میدان پارسجنوبی روزانه بیش از دو برابر ایران از این میدان گاز استخراج میکند ایران بهزحمت میتواند نیازهای داخلی کشور به گاز را تأمین کند و هرساله در فصل سرما برای تأمین گاز خانگی دچار محدودیتهای شدید میشود. دولت روحانی که از بدو روی کار آمدن حل مسأله هستهای ایران را در سرلوحه اقدامهای خود قرار داده است تا بتواند از این راه تحریمهای نفت و گاز ایران را بردارد، تلاش فراوانی برای جلب سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز برای دست یافتن به موقعیت ممتاز گذشته در منطقه و جهان انجام داده و با ارایه پیشنهادهای سودآور برای شرکتهای نفتی خارجی سعی در جلب پشتیبانی آنها در دستیابی به یک نتیجه موفقیتآمیز برای ایران در مذاکرات با ١+٥ دارد. اما توافق ایران با کشورهای ١+٥ و برداشته شدن تحریمها تا چه میزان بر حل مشکلات توسعه صنعت نفت و گاز ایران تاثیرگذار خواهد بود؟ و در صورت افزایش ظرفیت تولید و صادرات نفت و گاز بازار انرژی جهان چه تأثیراتی را خواهد پذیرفت؟ آیا برنده یا بازندهای وجود خواهد داشت؟ ١٣٠میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید نفت ایران همواره مورد علاقه و توجه شرکتهای نفتی غربی بوده است. کاهش قیمتهای جهانی نفت میتواند محرکی برای اشتهای این شرکتها باشد تا سرمایهگذاری در نفت ارزان ایران را جانشین سرمایهگذاریهای سنگین در نفت و گاز شیل کنند. حتی با وجود تحریمها در سالهای گذشته شرکتهای نفتی غربی به دنبال راهی برای ورود به بازارهای ایران بودهاند. از آن جمله است قرارداد کونکو و شورون درسال ٢٠٠٠ میلادی که قراردادهایی برای استخراج گاز در میدان پارسجنوبی با دولت ایران داشتند. با روی کار آمدن دولت روحانی و تقویت احتمال یافتن راهحلی برای مسأله هستهای ایران شرکتهای نفتی آمریکایی زیادی با ایران وارد مذاکره شدند تا چنانچه تحریمها برداشته شد آمادگی ورود به بازار ایران را داشته باشند. شرکتهای اروپایی مانند انی، رویال داچ شل، بریتیش پترولیوم و توتال نیز که تا پیش از تشدید تحریمهای سالهای ٢٠١٢ و ٢٠١٣ در ایران حضور داشتند و به دلیل فشارهای آمریکا ناچار به ترک ایران شدند، درصدد هستند به سرعت جای خود را در قراردادهای نفتی ایران به دست بیاورند. اما صنعت نفت ایران که در سالهای متوالی و همچنین جنگ تحمیلی دچار خسارتهای فراوانی شده است، حتی در صورت برداشته شدن تحریمها به نظر نمیرسد که بتواند در کوتاه مدت به ظرفیت واقعی خود یعنی تولید و استخراج دستکم روزانه ٤میلیون بشکه دست یابد. صنعت نفت ایران در سالهای گذشته نهتنها نتوانسته اکتشاف و استخراج جدیدی داشته باشد بلکه به علت کمبود منابع مالی بسیاری از پروژههای نفتی و گازی از قبیل ساخت و تجهیز پالایشگاههای جدید و توسعه زیرساختها و ایجاد خط لولههای گاز را متوقف کرده است. طبق تخمینهای کارشناسان، صنعت نفت و گاز ایران برای رسیدن به ظرفیت کامل خود یعنی تولید روزانه ٦میلیون بشکه، دستکم ١٣٠میلیارد دلار سرمایه با حداقل ٥ تا ٦سال زمان نیاز دارد. تجهیز و ایجاد زیرساختهای جدید برای صادرات نفت نیز به میلیاردها دلار نیاز دارد که جذب این سرمایه و هزینهکرد آنها در صورت برداشتهشدن تحریمها ٣ تا ٥سال به درازا کشیده خواهد شد. به این مشکلها باید کاهش قیمت نفت و بیعلاقگی شرکتهای نفتی برای سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز را اضافه کرد. طبق آمارهای منتشر شده از اواسط سال ٢٠١٤ که بهای نفت کاهش یافت شرکتهای عمده نفتی جهان بین ١٢ تا ١٥درصد از سرمایهگذاریهای خود در منابع نفتی جهان کاستهاند. همه برندهاند بازگشت صنعت نفت و گاز ایران به بازارهای جهانی چه تأثیرهایی در بازار خواهد داشت و برندگان و بازندگان احتمالی آنچه کسانی هستند؟ درمجموع بازگشت ایران به بازار جهانی نفت ٦اثر مهم بر این بازار به همراه دارد. ١- کاهش احتمالی قیمت جهانی نفت: هماکنون کشورهای نفتی خاورمیانه و شمال آفریقا از عراق و سوریه گرفته تا لیبی و مصر با مشکلات و بحرانهای گوناگونی دست به گریبان هستند. دولت عراق که طبق برنامهریزیهای گذشته قرار بود تولید و صادرات نفت خود را به حدود ١٢میلیون بشکه در روز برساند بهدلیل حمله گروه تروریستی داعش به مناطق نفتخیزشمال و غرب آن کشور از یکسو و تحریکات و دخالتهای ترکیه برای خرید مستقیم نفت از اقلیم خودمختار کردستان دچار اختلالهای فراوانی شده است. برخی منابع نفتی عراق و سوریه در کنترل داعش قرار دارد که این گروه تروریست روزانه تا ٨٠هزار بشکه نفت خام را وارد بازار میکند. از سوی دیگر مشکلات جنگ داخلی در لیبی نیز بازار نفت را دچار آشوب کرده و طبق تخمین کارشناسان نفتی آمریکایی ورود ایران به بازار جهانی نفت میتواند برای سال ٢٠١٦ بین ٥ تا ١٥ دلار کاهش در قیمت هر بشکه به همراه داشته باشد. ٢- افزایش رشد اقتصادی مشتریان نفت و گاز ایران: بازگشت ایران به بازار نفت و کاهش احتمالی قیمت نفت در اثر ورود ایران میتواند تأثیر مثبتی در رشد اقتصادی کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، هند و حتی چین که مشتریان دایم نفت ایران هستند داشته باشد. ضمن اینکه این کشورها از گزینههای متنوعتری برای خرید نفت برخوردار خواهند شد. ٣- برخورداری اروپا از گاز مطمئن و ارزان: بازگشت ایران به بازارهای نفت و گاز جهانی در اثر حذف تحریمها میتواند موازنه ژئوپلتیک انرژی جدیدی را چه برای فروشندگان گاز مانند ایران و روسیه کشورهای اول و دوم گازی جهان و چه برای خریداران آن در اروپا ایجاد کند زیرا در صورت برداشته شدن تحریمهای گاز ایران، دو کشور ایران و روسیه میتوانند با ایجاد و احداث زیرساختها با کمک اروپا و عدم کارشکنی آمریکا گاز مورد نیاز اروپا را از طریق خط لوله با بهای ارزان و مطمئن به اروپا برسانند؛ حتی ترکیه نیز میتواند از مزایای ترانزیت گاز ایران به شرق اروپا و خاورمیانه و دریای مدیترانه از طریق خط لوله گاز موجود منتفع شود. ٤- جریان گاز، جریان صلح و همگرایی منطقهای: جریان یافتن گاز ایران به سوی کشورهایی مانند هند در شرق و عراق در غرب ایران میتواند باعث برقراری صلح و حتی موازنههای سیاسی جدیدی به سود مردم منطقه آسیای میانه در پاکستان، هند، افغانستان و ترکمنستان و از سوی دیگر عراق، اردن و سوریه شود. ٥- رقابت نفتی یا رفاقت نفتی ایران و عربستان: بازگشت ایران به بازارهای جهانی و احتمال افت بیشتر بهای نفت برخی همسایگان نفتخیز ایران را دچار یک رقابت جدید خواهد کرد. این موضوع برای عربستان گرانتر خواهد بود زیرا این کشور از یکسو بایستی با کاهش قیمت نفت روبهرو شود و از سوی دیگر مشتریهایی را که در اثر تحریم ایران برای خود دست و پا کرده از دست بدهد. این در صورتی است که عربستان در سالهای گذشته توانسته است با سرمایهگذاریهای عظیم تولید نفت این کشور را به ١١میلیون بشکه در روز برساند و همین موضوع رقابت ایران با عربستان را سخت و دشوار میکند. از این رو به نظر میرسد که ایران از هرگونه رقابت با عربستان و قیمتشکنی دوری کند. ٦-شفاف شدن قیمت نفت: اگرچه بازگشت ایران به بازارهای جهانی موجب کاهش بهای نفت خواهد شد اما چنانچه تحریمهای ایران برداشته شوند دیگر خبری از تخفیفهای دست و دلبازانه ایران در قیمت نفت برای خریدارانی مانند چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی و ترکیه نخواهد بود. این موضوع میتواند به شفافشدن بازار نفت و واقعی شدن قیمتها کمک کند. بهویژه ترکیه نخواهد توانست از موقعیت ممتازی که در اثر مزاحمتهای آمریکا برای انتقال گاز ایران ایجاد شده به نفع خود بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی کن٦ نتیجه بازگشت ایران به بازار جهانی نفت