کلانتری: خودکفایی در ایران مفهوم ندارد
کلانتری افزود: باز هم تاکید میکنم خودکفایی در ایران مفهوم ندارد؛ خلیلیان و اسکندری امتحان خود را در کشاورزی ایران پس داده اند؛ برای جمعیت ۸۰ میلیونی کشور، در حال حاضر ما نیازمندیم تا ۵۰ درصد از منابع غذایی کشور را از خارج وارد کنیم و این یعنی خطر
نام عیسی کلانتری همواره مترادف با بیان جملات جنجالی در حوزه اقتصادی - سیاسی به خصوص در بخش کشاورزی بوده است. در ماههای اخیر این وضعیت تشدید شده و سخنرانی 40 روز قبل وی در بنیاد امید ایرانیان و مزخرف خواندن کشاورزی بار دیگر واکنشهای زیادی را به دنبال داشته است. اما به نظر می رسد، وزیر کشاورزی دوران سازندگی و اصلاحات که 13 سال بر این مسند حضور داشته است، با تمام فشارها و انتقادات بازهم از مواضع خود کوتاه نمی آید و همچنان بر این نکته تاکید می کند که به دلیل مشکل کم آبی، کشور توانایی خودکفایی ندارد و سیاستهای افزایش جمعیت هم در برهه فعلی برای کشور مشکلساز خواهد شد، زیرا ما توانایی تولید غذا برای 200 میلیون نفر را نداریم. متن زیر مشروح گفتگوی دبیرکل خانه کشاورز با نشریه رمز عبور است: شما اوایل اردیبهشت ماه امسال در یک سخنرانی رسمی، با ادبیاتی کاملاً جنجالی درباره خودکفایی اظهاراتی را بیان کردید که باعث شد سیل انتقادات به سمت شما روانه شود. اگر امکانش هست، درباره آن سخنرانی و حرفهایی که در آن نشست زدید، صحبت کنید. ببینید؛ خودکفایی در ایران مفهوم ندارد. چیزی که مفهوم نداشته باشد و غیرعلمی باشد، میتوان همه چیز درباره آن نسبت داد، برای اینکه ما بشدت مشکل آب داریم. پتانسیل تولید در ایران بسیار پایین است. آب کشاورزی حداقل باید نصف مقداری باشد که الآن مصرف میشود و بهرهوری ما هم که اگر همه تلاشهایمان را بکنیم، طی 15 سال آینده دو برابر شود، باز میشود تولیدات امسال و سال گذشته! چون مصرف آب حتماً باید نصف شود. اگر هدف شما افزایش بهرهوری باشد به فرض اگر 100 درصد هم بهرهوری را در 15 سال آینده دو برابر کنیم یعنی سالی بین 5 واحد درصد تا 7 واحد درصد میتوانیم افزایش بهرهوری داشته باشیم. وقتی آب نصف شود، تولیدات هم کاهش مییابد و در بهترین حالت به همان میزان سال گذشته خواهد شد یعنی خودکفایی اصلاً امکانپذیر نیست. اگر در یک کالا خودکفا شویم در ده کالای دیگر وابسته می شویم ممکن است شما کالایی را خودکفا کنید، اما با این کار شما، 10 کالای دیگر وابسته خواهد شد. در هر حال پیشبینی این است که در این صورت همان اتفاقات سال 84-83 تکرار و رخ دهد که به صورت مصنوعی در گندم خودکفا شدیم. اصلاً تمام نظم اقتصاد کشاورزی از آن موقع به بعد بهم ریخت. به جرأت میگویم تمام نابسامانیها در قیمت محصولات کشاورزی از آن زمان آغاز شد که ادامه هم دارد. نمونه بارز آن این است که امروز جزو گرانترین کشورهای تولیدکننده مواد غذایی در دنیا هستیم، با وجود اینکه تولید ناخالص سرانه کمتر از متوسط داخلی است، اما جزو 10 کشور گران تولیدکننده مواد غذایی در دنیا هستیم. راهکار شما چیست؟ من راهکاری برای خودکفایی ندارم. ما باید نسبی ببینیم که مزیتهای آبی و اقتصادی کشور در تولید چه چیزهایی هست و روی آنها سرمایهگذاری کنیم و مابقی آن را هم ببریم به سمت تأمین مواد غذایی. من از شما سؤال میکنم شما وقتی آب ندارید، با چه ابزاری میخواهید خودکفا شوید؟! حالا زمین کشاورزی هم زیاد داشته باشید، فرض کنید 164 میلیون هکتار هم زمین داشته باشید... وقتی آبی نداریم، چطور میخواهید خودکفایی را محقق کنید؟! مگر میشود بدون آب؟! بارندگی به جای 250 میلیمتر، شده است 202 میلیمتر. آب زیرزمینی هم که در حال اتمام است، واقعیتها را باید پذیرفت. عدهای فقط به منظور رسیدن به مقاصد و اهداف سیاسی شعار میدهند. به نظر من وقتی واقعیتها را بدانند، تصمیم درست میگیرند. همین الآن عدهای شعار افزایش جمعیت میدهند، من نمیگویم افزایش جمعیت بد است، خیلی هم خوب است. جمعیت افزایش پیدا کند نمی توانیم نیروی انسانی را اداره کنیم نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده از موهبات اصلی یک جامعه است ولی این نیروی انسانی را باید اداره کرد، مسکن به او داد، غذا به او داد... اگر قرار است غذای او از خارج وارد کشور شود، خیلی خوب است که افزایش جمعیت صورت بگیرد. چون در داخل کشور چنین پتانسیلی برای تأمین غذا نیست. در حال حاضر شما 95 میلیارد مترمکعب آب برداشت میکنید (زیرزمینی و جاری) و حقتان هم این نیست که بیش از 45 میلیارد مترمکعب برداشت کنید. منابع در حال نابود شدن است و کشور دارد خشک میشود... آیا با این وضعیت میتوانید غذای 200 میلیون نفر را تأمین کنید که عدهای از آن سخن میگویند؟ توضیحات شما از اوضاع، احتمال وجود بحران را در کشور تداعی میکند. فکر نمیکنید با این توصیفات جنابعالی، امنیت غذایی مردم بزودی به خطر بیفتد؟ امنیت غذایی مردم ایران خیلی وقت است به خطر افتاده. جالب است بدانید برای جمعیت 80 میلیونی کشور، در حال حاضر ما نیازمندیم تا 50 درصد از منابع غذایی کشور را از خارج وارد کنیم و این یعنی خطر. منابع غذایی ما هم اکنون حدود 50 درصدش از خارج تأمین میشود. کالاهای اساسی کشور هم بیش از 60 درصدش از خارج تأمین و وارد میشود. اینها به خطر افتادن امنیت غذایی را نشان میدهد. به نظر شما بالاتر از اینها خطری هست که کشور را تهدید کند؟ خب منابع آبی نداریم؛ وقتی آب نداریم، چه کنیم؟ احساس میکنم آن دوستانی که صحبت از خودکفایی و افزایش تولید میکنند، یا اطلاع درستی از منابع آبی کشور و پتانسیل تولید ندارند یا خودشان را به آن راه زدند. اگر یادتان باشد، در دولت اول آقای احمدینژاد، آقای اسکندری وزیر وقت کشاورزی آمد و گفت که من در طول مدت 4 سال، کشور را در تمام محصولات کشاورزی خودکفا میکنم؛ آیا توانست؟ آقای خلیلیان در دولت دوم احمدینژاد هم همین طور، آمد و ادعاهای او را تکرار کرد؛ آیا توانست؟! پتانسیل آبی کشور محدود است. شما آب بیاورید، به راحتی خودکفایی امکانپذیر است. پتانسیل تأمین آب از منابع غیر متعارف هم، به لحاظ مسائل مالی و اقتصادی محدود است. عدهای از نمایندگان مجلس برای جبران کمآبی میگویند ما آب دریا را شیرین میکنیم؛ خب شیرین بکنید چه میکارید؟ آب دریایی که شیرین کردن آن هزینه گزاف دارد، چه میخواهید بکارید که اقتصادی باشد؟! صحبت از خودکفایی غیر علمی و غیر عملی است با این توصیفاتی که عرض کردم، تحلیل من این است: دوستانی که حرف از خودکفایی میزنند، غیرعملی و غیرعلمی فکر میکنند. بنده دیدم برخی در رسانههایشان میگویند کلانتری عاشق واردات است یا وی لیبرال است، بگذارید بگویند، مهم نیست. من معتقدم سیاستهای کشور همه باید با هم در نظر گرفته شود. نمیتوان یک بعدی سیاستگذاری کرد. به عنوان مثال تأکید شود که باید در سال جاری به رشد اقتصادی 10 درصدی برسیم، یا نرخ رشد جمعیت به فلان رقم برسد، یا تولید ناخالص داخلی ما در منطقه اول بشود، اینها خیلی خوب است، ولی وقتی با رسیدن به این اتفاقات خوب خیلی فاصله داریم، چه باید بکنیم؟ وقتی فرضیههای ما برمبنای اطلاعات نادرست است، چگونه میخواهید برای رسیدن به رشد اقتصادی 10 درصدی و... به این اعداد و ارقام برسید و سیاستگذاری بکنید؟ ما هم اکنون آبی نداریم؛ 500 میلیارد مترمکعب آبهای استاتیک شما بوده که 180 میلیارد مترمکعب آن شیرین بوده که 130 میلیارد مترمکعب آن را مصرف کردهاید. در زیر زمین هم چیزی باقی نمانده است. آبهای سطحی نیز وضع کاملاً مشخصی دارد. امروز سد کرخه که باید 2/7 میلیارد مترمکعب آب داشته باشد، 122 میلیون مترمکعب آب دارد، یعنی کمتر از 2 درصد. سد گتوند آب شیرین را به آب کشور تبدیل میکند. سدهای دیگر نیز به همین وضع هستند. روان آبها نیز بیش از 60 درصد در رودخانهها کاهش پیدا کرده است. صحبت از خودکفایی برنامه ریزی روی هواست! چه میخواهیم بکنیم؟ روی هوا میخواهیم برنامهریزی کنیم؟ خودکفایی از کجا میخواهد به وجود بیاید؟ با بارش 202 میلیمتری! با آبهایی که رو به اتمام است، میخواهیم خودکفا شویم؟ متأسفانه عدهای حرفهای بیربط را جمع میکنند و کنار هم قرار میدهند و برای خودشان فرضیه درست میکنند و کشور را با فرضیات خود، خودکفا قلمداد میکنند. اسکندری، وزیر کشاورزی دولت اول احمدینژاد در اظهار نظری گفته است «برخی ادعا میکنند به دلیل مشکلات کمآبی نباید به تولید محصولات کشاورزی پرداخت. در حالی که این حرف درست نیست، چون حجم زیادی از هدررفت کشور در محاسبات به ناحق به کشاورزی نسبت داده میشود.» این تحلیل را درست میدانید؟ ببینید؛ یک اختلافی بین وزارت نیرو و وزارت کشاورزی درباره حجم و میزان آب مصرفی در کشاورزی هست که سالهاست این مناقشه ادامه دارد که معتقدم حتی اگر حرف وزارت جهاد کشاورزی در این باره هم درست باشد، باز مشکلی حل نمیشود. وزارت نیرو میگوید کشاورزی 88 میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند، در حالی که وزارت کشاورزی معتقد است بین 78-75 میلیارد مترمکعب آب توسط بخش کشاورزی مصرف میشود. یعنی اختلاف 10 میلیارد مترمکعبی این دو وزارتخانه، مشکل را حل نمیکند. برای اینکه استحصال آب کشور به جای 96 میلیارد مترمکعب باید بیاید به پایین 50 میلیارد مترمکعب. بنابراین خیلی تفاوت نمیکند. تفاوت 10 میلیارد مترمکعبی، تفاوت زیادی در وضع ما ایجاد نمیکند. اسکندری در جایی گفته 65 درصد از آب کشور صرف بخش کشاورزی میشود. با این رقم هم نمیتوان امیدوار بود؟ ببینید؛ 65 درصد از وضعیت موجود، این حرف آقای اسکندری است. آقایان وزارت نیرو هم میگویند 90 درصد. با یک ضرب و تقسیم ساده این رقم میشود چیزی حدود 63 میلیارد. این 63 میلیارد مترمکعب باید به 30 میلیاردمتر مکعب برسد. اگر بخواهیم سیاست پایدار و زنده ماندن فلات کشور را در نظر بگیریم، قبل از اینکه سهمیهها تعیین شود، باید برداشتها کم شود. لذا با این وضع خودکفایی غیرممکن است. به من مارک ضدخودکفایی نزنید یکی از انتقاداتی که به مباحث شما درباره خودکفایی مطرح میشود، شرایط ویژه اقتصاد ایران است. شما بهتر از من اطلاع دارید که کشور در شرایط ویژه است، تحریمها اقتصاد را سردرگم و درگیر خود کرده و احتمال دارد تحریمها و فشارهای خارجی تداوم یابد و حتی گستردهتر شود. اگر تحریمهای خارجی وارد حوزه غذا شود، چه باید کرد؟ آیا با ورود تحریمها به حوزه غذا و امنیت غذایی و عدم خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی، جمهوری اسلامی دچار بحران نمیشود؟ من سؤالم از شما این است چگونه میخواهید خودکفا شوید؟ با چه ابزاری میخواهید خودکفا شوید؟ به من مارک ضد خودکفایی نزنید! من حرفم این است ما نمیتوانیم در شرایط کنونی خودکفا شویم؛ چون همان طور که توضیح دادم، ابزارش را نداریم. «من میگم نره؛ شما میگویی بدوش؟» من حرفم این است آبی نداریم که شما بخواهید با آن خودکفا شوید. خودکفایی خیلی چیز خوبی است، صادرات هم خیلی خوب است، اما با چه ابزاری؟ به این سؤال پاسخ بدهید؛ دوستانی که دم از خودکفایی میزنید، بگویید چگونه؟ با فرض درست بودن آمار و ارقام آقای اسکندری، من اینجا میگویم آن 65 میلیارد مترمکعبی که وی میگوید هم دیگر وجود ندارد که اگر وجود داشته باشد، کشور 5 سال دیگر خشک خواهد شد. رودخانهها خشک است، آبهای زیرزمینی یا خشک است یا شور است، آب از کجا میخواهیم بیاوریم برای خودکفایی؟ چرا کشور به این وضع دچار شد؟ برای اینکه ما اصول بهرهبرداری از منابع را رعایت نکردیم. منابع را تا آنجا که توانستیم، غارت کردیم. ما پتانسیل حداکثر برداشت 55 میلیارد مترمکعب آب را داشتیم، در سالهای گذشته 95 میلیارد مترمکعب آب برداشت کردیم. این را بدانید که اگر یک سال آب اضافه برداشت کنید، به ازای آن یک سال، 5 سال در حوزه آب کشور بحران خواهید داشت. واقعیت این است که منابع را غارت کردیم و الآن دیگر آب نداریم. این را هم اضافه کنم، اگر ما حتی آن بارندگی 250 میلیمتری را هم داشتیم، باز هم خیلی در وضعمان تفاوت حاصل نمیشد، چرا که سالهاست بیش از ظرفیتمان آب مصرف کردیم. برای مقابله با بحران کم آبی چه باید کرد؟ راهکار شما چیست؟ اگر 100 درصد از آبهای تجدیدپذیر زیرزمینی استفاده کنیم، قدرت تجدیدپذیری در این حوزه به 33 میلیارد مترمکعب رسیده است، اما در حال حاضر 55 میلیارد مترمکعب برداشت میکنیم. یعنی 22 میلیارد اضافی است. در وهله اول باید این 22 میلیارد مترمکعب آب برداشتی اضافی را قطع کنیم. از آبهای سطحی نیز نباید بیش از 40 درصد ظرفیت استفاده کنیم؛ در حالی که هم اکنون بیش از 90 درصد استفاده میکنیم. لذا باید این رقم به 40 درصد برسد؛ بجز این اقدامات راهی نداریم، مجبوریم. بحران آب با خواهش میکنم و لطفاً حل نمیشود . این روزها در رسانهها مشاهده میکنیم دولتیها عزای کمآبی گرفته و در اغلب سخنانشان از بحرانی به نام بحران آب گلایه میکنند. آیا با این حال، اقدام عاجل و درخوری از سوی دولت صورت گرفته است؟ منظورم یک اقدام ویژه و عملیاتی است؟ دولت در حال تلاش است اما با این سیاستها به جایی نمیرسد. چرا که سیاستهای قویتر میخواهد. با این فرمایشات و تشریفات و «من بمیرم و تو بمیری» مشکل آب حل نمیشود. باید برداشت آبهای زیرزمینی را حداقل 50 درصد کاهش داد. بحران آب با خواهش میکنم و لطفاً حل نمیشود. رودخانههای کشور خشک شده، اوضاع آب خیلی خرابتر از آن است که فکرش را هم میکنیم. این دوستانی که میگویند خودکفایی، خودکفایی، بگویند با چه ابزاری؟ مسأله، دو دو تا چهار تاست. مسأله، شعار سیاسی نیست. بعضیها این روزها با واژه خودکفایی بازی سیاسی میکنند. برخی شعار خودکفایی می دهند که دیگران خوششان بیاید یعنی تحلیل شما از مدافعان ادبیات خودکفایی این است که آنها با بیان خودکفایی میخواهند شعار سیاسی بدهند؟ بله کاملاً از ادبیاتشان مشخص است. اینها شعارهایی میدهند که دیگران خوششان بیاید. حالا این دیگران میتواند هر کسی باشد. متأسفانه این دوستان، تمام واقعیتهای کشاورزی را نمیگویند. اسکندری واقعیتها را نمی داند ولی خلیلیان می داند و نمی گوید یعنی آقای اسکندری واقعیتهای کشاورزی ایران را میداند اما نمیگوید؟ تحلیل من این است آقای اسکندری نمیداند؛ خودش خیلی از واقعیتها را نمیداند که نمیگوید. اما خلیلیان میداند، اما نمیگوید و خیلی از چیزها را وارونه تعریف میکند . اتفاقاً در اینجا که حرف از آقای خلیلیان شد اگر موافق باشید، جملهای از ایشان هم بگویم. وی چندی پیش در گفتوگو با یکی از خبرگزاریهای کشور درباره همین اظهار نظر شما در رابطه با خودکفایی گفته بود کسانی که میگویند خودکفایی امکانپذیر نیست، خیانت به مردم است. واکنش شما به این اظهار نظر ایشان چیست؟ خب بیاید کشور را خودکفا کند، تشریف بیاورند... من از شما سؤال میکنم، خلیلیان مگر خودش وزیر نبود؛ چرا در دوره وی خودکفا نشدیم؟! جالب است بدانید همین آقای خلیلیان میگفت 120 میلیون تن تولید دارد، این رقم در اتمام دوره وی شد 90 میلیون تن! آدمی مثل خلیلیان امتحان خود را پس داده، اگر خیلی ادعا میکند، الآن هم که وزیر نیست و در دانشگاه تربیت مدرس نشسته، بنویسد چطور میشود با این بحران کم آبی خودکفا شد؟ ممکن است وی فردا بیاید و بگوید ما برای خودکفایی زمین زیادی داریم، خب زمین داشته باشیم، آب این زمین کو؟!