کارواشها از چه آبی استفاده میکنند؟
این کارواشها که هر روز شعبهای جدید از آنها در محلهای افتتاح میشود و مثل قارچ در کوچهها و خیابانهای اصلی و فرعی و برِ جادهها میروید، هرکدامشان داستانی پرآب چشم دارد، اگر با عینک یک دوستدار یا دلواپس محیط زیست نگاهشان کنیم.
خودروهای کثیف و گلی روی چاله کارواشها میایستند و زیر نوازش کفهای سفید شامپو تن و بدنی صفا میدهند و بعد زیر فشار آب گرم از گل و لای و خاک پاک میشوند؛ اما آبی که برای این تمیزی و برقافتادگی صرف میشود همانی است که ما رویش زوم کردهایم. برق افتادن خودروها در کارواش برای ما یک نشانه است از این که آبی که به سر و رویشان ریخته میشود، خالی از املاحی است که موجب شوره زدن میشود. پس گزینه استفاده از فاضلاب تصفیه شده در کارواشها تقریبا منتفی است و وقتی با صاحب دو کارواش در لواسان و تهران صحبت کردیم، آنها نیز همین را گفتند. آنها میگویند آبی که در کارواش تبدیل به فاضلاب میشود، مملو از مواد شوینده و روغن و گریس حاصل از شستوشوست و کارواشها حتی اگر سیستم تصفیه فاضلاب داشته باشند هم نمیتوانند این آب پر از ناخالصی را به حدی تصفیه کنند که خودروها شوره نزند. پس پای آبی دیگر غیر از آب فاضلاب تصفیه شده در میان است، که وقتی خودرویی از کارواشی خارج میشود تمیزی و برق زدنش صاحب آن را کیفور میکند. جواب این پرسش ما نزد سیدرسول باقری، معاون درآمد و امور مشترکان شرکت آب و فاضلاب استان تهران بود؛ مسئولی که گفت 90 درصد کارواشهای استان از آب چاه استفاده میکنند و 10 درصدشان از آب قابل شرب. باقری ساده و راحت از کنار عدد 10 درصد گذشت و گفت کارواشها نیز مثل هتلها به صورت قانونی انشعاب آب شرب میگیرند و هزینهاش را پرداخت میکنند؛ اما برای ما که همواره در ماههای گرم سال اخبار مربوط به کمآبی و جیرهبندی آب را منتشر میکنیم، این عدد کوچک نبود. باقری میگوید در استان تهران سالانه یک میلیارد متر مکعب آب شرب به واحدهای خدماتی مثل کارواشها و هتلها و استخرها فروخته میشود که رقمی سرگیجهآور است. هر متر مکعب معادل هزار لیتر است و یک میلیارد متر مکعب یعنی عدد یک و 12 صفر جلوی آن، یعنی هزار میلیارد لیتر آب شیرین خوراکی که معادل است با 2000 میلیارد بطری نیم لیتری آب معدنی. تلاش کردیم در گفتوگو با مسئولان شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، میزان آبفروشی به واحدهای خدماتی را در کل کشور محاسبه کنیم، اما چون این گفتوگو میسر نشد و گفته شد در شهرستانها کارواشها از آب چاه استفاده میکنند، چارهای برایمان نماند جز این که به اخبار آرشیوی مراجعه کنیم و نشان دهیم در شهرستانها نیز استفاده از آب شرب در بسیاری از کارواشها رواج دارد. پیشانیسفیدترین این موارد مربوط به شهرستان پلدختر در استان لرستان است که اردیبهشت امسال خبر استفاده از آب شرب در کارواشهای مستقر در امتداد جاده سراسری تهران - جنوب رسانهای شد؛ کارواشهایی که ای کاش خودروی ساکنان پلدختر و آن حوالی را میشست که متاسفانه کارشان شستوشوی نفتکشهای عراقی با آب شرب بود. مورد بعدی مربوط به شهر بیرجند در خراسان جنوبی است که پایگاه خبری - تحلیلی خاورستان در ماه خرداد گذشته گزارشی مشابه از کارواشهای آن ارائه کرد و نوشت 90 کارواش موجود در این شهر روزانه حدود 18 هزار لیتر آب شرب مصرف میکنند. با این رقمهای درشت هزاران انسان تشنه سیراب میشوند و صدها روستا که به علت بیآبی و خشکیدگی خالی از سکنه میشود، از نابودی نجات مییابد؛ بخصوص در خراسان جنوبی و لرستان که اغلب روستاهای آن با تانکر آبرسانی میشود. بحران استفاده از آب چاه استفاده 10 درصد کارواشهای استان تهران از آب شرب را نباید از سهم 90 درصدی کارواشهای استان از آب چاه جدا دانست، بهواسطه یک ویژگی مشترک در هر دو یعنی آسیبی که هر دو به منابع آب میزنند. برای تحلیل این آسیب بهتر است به آمار و اطلاعات رسمی متوسل شویم که همین اواخر خسرو ارتقایی، مدیر عامل شرکت آب منطقهای استان تهران در حاشیه بازدید خبرنگاران از دشتهای تفتیده استان اعلام و خبرگزاری ایرنا آن را منتشر کرد. او راوی وجود 22 هزار حلقه چاه غیرمجاز در استان بود که 10 هزار حلقه آن مربوط به شهر تهران است؛ چاههایی که مثل زالو، آبهای زیرزمینی را میمکد و باعث فرونشست زمینهای دشت ورامین و شهریار شده، آن هم 15 متر در عرض 13 سال. چاههای غیرمجاز باعث افزایش میزان برداشت آب از سفرههای زیرزمینی و تخلیه آبخوانها شده (آبخوانها سدهای آب در زیرزمین است) و فقط در دشت ورامین باعث افت سطح آب به میزان صد متر طی 44 سال شده است (از سال 50 تا امروز). پس موضوع را کلان که ببینیم وصل شدن کارواشها به آب چاه، مزیتی نسبت به استفاده آنها از آب شرب ندارد، که هر دو به نوبه خود به منابع آب کشور لطمه میزند. آب فروشی رایگان در کشور ما با این که همواره با بیآبی سروکار داشتهایم و به تشنگی و قطع آب تهدید شدهایم، آب کالای با ارزشی محسوب نمیشود؛ یعنی نه مردم قدر آب را میدانند و نه دولت که متولی توزیع آب است برای آن بهایی واقعی تعریف میکند. این موضوع از این که وزارت نیرو هر هزار لیتر آب شرب را به مشترکان خانگی به قیمت 300 تومان میفروشد کاملا پیداست؛ قیمتی کمتر از یک بطری نیم لیتری آب معدنی برای هزار لیتر آب شیرین تصفیه شده بهداشتی. این ارزانفروشی در مورد آب شربی که به بخش خدماتی از جمله کارواشها داده میشود نیز مرسوم است، طوری که سیدرسول باقری، معاون درآمد و امور مشترکین شرکت آب و فاضلاب استان تهران میگوید هر متر مکعب آب شرب (هزار لیتر) به کارواشها هزار تومان فروخته میشود که با حسابی سرانگشتی یک عدد در حد فاجعه آشکار میشود؛ یعنی هر لیتر آب شرب به قیمت یک تومان. پیداست وقتی یک لیتر آب فقط یک تومان قیمت داشته باشد، کارگرانی را در کارواشها میبینیم که با شیلنگهای فشار قوی که آب را پودر میکند و بارانی نرم میآفریند به هم آب میپاشند و زیر فوران قطرات نرم آب بازی میکنند. قانون اعمال محدودیت نداریم یک دوستدار محیط زیست که به رنجوری منابع آب کشور فکر میکند و میبیند بسیاری از مردم دغدغه آب ندارند، ممکن است اگر شاهد شستوشوی خودرو با آب شرب یا خیس خوردن ملات ساختمانها با آب لولهکشی باشد، عنان صبر از کف بدهد و تذکری شدیداللحن یا برخوردی فیزیکی با متخلف راه بیندازد تا به این سبک از آب که سرمایه زمین است، دفاع کند. به زعم عدهای، ادارات آب و فاضلاب نیز باید اینچنین باشند حتی باید گشت آب در کشور تشکیل شود تا جلوی مسرفان گرفته شود. اما سیدرسول باقری، معاون درآمد و امور مشترکین شرکت آب و فاضلاب استان تهران میگوید چنین کاری شدنی نیست چون قانونی وجود ندارد چنین اجازهای بدهد. حتی وقتی ضرورت اعمال محدودیت در فروش آب شرب به واحدهای تجاری و خدماتی از جمله کارواش بویژه در سالهای خشکی مثل امسال را متذکر شدیم، او باز هم گفت چنین قانونی فعلا وجود ندارد. او با این حال موافق اعمال محدودیت در فروش آب شرب در زمانهای بحرانی است، اما چون قانونی که پاییز پارسال بهمنظور اعمال محدودیت در فروش آب و اعمال جریمه علیه کسانی که از آب استفادههای نابجا میکنند هنوز برای تصویب منتظر گوشه چشم هیات دولت است، باقری معتقد است نمیتوان فعلا کاری کرد. پس فعلا که نمیتوان کاری کرد، باید نظاره گر هدررفت آب بود، آن هم در شرایطی که در تبلیغات تلویزیونی، یک ماهی در حال خفگی در تنگ خالی آب قرار است ما را متوجه بحران آب کند . فاضلابهای کارواشها چه میشود؟ شغل کارواش آمیخته با دو نام است، یکی آب که تکلیفش روشن شد و دیگری فاضلاب که مثل قضیه آب حال و وضع خوبی ندارد. فاضلاب کارواشها معجونی از آب و مواد شوینده و روغن و گریس و حتی فلزات سنگین است. پیگیریهای ما نشان میدهد بجز کارواشهای تابع قانون که سیستم دفع فاضلاب دارند یا به شبکه فاضلاب شهری وصل شده اند، بقیه فاضلاب را رها میکنند تا به آبهای سطحی بپیوندد و سر از سفرههای آب زیرزمینی درآورد. این لطمه به محیطزیست از سال قبل در تهران انگیزهای برای پایش مستمر کارواشها شده و حالا پس از گذشت یک سال حسین بازگیر، رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهر تهران به ما میگوید 106 کارواش در این مدت پایش شده و برای 25 کارواش متخلف نیز اشد مجازات که پلمب یا معرفی به مرجع قضایی است، اعمال شده است. این کارواشهای متخلف تابع هیچ قانون و قاعدهای نبوده اند و بخصوص بابت آلوده کردن آب و رها سازی فاضلاب هایشان توبیخ نشدهاند. اگر عدد 25 را ملاک قرار دهیم و بپذیریم دستکم در همه شهرهای بزرگ کشور این تعداد کارواش متخلف وجود دارد، آن وقت نتیجهگیری درباره این که تخلف فاضلابی کارواشها چه بلایی بر سر محیطزیست بویژه آبهای زیرزمینی میآورد، کار چندان دشواری نیست. حتی اگر کارواشهای متخلف پلمب شود باز در اصل ماجرا که تخریب محیطزیست است تغییری ایجاد نمیشود؛ مخصوصا این که این پایش مستمر به نظر میرسد فعلا در استان تهران جدی است و در بقیه استانها متخلفان به حال خود رها شدهاند. این متخلفان اغلب همان واحدهای صنفی غیرمجاز هستند که شبانه و اغلب در قالب آلونک ظاهر میشوند و به انبوه کارواشهای مجازی میپیوندند که ضرورت وجود آنها به این تعداد زیاد جای سوال دارد. شبکه خبری تحلیلی خاورستان چندی پیش به نقل از رئیس اتحادیه کارواش داران بیرجند نوشت که عدد صدور مجوز به متقاضیان راه اندازی کارواش، کمک به اشتغالزایی است و حتما در بقیه شهرها هم چنین انگیزهای پشت صدور مجوزها خوابیده است. اما مگر یک کارواش به اشتغال چند نفر منجر میشود که ما منابع آب محدودمان را قربانی آن کنیم. البته کسی مخالف وجود کارواشها یا منکر ضرورت حضور آنها در شهرها نیست چون اگر کارواش نباشد، مردم شیلنگ به دست میشوند و دهها لیتر آب شیرین تصفیه شده را خرج یک شستوشو میکنند، اما این که کارواشها روی حد و مرز قانونی نباشند، مشکل است؛ رشد قارچگونه کارواشهای مجاز و غیرمجاز محیط زیست ما را تهدید میکند.