سندروم التهاب و ابهام لحظه آخر در مذاکرات
علی رضایی، کارشناس مسایل استراتژیک در یادداشتی به اثرات و پیامدهای توافق هستهای پرداخته است.
چند نکته کلیدی، راجع به روند مذاکرات و چشم انداز توافق احتمالی، به طور فشرده ارایه می شود: آنچه تا پیش از این مطرح می شد سه گزینه پیش رو در روند مذاکرات بود: نخست حصول توافق در موعد مقرر، دوم، تمدید مهلت مذاکرات و در نهایت خاتمه مذاکرات بدون توافق، که با توجه به حذف گزینه اول و رویداد گزینه دوم، همچنان دو مورد دیگر یعنی تمدید مذاکرات که می تواند بسیار کوتاه تا چند ماه باشد یا خاتمه مذاکرات بدون توافق محتمل خواهد بود؛ البته احتمال گزینه دوم همچنان به قوت خود باقی است. در مقطع کنونی، موضع طرف ایرانی، بسیار مستحکم تر از مواضع طرف های مقابل است. چارچوب های اعلامی هفته قبل مقام معظم رهبری، آرایش و ثبات و استحکام مواضع طرف مقابل را در هم ریخت و محاسبات تفوق طلبانه آنها را بر سر میز، به شدت تغییر داد. در محتوای چانه زنی، بیشترین اختلافات مربوط به دامنه و گستره و کیفیت و مدت کنترل ها و بازرسی ها، توسعه حوزه محرومیت ها و محدودیت ها بر عرصه توانمندی و تحقیق و توسعه، کیفیت و دامنه و طول مدت زمان رفع تحریم ها و اقدامات تنبیهی، شرایط و طول دوره اعمال مقررات محروم کننده توافق است. آخرین اعلام مواضع مقام معظم رهبری و خطوط قرمز ترسیمی ایشان، دقیقا همه موارد فوق را دربر می گیرد؛ آنچه که از نظر طرف مقابل، نقطه قوت و استحکام مواضع آنها بود، به کانون چالش درونی آنها تبدیل شد. (پاشنه آشیل طرف مقابل) ملاحظه می شود که در خصوص محدودیت بر سطح توانمندی ها، نظیر غنی سازی یا مواد یا تجهیزات، در آخرین مواضع سکوت اختیار شد و به ذکر "موونه (مثل) وجه المثل (هزینه) مذاکره و تعامل" اشاره شد. این یعنی جدیت ایران در توافق، اما در چارچوب منطقی و محدوده زمانی معین و نه بی حد و حصر. استراتژی غربی در مذاکرات بر دو رکن استوار است: ریشه کنی فنی و شمشیر داموکلس غرب و به ویژه امریکا، پروسه خلع سلاح را جزئی از یک فرایند "مهار همه جانبه" ایران می داند. این استراتژی مذاکراتی و فرایند مهار همه جانبه، در عرصه امنیتی-سیاسی منطقه ای نیز، با راهبرد منازعات بین الاسلامی، یا مهار دوگانه مذهب- قومیت، پشتیبانی و تقویت می شود. از این جهات است که فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بدو ورود خود به وین بیان کرد:" اینک همه ملت ها و دولت ها پشت میز مذاکرات قرار دارند." حقیقت امر اینست که آثار این مذاکرات، جهانی و بسیار بلند مدت است. بنابراین نمی توان آن را بر محدوده ایران و در موضوع ابعاد تحریم اقتصادی، خلاصه کرد. رویکرد جمهوری اسلامی ایران، اما "حفظ امکان توانمندی، رفع مجازات ها، حضور در چارچوب های قانونی، بهبود و عادی سازی مناسبات بین الملل" از طریق موازنه در عرصه فنی، حقوقی، سیاسی و امنیتی است. نقطه محوری تعارض رویکرد غرب با ایران، ریشه کنی امکان توانمندی، عدول از چارچوب های قانونمند و اعمال استانداردهای بی سابقه و بی حد و حصر کنترل و بازرسی و گلوبالایز کردن آنها، تداوم مجازات ها و حفظ زیرساخت های آن، تسری دامنه چالش هسته ای به سایر حوزه های سیاسی- امنیتی و اقتصادی ایران که در آینده، به عنوان مقتضای "مهار همه جانبه ایران" مطرح شود. در چنین شرایطی و با توجه به سر رسیدن ضرب الاجل مذاکرات، به نظر می رسد که توافق خوب، از نظر هر طرف، توافق نامطلوب از طرف دیگر محسوب می شود. همچنین مدیریت زمان برای طرف ها، نسبی است. از طرفی تطویل و تمهیل، بر توافق نامطلوب ارجح است و حفظ ساختارها و توسعه آنها، از دادن امتیازات "موقعیتی" ، برای همه طرف ها مهمتر است. (ساختار توانمندی و ساختار متعارف بازرسی برای ایران و توسعه ساختار کنترل و بازرسی و حفظ ساختار تحریم و مجازات برای طرف های غربی). در عین حال " التهاب و ابهام لحظه آخر"، به عنوان یک سندروم مذاکراتی، بر میز مذاکرات، مستولی است. دیگر آنکه " اصل غافلگیری، در ارائه برگ های خارج از میز"، یک انتظار طبیعی از لحظه آخر است و در این لحظه، "تعادل عناصر افتراق"، بر "تعادل عناصر اتفاق" غلبه دارد؛ هرچند که وزن عناصر اتفاق، به مراتب سنگین تر از وزن عناصر افتراق است. در عین حال عنصر "اراده عالی"، می تواند تعیین کننده نتیجه مذاکرات باشد. (اراده عالی، می تواند عدول از نقطه اپتیموم منافع خودی در توافق، یا عدول از توافق با پذیرش ریسک ابهام پس از افتراق ترجمه شود). بنابراین انتظار می رود، مداخله مستقیم عالی ترین سطوح تصمیم گیری طرف های محوری ایران و ایالات متحده، مسیر جدیدی را در نقطه آخر، به روی مذاکرات و نتیجه آن بگشاید. طبعا شدت و سطح رایزنی های داخل و خارج از دایره هفت کشور، برای تاثیرگذاری له یا علیه توافق، افزایش چشمگیر خواهد داشت. برای جمهوری اسلامی ایران، آثار کوتاه مدت توافق و برای طرف های غربی، آثار بلند مدت آن، جذاب تر است. چالش ایران، در آثار بلندمدت توافق و چالش طرف های مقابل، در آثار کوتاه مدت توافق است. از این رو، طرفین دچار تضاد منافع و مطلوبیت ها، در مدیریت آثار زمانی توافق هستند. پشتوانه طرف ایرانی در مقطع آخر، انسجام ملی و قدرت موازنه ساز منطقه ای است و پشتوانه طرف مقابل، توان بسیج کنندگی بین المللی و فشارهای منطقه ای است. در سطح منطقه ای، جمهوری اسلامی ایران می تواند با contra active power فشار غربی را مهار کند و در سطح بین المللی نیز جمهوری اسلامی ایران می تواند با "نگرانی از جهانی سازی استانداردهای غیر متعارف، فشارهای غربی را خنثی کند، (البته این یک روند است و نه تحول). انتخاب عقلانی ایران، پرهیز از شتابزدگی در ختم مرافعه است و نشان دادن امکان تطویل و تمهیل. انتخاب عقلانی غرب نیز، سهمگین نشان دادن عواقب و آثار تطویل و تمهیل (ولو اینکه در واقع امر، آثار تطویل و تمهیل، برای طرفین یکسان است). با توجه به نزدیک تر بودن زمان تحولات تعیین کننده داخلی در امریکا و طرف غرب (نسبت به ایران) و با توجه به نیاز دموکرات ها به امتیاز توافق هسته ای با ایران، برای حفظ کاخ سفید، بنابراین، طمأنینه ایرانی می تواند در دور اخیر، مزیت _advantage_ ما محسوب شود. آثار تحمیل کنترل و بازرسی فراساختاری بر ایران، هم جنبه توسعه و بقا کشور را متأثر می سازد، و هم نُرم های جهانی را قطبی تر - به نفع قدرتمندان کنونی- می سازد. این آثار در کوتاه و بلند مدت، از آثار تحریم و مجازات، مخرب تر است، از این رو جمهوری اسلامی ایران در این مرحله می تواند با صبر و انتظار، بخش هایی از دارایی های توانمندی را مصروف راهبرد حفظ ساختار توانمندی و عدول از پذیرش "کنترل ها و بازرسی های فراساختاری" کند. ایستادگی بر مواضع مذاکراتی خودی، به ویژه در مقابل رفتارهای سینوسی طرف مقابل و حفظ آمادگی برای ادامه همین وضعیت "بینابینی"، تاکتیک موثر جمهوری اسلامی ایران به منظور راهبرد"حفظ و موازنه سازی" محسوب می شود. پررنگ ترین اعلام عمومی برای اراده عالی طرف ایرانی، ظرف همین چند روز، پیش از مذاکرات جاری وین، توسط مقام معظم رهبری، با تاکید بر چارچوب های قابل مذاکره و خطوط قرمز غیرقابل عدول، تصریح شد. به همین خاطر انتظار می رود طرف های مقابل به بازنگری و تعدیل دامنه چانه زنی های "فرا طاقت" بپردازند. در همین خصوص، باید به میز مذاکرات و پشت پرده مذاکرات، فرصت بازتنظیم داده شود. این فرصت، البته باید با کنترل محیط آسیب گذار بر میز مذاکرات، در محیط های خارجی و داخلی همراه باشد. صبر، طمأنینه، و استحکام و انسجام ملی، تمرکز و ایستادگی بر خطوط راهنما و خطوط قرمز رهبری، رمز عبور موفقیت آمیز کشور و متولیان مذاکرات، از مرحله حساس کنونی است.