این یادداشت بر این تلاش است تا ضمن معرفی کتاب گرانبهای اقتصاد ایران در تنگنای توسعه به ویژگیهای خاص آن پرداخته و مهمترین ویژگیهایی که باعث تمایز این اثر از سایر آثار مشابهی که در این مورد تا کنون در اقتصاد ایران قلم خورده است را مشخص سازد.
نویسندگان جوان و اقتصادانی که مبادرت به نگارش این اثر ارزشمند نموده اند با ظرافت به تلفیق مباحث پراکنده ولی مرتبط با مسائل اقتصاد ایران پرداخته و با نگاهی نهادگرایانه سعی داشته اند تا به واکاوی مشکلات اقتصاد ایران بپردازند. نکته قابل تامل نثر سلیس و روان کتاب است که باعث می گردد تا افرادی که حتی با ادبیات اقتصادی آشنایی ندارند و فقط علاقه مند به این حوزه هستند نیز بتوانند با مطالعه کتاب به هدف خود برسند و این در حالی است که یکی از موانع اصلی مطالعه عمومی در حوزه اقتصاد آمیختگی آن با ریاضیات و اقتصاد سنجی است که خواننده این احساس را دارد که با مفاهیم دشواری روبرواست که درک آن به سادگی امکان پدیر نمی باشد هر چند این مباحث باید در جایگاه خود و در مقام تبادل اطلاعات با افراد صاحب فن عنوان گردد در حالی که نویسندگان به درستی گروه هدف خود را نه تنها دانش پژوهان اقتصادی بلکه کلیه افراد علاقه مند در نظر گرفته اند که خود از نکات مثبت این اثر است.
در متن کتاب در بخشهایی به طور پراکنده به معرفی اجمالی مکاتب اقتصادی مانند نظریه انتخاب عمومی،نهادگرایی،کینزین،پول گرایان و نئوکلاسیکها پرداخته می شود و با سادگی تمام علت تورم را از دیدگاه کینزین ها و پول گرایان مورد مطالعه قرار می دهد که خود می تواند این مساله را در ذهن خواننده که پول اضافی در اقتصاد راهگشای مشکلات است و می تواند باعث افزایش نرخ رشد اقتصادی گردد را اصلاح کند. این مساله می تواند در بلند مدت تصور رایج غلط را از بین ببرد که پول در همه حال راهگشای توسعه و رشد اقتصادی است که خود دستاوردی بزرگ است.
از سویی دیگر در فضای اقتصاد سیاسی علت توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران را در یک بستر تاریخی مورد مطالعه قرار می دهد و مشخص می سازد که رقابت محدود که مبتنی است بر توزیع قدرت درمیان فرادستان جامعه و به منظور کاهش خشونت می تواند در کوتاه مدت امنیت و ثبات را در سطحی محدود تامین نماید ولی کارایی را نمی تواند تامین کند و به همین دلیل است که در نظامهای اقتصادی مبتنی بر رقابت محدود به دلیل نبود نهادهای شفاف و کارامد کارایی ناقص به دست می آید در حالی که از شرطهای اساسی توسعه پایدار کارایی با تبات می باشد. این مساله با تغییر قواعد بازی بر اساس ترجیحات سیاستمداران به جای منطق اقتصادی زمینه های کاهش مستمر رشد اقتصادی را فراهم آورده و باعث می گردد تا زمینه های توسعه اقتصادی با چالش روبرو گردد..
باید توجه داشت که وارد کردن مباحث اقتصاد سیاسی به تحلیلهای اقتصادی از نوآوریهایی است که در کمتر متون تحلیلی اقتصاد ایران می توان به آنها دست یافت در حالی که این اثر به خوبی با استفاده از مفاهیمی که نظریه انتخاب عمومی در اختیار محققان قرار می دهد آشکار می سازد که تمایل بازی گران اصلی اقتصاد ایران به حفظ وضعیت موجود منجر به ایجاد انحصار می گردد و همین میل به حفظ وضعیت کنونی است که مانع توسعه نهادهای کارامد به منظور دست یابی به اقتصادی کارامدتر می گردد.
در بخش دیگر این اثر به مقایسه آماری میان برخی کشورهای جهان و ایران با توجه به شاخصهای اقتصادی پرداخته می شود که نتیجه کلی غیر قابل قبول بودن رتبه ایران بر اساس این شاخصها در اقتصاد بین الملل است که خود زنگ خطری را برای سیاستگذاران اقتصادی به صدا در می آورد..بیکاری مسئله مهم دیگری است که با نگاهی نو همراه با تحلیل تغییر ساختار جمعیت از لحاظ ترکیب سنی به آن پرداخته می شود و آشکار می گردد که با توجه به وضعیت فعلی رشد اقتصاد ایران و کاهش درآمد ملی که منجر به کاهش سرمایه گذاری و فرصتهای شغلی می گردد در آینده نمی توان امیدی به بهبود بازار کار در ایران داشت مگر با اعمال سیاستهای خاصی که مبتنی بر نظرات علمی اقتصاد بوده و حالت مقطعی نداشته باشند. این مسئله و توجه جدی به آن از ضروریات اقتصاد ایران است که به خوبی در کتاب به آن پرداخته می شود.
نکته مهم در فصول آخر کتاب پیشنهاداتی است برای مدیریت کارامد درآمدهای نفتی در ایران که از خلاقیت نویسندگان سرچشمه می گیرد. ولی نکته اصلی که از دید نگارنده این یادداشت در کتاب مغفول مانده است آن است که چه راهکار عملی برای تبدیل یک دولت مردد به توسعه به دولت توسعه خواه وجود دارد؟ به بیان دیگر قطعا مشکل مدیریت درآمد نفتی در ایران کمبود نظرات کارشناسی نیست بلکه احساس نیازی است مبنی بر اینکه که دولتها باید به سمت کاهش وابستگی هر چه بیشتر به درآمدهای نفتی و توسل به درآمدهای مالیاتی بعنوان شفاف ترین نوع درآمد داشته باشند در حالی که با وجود رقابت محدود و تلاش برای حفظ این وضعیت و با توجه به کمبود وابستگی که دولتها به درآمدهای مالیاتی در خود احساس می کنند واضح است که دولتها هیچگاه این خوان پر نعمت را رها نکرده و به سوی فرآیندی پر پیچ و خم رقابت باز و بهبود فضای کسب و کارکه چه بسا به کاهش قدرت آنها و کاهش انحصار منجر خواهد شد حرکت نخواهند نمود.
آنچه که از مطالعه این اثر بر می آید و با توجه به اثر گرانبهای مکمل این کتاب که کاری است از دکتر محمود سریع القلم به نام ((عقلانیت و توسعه یافتگی ایران )) وجود منابع طبیعی ارزشمند و نیروی انسانی کارامد در اقتصاد ایران شرایطی را فراهم آورده است که ایران را در لیست بیست کشوری که شرایط جهش اقتصادی و دستیابی به توسعه پایدار را دارند مطرح می سازد در حالی که مسئله اصلی وجود رقابت محدود است .شاید مطالعه روشهای دستیابی به شرایط رقابت باز بتواند موضوع پژوهشهای بعدی باشد حال آنکه نباید از نظر دور داشت که آنچه که بتواند باعث تشویق گذار از سوی رقابت محدود به رقابت باز شود حالتی است که منافع دولتها در وضعیت رقابت محدود به خطر افتد و حفظ این منافع در قالب مسیر دستیابی به رقابت باز تعریف شود و تنها در این صورت است که فرضیه نفرین منابع کارایی خود را در اقتصاد ایران از دست خواهد داد.
تاکید بر متغیرهای واقعی به جای متغیرهای اسمی از نکات مثبتی است که این اثر در خود دارد .این مطلب در نرخ بهره،نرخ تورم و نرخ ارز به خوبی توضیح داده می شود و در ذهن خواننده آشکار می سازد که سیاستهای تثبیتی و دستوری چه آثار زیانباری می تواند در عملکرد اقتصادی داشته باشد.تحلیل در دو سطح ساختاری و عملکرد رایطه این دو مفهوم را مشخص می سازد و آنچه به نظر نویسنده این یادداشت از اهمیت بالایی در این اثر برخوردار است وجود دیدبلندمدت در سراسر این اثر است به طوری که این جمله در بخشهای مختلف این اثر تکرار می شود که سیاستهای اقتصادی کارکرددوگانه ای دارند که می توانند آثاری خوش در کوتاه مدت همراه با نتایج مصیبت وار در بلند مدت داشته باشند.این مساله خواننده را به تفکر بلندمدت سوق می دهد.
· * کارشناس مسئول تحقیقات و تهیه حسابهای اقتصادی