دوئل گفتمانها؛ چشم اندازهای پیشروی سیاست خارجی ایران/ چشم های نگران به انتخاب رییس جمهور آینده
اصلاحطلبان و اصولگرایان در حالی آماده رقابت در دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میشوند که همچنان یکی از مهمترین پرسشهای افکار عمومی از نامزدهای باقیمانده، راهبرد و افراد شاخص نامزدها ابعاد حوزه سیاست خارجی همچون «آینده مذاکرات اتمی»، «تنظیم روابط با قدرتهای جهانی»، «گسترش روابط با همسایگان» و «حمایت از محور مقاومت» است؛ یعنی همان مهمترین پرسشهای جامعه ایرانی در خصوص سیاست خارجی دولت چهاردهم.
اقتصاد آنلاین، محمد بیات: حل و فصل چالشهای نظام جمهوری اسلامی ایران با همسایگان عرب و قدرتهای غربی از جمله نخستین دغدغههای مسئولان نظام پس از پایان جنگ هشت ساله با عراق بود. از آن زمان تاکنون دولتهای مستقر در «پاستور» سعی کردند با ارائه گفتمانهایی همچون «تنش زدایی»، «گفتوگوی تمدنها»، «استکبار ستیزی»، «برجام»، «بهبود روابط با همسایگان» و «گردش به شرق» راهبرد خود را در حوزه سیاست خارجی مشخص و ویژگیهای دولت خود را برای افکار عمومی تشریح نمایند.
در این میان، با وجود مناقشات فراوان و نقاط ضعفوقوت در خصوص هر یک از گفتمانهای فوق؛ اما عموم نخبگان کشور در حوزه روابط بینالملل بر سر برخی اصول همچون لزوم «رفع تحریمها»، «موازنه در روابط با قدرتهای غربی و شرقی»، «توسعه دیپلماسی اقتصادی» و «لزوم گسترش روابط با همسایگان» به نوعی اجماع دست یافتند. با این حال تیم سیاست خارجی مسعود پزشکیان و سعید جلیلی هر کدام دیدگاهها و قرائت خاصی از موارد فوق دارند که سبب تفاوت میان این دو نامزد برای رای دهندگان خواهد شد.
لزوم احیای اصل «نه شرقی نه غربی» در دستگاه سیاست خارجی
شاید بهترین توصیف در خصوص نگاه سعید جلیلی نسبت به حوزه سیاست خارجی را ویلیام برنز، رئیس کنونی سازمان سیا توصیف کرده باشد. برنز که بخشی از روند گفتگوهای پنهان میان ایران و آمریکا در دهه ۸۰ شمسی بوده است، با اشاره به دیدار با سعید جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران، گفتگو با وی را امری «فرسایشی» و «خسته کننده» توصیف میکند. البته اظهارات مشابهی از سوی خاویر سولانا و کاترین اشتون در خصوص مذاکرات غیرسازنده با جلیلی و بینتیجه بودن تعامل با وی مطرح شده است.
در نگاه سعید جلیلی هر گونه توافق با غرب، مانند برجام تنها تلف کردن وقت کشور و گره زدن سفره مردم به مذاکرات است. همچنین صاحب ایده «دولت سایه» در اظهارات رسمی، سعی دارد تا خود را مخالف پیوستن کشور به «گروه ویژه اقدام مالی» نشان دهد اما افشاگری مصطفی پورمحمدی نشان داد که وی تنها به این دلیل مخالف الحاق ایران به «FATF» بود که این اقدام در دولت حسن روحانی در حال به نتیجه رسیدن بوده است.
علی باقری؛ نامزد اصلی پست وزارت خارجه در دولت جلیلی
جلیلی در حالی از تبدیل سفارتخانههای کشور به سکوی صادرات یا ارزآوری از طریق توسعه گردشگری سخن میگوید که هنوز پاسخ روشنی برای مهمترین مانع بر سر تحقق این دو هدف یعنی «تحریمهای وزارت خزانه داری آمریکا» و «عدم دسترسی بانکهای کشور به سیستم سوئیفت» نداده است.
کارشناسان حوزه سیاست خارجی معتقدند نمیتوان از «یک جهان فرصت» سخن گفت اما در عمل شرط لازم برای تحقق آنها، یعنی داشتن رابطه عادی با کشورهای جهان را فراهم نکرد. علاوه بر موانع جدی که بر سر تحقق ایدههای ایجابی جلیلی وجود دارد، برخی کارشناسان معتقدند سیاست خارجی، نه براساس اصل «نه شرقی نه غربی» بلکه براساس ایده «گردش به شرق» تنظیم خواهد شد و زمینه برای وابستگی بیش از پیش تهران به مسکو و پکن فراهم خواهد گردید. در چنین شرایطی فضای لازم برای بازیگری اسرائیل و لابی این رژیم در غرب برای ایجاد اجماع جهانی علیه تهران (مانند سالهای ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۲ و صدور قطعنامههای شورای امنیت) بیش از گذشته فراهم خواهد شد.
تغییر راهبرد؛ بازگشت به ریل دیپلماسی
برای فهم اصول سیاست خارجی دولت پزشکیان ابتدا باید به افراد فعال در ستاد انتخاباتی وی نگاه کنیم. حضور اشخاصی همچون محمدجواد ظریف، عباس عراقچی، مجید تخت روانچی و ساسان کریمی در کنار مسعود پزشکیان، نشان دهنده تغییر سکان سیاست خارجی کشور از مدار «شرق گرایی» به سمت «موازنه مثبت» است.
سخنرانی ۸ دقیقهای وزیر امور خارجه سابق ایران در سیمای ملی و دفاع وی از عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم در مذاکرات اتمی نشان دهنده تمایل مسعود پزشکیان برای رسیدن به توافقی جدید با واشنگتن و اعضای شورای امنیت است. «تعامل گرایی»، «توسعه روابط اقتصادی» و «کاهش تنشها با کشورهای منطقه» سه اصل کلی در سیاست خارجی دولت پزشکیان خواهد بود. در این راهبرد «واقع گرایی برونگرا» با توجه به اصل عزت، حکمت و مصلحت جایگزین نوعی «آرمان گرایی انزوا طلبانه» خواهد شد.
اعضای تیم مذاکره کننده هستهای ایران در کنار مسعود پزشکیان
مهمترین چالش پیشروی سیاست خارجی دولت پزشکیان، احتمال بازگشت ترامپ به کاخ سفید و احیای کمپین فشار حداکثری علیه کشورمان است. بر همین اساس برخی کارشناسان معتقدند که تیم سیاست خارجی وی باید با درس گرفتن از تجربه برجام و تغییر دولت در واشنگتن، تمام تخم مرغهای نظام را در سبد دموکراتها نگذاشته و برنامه ویژهای برای مهار نئوکانها و مذاکره با جمهوریخواهان داشته باشند. استقرار دولتی تعاملگرا در راس دستگاه سیاست خارجی کشور امکان چانهزنی نظام برای اخذ امتیازهای راهبردی از قدرتهای قدیمی و نوظهور نظام بینالملل را تسهیل خواهد کرد و احتمال ایجاد اجماع علیه تهران را به حداقل کاهش خواهد داد.