کاهش زمان خانه دار شدن از ۱۰۰ سال به ۷ سال!
اکبر محمودی خبرنگار اقتصاد مسکن در یادداشتی می نویسد اگر کاندیداهای ریاست جمهوری قصد کاهش مدت زمان خانه دار شدن مردم را دارند ابتدا به اثرگذاری بالای شاخصهای اقتصاد کلان روی بازار مسکن توجه کنند.
اقتصاد آنلاین؛ اکبر محمودی؛ در حالی برنامههای تبلیغاتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آغاز شده است که اکثر آنها همچنان کاهش مدت زمان خانه دار شدن مردم را در سرلوحه کار خود قرار داده اند. اما باور اینکه این وعده ها با چه راهکارهایی عملیاتی می شود شاید تا حدودی دشوار باشد.
تجربه قریب به سه سال فعالیت دولت سیزدهم در حوزه مسکن نشان داد که دولت سیزدهم و شخص رئیس جمهور فقید توجه ویژه ای به دخالت دولت ها در بخش مسکن دارند و معتقد هستند که هر چقدر دولت در حوزه مسکن چه بخش عرضه و چه بخش تقاضا دخالت کند موفق تر خواهد بود. موضوعی که به شدت از سوی دولت یازدهم و دوازدهم نفی می شد.
اقتصاد مسکن مانند اقتصاد سایر بخشها با «دستور و اقدامات پلیسی» سر و سامان نگرفته و روی ریل رونق نخواهد افتاد. با وجود این تجربه زیسته، دولت سیزدهم و مجلس یازدهم رویکرد دستوری خود در حوزه مسکن را در برنامه هفتم توسعه تکرار کردهاند و چشم خود را به تسهیلات نظام بانکی دوختهاند و اهدافی از جمله کاهش دوره انتظار خانهدار شدن به ۱۲ سال را نشانه رفتهاند.
البته کاهش مدت زمان خانه دار شدن شاید بهترین اقدام دولت ها به خصوص برای نسل جوان باشد اما سوال این است که آیا کلاف سردرگم بخش مسکن را می توان تنها به امید تسهیلات بانکی مستقیم به بخش مسکن باز کرد. به نظر می رسد کاهش مدت زمان خانه دار با هیچ معجزهای جز تحول اساسی در ساز و کار اقتصاد ایران به دست نمیآید. هم اینک، بر اساس برخی برآوردها، این دوره بیش از یک قرن است.
بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی متوسط قیمت یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران ۸۱ میلیون تومان بوده است و اگر حداقل حقوق دستمزدها را با این قیمت ارزیابی کنیم متوجه خواهیم شد که مدت زمان خانه دار برای دهک های نخست بیش از ۱۰۰ سال خواهد بود.
البته گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس تنظیم و منتشر کرده است نشان می دهد که زمان انتظار خانهدار شدن دهک اول جامعه به بیش از ۱۲۳ سال رسیده است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با تحلیل آنچه «ابرچالش مسکن»در ایران خوانده، تلاش کرده تا به این موضوع بپردازد که آیا با عرضه مسکن میتوان مشکل گروههای کمدرآمد و اقشار کم برخوردار را در این زمینه حل کرد؟ پاسخ بازوی پژوهشی مجلس به این سوال منفی است. مرکز پژوهشهای مجلس معتقد است که استطاعت خانوارهای کم درآمد در سطحی است که با تسهیلات بانکی هم امکان ورود به بازار مسکن برایشان فراهم نخواهد شد.
اما در چند روز گذشته و بعد از آغاز برنامه های تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری به خوبی نشان می دهد که وعده های آنها بیشتر جنبه تبلیغاتی و برای جذب رای مردم است.
اگر چه دولت سیزدهم و مجلس یازدهم قصد داشتند تا مدت زمان خانهدار شدن هر ایرانی را تا پایان برنامه هفتم توسعه به ۱۲ سال کاهش دهند اما کسب نتایج ضعیف در وعده های داده شده برای تولید سالیانه یک میلیون واحد مسکونی نشان داد که این کاهش مدت زمان خانه دار شدن تا حدودی دست نیافتنی است.
اما برگردیم به وعده های داده شده از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری(روی صحبت ما به طور مشخص با هیچ کدام از کاندیداها نیست) که به خوبی نشان می دهد کاملا نسبت به نتایج بررسیهای علمی و کارشناسی مبنی بر اثرگذاری بالای شاخصهای اقتصاد کلان روی بازار مسکن به ویژه در سالهای اخیر، بی توجه هستند و راهکارهای برون رفت از بحران مسکن را در عرضه مسکن به هر شکل و قیمت دنبال میکنند.
در این شرایط قوای مقننه و مجریه قصد دارند در قالب برنامه هفتم توسعه این زمان را به ۱۲ سال کاهش دهند. اما سوال این است که اگر می خواهیم مدت زمان خانه دار شدن را به زیر ۱۰ سال و حتی طبق برنامه هفتم توسعه به ۱۲ سال کاهش دهیم با کدام شاخص اقتصادی و با کدام رونق اقتصادی؟
سوال این است وقتی در حال حاضر تولید مسکن و طبق طرح جامع مسکن سالانه باید ۹۰۰ هزار واحد مسکونی باشد اما در خوشبینانه ترین حالت به ۳۰۰ هزار مسکن می رسد. وقتی بخش اعظم ساخت و ساز در کشور سنتی است و سهم تولید مسکن صنعتی به کمتر از ۵ درصد می رسد آیا می توان عقب ماندگی بخش عرضه از تقاضا را به این سادگی بر طرف کرد؟ و وقتی متوسط درآمد خانوارها در دهک های یک تا سه به ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان می رسد این قشر چگونه می تواند به جنگ متوسط قیمت مسکن ۸۰ میلیون تومانی برود و در کمتر از ۱۰ سال صاحب مسکن شود؟
به هر سوی اگر در سال ۱۴۰۰، خانواده ها ناچار بودند بیش از ۳۰ درصد درآمد خود را صرف هزینه های مسکن کنند و این موضوع در کلانشهرهایی مثل تهران، مشهد، تبریز و اصفهان با شدت بیشتری در مرز ۷۰ درصد است چطور می توان مدت زمان خانه دار شدن مردم را تنها در عرض چند سال به زیر ۱۰ سال کاهش داد؟