پایان دوئل بانکداران با سهامداران/ آیا صندوق های درآمد ثابت به تعهدات نرخ سود خود پایبند خواهند بود؟
نامه نگاری به موقع سازمان بورس و اوراق بهادار با صندوق های درآمد ثابت به منظور کنترل رفتاری آنها در پرداخت سودهای نامتعارف، این نگرانی را در سهامداران ایجاد کرده است که آیا این صندوق ها به قراردادها و نرخ های اعلامی در تبلیغات خود، کماکان پایبند خواهند بود؟
اقتصاد آنلاین- رجا ابوطالبی: در روزهایی که بازار سرمایه بیش از یک ماه رنگ سبز را به خود ندیده است و تمام کارشناسان معتقد هستند که بزرگترین علت آن، سیاست های بانک مرکزی و مجموعه رفتارهای نظام بانکی در اعمال نرخهای بهره بدون ریسک است؛ سهامداران هم دل نگران به مسیر خود ادامه می دهند تا ببینند در دوئل بانکداران با سهامداران، کدام یک برنده خواهند بود.
حالا دادستانی هم به این پرونده رفتاری بانکها در مورد نرخ سود ورود کرده و آنها را مکلف کرده تا در قواعد و قوانین تعیین شده، حرکت کنند؛ نه اینکه به رقیبی برای سهامداران تبدیل شوند و بازار بورس را تحت تاثیر رفتارهای خود قرار دهند. در واقع، داستان بر سر همان نرخهایی است که تا مرز ۴۰ درصد نیز رشد کردند که واضحا سبب میشدند تولید هیچ توجیهی نداشته باشد.
اما بعد از گذشت یک ماه از ریزش بازار و دلنگرانی فعالان آن، بانک مرکزی با ارسال نامهای به بانکها در خصوص رعایت مصوبات شورای پول و اعتبار برای رعایت سقف سود اخطار داده است. به موازات هم، سازمان بورس و اوراق بهادار، صندوقهای درآمد ثابت را که کارکردی تقریبا مشابه بانکها در پرداخت نرخ سود دارند، با محدودیت هایی مواجه کرده است که تمرکز آن، بر روی ممنوعیت استفاده از ۱۶ عبارت بود است که همین دو اقدام زمینه ساز بازگشت روند حرکتی در بازار سرمایه شد.
حالا نگرانی سهامداران آن است که آیا این صندوق ها با توجه به محدودیت های اعمال شده، به تعهدات خود عمل می کنند و یا اصولا، دیگر می توان برای آنها واژه صندوق با درآمد ثابت را تلقی کرد که البته در این خصوص باید گفت که نام دقیق این صندوقها، صندوقهای «سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت» است.
به عبارت دیگر صندوقها اوراقی را خریداری میکنند که نرخ آنها ثابت است! اما صندوقها به علت اینکه ترکیب داراییهای تحت مدیریتشان ثابت نبوده و وزن آن مدام دسخوش تغییراتی میشود، نمیتوان ادعا کرد که آنها نیز بازدهی ثابت و مشخصی دارند.
البته به علت ماهیت آنها، یعنی تخصیص ۷۰ تا ۹۰ درصدی دارایی به اوراق و یا سپرده، تقریبا درآمد آنها قابل حدس هست اما هم تغییر وزن به موقع میان سپرده و اوراق، هم تخصیص بخشی از سبد به شرکتها و هم احتمال نکول برخی اوراق شرکتی، استفاده از واژه درآمد ثابت برای آنها خطا است. به عنوان مثال صندوقهای درآمد ثابتی که در ترکیب دارایی خود وزن بالایی را به اخزا اختصاص داده بودند، با چالش جدی مواجه میشوند؛ چراکه ارزش روز دارایی آنها در یک ماه گذشته به واسطه افت قیمت اخزا کاهش یافته است (افت قیمت اخزا سبب رشد بازدهی آنها تا ۳۸ درصد شده بود).
در نقطه مقابل آن دسته از صندوقهای درآمد ثابتی که وزن بیشتری از سبد خود را به سپردههای بانکی تخصیص دادهبودند، هم سود گواهی خاص را کسب کردند و هم فرصت این را دارند که اخزاها را در قیمت پایینتر و قاعدتا با بازدهی بالاتری خریداری کنند و حداقل بازده سالانه خود را افزایش دهند.