«احیای روابط با همسایگان»؛ میراث راهبردی دولت سیزدهم
فقدان رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان سبب نمایان شدن یکی از وجوه مثبت سیاست خارجی دولت سیزدهم یعنی احیا و بازسازی روابط با کشورهای عرب منطقه خاورمیانه شده است. در دوران جدید با آب شدن یخ روابط میان تهران و بلوک محافظهکار سنی، طرفین به جای دنبال کردن تنشهای غیرضروری، گزینه کاهش اختلافات و گسترش ارتباطات راهبردی را انتخاب کردند.
اقتصاد آنلاین - محمد بیات: قریب به سیزده سال پیش وقوع سلسله اعتراضات اخوانی- عربی در سراسر قلمرو خاورمیانه سبب شد تا کشورهای منطقه عملا به سه بلوک محافظهکار سنی (ضد انقلاب)، محور مقاومت و بلوک ترکی- قطری (انقلابی) تقسیم بندی شوند. در آن دوران تهران- آنکارا- دوحه از طریق همراهی با خیزشهای مردمی در مصر، تونس، لیبی، بحرین و ... سعی نمودند تا میزان نفوذ و وزن خود را در معادلات منطقه افزایش دهند. در واکنش به این خط مشی کشورهای محافظهکار حاشیه خلیج فارس که خطر «سقوط» را بیش از پیش احساس میکردند تصمیم گرفتند تا به اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه در داخل و خارج از قلمرو پادشاهی، گامی جدی در جهت شکست پروژه «بیداری اسلامی – بهار عربی» بردارند. تثبیت جایگاه قیس سعید در تونس و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را میتوان آخرین نشانهها از پایان شریان «دموکراتیزاسیون اسلامی» در منطقه عربی دانست. برهمین اساس یکی از ماموریت اصلی دستگاه وزارت امور خارجه در دوران وزارت امیر عبداللهیان «احیا»، «بازسازی» و «اعتماد سازی» روابط میان ایران و کشورهای محافظهکار منطقه بود. توافق پکن، دیدارهای پیدرپی عبداللهیان با فیصل به فرحان، سامح شکری و ایمن صفدی، سفر آیت الله رئیسی به پادشاهی سعودی، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و برقراری آتشبس (تقریبا) پایدار میان ریاض- صنعا تنها گوشهای از آغاز دوران جدید است.
سفر تاریخی قیس سعید رئیس جمهور تونس به تهران
در نگاه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، بزرگترین میراث سیاست خارجی دولت سیزدهم عادی سازی روابط میان ایران و پادشاهی عربی سعودی به عنوان دو قطب اصلی محور مقاومت و بلوک محافظهکار سنی است. حضور تاریخی منصور بن متعب بن عبدالعزیز دستیار ویژه پادشاه سعودی، قیس سعید رئیس جمهور تونس، سامح شکری وزیر خارجه مصر، عبدالطیف بن راشد الزیانی وزیر خارجه بحرین، عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات، عبدالله الیحیا و نمایندگان ویژه سایر کشورهای منطقه در تهران نشان دهنده میزان موفقیت آمیز بودن سیاست دولت در زمینه از بین بردن سوتفاهمهای قدیمی و بازتعریف روابط براساس منافع مشترک بوده است.
سفر سامح شکری وزیر خارجه مصر به ایران
یکی دیگر از مصادیق سیاست خارجی موفق دولت سیزدهم در حوزه خاورمیانه عربی اظهارات قابل تامل عیسی بن حمد آل خلیفه در دیدار با ولادیمیر پوتین در مسکو بود. پادشاه بحرین ضمن تاکید بر علاقه کشورش برای عادی سازی روابط با ایران از روسیه خواست تا منامه را در این مسیر یاری کند. پیش از این عبدالطیف بن راشد الزیانی وزیر خارجه بحرین برای شرکت در مراسم یادبود شهدای حادثه سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور به تهران سفر کرد. بنابر گزارش منتشر شده از سوی برخی منابع خبری این سفر تاریخی پس از سیزده سال انجام شده است. در جریان مذاکرات امنیتی «بغداد» جمهوری اسلامی ایران علاوه بر بهبود روابط با پادشاهی عربی سعودی، گام مثبتی برای بازسازی روابط با سایر کشورهای عربی بهویژه مصر، اردن هاشمی و بحرین برداشت. نتیجه سالها رایزنی دیپلماتیک از سوی تیم سیاست خارجی دولتهای دوازدهم و سیزدهم در نهایت منجر به آغاز فصل جدیدی از روابط میان تهران- منامه شده که میتواند بدبینیهای تاریخی میان دو کشور را کم رنگ کند.
درخواست پادشاه بحرین از پوتین برای کمک به عادی سازی روابط تهران- منامه
در میان سفرها و تماسهای انجام شده برای ادای احترام و همدردی با دولت- ملت ایران شاید یکی از مهمترین تماسها گفتگو تلفنی میان محمد مخبر و محمد بن سلمان ولیعهد پادشاهی سعوی بود. در جریان این تماس تلفنی ولیعهد سعودی ضمن ابراز تاسف بابت فقدان دکتر رئیسی، خواستار توسعه همکاریهای دوجانبه میان دو کشور شد. همچنین آقای مخبر از محمد بن سلمان برای سفر به تهران دعوت کرد. با آنکه عادی سازی روابط، بازگشایی سفارتخانهها و در عین حال از سرگیری سفر حج عمره نشان دهنده «آب شدن» یخ روابط میان دو کشور است اما به نظر میرسد ایران- سعودی برای حفظ و توسعه روابط دوجانبه به چیزی بیش از تماسهای دیپلماتیک نیاز دارند. طی یکسال اخیر ریاض با استفاده از کارت توافق پکن توانسته بخشی از دغدغههای امنیتی خود را در جنوب شبه جزیره عربستان و منطقه شرق عربی مدیریت کند. با این حال برخی ناظران بیرونی معتقدند که همچنان منافع ایران در حاشیه این توافق تامین نشده است. سرمایه گذاری سعودی در زیرساختهای معدنی یا مناطق آزاد ایران میتواند ضمن بازکردن باب جدید در روابط تهران و کشورهای عربی، به افزایش وابستگی میان دو کشور کمک خواهد کرد. علاوه بر این ریاض میتواند نقش مهمی در چرخه خنثی سازی تحریمهای ایران و فروش نفت ایران (به مانند امارات) بازی کند.
تماس تلفنی محمد مخبر و محمد بن سلمان
دیر یا زود یکی از مهمترین پروندههای مشترک میان ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، سطح توسعه صنعت هستهای در منطقه غرب آسیا است. براساس اخبار منتشر شده از گفتگوهای ریاض- واشنگتن، یکی از شروط سعودی برای عادی سازی روابط با تلآویو دریافت امتیاز غنیسازی در خاک پادشاهی است. به عبارت دیگر سعودیها نیز علاقهمند به داشتن برنامه اتمی مشابه با برنامه ایران هستند. اگر دولت آمریکا با اعطای این امتیاز موافقت کند، آنگاه سایر کشورهای خاورمیانه نیز دیر یا زود به سمت توسعه این صنعت استراتژیک حرکت خواهند کرد. در چنین شرایطی مقامات کاخ سفید با هدف پیشگیری از آغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه ترجیح میدهند تا وارد نوعی پیمان عدم اشاعه تسلیحات اتمی در سطح منطقه غرب آسیا شوند. در صورت قریب الوقوع بودن این سناریو لازم است تا تهران- ریاض با در نظر گرفتن منافع مشترک، گامهای جدی در حوزه هماهنگ سازی سیاستهای هستهای بردارند.
پس از سالها تنش ایدئولوژیک و رقابت ژئوپلیتیکی در منطقه «منا»، فصلی جدیدی در روابط ایران و کشورهای عربی آغاز شده است. انور قرقاش مشاور دیپلماتیک دولت امارات عربی متحده در شبکه اجتماعی «ایکس» از ارسال «سیگنالهای مثبت» میان تهران و کشورهای عرب منطقه نوشت. وی در این متن کوتاه معتقد است طرفین به دنبال کاهش تنشها و در عین حال بازسازی روابط براساس سیاست «حسن همجواری» هستند. قرار گرفتن در یک منطقه، وجود اقتصاد سیاسیهای مشابه و مقابله با تهدیدات مشترک سبب میشود تا سایه سرنوشت و منافع مشترک موجب حرکت ایران و کشورهای عربی به سمت همکاریهای جامع راهبردی گردد. این روابط نزدیک تنها نباید به تماسهای سیاسی- امنیتی خلاصه شود بلکه طرفین باید با توجه به ظرفیتها و فرصتهای همکاری اقتصادی به سمت سیاست وابستگی متقابل حرکت کنند.