x
۳۰ / فروردين / ۱۴۰۳ ۱۰:۰۷

چه تعداد از "کودکان کار" افغانستانی اند؟

چه تعداد از

یک رسانه رسمی گزارش داده که «۸۳ درصد کودکان کار و خیابان از اتباع هستند که بین آنها فراوانی افغانستانی‌ها بیشتر است و بیش از ۶۰ درصد از آنها اتباع غیرمجازند.» اگر این آمار را صحیح بدانیم می توان نتیجه گرفت که ادعای سال گذشته مرکز پژوهش های مجلس درباره رقم ۱۵ درصدی کودکان کار ایرانی، دور از واقعیت نیست.

کد خبر: ۸۳۷۰۷۰
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از نورنیوز، گروه اجتماعی: وقتی مرداد سال گذشته، مرکز پژوهش های مجلس، گزارشی از پدیده "کودکان کار" در ایران منتشر کرد و مدعی شد که ۱۵ درصد کودکان کشور به نوعی درگیر کار هستند و کودک کار محسوب می‌شوند،‌ موجی از نگرانی و شگفتی در میان مردم و کارشناسان آسیب های اجتماعی شکل گرفت. آن گزارش البته درباره ی اینکه چه تعداد از این رقم،‌ کودکان ایرانی و چه تعداد کودکان اتباع هستند روشن حرف نزده بود اما تخمین ها این بود که بیش از ۶۰ درصد از کودکان کار و خیابان را کودکان اتباع خارجی تشکیل می دهند. 

حالا یک رسانه رسمی و مرجع گزارش داده که طبق برآوردهای نزدیک به واقع، «۸۳ درصد کودکان کار و خیابان از اتباع هستند که بین آنها فراوانی افغانستانی‌ها بیشتر است و بیش از ۶۰ درصد از آنها اتباع غیرمجازند.» اگر صحت این آمار، عیار بالایی داشته باشد می توان این نتیجه را گرفت که ادعای سال گذشته مرکز پژوهش های مجلس درباره رقم ۱۵ درصدی کودکان کار ایرانی، دور از واقعیت نیست.  

 البته درآن  گزارش آمده بود که حدود ۸ درصد کودکان کشور کار می‌کنند و با احتساب کودکانی که به کار خانگی مشغول اند، حدود ۱۵ درصد از کودکان به این شکل کارگر محسوب می شوند. حدود ۱۰ درصد این کودکان نیز به مدرسه نمی‌روند. عجالتا بیایید چندان در بند این نباشیم که تعداد این کودکان،‌دقیقا یا تقریبا چقدر است. ما با واقعیت مشهود و دل آزاری تحت عنوان "کودکان کار" مواجهیم که فارغ از عدد و آمار، اکنون یک معضل بالفعل بوده و چه بسا در آینده یک بحران بالقوه را رقم بزنند. گزارش مرکز پژوهش ها که مرداد ماه امسال منتشر شد، تأکید می کند که با آنکه بر اساس  قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹، بهره‌کشی اقتصادی از کودکان و نوجوانان جرم انگاری شده، به کار گماردن کودکان همچنان ادامه دارد.  

کودکان کار،‌ مرئی ها و نامرئی ها

برای آنکه به تعریف درستی از کودک کار دست پیدا کنیم، ابتدا باید بدانیم چه محدوده سنی برای کودکی درنظر گرفته شده است. بر اساس مادۀ یک کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز از جمله کشورهای امضا کننده آن است، به هر انسان کمتر از ۱۸ سال کودک گفته می‌شود. بر این اساس هر انسان زیر ۱۸ سال که به کار گرفته می‌شود، "کودک کار" است. حالا می‌شود دید درست‌تری نسبت به آنچه در بازار کار کودکان در حال وقوع است داشت. ممکن است تصویر کودکان و نوجوانانی که عمدتا در شهرهای بزرگ و بویژه تهران مشغول به کارند، آنقدر برای ما تکراری شده باشد که کمتر به آنها توجه کنیم. کودکانی نظیر فروشندگان خیابانی و ضایعات جمع‌کن‌ها که با وجود تعداد بالای آنها، حضورشان عمدتا نادیده گرفته می‌شود و از این رو می‌توان به آنها لقب کودکان نامرئی را داد. البته کودکانی نامرئی‌تر هم وجود دارند که شما آنها را نمی‌بینید. 

به گفته یکی از فعالان در زمینه کار کودکان، بخشی از کودکان درکارگاه‌های تولیدی مشغول به کار هستند. او در این باره می‌گوید:«صاحبان کارگاه‌ها با وجود آن که می‌دانند به کارگیری کودکان جرم تلقی می‌شود، کودکان را در مشاغل مختلف مثل تراشکاری، ساخت و سر هم کردن قطعات، تولیدی پوشاک و کیف و کفش و غیره به کار می‌گیرند. دلیل آن هم این است که کودکان مزد کمتری می‌گیرند و قراردادی هم با آنها بسته نمی‌شود وکارفرما ازاین فرصت استفاده می‌کند تا به سود بیشتر برسد. این کودکان معمولا درکارگاه‌های غیراستاندارد و با شرایط نامناسب، ساعت‌های طولانی کارمی‌کنند و درآمدی که کسب می‌کنند بسیار ناچیز است. کارفرما درزمان بازرسی کارگاه، کودکان را از جلوی دید بازرسان خارج می‌کند و به این شکل کار خود را قانونی جلوه می‌دهد. با این حساب معمولا آماری که از کودکان کار اعلام می‌شود کمتر از آمار واقعی تعداد آنهاست.»

اما چه چیزی سبب می‌شود کودکان به کار گمارده شوند؟ این فعال حوزه کودکان در پاسخ می‌گوید:«فقر، مهم‌ترین عامل شیوع کار کودکان است. این کودکان درخانواده‌هایی با وضعیت اقتصادی بسیار نامناسب زندگی می‌کنند. گاهی والدین هم درگیر اعتیاد هستند و کودک مجبور به تأمین هزینه مواد مخدر آنها می‌شود. کودکان کار، خودشان هم درمعرض آسیب اعتیاد و دیگر آسیب‌های اجتماعی قرار دارند. آنها کودکان رها شده‌ای در جامعه هستند که نمی‌توانند از خود دفاع کنند بنابراین به راحتی مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند.»

کودکان اتباع،‌ میدان داران کار 

  سازمان بهزیستی کشور که متولی امر ساماندهی کودکان کار است، قبلا اعلام کرده بود که بیش از ۶۰ درصد از کودکان کار و خیابان را اتباع خارجی اعلام می‌کند اما طبق آمار جدیدی که ایرنا منتشر کرده این عدد به ۸۳ درصد می رسد(ایرنا / ۱۹ فروردین). این در حالی است که عدم اصلاح قوانین و سیاست‌گذاری‌ها در حوزه اتباع، مانع از ساماندهی جدی در حوزه کار کودکان از سوی این سازمان عنوان می‌شود. 

«کودکانی که به کار جمع‌آوری ضایعات مشغول اند، عمدتا تبعه افغانستان هستند که یا همراه پدر و عموی خود و یا به تنهایی به ایران وارد می‌شوند و در کارگاه‌های جمع آوری ضایعات به کار گرفته می‌شوند.»

این را یکی دیگر از فعالان اجتماعی می‌گوید که سال‌هاست در حوزه کودکان مشغول تحقیق و پژوهش است. او ادامه می‌دهد:«کودکان افغانستانی گاهی در سنین خیلی پایین و حتی زیر هفت سال با گذر از راه های خطرناک وارد ایران می‌شوند تا به وسیله پیمانکارهای جمع آوری ضایعات به کار گرفته شوند. این شکل از مهاجرت غیرقانونی بعد از وقایع سیاسی افغانستان بیشتر هم شده است. البته در میان کودکان ضایعات جمع‌کن، کودکان ایرانی هم وجود دارد اما بیشتر آنها افغانستانی و تعدادی نیز پاکستانی هستند. زمانی که طرح‌های ساماندهی کودکان کار اجرا می‌شود، این کودکان چون خانواده و متولی ندارند وضعیتی بلاتکلیف پیدا می‌کنند و عمدتا دوباره به خیابان برمی گردند. آنها در شرایط نامناسبی زندگی می‌کنند و محل اسکانشان به صورت گروهی و عمدتا اسفناک است. غیر از عدم دسترسی به تغذیه و بهداشت مناسب، خیلی وقت ها مورد آزار از سوی بزگسالان قرار می گیرند که اثرات ناخوشایند آن همیشه در کل زندگی با این کودکان خواهد بود و ممکن است از خود آنها فردی آزارگر در بزرگسالی بسازد. به همین دلیل لازم است برای تضمین داشتن جامعه‌ای سلامت، به تمام کودکان که کودکان کار هم جزئی از آنها هستند، توجه کافی داشت.» 

بر اساس اعلام مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، در سال ۹۸ تنها در شهر تهران یک سوم زباله‌گردها یعنی چیزی حدود ۴ هزار و ۷۰۰ نفر را کودکان تشکیل می‌دادند که البته در سال ۱۴۰۱ بر اساس آمارها تعداد این کودکان به دلیل افزایش مهاجرت اتباع افغانستانی، به صورت تصاعدی بالا رفته و حتی برخی رشد ۱۰ برابری را برای آن اعلام می‌کنند. 

ناکامی مزمن در ساماندهی

همزمان با بالا رفتن تعداد کودکان کار و خیابان، طرح‌های ساماندهی این کودکان از سوی بهزیستی و شهرداری اجرا می‌شود که بنا بر شواهد موجود و نیز اعلام متولیان امر، عملا طرح‌هایی شکست خورده‌اند چنانکه احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران آذرماه سال گذشته اعلام کرد که با وجود آن که طی یک سال، ۳۲ بار طرح جمع‌آوری این کودکان توسط بهزیستی اجرا شد اما در واقع طرح شکست خورد. البته شهرداری متولی ساماندهی کودکان کار نیست و دراین زمینه در قالب کاهش آسیب کمک می‌کند و به استقرار پایگاه‌های کاهش آسیب کودکان کار می‌پردازد اما همچنان که متولی اصلی یعنی بهزیستی با مشکلات و کاستی‌های فراوانی در ساماندهی کودکان کار مواجه بوده، شهرداری نیز نتوانسته گام‌های چندان اثربخشی در این زمینه بردارد. 

آذرماه سال پیش،‌ وقتی علیرضا زاکانی، شهردار پایتخت، در نشست تبیین طرح های مدیریت آسیب های اجتماعی کلان شهر تهران، برای توصیف ضرورت ساماندهی به وضعیت کودکان کار،‌از تعبیر "پاک کردن چهره شهر" استفاده کرد، موجی از انتقادها و واکنش های منفی برخاست و شهردار را به درک ناصواب از موضوع آسیب های اجتماعی متهم کرد. منتقدان می گفتند چنین تعابیری، نشان دهنده ناآشنایی مدیریت شهری با نحوه مواجهه با معضلات و آسیب های اجتماعی است و اساسا تداوم پایدار این آسیب ها ریشه در غلبه چنین نگرش ها و رویکردهایی دارد. هرچند مطالعه کامل سخنان زاکانی، می تواند این شبهه را تاحد زیادی رفع کند اما به هرحال، با انتشار آن سخنان و نقدهای گسترده ای که بر ادبیات او وارد شد موضوع کودکان کار که عمدتا در مناطق حاشیه شهرها سکونت دارند دوباره به موضوع روز مباحثات اجتماعی کشور تبدیل شد.  

گرچه بهزیستی متولی اصلی ساماندهی کودکان کار است، اما گروه‌های مردم نهاد و حتی تک تک شهروندان می‌توانند در کاهش آسیب کار کودکان، کارساز باشند. برای این کار لازم است کار کودکان به هیچ عنوان و از سوی هیچ فردی به رسمیت شناخته نشود یعنی بپذیریم که کودکان، کاری جز تحصیل و بازی ندارند و کارکردن کودکان هرگز امری عادی و رایج نیست. شاید با این تصور بتوان کم کم به صورت جدی‌تر عمل کرد و تصویر ناخوشایند کار کودکان را در جامعه تغییر داد.

ارسال نظرات
x