رؤیای آمریکایی و کابوس مهاجران غیرقانونی از بازگشت ترامپ
بیشک در 10 ماهِ مانده تا انتخابات، شاهد رخدادهایی غافلگیرانهایم. انتخابات ماه نوامبر ممکن است با نامزدها و دغدغههایی دیگر برگزار شود و تبوتابی متفاوت از امروز داشته باشد. شاید ادبیات و احساسات تندوتیزِ سیاستمداران بر رأیدهندگانِ آمریکایی کارگر نشود و بر آنها تأثیری نگذارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از عصر ایران، "دانیل آلن"، استاد فلسفۀ سیاسی، اخلاق و سیاست عمومیِ دانشگاه هاروارد که از مدافعانِ آموزش و مشارکت مدنی است، دراینباره میگوید: "سیاست ما از زندگی واقعی دور شده و بستری نمایشگونه دارد. از سال 2016، با رشد حیرتآور سازمانهای مردمی مواجهیم که بر "سلامت مدنی" متمرکزند. فکر میکنم مردم در هفت سالِ گذشته سالمتر شدهاند و سیاست ما این تغییر را منعکس نمیکند.» او خاطرنشان میکند که در تعداد فزایندهای از ایالتها، جنبشهایی راسخ برای حذف انتخابات مقدماتیِ احزاب، اصلاحات سیاسی با هدف مقابله با حزبگرایی، روی کار آمدنِ برندگان معتدلتر و اجماع وجود دارد.
اما اعتدال و اجماع به هیچوجه در میدان عملِ ترامپ نمیگنجند و اگر او در انتخابات حضور داشته باشد، موضع مفیستوفلی(نمایندۀ اهریمن در فاوست)اش را نمایان میکند و روش مانَوی (خیر و شری)اش را در پیش میگیرد. رأیدهندگان در این حالت به ورطهای میافتند که به "نبرد نهایی" ختم میشود. نبرد نهایی، آزمونی سرنوشتساز است که از اعتقاد به نهادها، احترام به باورها، التزام به قانون و جانسپاری در راه حقیقت، مایه میگیرد.
آیا آمریکاییها کماکان به اسطورههایی مثل پروژۀ آمریکایی و رؤیای آمریکایی باور دارند؟ آیا هنوز این کشور را سرزمین فرصتها و نبوغ مهاجران میدانند؛ سرزمینی که دستاوردها و وعدههایش، فرد را تطهیر میکند؟ آیا به فردای برومند و پربرکت ایمان داریم یا میخواهیم بر سر تهماندهها با هم بجنگیم؟ این نوع سؤالات به فوریت و جدیتی خاص در انتخابات 2024 مطرح است.
این جدال تا حد زیادی ناشی از چشمانداز و برنامهای است که ترامپ میکوشد در ذهن رأیدهندگان جا بیندازد. حتی اگر این برنامهها پابرجا باشند، مطالبۀ رفراندوم، بخشی از ارزشهای آمریکایی است. ترامپ چندین بار گفته، مهاجران «خون» کشور ما را مسموم میکنند و دولت دومِ ترامپ میتواند سالانه میلیونها مهاجرِ غیرقانونی را اخراج کند و اردوگاههای بزرگِ بازداشت برپا کند.
او در پاسخ به کیفرخواستهای خود در چهار پرونده شامل 91 فقره جنایت، اصرار ورزیده که سیستم قضایی، فاسد است و قول داده آن را مطابق میل خود اصلاح کند و از آن برای مجازاتِ دشمنان سیاسی استفاده کند. ترامپ خودکامگان را می ستاید، سرکوب وحشیانه را با قدرت برابر می داند و اخلاق را از سیاستِ خارجی جدا میکند. بیهیچ خجلتی، تئوری توطئه میچیند و درمواجهه با حقایقِ ناخوشایند، زبان به دروغ میگشاید. دلش میخواهد ما را در سرزمینِ داستانیِ خود ببیند و فقط تا زمانی ما را میخواهد که روایت ستیزهجویانۀ او را محقق کنیم.
"جاناتان راچ"، از همکاران ارشد مؤسسۀ بروکینگز و نویسندۀ کتاب "قانون اساسیِ دانش: دفاع از حقیقت" میگوید: از دهۀ 1930، صحبت از دستکاریِ فضای اطلاعاتی، مُخزنیهای رسانهای، ساختِ واقعیتهای جایگزین و سردرگمیِِ تودهای مطرح است. او هم مثل خیلیهای دیگر در این زمینهها کاربلد است. میدانید از چه کسی حرف میزنم."
راچ، دعاوی انتخاباتیِ نادرستِ ترامپ و عواملش را "جسورانهترین و روسیترین نوعِ تهاجمِ اطلاعاتی" توصیف میکند و میپرسد آیا در دولت دومِ ترامپ، به کشوری عاری از واقعیت بدل خواهیم شد؟" احتمالاً کشوری خواهیم داشت که رابطۀ جدیدی با سایر نقاط جهان و نگرشی نوین نسبت به تاریخ خود دارد.
"مارک سالتر"، از دستیاران بلندپایۀ سناتور جان مککین، میگوید: "نظم بینالمللیِ لیبرالِ غربی، حاصل سه ربعِ قرن تلاشِ دولتمردان برجسته و فعالیتِ هر دو حزب است."
"کسیدی هاچینسون" در کتاب خاطراتش با عنوانِ «به اندازۀ کافی»، که در باب دوران حضورش در کاخ سفیدِ ترامپ است، میگوید: «در این دوره توفیق و آزادیِ غیرمنتظرهای بهدست آوردیم و حالا فکر میکنید ویوِک راماسوامی یا دونالد ترامپ ایدۀ بهتری دارد؟"
سالتر میگوید: "حس میکنم 4 سال آینده، سرنوشتسازترین دورۀ چهارسالۀ زندگیام را تجربه میکنم."
آیا سخاوتمندانهترین نیات به جنگِ تنگنظرانهترین اغراض خواهند رفت؟ انتخابات 2024 حول چنین جدالی میچرخد و ناپسندیِ سخنان و جنجالهای ترامپ را چشم در چشمِ خصایصی همچون نزاکت، شفقت و آشتی قرار میدهد. بایدن معمولاً در سخنانش این واژگان را به کار میبرد. او تکثر آمریکایی را میستاید و این خصیصه را منشأ قدرت میداند.
ترامپ، ران دیسانتیس و بسیاری از رهبران جمهوریخواه، این ادبیات را نوعی تهدید قلمداد میکنند.
"ایبو پاتل"، بنیانگذار و مدیر مؤسسۀ غیرانتفاعی اینترفِیس امریکا (آمریکای بینالادیانی) و نویسندۀ کتاب سالِ 2022 با عنوانِ «باید بسازیم (بنا کنیم): یادداشتهای میدانی برای دموکراسیِ متکثر»، میگوید: کثرتگراییِ آمریکایی یکی از مخاطرات است. «از کندی تا اوباما دراینباره اتفاق نظر وجود داشت که تنوع آمریکایی، الهامبخش است. تقریباً همۀ رؤسای جمهورِ اخیر، به استثنای مردی که از سال 2017 تا 2020 در دفتر بیضیشکل مستقر شد، در مورد فضایلِ کثرتگراییِ آمریکایی متفقالقول بودند.
ترامپ در عوض در مورد مسیحیانِ ستمکشیده، سفیدپوستان دردمند و آزار و اذیتِ روستاییان آمریکایی صحبت میکند و از مردم میخواهد انتقام بگیرند.
در حال حاضر زندگی آمریکاییها عزتمند نیست و انتخابات سال 2024 میتواند این وضعیت را بدتر یا بهتر کند. نتیجۀ انتخابات میتواند اعتماد آمریکاییها به دموکراسی را به نحوی جبرانناپذیر تقلیل دهد؛ نه فقط به این دلیل که ممکن است دادگاه عالی، حضور ترامپ را در انتخابات تأیید کند، بل به این دلیل که رأی مردم و هیأت الکترال میتوانند نتایج بسیار متفاوتی داشته باشند و شکست ترامپ با جنجالهای جدید، ادعای تقلب در انتخابات و تحریکات و تحرکات جدید به خشونت کشیده خواهد شد.
دلیل دیگر این است که بسیاری از رأیدهندگان نسبت به چشم انداز سیاسیِ سال 2024 مأیوس و عمیقاً افسردهاند. از نظر آنها دادگاه عالی از قضاتِ بیصلاحیت، صیانت میکند (مانند ماجرای لغوِ "رو علیه وید") و به نظر میرسد از واقعیات اجتماعی رویگردان است. مردم از مجلس نمایندگان ناامید شدهاند و احساس بیگانگی میکنند. نامزدها صرفاً یکسری گزینههای پیشفرض اند نه رؤیاپردازانِ جسور و نمایندگان ملت.
"استفانی مورفی"، دموکراتِ میانهروِ فلوریدا است که از سال 2017 تا 2023 در مجلس نمایندگان حضور داشت و یکی از 9 عضوِ کمیتۀ مجلس نمایندگان بود که در مورد شورش 6 ژانویه تحقیق کرد. مورفی میگوید: «چنین رخدادی برای دموکراسی ما بسیار زیانبار است. دو سومِ آمریکاییها تقریباً در مورد هیچ چیز به توافق نمیرسند، اما همه متفقالقولند که نمیخواهند دوباره رویاروییِ ترامپ و بایدن را ببینند.» در انتخابات مقدماتِی واقعی، دموکراتها حضور ندارند. انتخابات مقدماتیِ ریاستجمهوریِ جمهوریخواهان، قضاوت بر اساس نظرسنجی صورت میگیرد که اقدامی بسیار بیهوده است. ترامپ تاکنون به خود زحمت حضور در هیچیک از چهار مناظره را نداده. مورفی میگوید: «شما بیشتر مردم را از حق رأی محروم میکنید و به سرخوردگیِ سیاسی در میان رأیدهندگان آمریکایی دامن میزنید».
"نبرد نهایی" میتواند جدال بر سرِ کنارهگیری و عزمِجزمِ تحقق باشد. از آرمانهایمان کناره خواهیم گرفت یا عزممان را جزم میکنیم که تحقق یابند؟