از افت دلار تا سقوط چین: ۷ ترند برتر اقتصادی برای سال ۲۰۲۴
اقتصاد اروپا نسبت به آمریکا انعطافپذیرتر خواهد بود، دلار ضعیف میشود و سرمایهگذاران برای بدهیهای بلندمدت درخواست حق بیمه خواهند داشت.
اقتصادآنلاین-آرش نصیری؛ سالی که گذشت به گونهای بود که انگار همهگیری هرگز اتفاق نیفتاده است. رکود جهانی که به طور گسترده پیش بینی میشد هرگز رخ نداد. بازارها اوج گرفتند. کاهش تورم کلید واژه بود. جهان پس از همه گیری به طور غیرمنتظرهای شبیه سال ۲۰۱۹ بود؛ سالی که ویروس کرونا زندگی را به بن بست رساند.
با این حال در پایان، سال ۲۰۲۳ یادآور این نکته بود که بیشتر سالها ترکیبی از امور شگفتانگیز و قابل پیشبینی است. اقتصاد اروپا عقبتر از ایالات متحده قرار گرفت. سهام فناوریهای بزرگ آمریکایی بار دیگر این برتری را رهبری کرد.
با در نظر گرفتن این موضوع، ۷ پیشبینی برتر برای سال ۲۰۲۴ بر چگونگی تحول روندهای فعلی متمرکز است. ارزش پول، تورم و فناوریهای بزرگ، البته نه به روشهای کاملاً یکسان، در قلب گفتگوهای جهانی باقی خواهد ماند.
۱. خبری از رکود و ورشکستگی نیست
نرخهای بهره به شدت افزایش یافت، تقریباً مطمئن به نظر میرسید که کسبوکارهای بدهکار به سرعت شکست میخورند، مصرفکنندگان فوراً از بین میروند، بازارها کاهش مییابند، رکود اقتصادی رخ میدهد و جهان در سال ۲۰۲۳ با یک رکود کلاسیک مواجه میشود.
اما اقتصاد، حداقل در ایالات متحده، به طرز قابل توجهی انعطافپذیر بود. یک دلیل: آمریکاییها در نرخهای پایینتری قفل شدهاند. شرکتهای درجه سرمایهگذاری اوراق قرضه را با مدت طولانیتر میفروشند، که در حال حاضر به طور میانگین ۱۲ سال است، بنابراین بار افزایش نرخهای اخیر هنوز احساس نشده است. صاحبان خانه در ایالات متحده هنوز میانگین نرخ وام مسکن ۳.۷۵ درصد را پرداخت میکنند که تقریباً نیمی از نرخ وامهای جدید است.
مورد دیگر: در طول دهه ۲۰۱۰، اقدام از بازارهای مالی دولتی به خصوصی تغییر کرد، جایی که نشانههایی از تضعیف، از جمله کاهش جریان به وجوه خصوصی و فروش کمتر شرکتهای متعلق به PE وجود دارد. اما شرکتهای خصوصی مجبور نیستند بازدهی خود را به همان اندازه که سرمایههای دولتی انجام میدهند گزارش دهند، بنابراین این ضعف برای مدتی کاملاً قابل مشاهده نخواهد بود.
حباب همچنان میتواند به آرامی از اقتصاد و بازار خارج شود. به روشی که در حال حاضر اتفاق افتاده است، همانطور که در بازارهای عمومی دیده می شود. S&P ۵۰۰ طی دو سال اخیر به بالاترین سطح خود نرسیده است و اکنون ۲۰ درصد بالاتر از روند ۱۵۰ ساله خود است که نسبت به ۴۵ درصد در اواخر سال ۲۰۲۱ کاهش یافته است.
۲. تابآوری اقتصاد اروپا
در سال ۲۰۲۳، اقتصاد ایالات متحده ۲.۵ درصد رشد کرد، پنج برابر سریعتر از اروپا، و شکافی را افزایش داد که برای سالها، اگر نه دههها، در حال رشد بوده است. اروپا ممکن است ناامید به نظر برسد.
اما در برابر پسزمینهای از نبود انتظارات، حتی تغییرات کوچک برای بهتر شدن میتواند روحیه را احیا کند و ژاپن این نکته را سال گذشته نشان داد. اروپا می تواند همین کار را در سال جاری انجام دهد. با کاهش بحران انرژی مربوط به جنگ اوکراین، تورم از بیش از ۱۰ درصد به ۲.۵ درصد کاهش یافته است. دستمزدهای واقعی در حال کاهش بودند، اکنون با سرعت ۳ درصد رشد میکنند که سریعترین رشد در سه دهه اخیر است و قدرت خرج زیادی را به مصرفکنندگان میدهد.
اروپاییها بیشتر از آمریکاییها از افزایش نرخهای اخیر ضربه خوردند، زیرا آنها وام مسکن و سایر وامهای بلندمدت بیشتری با نرخهای شناور دارند. در حال حاضر، اروپا که بیشتر درد ناشی از پول کمتر را تحمل کرده است، نسبت به آمریکا با درد کمتری در این راه مواجه است. همچنین، تریلیونهایی که مصرفکنندگان در طول همهگیری جمعآوری میکنند، عمدتاً در ایالات متحده خرج میشوند، اما همچنان در اروپا رشد میکنند. طبق گزارش جی پی مورگان، پس انداز اضافی خانوار در حال حاضر به ۱۴ درصد از درآمد سالانه بالغ میشود که در مقایسه با دو سال قبل ۱۱ درصد افزایش یافته است.
بازارها توجه میکنند. بدون در نظر گرفتن سهام مگا کپ، که بازدهی ایالات متحده را کاهش داد، میانگین سهام در اروپا از بازار قدرتمند ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ بهتر بود. و علائم بالا حاکی از بازگشت گستردهتر در سال ۲۰۲۴ است.
۳. عقب افتادن چین از آمریکا
بسیاری از ناظران چین به تکرار ادعاهای حزبی پکن ادامه میدهند، که رشد ۵ درصدی در حال افزایش است و شاید پتانسیل واقعی آن دو برابر شود. در پاسخ به این سوال که چرا پکن گامهای تهاجمیتری برای نجات اقتصاد متزلزل برنمیدارد، پاسخ سیاستگذاران چینی این است که خوب، نرخ رشد رسمی خوب است، چرا اقدامات بیشتری انجام دهیم؟
در پس این پوچ بودن ادعاها لاف زدن جهانی وجود دارد. هدف رئیس جمهور شیجینپینگ این است که چین به عنوان اقتصاد مسلط جهان از ایالات متحده پیشی بگیرد و مقامات او از نزدیک پیشرفت آن را بر حسب دلار اسمی دنبال میکنند و نه در اصطلاح PPP که معمولاً در بین دانشگاهیان غربی استفاده میشود. به صورت اسمی، تولید ناخالص داخلی چین اکنون ۶۶ درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده است که نسبت به ۷۶ درصد در سال ۲۰۲۱ کاهش یافته است. محرک های تهاجمی میتواند یوآن را تضعیف کند، اقتصاد را بر اساس دلار کوچکتر کند و رهبر اصلی را از هدفش دورتر کند. بهتر است به این شعار ادامه دهید و وانمود کنید که چین در حال محو شدن نیست.
سرمایهگذاران جهانی به این لاف زدنها توجه میکنند و به کاهش مواجهه خود با چین ادامه خواهند داد. خالص سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور برای اولین بار منفی شده است. پکن میتواند با این بازی تظاهر از بحران جلوگیری کند، اما این امر باعث نمیشود که اقتصاد و بازارهایش سهم خود را نسبت به همتایان خود از دست ندهند.
۴. اقتصادهای نوظهور به جای چین
در گذشته نه چندان دور، بسیاری از اقتصادهای نوظهور کوچکتر با فروش مواد خام به بزرگترین اقتصادها و همگام با چین رشد کردند. دیگر اینطور نیست. اقتصاد رو به افول حال حاضر چین برای بقیه کشورهای در حال ظهور بیشتر یک فرصت است تا یک چالش.
چین تا همین اواخر بیش از ۱۰ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی جهانی را جذب میکرد و با تغییر این جریانها، سودآوران بزرگ کشورهای نوظهور رقیب به رهبری ویتنام، هند، اندونزی، لهستان و بالاتر از همه مکزیک بودند که سهم خود را بیش از دو برار کرده و به ۴.۲ درصد رسیده است.
سرمایهگذاران به کشورهایی میروند که در آنها بتوانند به مقامات اقتصادی اعتماد کنند. در طول همهگیری، دولتهای نوظهور جهان از استقراض بسیار سنگین خودداری کردند. بانکهای مرکزی از خرید اوراق قرضه بزرگ اجتناب کردند و سریعتر از همتایان توسعهیافته جهان برای افزایش نرخها در هنگام بازگشت تورم اقدام کردند. حتی ترکیه و آرژانتین که زمانی نمادهای بیمسئولیت بودند، سیاستهای ارتدوکسی و متعارف اقتصادی را پذیرفتهاند.
در آغاز سال ۲۰۲۳، بسیاری از ناظران نگران بودند که افزایش نرخها بیثباتی دهه ۱۹۹۰ را که سالیانه دهها کشور نوظهور نکول میکردند، دوباره زنده کند. چه اتفاقی افتاد؟ دو بازار کوچک نوظهور (غنا و اتیوپی) و حتی یک بازار بزرگ در طول سال نکول کردند. کشورهای نوظهور به دلیل انعطاف پذیری، نه شکنندگی، شگفت آور هستند و جهان احتمالاً در سال آینده توجهات را به خود جلب خواهند کرد.
۵. افت دلار
در اواخر سال ۲۰۲۲، ارزش دلار در برابر سایر ارزهای اصلی به بالاترین حد دو دهه اخیر رسید و از آن زمان به سمت پایین حرکت کرد. تاریخ نشان میدهد که چرخههای نزولی دلار حدود هفت سال طول میکشد. و نشانهها حاکی از آن است که کاهش میتواند تسریع شود. حتی در حال حاضر، دلار در برابر هر ارز اصلی بیش از حد ارزشگذاری شده است.
اکثر اقتصاددانان هنوز مطمئن هستند که دلار زیاد سقوط نخواهد کرد زیرا هیچ جایگزینی وجود ندارد و سرمایهگذاران هرگز از خرید بدهی ایالات متحده خسته نخواهند شد. این اطمینانی بیش از حد است. با بیش از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی، کسری دوقلو ایالات متحده -شامل بودجه دولت و حساب جاری- بیش از دو برابر میانگین سایر کشورها است. از سال ۲۰۰۰، بدهیهای خالص ایالات متحده به سایر نقاط جهان بیش از چهار برابر شده و به ۶۶ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است؛ در حالی که به طور متوسط سایر کشورهای توسعه یافته بار بدهی خود را کاهش داده و به عنوان طلبکار خالص ظاهر شدهاند.
جستجو برای جایگزین ادامه دارد. بانکهای مرکزی خارجی ذخایر خود را به ارزهای رقیب منتقل میکنند و طلا را با سرعت بیسابقهای خریداری میکنند. امارات متحده عربی اخیراً به روسیه و سایر تولیدکنندگان نفت ملحق شده است که پرداخت را به ارزهایی غیر از دلار میپذیرند. و اگر بار بدهی فزاینده آمریکا سریعتر از حد انتظار اقتصاد به کندی اقتصاد آ کشور بینجامد که یک احتمال جدی است و بدین ترتیب دلار در سال ۲۰۲۴ با یک تهدید دو جانبه روبرو خواهد شد.
۶. شکاف بزرگ بین ۷ غول بزرگ فناوری
در سال ۲۰۲۳، سهام غولهای فناوری ایالات متحده با این فرض گسترده که آنها تنها شرکتهایی هستند که به اندازه کافی ثروتمند هستند که میتوانند روی رویداد بزرگ بعدی، یعنی هوش مصنوعی سرمایهگذاری کنند، دوباره رونق گرفتند. با این حال، تنها سه مورد از این هفت بازیگر اصلی در هوش مصنوعی هستند: مایکروسافت، آلفابت و انویدیا. تنها یکی، انویدیا، در حال کسب درآمد واقعی از هوش مصنوعی است. بقیه، شاهد افزایش ارزش بازار سهام خود بیش از رشد درآمدشان بودند.
این یک سندروم آشنا است: یک نوآوری جدید سرمایهگذاران را هیجان زده میکند، که پول را به هر شرکتی که ارتباط ضعیفی با آن نوآوری دارد، میریزند، تا زمانی که متوجه میشوند که بیشتر آن ها به این زودیها از آن درآمد کسب نخواهند کرد. این اتفاق در دوره دات کام رخ داد و اکنون نیز در حال وقوع است. در حال حاضر انتظارات برای درآمدهای ۷ شرکت بزرگ در سال ۲۰۲۴ در حال نشان دادن شکاف است: انویدیا به سرعت در حال افزایش است، تقریباً برای اپل، و برای تسلا کاهش مییابد.
جنون هوش مصنوعی در یک پسزمینه غیرعادی آشکار میشود، به این ترتیب که بقیه بخش فناوری در یک رکود کوچک قرار دارند. بودجه سرمایه گذاری خطرپذیر به شدت کاهش یافته است. بیش از ۱۱۰۰ شرکت فناوری به رهبری آمازون، آلفابت و مایکروسافت در سال گذشته کارگران خود را اخراج کردند. از دست دادن خالص ۷۰۰۰۰ شغل، فناوری را به تنها بخش، خارج از حوزه فیلمهای سینمایی، تبدیل کرد که در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است. احتمال حذف بیشتر، نه رونق، در سال ۲۰۲۴ بیشتر است.
۷. معضل اقتصادی هالیوود
بدون شک این بیماری همه گیر بسیاری از مردم را نسبت به فضاهای داخلی نگران کرده است، اما در بیشتر موارد کافهها، رستورانها و سایر سرگرمیها دوباره مملو از جمعیت هستند. اما سینماها اینطور نیستند. فروش بلیت هنوز به بالای ۹۰۰ میلیون در بازار داخلی ایالات متحده نرسیده است که از ۱.۲ میلیارد در سال ۲۰۱۹ و نزدیک به ۱.۶ میلیارد در اوج در سال ۲۰۰۲ کاهش یافته است.
مشکلات هالیوود به خوبی شناخته شده است، از جمله چالشهای ناشی از سرویسهای پخش و سایر رسانههای آنلاین، و محدودیتهای فرمول فیلم اکشن پرفروش آن. در تمام این موارد، اتفاق ناخوشایند در تمام این موارد گرایش به فیلتر کردن فیلمنامهها با گرایشی ترقیخواهانه است که جذابیت آنها را برای ۳۰ درصد لیبرال جمعیت افزایش میدهد و در خطر از دست دادن بقیه مخاطبین است.