* لایحه بودجه ماهیت خود را از دست داده، به ویژه از زمان دولت نهم. به عنوان مثال یکی از مواردی که در آن زمان تصویب کردند این بود که به دولت اجازه دادند ۳۰ درصد منابع را در بودجه جابجا کند. این موضوع به معنای آن بود که از آن پس انضباط بودجهای عملا به سادگی و سهولت مخدوش شد. از آن زمان به بعد معنای برنامه به طور کل تغییر کرد و دولتها اصلا اعتقادی به برنامه ندارند چرا که آن را به عنوان یک نوع مناسک اداری میبینند. دلیل دیگر نیز این است که میخواهند به مردم بگویند که ما داریم کاری انجام میدهیم.
* برنامه و بودجه در کشور ما معنی خود را از دست داده است، بودجه قرار است انضباط مالی به کشور بدهد و باید برشی یک ساله از یک برنامه ۵ ساله کشور باشد که بودجه ارائه شده اصلا چنین مختصاتی ندارد.
* آنچه به عنوان برنامه بودجه ارائه شده است مشکلات عجیب و غریبی دارد. در بودجه ارائه شده ادعا شده که ۸ درصد رشد اقتصادی قرار است تجربه کنیم؛ آیا میدانید رشد اقتصادی ۸ درصد یعنی چی؟ اینها معنای رشد ۸ درصدی را نمیدانند. ایت عبارت یعنی اینکه حداقل باید ۳۵ درصد از تولید ناخالص داخلی سرمایهگذاری شود. این در حالی است که چنین چیزی در شرایط کنونی امکانپذیر نیست و هیچ ارادهای نیز برای تحقق چنین امری وجود ندارد. عملا هم هیچ نظارتی بر دولت برای نوع هزینهکرد بودجه وجود ندارد.
* افزایش شدید درآمدهای مالیاتی در بودجه ارائه شده به شدت تورمزا است. در کشورهای مختلف جهان، دولت از طریق مالیات مخارج خود را تامین میکند، اما موضوع این است که چه کسی باید مالیات بپردازد. بخش قابل توجهی از درآمدهای دولت به صورت یارانه به صنایعی مانند پتروشیمی و و فولاد داده میشود که سودهای بسیار کلانی دارند و این سودها را میان خودشان توزیع میکنند. فقط سال گذشته یکی از این فولادیها سودی که میان سهامدارانش توزیع کرده بود ۱۰۸ هزار میلیارد تومان بود. در حالی که از یارانههای متعدد مانند برق استفاده میکند و طبیعتا دولت باید سهمش را از اینها بگیرد. ضمن اینکه اینها تولید میکنند و صادر میکنند و ارزی که وارد نمیکنند هیچ، محصولاتشان را به قیمت بالاتر به تولید کنندگان داخلی میفروشند. یعنی این صنایع سالهاست از جیب مردم به مصرفکننده و تولیدکننده خارجی سالهاست یارانه میدهند.
* این ظلمی که در بودجه به تولید کننده داخلی و مردم صورت میگیرد، به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و وضعیت اقتصادی کشور را بدتر میکنند. یک گروه الیگارشی که درون قدرت حضور دارند، برنده هستند و بازنده آن مردم و حتی نسلهای بعدی هم بازندهاند.
* همین تورمی که ناشی از افزایش مالیات است که عمدتا منتقل به مصرف کننده کردهاند. مالیات را باید از ثروتمندان دریافت کنند، اما کسانی که تصمیمگیر هستند این را تصویب نمیکنند، ضمن اینکه برخی از تصمیمگیران اتفاقا از این اوضاع و احوال منتفع هستند و برای همین از این شرایط دفاع میکنند. از سوی دیگر دولت هم کارهای نیست بلکه خادم این جریانهاست.
فرصت مجلس به دولت برای اصلاح بودجه نمایشی است
* این فرصتی که مجلس برای اصلاح بودجه به دولت داده صرفا نمایشی است. الان موقع انتخابات است و اصلا اعتقادی ندارم که مجلس از سرکارشناسی این کار را میکند، الان بحث انتخاباتی و سیاسی است و مجلس میخواهد نشان دهد که ملاحظاتی دارد. این بازار زرگری است و چهارروز دیگر نه تنها همین بودجه بلکه بدتر از آن را هم تصویب میکنند.