خواب خرگوشی ایران در غیاب روسیه در بازار فولاد/ عوارض صادراتی، فرصتها را از بین برد
تحلیلگر ارشد حوزه معدن و صنایع معدنی با اشاره به عوارضی که روسیه بر روی صادرات محصولات معدنی خود از اول اکتبر وضع کرده است، گفت: این یک امتیاز بزرگ برای کشوری مثل ایران به شمار می رود؛ اما از ابتدای جنگ روسیه و اوکراین، صنایع معدنی ما نتوانسته از این فرصت زمانی خوب که در چند ماهه اول که قیمت محصولات زنجیره فولاد هیجانی افزایش پیدا کرد، استفاده کند.
اقتصاد آنلاین- زهرا محمودی: صنعت فولاد ایران فرصت های جدیدی پیش رو دارد. به خصوص اینکه دومین تولیدکننده بزرگ فولاد دنیا یعنی روسیه، به دلیل اولویتدهی به تامین نیازهای داخلی خود و ساخت تسلیحات، عوارض صادراتی را بر روی فولاد خود اعمال کرده است تا بیشتر فولاد تولیدی، در صنایع داخلی مصرف شود. اینجا است که فرصتی بینظیر برای کشوری مثل ایران فراهم می شود که با درک صحیح از موقعیت خود در بازارهای جهانی، روند تولید را تسریع بخشیده و با کاهش موانع و مشکلات پیش روی صادرات فولاد و محصولات فولادی، زمینه را برای کسب سهم بیشتر از بازارهای جهانی مهیا نماید؛ موضوعی که به نظر نمی رسد خیلی مورد توجه دولت قرار داشته باشد و سیاستگذار، برنامه جامعی برای آن داشته باشد؛ به خصوص اینکه برخی موانع همچون کمبود برق و گاز، در صنعت فولاد ایران ماندگار به نظر میرسند و عدم سرمایه گذاری و توسعه در زیرساختها ظرف سنوات اخیر، مشکلات تولید فولاد را هم دوچندان کرده است. کیوان جعفری طهرانی، تحلیلگر ارشد حوزه معدن و صنایع معدنی در گفتگو با اقتصاد آنلاین، بر این باور است که اکنون با سیاستهای جدیدی که روسیه بر روی صادرات فولاد خود اعمال کرده است، فرصتی بینظیر برای ایران مهیا کرده است که باید از خواب خرگوشی بیدار شد و به سیاستگذاری صحیح برای کسب بازار بیشتر پرداخت.
* اقتصاد آنلاین: صنایع معدنی این روزها یکی از ارزآورترین کالاهای کشور به شمار می روند که به تناسب همین نقش آفرینی، دولت هم دخالت بسیاری در حوزه بازگشت ارز صادراتی این تولیدکنندگان می نماید و بیشتر با وضع الزاماتی همچون عرضه در بورس یا قیمت گذاری تلاش دارد کنترل های سختگیرانه ای بر روی بخش تولید و صادرات داشته باشد. اگر بخواهیم نمایه ای آماری از وضعیت تولید فولاد در ایران داشته باشیم، به چه نکاتی میتوان توجه کرد و در چه شرایطی قرار گرفته ایم؟
- کیوان جعفری طهرانی: این موضوعی است که کم و بیش همه در جریان آن هستند و البته انتقاداتی هم به آن وارد میدانند. در عین حال فارغ از مسائلی که بر صنعت فولاد ایران در داخل کشور میگذرد؛ مروری بر آمارهای بینالمللی نشان میدهد که وضعیت و شرایط ما در دنیا از سال ۲۰۲۰ میلادی تاکنون، به روند کم نوسانی بوده است. در واقع، ایران به عنوان دهمین تولیدکننده فولاد جهان مطرح است و فارغ از اینکه بعضی از ماههای سال رتبه صنعت این صنعت ترقی کرده، به علت اتفاقاتی که در کشورهای جهان رخ داده، ایران توانسته جایگاه نهم را به دست آورد؛ چراکه به عنوان مثال در ماه فوریه ۲۰۲۳ میلادی یا اواخر بهمن و اوایل اسفند سال گذشته، به دلیل وقوع زلزله در ترکیه، جایگاه این کشور در تولید فولاد دنیا که عموما به عنوان نهمین کشور مطرح بوده، به یازدهم تنزل یافت و ایران توانست جایگاه نهم را به دست بیاورد. این روند با نوساناتی برای کشور ترکیه همراه بوده و به تغییر جایگاه ایران هم انجامیده است. اما به طور عمومی، ایران دهمین تولیدکننده فولاد جهان به شمار میرود و عمدتا جایگاه نسبتا مناسبی داریم. با توجه به اینکه ایران تا سال ۲۰۱۷ میلادی، یعنی حدود ۶ سال پیش یکی از واردکنندگان فولاد دنیا به شمار میرفت و درصد واردات آن نسبت به صادراتش بیشتر بود، ولی سال به سال واردات کاهش یافت و به صادرات افزوده شد که این خود روند مثبتی بود که باید با مجموعه سیاستهای حمایتی حفظ شود نه اینکه سیاستی در پیش گرفته شود که منجر به کاهش صادرات شود. این خود نیاز به مراقبت دارد. در حال حاضر، صادرات فولاد ایران حدود سالانه ۹ تا ۵/۹ میلیون تن فولاد رسیدیم، پس در مجموع جایگاه نسبتا خوبی برای ایران در بازارهای جهانی وجود دارد که همانطور که اشاره کردم، به نظرم حفظ این جایگاه و حتی اگر امکانش هست ترقی این جایگاه، باید جزو الویتهای سیاستگذاران در حوزه معدن و صنایع معدنی و وزارت صنعت، معدن و تجارت باشد؛ چراکه صنعت فولاد به عنوان یک صنعت مادر، همچنان در طول ۴۰ تا ۵۰ سال آینده، اهمیت خاصی دارد و کشورهای جهان از جمله چین و هند، با برنامهریزی دقیقی که صورت دادهاند تلاش دارند تا در افق سالهای ۲۰۶۰ و ۲۰۷۰ میلادی، فولاد خود را به سمت فولاد سبز حرکت داده و بنابراین، این دیدگاه با افق طولانی مدت یعنی حداقل ۳۰ تا ۵۰ سال آینده نشان میدهد که حداقل برای ۵ دهه پیش رو، صنعت فولاد یک صنعت حائز اهمیت برای کشورهای دنیا به شمار میرود.
* شما به درستی به اهمیت صنعت فولاد و برنامه ریزی دنیا برای ارتقای این صنعت اشاره کردید. اما به هر حال هم اکنون صنعت فولاد ایران، با سختیهای بسیار در حال ادامه مسیر است. از دیدگاه شما به عنوان یک تحلیلگر مهمترین مشکلاتی که بر سر راه تولید فولاد ایران وجود دارد در چه مواردی خلاصه می شود؟
- شاید اصلیترین چالش کنونی را بتوان تامین انرژی مورد نیاز برای تولید فولاد دانست. شما به خوبی میدانید که در سه تابستان و دو زمستان اخیر، کشور با کمبود برق و گاز مواجه بوده و اولین جایی که در پروسه صرفهجویی وارد شد؛ صنایع انرژیبر بودند که فولاد هم در زمره آنها قرار گرفته است. البته به دلیل عدم برنامهریزی و سرمایهگذاریهای نکردهای که ظرف سنوات گذشته دیده شده است، سال به سال این کمبود و بحران با توجه به افزایش مصرف ناشی از افزایش جمعیت بیشتر خواهد شد و به طور قطع، این کمبود و بحران، هر ساله بیشتر نمایان خواهد شد و اگر یک فکر اساسی برای حل این بحران نکنیم، حتی متاسفانه باید گفت جایگاهی که به عنوان دهمین تولیدکننده فولاد جهان داریم را هم، از دست خواهیم داد و این یکی از معضلات اساسی است که باید برای آن چاره اندیشی شود. یعنی سیاستگذار به وظایف اصلی خود عمل کند و زیرساختهای لازم را برای تولید فراهم کند. نکته حائز اهمیت آن است که صنعت فولاد ایران، اول به گاز و بعد به برق کاملا وابسته است؛ ضمن اینکه باید به این نکته هم تاکید کرد که برای تامین نیاز و وابستگی کار شاخصی در سنوات گذشته انجام نشده است؛ به این معنا که توسعه میادین گازی به عنوان یکی از مسائلی که نیاز به سرمایه گذاری بسیار بالایی دارد؛ نادیده گرفته شده و مشابه آن هم، تامین برق از طریق سوختهای فسیلی و غیرفسیلی و احداث نیروگاهها، اصولا کاری سهل الوصول تر از بهرهبرداری و توسعه میادین گازی نیست و اصولا پروژه هایی زمانبر به شمار می رود و باید برای از بین بردن این چالشها، فکر اساسی کرد.
* آیا میتوان در این راستا به سرمایه گذاری های مشترک دل خوش کرد؟ برخی به شکل خوشبینانه، بهبود روابط ایران با عربستان را یکی از نکاتی می دانند که شاید تاثیرگذار بر صنعت فولاد ایران باشد. آیا این بهبود روابط میتواند منجر به سرمایه گذاری عربستان در این حوزه شود؟
- به طور قطع نمیتوان امیدوارانه در این مورد صحبت کرد. به خصوص اینکه سرمایهگذاری در کشوری مثل ایران که با مشکلات تحریم مواجه است و نقل و انتقال پول را به خوبی حل نکرده است؛ حتما امکانپذیر نیست و از سوی دیگر، شرایط مواجهه حاکمیت با سرمایهگذاران خارجی اصولا مشخص نیست و این خود گره عمیقی است. عربستان نیز از این جرگه جدا نیست. یعنی باید به صراحت گفت که بهبود روابط با عربستان، عملا بر تولید فولاد ایران تاثیری ندارد، هر چند که توسعه روابط میتواند در زمینه توسعه صادرات تاثیرگذار باشد، اما نکته اصلی آن است که عربستان، برنامه بزرگی در جهت توسعه صنعت فولاد خود دارد و اصولا در دو ماه گذشته، اتفاقی که خیلی باعث تعجب همگان شد، مجموعه فولادسازی دولتی عربستان بود که اسمش «حدید» است و زیرمجموعه سابیک یا شرکت مادر تخصصی صنایع پایه عربستان سعودی که بیشتر در زمینه پتروشیمی فعال هست، قرار گرفته و مشاهده می شود که این شرکت، از مجموعه سابیک جدا شده و شرکت دولتی جدیدی به عنوان متولی صنعت فولاد عربستان قرار هست که تاسیس شود. در عین حال، معمولا کشورها وقتی بخواهند به صنعتی اهمیت دهند، این تفکیک را انجام می دهند؛ ضمن اینکه هم از نظر تفکیک آن شرکت و هم از نظر تشکیل شرکتی جدید و حتی یک پله بالاتر در رابطه با تشکیل وزارتی مثل وزارت فولاد در عربستان مشابه هندوستان و برخی از کشورهای دیگر، مشاهده میشود که عربستان با سیاستهایی که دنبال می کند، ممکن است در آیندهای نزدیک نسبت به ایجاد یک وزارتخانه فولادی اقدام نماید. در عین حال نکته دیگری که باید به آن توجه کرد آن است که کسی نمیداند روابطی که بین ایران و عربستان شکل گرفته، به این زودی به جایگاه توسعه اقتصادی خواهد رسید یا خیر. در طول ۸ ماه گذشته که روابط بهبود پیدا کرده، صرفا مسیر همکاری در حد اعزام حجاج و صدور روادید شکل گرفته و پیش رفته و هنوز حرکت خاصی در حوزه همکاری های اقتصادی رخ نداده است و طبیعتا بازار عربستان با توجه به ساخت و سازهای بزرگی که تا افق ۲۰۳۰ میلادی برای خود تعریف کرده و از الان هم شروع شده، بازار مصرف بسیار بزرگی را دارد که فولاد هم نیاز دارد؛ اما باید برای حضور در آن و رقابت با سایر رقبا هم آماده بود. تولید فولاد عربستان سالیانه حدود ۱۷تا ۱۸ میلیون تن است که اصلا جوابگوی نیاز داخلی این کشور نیست و طبیعتا نسبت به واردات از کشورهای همسایه و حتی کشورهای دیگر، به مقدار سالیانه حدود ۶ میلیون تن اقدام می کند؛ اما باید صبر کنیم ببینیم آیا این بهبود روابط، باعث توسعه روابط اقتصادی و در نهایت توسعه صادرات فولاد ایران به این کشور خواهد شد یا خیر. نکته دیگر آن است که ما متاسفانه موقعیتهای خیلی خوب زیادی را در طول چند سال گذشته در پروژه های بزرگ کشورهای منطقه از دست داده ایم که نمونه آن، اکسپوی ۲۰۲۰ دبی که به علت شیوع کرونا، یکسال به تعویق افتاد؛ در حالیکه ما شاهد بودیم که از سال ۲۰۱۳ میلادی، امارات متحده عربی کاندیدا شده بود و ساخت و سازهای آن شروع شده بود؛ اما ایران هیچگاه نتوانست در ساخت و سازهای بزرگ اکسپوی دوبی مشارکت کند. یا در جام جهانی ۲۰۲۲ میلادی قطر هم، همین طور و از سال ۲۰۱۵ میلادی که دوحه کاندید شد و به طور رسمی به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ انتخاب گردید، ساخت و سازها شروع شد و ما نتوانستیم در این پروژه های بزرگ منطقه به ویژه در بخش صادرات فولاد، نقشی اساسی داشته باشیم. به نظر من دولت باید یک فکر اساسی در مورد توسعه صادرات ایران به عربستان به ویژه در رابطه با صنعت فولاد صورت دهد که با توسعه روابط تجاری و اقتصادی مقدمات این کار فراهم خواهد شد.
* شما اشاره به مجموعه اتفاقاتی که به نوعی فرصت سوزی نسبت به استفاده از فرصت های منطقه در ساخت و سازهای مرتبط با رویدادهای بین المللی است، اشاره کردید. آیا اگر سیاستگذاری لازم و به موقع هم انجام می شد، ایران می توانست به لحاظ رقابت وارد این فضاها شود و کار را دنبال کند یا نه ضعف هایی نسبت به رقبا داشت که ممکن بود باز هم کنار زده شود؟
- اگر منظور شما از رقبا، کشورهای مطرح جهان در حوزه تولید فولاد است، که باید گفت قیمت تمامشده آنها بسیار پایین تر از قیمت تمامشده ما است؛ به این معنا که دو کشور چین که اولین و بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان است و روسیه که دارنده بالاترین رتبه های جهانی در این حوزه است، هزینه تولید خود را مدیریت کرده و به مراتب پایین تر از هزینه تولید ایران هستند. حتی اگر این قیمت پایینتر از ایران نباشد، با اهدای امتیازات خاصی نسبت به توسعه صادرات و جذب سهم بیشتر از بازار جهانی اقدام می کنند؛ بنابراین قیمت تمام شده هم حتما در این حوزه پاشنه آشیل می تواند به شمار آید. اکنون در اواخر ماه اکتبر قرار داریم و خبری که حدود یک ماه گذشته منتشر شد، نشان می دهد که روسیه بر روی تمامی محصولات صنعتی خود، از اول ماه اکتبر عوارض صادراتی تصویب کرده که درصد این عوارض، به صورت پلکانی بوده و رابطه ای بین واحد پولش (روبل روسیه) با دلار آمریکا دارد. در جدول تعیین شده که به صورت رسمی هم اعلام شده است، هر چقدر پول روسیه تضعیف شود، درصد این عوارض افزایش پیدا می کند و با توجه به نرخ برابری هر روبل روسیه با دلار آمریکا که ۹۶ روبل بوده است، نرخ این عوارض در ماه اکتبر به ۷ درصد رسید. یعنی اگر هر چقدر روبل روسیه تقویت شود، این عوارض به طرف کف قیمتی خود یعنی ۵ درصد حرکت خواهد کرد. جالب این است که این عوارض، تمامی صنایع غیر از چوب، پتروشیمی، پوشاک و صنایع غذایی را شامل می شود و فولاد و مواد معدنی نیز، جزو الویت های روسیه برای وضع عوارض صادراتی پلکانی است. این عوارض به مدت ۱۵ ماه، تا آخر دسامبر ۲۰۲۴ میلادی تصویب شده و هدف روسیه این است که با کاهش نرخ داخلی فولاد و افزایش مصرف سرانه فولاد، تمرکزش را بر روی بازار داخلی گذاشته و معتقد است که این بازار مصرف بزرگ، به ویژه بخش تسلیحات سازی می تواند نسبت به جذب این کالای تولیدی اقدام کند و طبیعتا تمرکزش، بر روی صادرات کاهش خواهد یافت و این یک امتیاز بزرگ برای کشوری مثل ایران به شمار میرود که از ابتدای جنگ روسیه و اوکراین، نتوانسته از این فرصت زمانی خوب که در چند ماهه اول که قیمت محصولات زنجیره فولاد هیجانی افزایش پیدا کرد، استفاده کند. در عین حال، به علت بحث عوارض صادرات بی موردی که در آن زمان از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت و دولت وضع شد؛ این فرصت از دست رفت؛ ضمن اینکه بعد از آن هم شاهد هستیم که روسیه برای دور زدن تحریم ها، نسبت به دامپینگ قیمتی محصولات فولادی و تخفیفات مالیاتی اقدام کرده است که عملا بازار صادراتی به خصوص ایران را تحت تاثیر قرار داده است. در عین حال، عدم حضور روسیه می تواند به کشورهایی مثل ایران کمک کند و ما باید از این فرصت استفاده کنیم. پس یک رقیب و تهدید بزرگ ما عملا در بازار نیست و باید حداقل در توسعه صادرات به کشورهای منطقه و شمال آفریقا بتوانیم بهتر عمل کنیم. ما همیشه نباید فقط به صادرات فکر کنیم، مزیتی که ما داریم و نباید فراموش کنیم، جمعیت بالای ایران است که بازار مصرف بزرگی حدود ۸۵ میلیون نفری را پیش روی ما قرار داده که از نظر جمعیت، با ترکیه که هفتمین یا هشتمین تولیدکننده فولاد جهان است، برابر هستیم. ما باید به جمعیت کشور و بازار مصرف بزرگ خودمان به دید فرصت نگاه کنیم. همچنان که روسیه با تمرکز بر بازار داخلی به فکر بهره وری و افزایش مصرف سرانه فولاد داخلی است؛ ولی ما هیچ وقت از این مزیت استفاده نکردیم. از اول دولت سیزدهم نیز صحبت ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال مطرح بود؛ ولی اکنون بیش از دو سال گذشته و هیچ حرکت مشخصی اتفاق نیفتاده است، پس طبیعتا اگر پروژه های داخل کشور، زیاد شود و سرانه مصرف فولاد افزایش پیدا کند، این یک مزیت برای توسعه این صنعت به شمار می رود؛ به خصوص اینکه در کشورهای جهان، جمعیت بالا یک مزیت برای بازار مصرف بزرگتر محسوب میشود که ما نتوانستیم از آن استفاده کنیم؛ هر چند که بحران داخلی اقتصادی و مالی کشور بیش از همه دخیل بوده است. در منطقه خلیج فارس نیز با توجه به پیمانی که کشورهای عربی عضو این اتحادیه GCC دارند، صادرات محصولاتشان به یکدیگر شامل تخفیفات گمرکی میشود که حداقل ۵ درصد است که این خود، قیمت صادراتی فولاد ایران را به این کشورها گرانتر از تولید داخلیشان میکند که این خود نیز، بر روی صادرات فولاد ایران بیتاثیر نبوده است .به هر حال با توجه به شرایط موجود که روسیه در بازار جهانی وجود ندارد، می بایستی به فکر جذب بازارهای جدید در سطح جهانی و امتیازی که در مورد جمعیت بالا داریم، باشیم که منجر به افزایش مصرف سرانه فولاد میشود که باید نسبت به آن توجه و اقدام لازم صورت گیرد.