نامه سرگشاده دیپلمات سابق به مجلس/ نام وزارت امور خارجه را به وزارت تشریفات روابط خارجی تغییر دهید
یک دیپلمات سابق در نامهای سرگشاده به مجلس نوشت: پارلمان در ماده ۱۰۰ قانون برنامه هفتم، نیروهای مسلح، سازمان انرژی اتمی و وزارت اطلاعات را از هماهنگ شدن با وزارتخارجه مستثنی کرده که به نظر میرسد باید این قانون تکمیل و لیست استثناها بیشتر شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادآنلاین، ناصر نوبری، دیپلمات سابق در نامهای به مجلس شورای اسلامی در خصوص محدود کردن وزارت امور خارجه نوشت: به تازگی مجلس در در ماده ۱۰۰ قانون برنامه هفتم، نیروهای مسلح، سازمان انرژی اتمی و وزارت اطلاعات را از هماهنگ شدن با وزارتخارجه مستثنی کرده؛ هر چند به نظر میرسد باید این قانون تکمیل و لیست استثناها بیشتر شود؛ به نحوی که وزارت اقتصاد، صمت و تمامی دستگاههای اقتصادی برای حذف بوروکراسی و رفع موانع و توسعه روابط اقتصادی و تجاری هم مستثنی شوند.
وی در این نامه آورده است: با توجه به اینکه فرهنگ و هنر امری بسیار تخصصی است و سنخیت چندانی با سیاست ندارد و نظر به وظیفه مهم صدور جهانی فرهنگ انقلاب اسلامی، باید امر فرهنگ از قفل و بستها و بوروکراسیها خلاص گردد تا بسرعت اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی در جهان محقق گردد که بر این اساس وزارت ارشاد و کلیه نهادهای فرهنگی هم باید از هماهنگی با وزارتخارجه مستثنی گردند.
البته وزارت آموزش و پرورش هم به طور کامل نمیتواند مستثنی شود چون در برخی نقاط نیاز می شود امتحانات در ساختمان سفارت انجام شود و لذا باید از قبل با سفیر هماهنگ شود.
اساسا حتی الامکان اکثریت وزارتخانه ها و دستگاهها باید از هماهنگی با وزارتخارجه مستثنی شوند تا بدون بوروکراسی بتوانند با سرعت امور مربوطه را در خارج از کشور پیش ببرند.
بر این اساس امور تشریفاتی و کنسولی و اخذ ویزا برای هیاتهای گوناگون اصل وظیفه وزارتخارجه است؛ بنابراین بر اساس نگاه قانون نویسان مجلس و برای تکمیل آن تا وزارتخارجه به روشنی به وظیفه اصلی خود بپردازد و بیهوده توان خود را برای امور غیر مربوطه هدر ندهد، پیشنهاد میشود در قانون مربوطه نام وزارتخارجه نیز به وزارت تشریفات روابط خارجی تغییر یابد.
البته در جهان عمدتا روال معکوس برقرار است و به ویژه در کشورهای مهم وزارت خارجه، نهاد دوم کشورها بوده و عمدتا وزیرخارجه نفر دوم در هر کشوری است؛ به نحوی که در آمریکا قدرت بعد از بایدن، بلینکن است و در روسیه بعداز پوتین، لاوروف، مرد قدرتمند کشور است.
اساساً دیپلماسی کل یک کشور، پیکری واحد ساخته شده از مجموع یکپارچه و هماهنگ رفتارهای ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و امنیتی در کشورهای خارجی است که به منظور جلب نظر طرف مقابل و برای تامین منافع ملی کل کشور انجام می پذیرد.
دیپلماسی کل کشور مانند یک ارکستر با سازهای گوناگون است که توسط رهبر ارکستر (رهبر کشور) مدیریت و رهبری میشود تا آهنگ مورد نظر کشور نواخته شود. سفرا، رهبران ارکسترهایی هستند که در هر کشور بنا بر شرایط خاص و استراتژی مختص آن کشور، آهنگ مورد نظر برای آن کشور را می نوازند.
وزارت خارجه، ستاد مرکزی فرماندهی رهبران ارکسترها یعنی سفرا است که به نیابت از رهبر کشور، تمامی این آهنگها در کشورهای گوناگون را هدایت مینماید؛ پس اگر در یک کشور سازها هماهنگ با سفیر که رهبر ارکستر است نواخته نشود، مثلا تنبک و شیپور و ویالون بدون هماهنگی با رهبر ارکستر بنوازد، چه آهنگ گوش خراش و ناهمگونی نواخته و بگوش کشور خارجی خواهد رسید. این کشور خارجی چه نتیجه ای از این آهنگ ناهمگون خواهد گرفت.
این دیپلمات سابق در نامه خود آورده است: برای روشن شدن موضوع به عنوان مثال، چند واقعه از دوران سفارت خود را بازگو می کنم. بنده قبل از عزیمت به مسکو خدمت نخست وزیر وقت رسیدم و استراتژی مورد نظر خود را برای ایشان تشریح و تاکید کردم که این ماموریت بسیار سخت و بغرنج، فقط و فقط موقعی میتواند موفق گردد که بر اساس این استراتژی، کل دولت هماهنگ تحت مدیریت سفیر گردد.
نخست وزیر، نظریه بنده را پذیرفتند و یک جلسه هیات دولت را به بنده اختصاص دادند تا استراتژی مورد نظر را در هیات دولت ارائه دهم که بیش از دو ساعت و نیم در خصوص آن در هیات دولت بحث و بررسی شد و نهایتاً تصویب شد و مقرر گردید کل دولت با هماهنگی و مدیریت سفیر برای تحقق این استراتژی همکاری نمایند.
نوار این جلسه تاریخی اکنون در مراکز مربوطه وجود دارد. ریاست جمهوری وقت (مقام معظم رهبری) راسا و شخصا رهبری و مدیریت یکپارچه روابط را هدایت و نظارت میکردند. پس از مهمترین عوامل تعیین کننده در پیشبرد استراتژی ایران در قبال یک کشور خارجی آن است که ایران نقش تعیین کننده در مدیریت روابط دو کشور داشته باشد.
هماهنگی نهادهای کشور با سفارت ایران موجب شد که طرف روسی نتواند از ناهماهنگی سوء استفاده کند و سفارت را دور بزند و مدیریت روابط را به دست گیرد و در نتیجه نقش سفارت ایران در مدیریت روابط کمرنگ و فرعی گردد.
در واقع بعداز مدتی وضعیت برعکس شد، روسها متوجه شدند که سازمانهای ایرانی بدون هماهنگی با سفارت ایران اقدام نمیکنند و لذا امور را از ابتدا با سفارت ایران مطرح و پیگیری میکردند و بدین ترتیب سفارت ایران در مقایسه با سفارت روسیه نقش محوری در مدیریت روابط دو کشور پیدا کرد. عملا روسها متوجه شدند که سفیر ایران تعیین کننده است و بدون تامین نظر وی امری محقق نمیگردد.
در زمان سفر رئیس پارلمان وقت به مسکو، ایشان به بنده گفتند سفر به مسکو که آن زمان ام القراء کفر نامیده می شد و مردم بخاطر بمبها و موشکهای دوران جنگ مرتب مرگ بر شوروی میگفتند، برای ایشان هزینه دارد و لذا یک سفر پارلمانی و تشریفاتی بدون دستآورد جدی، ارزش آن هزینه سنگین را ندارد.
در آن زمان، در شوروی پارلمان نقش صرفا تشریفاتی داشت و لذا بنده تلاش کردم نفر اول کشور یعنی رهبر و رئیس جمهور شوروی شخصا میزبان رئیس پارلمان ایران گردد. روسها تن نمی دادند، نهایتا ایران هم با روسها همراه شده بود و این نظر سفیر ایران را همه غیر عملی غیر پروتکلی میدانستند، می گفتند این موضع غیر معمول سفیر ایران نهایتا موجب کنسل شدن سفر خواهد شد.
اما فقط هاشمی شخصا میدانست که این تلاش و مقاومت سفیر ایران با چه هدفی صورت میگیرد. نهایتا روس ها متوجه شدند که تا نظر سفیر ایران تامین نشود، وی به مسکو نخواهد آمد.
بالاخره بعداز یک ماه مقاومت، روسها نظر سفیر ایران را پذیرفتند و شخص گورباچف نفر اول و رهبر ابرقدرت شوروی و کل بلوک شرق میزبان رئیس پارلمان ایران شد که در تاریخ روابط خارجی ایران و جهان استثنائی و بینظیر است. بر عکس آنکه این سفر تشریفاتی شود، در این سفر بزرگترین دستآوردها و قراردادهای استراتژیکی نظامی تاریخ روابط خارجی ایران حاصل گردید.
اگر در آن تاریخ که شوروی دچار تغییر و تحول اساسی بود، به موقع این اقدام در این مقیاس بزرگ صورت نمیگرفت، یک سال و اندی بعد با فروپاشی شوروی و روی کار آمدن یلتسین چنین تحرک و دستاوردهایی غیرممکن بود.
چند ماه بعد آقای هاشمی که حالا رئیس جمهور شده بودند بنده را خواستند و گفتند به لحاظ ضعف پوشش امنیت هوائی ایران، آمریکاییها بویژه در خلیج فارس خطر آفرین شده اند و ما نیاز فوری به قویترین موشکهای ضد هوائی آن زمان S۲۰۰ داریم. ایشان گفتند بر این اساس بنده پیامی بنویسم و از طرف ایشان به گورباچف بدهم.
بنده گفتم اکنون رهبران شوروی در تعطیلات تابستانی در بندر سوچی بسر میبرند و باید یک ماه صبر کنیم تا برگردند مسکو اما آقای هاشمی گفتند این امر فوریت دارد و نمیتوان یک ماه صبر کرد و به هر طریق ممکن سریعا اینکار را انجام بده، بنده برای ارائه پیام از روسها درخواست ملاقات کردم و رهبران شوروی فورا در وسط تعطیلاتشان بنده را پذیرفتند.
بنده به تنهایی با یک هواپیمای اختصاصی به بندر سوچی رفتم و همان روز با پاسخ موافق گورباچف به تهران بازگشتم. نمایندگان محترم، اعتبار سفیر و سفارت، اعتبار و قدرت آفرین برای کشور است و همه جانبه و در همه ابعاد نظامی و سیاسی راه گشاست.
قانون فعلی مجلس میگوید روابط نظامی لازم نیست با سفیر و سفارت هماهنگ شود. پس از امضای قراردادهای اجرائی چند میلیارد دلاری سلاحای استراتژیکی اعم از میگ۲۹ و سوخو۲۴ و زیردریائی ها و موشکها و تانکها، اسناد امضا شده بین مقامات نظامی وزارت های دفاع دو کشور را جهت طی مراحل اداری برای امضا به سفارت آوردند.
بنده از مقامات نظامی ایران پرسیدم قیمت این اقلام نظامی بر چه اساسی است. مقامات نظامی گفتند این اقلام تجاری نیستند که قیمت معین داشته باشند و سازنده و فروشنده انحصاری آنها روسها هستند و لذا پایه قیمتها را روسها تعیین کردند و ما هم چانه زدیم و نهایتاً این قیمتها درآمد. گفتم این اقلام را به دیگر کشورها هم فروختهاند از آن طریق میتوان فهمید که حدودا چه قیمتی دارند. مقامات نظامی گفتند قیمتها سری بین کشورهاست و ما بی اطلاعیم. بنده قبول نکردم و امضا نکردم اما دوستان گفتند امضای سفیر تشریفاتی است و دو وزارت دفاع امضا کرده اند و کار تمام است.
بنده تلاشی فوق العاده کردم و بالاخره بنحوی از قیمت فروش به برخی کشورها اطلاعات بدست آوردم. کار بالا گرفت و روسها فهمیدند که سفیر ایران اسناد را امضا نمیکند و تهدید کردند که اگر امضا نکنم به رهبران دو کشور گزارش خواهند داد که سفیر ایران در برابر آغاز روابط نظامی دو کشور کار شکنی و سنگ اندازی میکند. بنده هم گفتم آنگاه من هم به رهبران دو کشور گزارش خواهم داد که سفیر ایران مخالف فروش گرانتر اقلام نظامی به ایران در مقایسه با دیگر کشورها است.
بالاخره روسها با توجه به اعتبار بالای سفارت ایران، وادار شدند عقبنشینی کنند و تا ۳ و ۵ در صد و بعضاً تا ۷ درصد از قیمتها کاستند که مجموعا بالغ بر صدها میلیون دلار می شد. اواخر دوران ماموریتم بود با روشی خاص متوجه شدم زمینی بزرگ و بسیار ارزنده در خیابانی بسیار با موقعیت عالی(مانند خیابان میرداماد تهران) در اواخر رژیم گذشته متعلق به ایران شده است و روسها در طول دوازده سال پس از انقلاب از غفلت ایران سوء استفاده کرده و آنرا تبدیل به انبار شن و ماسه برای خود کرده اند. بلافاصله طی نامه ای به روسها اخطار کردم که ظرف سه روز آنجا را تخلیه کنند وگرنه عمل متقابل خواهیم کرد.
روسها ظرف سه روز زمین را تخلیه کردند، تصمیم گرفته بودم اگر تخلیه نمیکردند جلوی درب سفارتشان در تهران شن و ماسه میریختم. بلافاصله دور زمین فنس کشیدم و فورا آمدم تهران و به رئیس جمهور خبر دادم و ایشان فوق العاده شگفت زده شدند و فورا چهار میلیون دلار دادند تا ساختمان جدید سفارت در آنجا ساخته شود که اکنون ساختمان فعلی سفارت همان است.
احتمالاً امروز این مجتمع در چنان زمین وسیعی در بهترین نقطه مسکو بالغ بر صد میلیون دلار می ارزد. از موارد مذکور در این نامه بسیار زیاد در ابعاد گوناگون در دوره سفارت برای بنده پیش آمده است که ذکر آنها در این مقوله نمیگنجد و امیدوارم در خاطراتم خواهم نوشت.
دوستان نماینده، اعتبار سفیر و سفارت و وزارتخارجه اعتبار و قوت کشور است. برقراری روابط از موضع قدرت و اعتبار بالا بسیار بیشتر موجب توسعه روابط میشود. این اعتبار را شما نماینده های محترم در تغییر این قانون و حذف هرگونه استثناء در آن ماده نشان دهید. اگر قادر بدان نیستید حداقل کل آن ماده را حذف کنید.
در اصل اعتبار و قوت وزارتخارجه نه بخشنامه ای با ماده شما ایجاد و نه با ماده شما رفع میشود. خواه ناخواه نفس کشیدن هر دستگاهی در خارج از کشور بدست وزارتخارجه است و یک وزارتخارجه قدرتمند هر زمان بخواهد هر دستگاهی را خود راسا بدون نیاز به اینگونه مادهها وادار به هماهنگی و تمکین میکند. در پایان یادآوری مینمایم که بنده هیچگونه نفعی چه فردی و چه سازمانی در اینخصوص ندارم و از ابتدای این دولت بازنشسته شده ام و هیچگونه ارتباطی با وزارتخارجه ندارم.
این سطور را صرفا با توجه به تجربیاتم و بخاطر صیانت از منافع ملی کشور در برابر بیگانگان نوشتهام. جهان کنونی جهان در حال گذار است و ساختارهای جهانی سیال و شرایط بین المللی بسیار حساس و خطیر شده است. باید در صحنه بین المللی جایگاه سازی جدید کنیم وگرنه برایمان جایگاه سازی خواهند کرد. در چنین شرایط بسیار حساسی نباید وزارتخارجه را تضعیف و دیپلماسی کشور را تجزیه کنیم بلکه برعکس، باید آنرا تقویت و قدرتمند و متحد و یکپارچه بگردانیم.