"اگر سریعتر راهی برای افزایش ارزش پول ملی پیدا نکنند دیگر کسی برنده نخواهد بود"
اظهارات احمدینژاد در کنفرانس مطبوعاتی نشان میدهد که دولت در یک شرایط سختی قرار گرفته و رییس دولت در نهایت قبول کرده که در وضعیت خاص اقتصادی قرار گرفتهایم.
یک استاد علم اقتصاد گفت: اظهارات احمدینژاد در کنفرانس مطبوعاتی نشان میدهد که دولت در یک شرایط سختی قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد در گفتوگویی با محمد خوشچهره از نمایندگان سابق مجلس نوشت: *اظهارات احمدینژاد در کنفرانس مطبوعاتی نشان میدهد که دولت در یک شرایط سختی قرار گرفته و رییس دولت در نهایت قبول کرده که در وضعیت خاص اقتصادی قرار گرفتهایم. اینکه دولت مشکلات را به گردن مجلس بیندازد و مجلس اتهامات را به گردن دولت بیندازد یادآور ضربالمثل عامیانه معروف «کی بود کی بود من نبودم» است. در حال حاضر اقتصاد ملی، پول ملی و معاش مردم هدف قرار گرفته است که مساله را کاملا جدی میکند. اگر این مشکلات به زودی حل نشود دیگر فقط این دولت نیست که آسیب میبیند. بنابراین آقایان مسوول اگر دست از این رویههای اتهامزنی و فرافکنی برندارند یقینا نهتنها آیندگان قضاوت خوبی درباره آنها نخواهند داشت که خود اینها هم در کوتاهمدت به نتیجه نخواهند رسید.
*در آسیبشناسی رفتار و سیاست اقتصادی در دولت نهم و دهم باید به عدم وجود یک برنامه منسجم، عملکرد پروژهای، عدم انجام برنامه چهارم و پنجم و برنامه عملیاتی مثل بودجه اشاره کرد. پروژهای رفتار کردن و سلیقهیی رفتار کردن، آفت است. آفت بزرگ یک نظام اقتصادی این است که رییس دولتش باورها و سلایق شخصی خود را اساس تصمیمگیری قرار دهد، آن هم بدون اینکه در مسیر و فرآیند کار کارشناسی قرار گرفته باشد و به تایید نخبگان و کارشناسان اقتصادی رسیده باشد. سلیقهیی رفتار کردن و عدم تحقق ظرفیتهای مجلس در حوزه قانونگذاری و نظارت، فضایی را پیش آورد که ما در موقعیت فعلی از اقتصاد قرار داریم که به هیچوجه شایستگی و استحقاق آن را نداشتیم. الان در جامعه دچار شکاف عمیق طبقاتی و فقر هستیم؛ در ادامه، فشارهای ناشی از بیکاری میتواند، چالشهای اجتماعی را همراه داشته باشد و بازبینی در روشهای حاکم یک ضرورت در نظام است.
*آقایان باید با یک طمانینه منطقی به استفاده از همه ظرفیتهای عقلایی نظام برای حل مشکلات و مصایب پیش آمده اقدام کنند چراکه ریال در موقعیت تضعیفی جدی قرار گرفته است. مفهوم سقوط ریال و ضربه به پول ملی تفسیری غیر از تضعیف اقتصاد ملی و مناسبات اقتصادی کشور ندارد. ضربه به اقتصاد تولید یعنی ضربه به اقتصادهای کلان که نتیجهیی جز ترویج بیکاری، گسترش فقر و رقص بیمحابای تورم و افزایش شکاف طبقاتی نخواهد داشت. قطعا اگر مشکلات اقتصادی را حل نکنند فشارهای اقتصادی و تنشهای اجتماعی و امنیتی متولد خواهد شد. بنابراین باید همه دست به دست هم بدهند و این آقایان مسوول کشور را نصیحت رسانهیی، علمایی و نخبگانی دهند که به جای فرافکنی و فرار از زیر بار مسوولیتها به یک همگرایی و تشخیص صحیح از وضعیت و اهداف آنی، کوتاهمدت و میانمدت اقتصادی برسند. اقتصاد ایران در شرایط کنونی به مثابه مصدومی است که ضربه خورده و دچار حادثه شده است و در حال حاضر به جای رسیدگی به این مصدوم که اصلیترین مداوایش جلوگیری از خونریزی است به حواشی این مصدوم توجه میشود. خونریزی اقتصاد ایران رها شده و همین بیتوجهی به آن میتواند خسارات جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. هماکنون مسوولان کشور به جای آنکه هر چه سریعتر خونریزی اقتصاد ملی را متوقف کنند به جیغ و دادهای اطراف مصدوم توجه میکنند. به واقع اگر هرچه سریعتر راهی را برای جلوگیری از ارزش پول ملی پیدا نکنند دیگر در این میدان سیاست کسی برنده نخواهد بود. البته دولت خیلی به این امر توجه ندارد و همین مساله خطای استراتژیک است که به نظر میرسد در راس آن دولت قرار دارد